۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۸:۲۲
کد خبر: 83278483
T T
۰ نفر
چهره جهانی كاریكاتور ایران: در سرزمین ام قدر و منزلت دارم

تبریز - ایرنا - «رحیم بقال اصغری باغمیشه»، چهره بین المللی كاریكاتور ایران است كه بی استاد و معلم، به علم و هنر آراسته شده و می گوید در كشورش قدر و منزلت دارد و پیشنهادهای اغواكننده خارجی، كوچك ترین تاثیری در اراده او برای خدمت به فرهنگ و هنر این مرز و بوم ندارد.

داوری 70 جشنواره بین المللی، كسب بیش از 70 جایزه داخلی و خارجی، تالیف و تدوین 38 جلد كتاب، 30 جلد آلبوم كاریكاتور، تدریس در دانشگاه آناطولی تركیه، سفیر فرهنگی انجمن كارتونیست های تركیه در ایران، قرار گرفتن در زمره كارتونیست های برتر جهان، ایجاد تنها موزه كاریكاتور ایران در تبریز، راه اندازی سایت كارتون جهان و سایت تبریز كارتون از جمله افتخارات استاد«بقال اصغری» است.
«بقال اصغری» كه نشان درجه یك هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز كسب كرده است، بیست و چهارم شهریور 1353 در محله باغمیشه شهر تبریز به دنیا آمد. او در این باره می گوید: «در خانه ای با حیاط بزرگ، درختانی زیاد و خانواده ای گسترده بزرگ شده ام؛ فضایی كه انسان را خلاق و كنجكاو بار می آورد».
كارتونیست جهانی ایران، دوران ابتدایی را در مدرسه های ممتاز و المهدی می خواند اما به علت افت های مكرر تحصیلی از ادامه تحصیل باز می ماند؛ در 10 سالگی به واسطه حضور پدرش در هنرستان «میرك»، تحت تعلیم استاد ابراهیم مقبلی، از نقاشان بنام كشورمان، قرار می گیرد؛ او را برای گریز از جنگ و دعوای كودكانه با برادرش در تابستان ها به واسطه پدرش كه كتابدار كتابخانه «امیرخیزی» تبریز بود، در كنج كتابخانه گوشه خلوتی می دهند و كتابخوان می شود؛ كتاب هایی كه به گفته خودش مطابق سنش نبود، اما وی آنها را با اشتیاق می خواند؛ كتاب های نویسندگانی چون عزیز نسین، جلال آل احمد، صمد بهرنگی، تولستوی و زندگینامه ها؛ این گونه او خوره كتاب می شود.
از این پس كتاب خواندن جزء لاینفك زندگی «بقال اصغری» می شود؛ با اینكه مردودی خرداد است و تحصیل را رها كرده، اما كتابخوانی جزو برنامه اصلی اش شده، تا جایی كه به هنگام برگشت از كتابخانه چند كتاب با خود به خانه برده و شب تا صبح آنها را می خواند؛ او در این خصوص می گوید: «به خانه مادربزرگم هم كه می رفتم برای اینكه حوصله ام سر نرود كتاب می خواندم، در كنار آن كیهان بچه ها را مدام خریده و می خواندم و نوشته هایی را به آن می فرستادم البته چون ویراستار مجله آدم بی ذوقی بود نوشته هایم را چاپ نمی كردند».
بقال اصغری كه امروزه در بیرون از ایران شناخته تر است، كارهایی همچون سبزی فروشی، مكانیكی، آهنگری و بدلیجات سازی را تجربه كرده و از 16 سالگی در مجله طنز «جوالدوز» تبریز مشغول می شود؛ همانجاست كه در اتاق كوچكی به ابتكار خودش و به شكلی ابتدایی «انجمن كاریكاتوریست های آذربایجان» را با چسباندن كاغذ نوشته ای با طرح یك كاكتوس به در اتاقش راه می اندازد و آموزش علاقه مندان را آغاز می كند. كارتونسیت تبریزی تحصیلات خود را دوباره ادامه داده و در رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی وارد دانشگاه می شود.
در كنار پدر كه كارشناس مرمت فرش بود، هنرهایی می آموزد به طوری كه 'در 10 سالگی تابلوی ضامن آهوی استاد فرشچیان كه از بین رفته بود را كاملا بازسازی كرده و پدرم آن را به همراه فرشی كه بافته بود به موزه آستان قدس هدیه داد'.
خرید مجله طنز «جوالدوز» آغازی برای ورودش به عرصه كاریكاتور است؛ 'وقتی مجله را خریدم دیدم كاریكاتورهای این مجله خیلی ضعیف است و فكر كردم من بهتر از اینها می توانم بكشم تا اینكه با خودكار مشكی 10 كاریكاتور كشیده و با دوچرخه ام به دفتر جوالدوز بردم؛ جوالدوز پاتوق بزرگانی چون علاءالدین حبیبی، سید حسینی، مرحوم علی عطائیه (نجار اوغلو) و به نوعی محفل روشنفكری تبریز محسوب می شد، كاریكاتورها را تحویل داده و بلافاصله فرار كردم، بعد از یك ماه دیدم در شماره دوم كارهای من چاپ شده است، موقعی كه كارم چاپ شد، از خوشحالی سر از پا نمی شناختم و در هر خانه ای را می زدم كه كارم چاپ شده و خیلی خوشحال بودم'.
چاپ كاریكاتور انگیزه ای برای دوباره كشیدن می شود؛ 'وقتی دوباره به دفتر مجله رفتم، خانم زهره وفایی، مدیر مجله جوالدوز، مرا بالا نشاند و گفت این هم كاریكاتوریست جوان شهرمان است؛ این توصیف حس بسیار عجیبی بود كه به من اعتبار داد، اولین درآمدم از هنر چك 3000 تومانی بود كه خیلی ذوق كردم و دومین حقوقم 7000 تومان بود كه در آن زمان پول زیادی بود. این شروعی جدی برای كار در مجله بود كه با دادن میز اختصاصی شروع شد كه گاهی نیز مطالب طنز و جدی برای مجله می نوشتم'.
بقال اصغری معتقد است: 'جوالدوز مجله طنز خوبی بود و اگر به كارهای فرعی و حاشیه ای وارد نمی شد می توانست با قدرت ادامه دهد، برای جشن سالگرد آن رئیس اداره فرهنگ و ارشاد و مقامات شهر هم می آمدند، با اینكه مدیر جوالدوز به من دفتر داده بود، اما به خاطر اینكه مسیر آن از طنز به سیاست كشیده شد كم كم از آن جدا شدم'.
مدیر جوالدوز، «بقال اصغری» جوان را تشویق به ادامه تحصیل می كند، اما هیچ مدرسه ای به خاطر معدل پایین حاضر به پذیرش وی نیست تا اینكه در مدرسه رازی واقع در سامان میدانی (میدان كاه) ثبت نام می كنند. او در این باره توضیح می دهد: 'این مدرسه برخلاف تصور من كه در جنوب شهر واقع بود، معلمانی شایسته داشت، من كاریكاتور معلم ها را می كشیدم و آنها نه تنها ناراحت نمی شدند بلكه جایزه هم می دادند، تاثیر معلم های رازی خیلی بیشتر بود، محو تدریس معلم تاریخ می شدم؛ درس را جدی گرفته بودم و شاگرد اول كلاس می شدم'.
به تدریج كه در كشیدن كاریكاتور متبحر و صاحب سبك می شود، پایش به «گل آقا» باز می شود؛ 'مرتب به گل آقا كاریكاتور می فرستادم و در هر شماره یك اثر داشتم، یك روز وقتی وارد دفتر گل آقا می شدم، گل آقا (مرحوم صابری فومنی) هم همزمان با من وارد شد و خیلی مرا مورد تفقد قرار داد و خطاب به همكارانش گفت: بچه ها بیایید ببینید بقال اصغری آمده است؛ گل آقا برای حق الزحمه ام چكی به مبلغ 2 هزار تومان داد كه وقتی برای وصول به بانك رفتم، كارمند بانك با تعجب پرسید كه واقعا می خواهم چك را نقد كنم. من آن زمان معنی حرف و تعجب او را نفهمیدم، ولی بعدها متوجه شدم كه این سوال به خاطر ارزش امضای گل آقا بود و او شاید مبلغ چك را از جیب خودش پرداخت كرد و چك را برای خودش برداشت'.
«بقال اصغری» در سال 1372 انجمن كارتونسیت های آذربایجان را تاسیس می كند: 'از دبیرستان رازی دوستانم را برای آموزش رایگان به انجمن می آوردم، 11 شاگرد جمع كردم و كاغذ رایگان می دادم تا انگیزه ای برای آموزش داشته باشند؛ مجله دست نویس كاریكاتوری «كاكتوس» را راه اندازی كردم و تمام كارهای مجله از چاپخانه تا توزیع را خودم با دوچرخه انجام می دادم'.
رحیم بقال اصغری كه به عنوان یكی از 100 كارتونیست برتر جهان در صد سال اخیر توسط وزارت فرهنگ آمریكای لاتین شناخته شده است، اولین جایزه بین المللی اش را در سال 1374 از دانشگاه آناطولی تركیه با موضوع «آموزش و پرورش» می گیرد؛ كسب مقام اول جشنواره آموریستیكای ایتالیا و برگزیده جشنواره سوفولون قبرس، داوری در 20 جشنواره خارجی و كسب 70جایزه داخلی و خارجی، گوشه ای از افتخارات وی است.
چهره بین المللی كاریكاتور ایران معتقد است: 'زندگی من در حمالی هنر و فرهنگ شهرم سپری می شود. شاید در كمال تواضع بگویم كه اولین جشنواره های هنری به معنی بین المللی در شهری غیر تهران را برگزار كردیم و تابو را شكستیم؛ از آن موقع با موزه كاریكاتور، انجمن، «فكو»(فدراسیون جهانی كارتون) و سایت ها همیشه این تابو ها شكسته شد'.
برگزاری اولین جشنواره بین المللی كاریكاتور در تبریز با موضوع «پشیگیری از اعتیاد» خود حكایتی شنیدنی دارد، به این معنا كه بقال اصغری و دوستانش بعد از انتشار فراخوان، روزها برای دریافت اثری از یك كارتونسیت خارجی پشت كامپیوتر می نشینند تا اینكه 'یك روز ظهر دیدم یك اثر از «محمد عفت»، كاریكاتوریست سرشناس، مصری رسیده است، با شادی تمام فریاد كشیده و دوستان را صدا كردم و یك جعبه شیرینی خریده و جشن گرفتیم؛ برای اینكه آبروداری كنیم و جشنواره را بین المللی برگزار كنیم، تصمیم گرفته بودم در صورت نفرستادن اثر خارجی به تركیه رفته و از دوستانم چند اثر بگیرم اما اولین جشنواره با 30 اثر خارجی از كشورهای معتبر و مختلف دنیا برگزار شد'.
بقال اصغری، هنر و هنرمند را در خدمت جامعه می داند: 'هنرمند باید معضلات جامعه را برجسته كرده و زشتی ها را به شكل كاریكاتور نشان دهد، من در موضوع محیط زیست، قطع درختان كاریكاتور كشیده ام، وظیفه من دفاع از محیط زیست و دفاع از تاریخم است'.
وی برخلاف اكثر هنرمندان و نویسندگان ناراضی، هنرمندی راضی است و پیشنهادهای وسوسه انگیز خارجی كوچك ترین تاثیری در اراده اش برای خدمت به فرهنگ و هنر این مرز و بوم ندارد: 'من جزو هنرمندان راضی ام؛ قانع نیستم، اما راضی ام؛ در طی 20 سال اینجا قدر دیده ام و برخلاف اینكه می گویند تبریز هنرپرور نیست، به من اجازه رشد داده اند، كتاب هایم سه بار تجدید چاپ شده اند؛ قصد مهاجرت ندارم حتی اگر جور و جفا ببینم، دوست دارم در خانه خودم نان و پنیر بخورم تا اینكه در خانه همسایه با خفت و خواری و زیر منت پلو بخورم'.
او درباره پیشنهادهای خارجی نیز می گوید: 'روزی با سه تن از اساتید دانشگاهی تركیه در شهر «اسكی شهیر» بودیم كه مرا به محله اعیان نشینی بردند و خواستند كه نظرم را در مورد آپارتمان های آنجا بگویم. من اول متوجه نشدم و وقتی پاسخ شنیدم كه می خواهند یكی را به من بدهند و وعده دادند كه امكان زندگی راحت خانواده ام و زمینه تحصیل دانشگاهی دخترم را نیز فراهم كنند، جواب دادم كه من متعلق به جای دیگری هستم و نمی توانم آنجا را ول كنم'.
ثبت روزی جهانی به نام كاریكاتور از دیگر ابتكارات و افتخارات این كاریكاتوریست تبریزی است: '7 آوریل (18 فروردین) سالروز انتشار مجله ملانصرالدین را به عنوان روز جهانی كاریكاتور پیشنهاد دادم كه با توضیحات فراوان، فدراسیون جهانی كاریكاتور (فكو) قانع شد و هر سال این روز را از سراسر دنیا تبریك می گویند. البته بدیهی است كه جا افتادن این نامگذاری مانند موارد مشابه به زمان زیادی نیاز دارد'.
استاد «بقال اصغری» كه وارد چهل و پنجمین بهار زندگی شده، همچنان پرانرژی و خلاق است و با اینكه برای میدان دادن به جوانان و شاگردانش از مدیریت انجمن كارتونیست های تبریز كنار كشیده است، اما به جد به دنبال راه اندازی نخستین فرهنگسرای بخش خصوصی در تبریز است.
كاریكاتوریست برجسته تبریزی در نویسندگی نیز مانند كاریكاتور پركار است، خستگی نمی شناسد و سه جلد از آثارش در حوزه تاریخ با عناوینی از قبیل «اسب در آذربایجان» و «سنگ در آذربایجان» به زودی از چاپ بیرون می آید.
6132/518

سرخط اخبار استان‌ها