در بخش نخست گفتوگو با دکتر «فرشته حیدری» دکترای تخصصی روانشناسی، معضل سوگهای ابرازنشده در دوران کرونا و حادثه متروپل آبادان را بررسی کردیم که در این گزارش روانشناس درباره پدیده «سوگهای تاخیری» و آثار و تبعات آن هشدار داد.
در بخش پایانی این مصاحبه، نقش مثبت و منفی رسانهها را همراه با پیشنهادهای اجرایی برای کاهش آلام سوگواران و داغدیدگان بررسی میشود:
ایرنا: در بخش قبل مواردی را درباره استفاده درست و اصولی از ابزارهای جدید رسانهای گفتید؛ برخی معتقدند رسانههای اجتماعی چنان به صورت مداوم به حوادثی مانند متروپل آبادان میپردازند که گاه، به نظر میرسد به عمد بر تنور فاجعه میدمند؛ فارغ از انگیزههای سیاسی آنها، آیا توصیهای به مخاطبان دارید که در موارد مشابه، کمتر آسیب ببینند؟ مثلا مدت حضور در فضای مجازی یا پیگیری اخبار حادثه را کاهش دهند؟
حیدری: در مواردی شاهد فعالیت گروههایی با انگیزههای سیاسی هستیم که ضعفهای موجود را پررنگتر کرده و بر خشم مردم میافزایند. این رسانهها گاه در نقش «گروه فشار» عمل کرده و میتوانند دگرگونیهایی را در عقاید و باورهای عمومی ایجاد کنند.
برانگیختگی عواطف عمومی در اساس، از اهداف این افراد، گروهها و رسانههاست و در این جهت، از حالت تلقینپذیری افراد استفاده میکنند. با توجه به اینکه در مواردی مثل فاجعه متروپل، اکثریت جامعه در حالت احساسی قرار داشتند، بهراحتی تحث تاثیر اخبار و اطلاعرسانی این قبیل رسانهها قرار میگرفتند.
بنابراین در ابتدا باید رسانه ملی به دور از هرگونه سیاست محدودسازی، به انعکاس درست اخبار بپردازد؛ به طور مثال از راه حضور دائم در محل حادثه و همدردی و پیگیری مداوم موضوع؛ و حتی میتواند به مشکلات پیشآمده برای بازماندگان پرداخته و مسیر را برای حل این مشکلات هموار کند؛ بهخصوص مشکلات و مضایق معیشتی و اقتصادی آنها.
دیگر اینکه لازم است به مردم آگاهیهای لازم داده شود تا صحت و سقم اخباری را که به دستشان میرسد، بررسی کنند و راه را بر تفکر نقادانه خود نبندند. در این مسیر لازم است که مخاطبان رسانهها، برای آسیب کمتر و آرامش بیشتر خود این موارد را تاحد امکان مورد توجه قرار دهند؛
الف- شباهتها و تفاوتهای نهفته در تحلیلهای مختلف رسانهای را مشاهده و با دقت ارزیابی کنند؛
ب- مشکلات را به شکل نظاممند تحلیل کنند نه منقطع از هم.
ج- بهدنبال منابع اطلاعاتی با کمترین سوگیری باشند.
د- از هرگونه پیشداوری فاصله بگیرند.
ه- شفافتر فکر کنند و تلاش کنند از زاویه نگاه دیگران و با چارچوب نگرشی متفاوت به مسائل بنگرند تا درنهایت، به شیوهی درستتجربهکردن و درستفکرکردن مسلط شوند.
ایرنا: غیر از شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، ارزیابی شما از نقش مثبت و منفی رسانههای دیگر مانند مطبوعات و صداوسیما در حادثه مذکور چیست؟
حیدری: این رسانهها نیز نقشهای مثبت و منفی متعددی داشتند؛ در این قبیل حوادث رسانههایی مانند رسانه ملی میتوانند با پیگیری مداوم حادثه پیشآمده، نقش مهمی در ابراز و بیان مناسب همدردی داشته باشند. این پرداختن مداوم به ماجرا، حس تنها نبودن را در بازماندگان ایجاد میکند.
اما در مقابل، بیتوجهی به حادثه و کمرنگ کردن اهمیت آن، میتواند خشم بازماندگان را بیشتر کرده و آنها را به سمت عملکرد مخرب در جنبههای مختلف هیجانی، رفتاری و شناختی سوق دهد. بهعنوان مثال بازماندگان میتوانند هیجان غم یا خشم را به صورت پررنگتر نشان داده یا در بخش رفتاری، تحریکپذیری زیادی را بروز دهند و حتی در حیطه شناختی، تمرکز کمی داشته و قضاوتهای متعددی توسط آنها صورت پذیرد.
ایرنا: در قضیه متروپل البته با چند روز تاخیر، عزای عمومی اعلام شد؛ آیا چنین اقداماتی قادر است کمکی به تسلای بازماندگان کند؟
حیدری: این تاخیر در اعلام عزای عمومی میتواند از سوی داغدیدگان به معنای کماهمیت انگاشتن غم آنها تلقی شده و خشم بیشتری را در آنها ایجاد کند. بنابراین در چنین شرایطی همدردی پررنگ نهادهای تاثیرگذار (مانند رسانه ملی) میتواند از بروز آسیب بیشتر پیشگیری کند. شاید شایستهتر باشد که رسانه ملی متولی ارائه اخبار لحظهای تصویری باشد. اقدامات موثر دیگر، میتوانست پیگیری وضعیت بازماندگان از نزدیک، بررسی علل و عوامل ایجاد این فاجعه و انعکاس مناسب آن در رسانهها باشد.
ایرنا: اگر اجازه دهید بازگردیم به کرونا؛ پیشنهاد شما برای بهبود اوضاع روانی جامعه بهویژه هزاران هزار نفری که در کرونا، داغ دیدند و هنور هم میبینند، چیست؟
حیدری: راهکارهایی وجود دارند که وضعیت داغدیدگان را بهتر میکند. به طور مثال لازم است (از این پس) مراسم را تا حد امکان برگزار کنند. حتی برگزاری مراسم مجازی نیز میتواند موثر باشد. همچنین همرسانی (اشتراکگذاری) خاطرات متوفی، انجام امور خیریه به نیابت از متوفی و ... از دیگر راهکارهایی است که میتواند موثر باشد. علاوه بر آن، بازماندگان باید به خودشان حق بدهند که غمگین یا سوگوار باشند و لازم است درباره سوگ پیشآمده، صحبت کرده و حتی گریه کنند.
آنها باید ارتباط خود را با دیگران حفظ کنند؛ احساسات خود را با روشهایی مثل حرف زدن، نقاشی کردن، نوشتن و ... ابراز کنند؛ یادگاریهای فرد از دسترفته را نگهدارند تا تسکین یابند.
همچنین قبول مسئولیت جدید، آنها را برای تغییر آماده میکند. در این دوره، لازم است که تصمیمات مهمی نگیرند. با کسی که تجربه مشابه داشته است، بیشتر صحبت کنند و در مجموع، به این مهم آگاه باشند که مرور زمان در بهبود اوضاع روانی آنها بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
ایرنا: آیا پیشنهاد برگزاری مراسم سالگرد متوفیان، برای کسانی که نتوانستند در کرونا عزاداری کنند، مناسب است ؟
حیدری: بله؛ از آنجا که سوگ تاخیری و ابرازنشده میتواند منجر به افسردگی، اضطراب، اختلالات دوقطبی، وسواس، اختلالات خواب و تغذیه، خشم، احساس گناه، خطر خودکشی، تمایل به مصرف مواد و ... شود، هر روشی که داغدیدگان را به طی طبیعی مسیر سوگواری نزدیک کند، موثر خواهد بود. برگزاری مراسم سالگرد با رعایت همه مناسک آن و ایجاد فرصت برای بازماندگان که در مورد متوفی سخن بگویند و خاطراتش را مرور کنند میتواند بسیار سودمند باشد.
حتی در شهرهایی که معمولا مراسم خاصی برای سوگواری دارند، بهجا آوردن دقیق همان مراسم راهگشا خواهد بود. شاید مثال روشن این مورد، نوع عزاداری مردم جنوب کشور است که لازم است طبق آیین خودشان این سوگواریها را انجام دهند تا فرآیند سوگ، سیر طبیعی خود را طی کند. حتی اگر بهدلیل مشکلاتی مثل کرونا با تاخیر انجام شود.
ایرنا: در روانشناسی رشد، بازههای زمانی خاصی وجود دارند که به «دوره طلایی» معروف هستند و زمان نقش مهمی در آنها دارد؛ آیا درباره سوگواری هم میتوان گفت که اگر به تاخیر بیفتد، ممکن است غیرقابل جبران باشد؟
حیدری: با توجه به اینکه در سوگ تاخیری، شاهد تخلیه نکردن هیجانات هستیم، روبهروشدن با فرسودگی روانی امری بدیهی است. داغدیدگانی که هیجانات منفی خود را تجربه نمیکنند، بیشتر اوقات حس میکنند که هیچ توانایی و کنترلی روی اتفاقات زندگی خود ندارند. حتی امکان دارد حس کنند که در یک موقعیت یا یک دام، گیر افتادهاند. این حالت مزمن و پراسترس، با گذشت زمان میتواند به سلامت داغدیدگان آسیب دائمی وارد کند و آنها را در معرض خطر فرسودگی کامل قرار دهد و منجر به مشکلات جدی سلامت روان شود.
ایرنا: آمارهای رسمی مرگ حدود ۱۵۰ هزار نفر را در اثر کرونا را تایید میکند که البته برآوردهای غیررسمی، قطعا بیشتر است؛ آیا میتوان بخشی از آنچه را که افزایش اختلالات روان جامعه در دو، سه سال اخیر مینامند، ناشی از ابرازنشدن سوگهای کرونایی دانست؟
حیدری: همهگیریشناسی اختلالات روانپزشکی، شاخهای از پژوهش در علوم رفتاری است که در آن، نحوه توزیع بیماریها در جامعه مطالعه میشود؛ بنابراین لازم است برای پاسخ به این سئوال، میزان شیوع اختلالات روان در سالهای اخیر و میزان شیوع این اختلالات در زمان شیوع کرونا با زمان قبل از شیوع این بیماری، از طریق روشهای علمی مقایسه شود. اما با توجه به طولانیترشدن سوگهای ناشی از کرونا و پررنگتر بودن علائم افسردگی ناشی از این سوگ و همچنین توجه به آمار کلامی روانشناسان و روانپزشکان از تجربیات اخیر خود، میتوان انتظار داشت که شیوع اختلالات به ویژه اختلالات خلقی بیشتر شده باشد.
نظر شما