۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۱۳
کد خبر: 83393093
T T
۰ نفر
"سایبر لوفینگ"؛ وقتی فضای مجازی وبال گردن می شود

تهران-ایرنا- بحث تعیین حدود و تفکیک استفاده شخصی و سازمانی از فضای مجازی و وسائل ارتباطات جمعی، آن هم در ساعات کاری و زمانی که افراد به لحاظ حرفه ای و اخلاقی باید به انجام وظایف محول خویش بپردازند، در حال حاضر یکی از مباحث مطرح در بسیاری از کشورها است.

به گزارش گروه، تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، یکی از مشکلاتی که در زمان معاصر و به ویژه دو دهه اخیر ذهن بسیاری از صاحبنظران و متخصصان را به خود مشغول داشته است، بحث ظهور و متعاقباً حضور دائمی و لاینفک ابزارهای ارتباط جمعی، رشد هر روزه فناوری ها و متعاقب آن فربه شدن دائمی فضای مجازی و وابستگی انسان ها به آن است.

این مساله به حدی جدی است که در زمان معاصر، علاوه بر تهدیداتی که برای زندگی فردی و نارسایی ها که در روان شناسی شخصیت افراد رغم می زند، معضلاتی را برای سازمان ها و شکل جمعی آن نیز ایجاد کرده است. اینکه افراد شاغل در سازمان ها به جای صرف وقت در راستای انجام وظایف محول، در فضای مجازی فعال بوده و زمان سازمانی شان را صرف این موارد شخصی می کنند به دلیل فراگیری و رواج گسترده (ملی و بین المللی) یکی از مسائلی است که نیاز به بررسی کارشناسانه و حرفه ای دارد. اینکه افراد شاغل در سازمان ها به جای صرف وقت در راستای انجام وظایف محول، در فضای مجازی فعال بوده و زمان سازمانی شان را صرف این موارد شخصی می کنند به دلیل فراگیری و رواج گسترده (ملی و بین المللی) یکی از مسائلی است که نیاز به بررسی کارشناسانه و حرفه ای دارد.

آنچه در ادامه می آید گفت وگوی پژوهشگر ایرنا یکی از صاحبنظران این حوزه است.

«حسین سماواتیان» هیات علمی دانشگاه اصفهان و استاد روانشناسی صنعتی و سازمانی در توضیح تخصصی آسیب های ناشی از وسایل ارتباطات جمعی در زندگی فردی بیان داشت: Cyberloafing اصطلاحی است که در ایران در توضیح این مساله باب شده و درباره اثرات فضای مجازی مطرح می شود؛ لوفینگ به معنای کاهلی و تنبلی و سستی است و سایبر هم اشاره به نمودهای مجازی دارد. این اصطلاح اشاره به افرادی دارد که در محیط کارشان به استفاده از اینترنت و سایر کانال های مجازی کشیده می شوند و از طریق موبایل و کامپیوتر و دیگر ابزارهای ارتباط جمعی این کار را انجام می دهند و در نهایت از انجام وظایف اصلی شان دور می شوند.

«این مساله، مساله ای جهانی است که با نفوذ اینترنت و شبکه های اجتماعی فراگیر شده و در برخی مناطق و حوزه ها این مساله بسیار پررنگ تر است. البته این موضوع بستگی به مسائل فرهنگی هم دارد؛ به عنوان مثال ژاپنی ها و افرادی که در کشورهای آسیای جنوب شرقی کار می کنند، نسبت به فعالیت ها و مسوولیت هایشان تعهد بیشتری دارند و سعی می کنند این موضوع را کنترل و محدود کنند؛ ولی در دیگر مناطق متاسفانه این مسائل با مسوولیت ها و وظایف سازمانی تداخل پیدا می کنند؛ در نتیجه این مساله در محیط های کاری یک چالش و آسیب است که باید مورد بررسی قرار گیرد».

این استاد دانشگاه تصریح کرد: مساله مهم دیگر در مورد کشور ما این است که تکنولوژی وارد می شود ولی فرهنگ استفاده از آن آموزش داده نمی شود. این مساله متاسفانه به صورت یک مساله فرهنگی در کشور ما وجود دارد؛ چنانچه ما از جدیدترین نمودهای فناوری استفاده می کنیم و در دسترس ما هست اما به گفته نشده است که شما وقتی که در محیط کاری قرار دارید تا چه اندازه باید از این امکان برخوردار باشید و استفاده کنید ما از جدیدترین نمودهای فناوری استفاده می کنیم و در دسترس ما هست اما به گفته نشده است که شما وقتی که در محیط کاری قرار دارید تا چه اندازه باید از این امکان برخوردار باشید و استفاده کنید؛ در نتیجه ما به خودمان اجازه می دهیم که از آن استفاده کنیم و عمدتاً هم این استفاده ها، استفاده های شخصی است؛ اینها چالش های عمده ای است که در طبقه بندی سایبر لوفینگ از چند دهه پیش به این سو مورد مطالعه قرار گرفته است.

«یک نکته دیگر که به این مساله دامن می زند این است که بسیاری از سازمان ها از شبکه های ارتباطی برای کارهای داخلی شان استفاده می کنند؛ در نتیجه این استفاده از شکل صرفاً فردی خارج شده است. بسیاری از سازمان ها کانال های ارتباطی شان را از طریق ابزارهایی مانند تلگرام و واتس و آپ و راه های مجازی که پیش از این کاربردی فردی داشته اند، گسترش داده اند؛ و این مساله باعث توجیه این چالش شده است.

کار فرهنگی؛ فرمولی کارآمد

سماواتیان در تشریح ریشه یابی و علل مُوّجد این مساله بیان داشت: تاکیدم روی مسائل فرهنگی است و اینکه باید بر روی مسائل فرهنگی کار و برنامه ریزی و در یک کلام فرهنگ سازی شود. یکی از روش ها برای مداخله و تبیین این موضوعات آموزش است؛ سیستم آموزشی ما در محیط های کاری باید مقداری مورد بازنگری قرار گیرد، توضیحاتی بابت این وسایل ارتباطی داده شود و افراد توجیه شوند که تا چه اندازه استفاده از این ابزارها باید در شکل فردی باشد و تا چه اندازه به شکل سازمانی؛ به این افراد اجازه داده نشود که در هر ساعتی مختار به استفاده برای مقاصد شخصی شان باشند.

«در نتیجه من فکر می کنم تاکید و توجه ما باید در مشخص سازی این حوزه های شخصی وتفکیک آن از حوزه های سازمانی باشد؛ چرا به نظرم که این ابزارها در نوع خود بی نظیر و کاربردی هستند و می توانند مشکلات سازمان ها را مرتفع سازند و قطعاً در شکل صحیح شان به درد کار و سازمان می خورند ولی مسائل اخلاقی شان باید ملحوظ نظر باشند. در نتیجه باید روی حوزه فرهنگی بیشتر سرمایه گذاری و هزینه کنیم تا انشالله افراد به این شناخت برسند».

این روانشناس سازمانی در پاسخ به این سوال که امروز وضعیت فرهنگ سازی در کشورمان در حوزه های سازمانی چگونه است، گفت: واقعیت این است که در سازمان هایمان در این مورد کار نشده است، کما اینکه در باقی حوزه ها هم کار زیادی نشده است؛ مثلاً در رابطه با سیستم ارزیابی کارکنانمان اگر نگاه کنیم، این موضوع انجام می شود ولی اینها به نحو شایسته و واقعی انجام نمی شود؛ فرم های روتینی هست که معمولاً سرپرست آنها را پر می کند ولی فلسفه و کاربری این شیوه جایگاه واقعی خودش را پیدا نکرده است. در این زمینه ها هم داستان همین است و متاسفانه ما دستور کار مشخص و برنامه مدونی نداریم.

«در نهایت فکر می کنم سازمان های ما در مجموع، در این زمینه بسیار ضعیف هستند و نیاز به یک اراده ملی هست که اینها را تبیین کنند، برنامه کاری را مشخص کند تا محیط های کاری ما از این وضعیت نابه سامان بیرون بیایند. چون هیچ برنامه و شیوه نامه ای در سازمان های ما پیرامون این مساله وجود ندارد در نهایت فکر می کنم سازمان های ما در مجموع، در این زمینه بسیار ضعیف هستند و نیاز به یک اراده ملی هست که اینها را تبیین کنند، برنامه کاری را مشخص کند تا محیط های کاری ما از این وضعیت نابه سامان بیرون بیایند. چون هیچ برنامه و شیوه نامه ای در سازمان های ما پیرامون این مساله وجود ندارد».

اهمیت روانشناسی سازمانی را دریابیم

رییس پیشین پژوهشکده روانشناسی صنعتی و سازمانی دانشگاه اصفهان، در تحلیل علل اقبال روزافزون فضای مجازی، بیان داشت: مساله این است که در فضای مجازی تقریباً همه چیز به صورت مجازی می تواند در اختیار فرد قرار گیرد. تابوها شکسته می شوند و محدودیت هایی که ممکن است در زندگی واقعی وجود داشته باشند، رنگ می بازند و به نوعی قابل دسترس هستند؛ البته همه اینها به صورت مجازی هستند ولی این در دسترس بودن می تواند بزرگترین جذابیت برای افراد باشد و فراگیری سیستم های مجازی هم به خاطر همین موضوع است. مخصوصاً در جوامع بسته این یک مساله اجتناب ناپذیر است؛ و نیازهای واقعی افراد (دست کم نیازهای روانی) می تواند در این فضا به صورت مجازی برآورده شود.

«برای همین، این مساله بهترین و بزرگترین جذابیت این فضا برای آدم ها است. ضمن اینکه در دسترس بودن آن در همه مکان ها و زمان ها هم دلیل دیگر جذابیت این فضا است».

وی افزود: وضعیت کار در زمان حاضر بسیار متفاوت با دهه های پیش شده است؛ در زمان معاصر افراد بهترین ساعات زندگی خودشان را در محیط های کاری می گذرانند و این یک مساله جهان شمول است و همه افراد را در بر می گیرد. این نکته بدین معنا است که اگر در گذشته عمدتاً فقط آقایان در محیط های کاری بودند، امروز هم مردان و هم زنان هر دو در محیط های کاری هستند و بهترین ساعات عمرشان را در این محیط ها سپری می کنند؛ در نتیجه شایسته است که حتماً به جنبه های روانشناختی کار هم پرداخته شود و افراد از این نظر هم مورد بررسی قرار گیرند.

این روانشناس سازمانی در پاسخ به این سوال که در سازمان ها، تخصص روانشناسی سازمانی تا چه اندازه به رسمیت شناخته می شود، خاطر نشان ساخت: این مساله چیزی است که کاملاً مغفول مانده؛ ما در باب این مساله تلاش هایی کرده ایم، حتی به مجلس هم رسیده و به کمیسیون تخصصی فرستاده شده است. قرار بوده است که برای هر محیط کاری با تعداد مشخص، یک روانشناس صنعتی و سازمانی در نظر گرفته شود و واحدهای روانشناختی ای حداقل در محیط های کاری گسترده و بزرگ دائر شود و مسائل روانشناختی افراد را مورد بررسی قرار بدهند؛ ولی متاسفانه هنوز به جایی نرسیده است اگرچه ما همه در تلاش هستیم که این مهم محقق شود.

«ما یک کمیسیون تخصصی هم در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی داریم که پیگیر این قضیه هستیم و با جاهای مختلف و به ویژه سازمان های بزرگ رایزنی می کنیم که آنها را متقاعد کنیم تا سهم بیشتری را برای مسائل رواشناختی افراد اختصاص دهند و این مسائل را در زندگی افراد لحاظ کنند. ولی به هر شکل نیازمند یک اراده ملی هستیم چرا که تلاش های موردی و محدود ما تا آن عزم ملی نباشد، قطعاً راه به جایی نمی برد و بایستی یک اراده جمعی باشد تا بتوانیم این موضوع را جا بیاندازیم که تا چه اندازه مسائل رواشناختی در محیط کار می تواند اثربخش باشد؛ هم برای سلامتی افراد و هم برای بهره وری سازمانی؛ و این موضوع می تواند پیامدهای مثبتی برای همگان داشته باشد».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha