۳ بهمن ۱۳۹۴، ۱۴:۴۹
کد خبر: 81932094
T T
۰ نفر
منتقد خانه موسیقی به رییس شورای عالی خانه موسیقی چه نوشت؟

تهران- ایرنا- یكی از منتقدان عملكرد خانهٔ موسیقی گفت: حمایت بی دلیل از این تشكیلات (خانهٔ موسیقی) حاصلی ندارد جز از دست رفتن آبرو و حیثیت هنری و اعتبار سالیان سال.

به گزارش روز شنبهٔ گروه فرهنگی ایرنا، پس از آنكه رئیس شورای عالی خانهٔ موسیقی، در مقام دفاع از خانهٔ موسیقی و عملكرد آن پاسخ انتقادهای منتقدان را داد، شماری از منتقدان عملكرد خانهٔ موسیقی نیز در مقام پاسخ گویی به گفته های رئیس شورای عالی خانهٔ موسیقی برآمدند. علیرضا جواهری، نوازندهٔ سنتور و یكی از منتقدان رویهٔ خانهٔ موسیقی، نیز در پاسخ به اظهارات رئیس شورای عالی خانهٔ موسیقی، نامه ای را در اختیار رسانه ها قرار داده كه در ذیل می آید:
«در ابتدای مطلب لازم است نكاتی را برای مخاطبان و خوانندگان این مطلب گوشزد كنم. روی سخن من با شخصیتی است كه عنوان ریاست شورای عالی خانۀ موسیقی را با خود به یدك می كشد، بنابراین فارغ از جایگاه هنری و اجتماعی شخص مورد نظر به بررسی بیانات بی پایه و اساس و متناقض این شخص می پردازم. به همین دلیل، بحث دربارهٔ گفته های بی اساس یك سِمَت غیرقانونی، هیچ ارتباطی به سابقۀ هنری درخشان و آثار برجستۀ هنرمند مورد نظر ندارد.
با مطالعۀ تیتروار اساسنامۀ خانۀ بی اساس موسیقی و قدری تأمل، می توان به این نتیجه رسید كه اصولاً این اساسنامه و مفاد آن جایگاه اجرایی خاصی در میان مدیران فعلی این نهاد به ظاهر صنفی ندارد و در همین جهت، شورای عالی هم در وضعیت كنونی تشكلی است فرمایشی و نمایشی، چراكه تمامی تصمیم های اصلی و اساسی در هیئت مدیره گرفته می شود و شورای عالی حتی در جایگاه ناظر نیز تا به حال حرف خاصی برای گفتن نداشته است. همان طور كه در قبال آن سرقت هنری معروف (كتاب ردیف تار، نوشتۀ یكی از اعضای هیئت مدیره) اعمال نفوذ شد، در سایر مسائل نیز شورای عالی به همین نحو عمل كرده است».
در ادامهٔ این نامه آمده است: «شاید مهمترین وظیفۀ محوله به شورای عالی خانۀ موسیقی، بررسی وضعیت عضویت اعضا در خانۀ موسیقی یا لغو عضویت آن ها و یا درجه بندی هنری آن ها است، كه در همین امر اولیه و مقدماتی هم این شورا كاملاً ناموفق عمل كرده است.
ضمن اینكه طبق بند شش از مادۀ 13 اساسنامه، نا پایبندی به اساسنامه و ضوابط و آئین نامه های اجرایی آن، موجب سلب عضویت فرد خاطی است كه این، هم شامل حال رئیس شورا و تمامی اعضای شورای عالی و هم تمامی اعضای هیئت مدیره می شود. طبق اساسنامۀ خانۀ موسیقی، اعضای هیئت مدیره و شورای عالی خانۀ موسیقی علاوه بر اینكه در سمتشان به طور غیر قانونی فعالیت می كنند، به دلیل پایبند نبودن به اصول اولیه و مسلم اساسنامه، می باید سلب عضویت شوند.
در اینجا پاسخ چند بخش از سخنان بی پایه و اساس ریاست غیرقانونی شورای عالی خانۀ موسیقی را می دهم و در این میان، بحث هایی كلی دربارهٔ چالش های موجود بر سر راه صنف موسیقی مطرح می شود».
این نوازندهٔ سنتور در ادامهٔ نامهٔ خویش آورده است: «رئیس شورای عالی در ابتدای فرمایش های گهربارشان فرموده اند: 'بیش از هر كسی دربارۀ وجهۀ قانونی شورای عالی و هیئت مدیره تحقیق كرده ام و حقوقدانان به این مسئله صحه می گذارند كه فعالیت هیئت مدیره و شورای عالی خانۀ موسیقی كاملاً قانونی است'.
شما از كجا می دانید كه بیش از هر كسی تحقیق كرده اید؟ منابع تحقیق شما چه بوده؟ و چه كسانی؟
آیا در حین تحقیقات گسترده و همه جانبهٔ تان نیم نگاهی هم به عملكرد درخشان تعاونی مسكن خانۀ موسیقی داشته اید؟ یا آن را خارج از حیطۀ نظارت و تحقیقات مبسوط و گستردۀ خود می دانید؟
من كاملاً صریح و شفاف به شما می گویم، هم شما و هم هیئت مدیرۀ خانۀ موسیقی، مدت ها است كه غیرقانونی هستید و حق ندارید تحت این عنوان و سمت با مخاطبان سخن بگویید.
لازم به توضیح است كه مجمع مربوط به انتخاب اعضای هیئت مدیرۀ خانۀ موسیقی در تاریخ سوم بهمن 1389 برگزار شده و طبق اساسنامۀ آن، زمان مدت قانونی هیئت مدیره، دو سال بوده است.
بعد ها ادعا شد كه در مجمع مربوط به تغییرات اساسنامه، مدت زمان مدیریت هیئت مدیره از دو سال به چهار سال تغییر كرده و تصویب شده است. این، در حالی است كه این موضوع هنوز ثبت قانونی نشده و فقط در حدّ یك ادعا به گوش اهالی موسیقی می رسد. فرض بر اینكه مدت چهار سال مدیریت اعضای هیئت مدیره صحیح باشد و ثبت قانونی آن هم انجام شده باشد، باز هم یك سال از دورۀ چهار سالۀ این هیئت مدیرۀ متخلف می گذرد و طی این یك سال، آن ها هیچ تلاشی برای برگزاری مجمع برای انتخاب هیئت مدیرۀ جدید نكرده اند. حال دست به دامان چند حقوقدان شده اید تا از میان ماده و قانون های آئین نامه های مختلف، ازجمله قانون تجارت و...، بندی را به نفع خود بیابید تا توجیهی باشد بر تمامی بی قانونی ها و سهل انگاری ها و زیر پا نهادن اصول بدیهی اساسنامه».
جواهری نامهٔ خود را این گونه پی گرفته است: «در مورد شورای عالی خانۀ موسیقی باید گفت كه مجمع مربوط به انتخابات این اعضا در مورخ 29 خرداد 1390 برگزار شده و طبق اساسنامه، مدت فعالیت شورای عالی خانۀ موسیقی سه سال است؛ بنابر این 18 ماه است كه این شورا كاملاً غیرقانونی بوده و حرف ها و مصوباتشان هیچ گونه رسمیت و سندیتی ندارد.
طبق اساسنامه، بعد از انحلال یا پایان یافتن مهلت قانونی شورای عالی، هیئت مدیره موظف است مجمع فوق العاده برای انتخابات جدید ظرف یك ماه برگزار كند. حال چگونه رئیس غیر قانونی این شورا تشخیص داده اند كه هنوز سمتشان قانونی است؟ اگر بگوییم حقوقدان ها از واژۀ اساسنامه و جایگاه حقوقی و قانونی آن چیزی نمی دانند، قطعاً گفته یی است بی اساس. ولی از گفتار این رئیس غیرقانونی می شود چُنین استنباط كرد كه ایشان نه از اساسنامه چیزی می دانند و نه از جایگاه قانونی و حقوقی آن ... .
ضمن اینكه حرف و ادعای هیچ حقوقدانی نمی تواند فراتر از اساسنامۀ یك مؤسسه باشد، حتی اگر استناد آن ها به قواعد و قوانین تجارت و ثبت شركت ها و مؤسسات و ... باشد.
افزون بر این، یك حقوقدان با تجربه به خوبی می داند در یك موسسۀ قانون مدار، حرف آخر را اساسنامه می زند، نه استناد به حرف های به ظاهر حقوقی و ... .
به هر روی طبق اساس نامه، 19 ماه است كه شما و همراهانتان به طور غیرقانونی در سمتتان ماندگار شده اید؛ و قصور 19 ماهۀ هیئت مدیره در برگزار نكردن مجمع برای انتخاب شورای عالی، با هیچ ماده و قانونی توجیه پذیر نیست، هرچند كه خود این هیئت مدیره هم طی این 12 ماه كاملاً غیرقانونی در سمتشان بوده اند. فقط مانده ام كه اسفند 94 را از كجا درآورده اید؟ و از كجا و طبق چه سندی به این نتیجه رسیده اید كه اسفند 94 پایان مهلت قانونی شما است؟
ضمن اینكه استعفای آقای علیزاده از شورای عالی دقیقاً احترام ایشان به اساسنامه بوده است و ایشان با درایت و تدبیر و استناد به بسیاری از حرف های منتقدان، خود را از این بازی كنار كشیدند. كاش شما هم به مانند آقای علیزاده ذره یی درایت و تدبیر از خود به خرج می دادید تا این هیئت مدیرۀ متخلف این گونه با نماد و پرچم خانۀ موسیقی پشت شما و سابقۀ هنریتان قایم نمی شدند. ضمن اینكه حمایت بی دلیل از این تشكیلات مافیایی حاصلی ندارد جز از دست رفتن آبرو و حیثیت هنری و اعتبار سالیان سال».
این منتقد خانهٔ موسیقی در بخش دیگری از نامهٔ خود آورده است: «این رئیس غیرقانونی در بخش دیگری از سخنانشان گفته اند: ' اگر خانۀ موسیقی اشتباهی انجام می داد، من قبل از هر كس دیگری اینجا را ترك می كردم. من در مورد مسائل مختلف خانه، همواره از مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره سئوال می كنم'.
گیریم سِمَت شما قانونی و جناب عالی رئیس شورای عالی هستید؛ چرا تا به حال نظرات منتقدان را نشنیده اید؟ چرا فقط به گفته های مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره بسنده كرده اید؟ هر چند منتقدان، از نظر خانۀ بی اساس موسیقی جمعی هنرجوی مبتدی و مقدماتی هستند، ولی همین هنرجویان مبتدی آیا حرفی قابل شنیدن برای شما ندارند؟ حتماً رئیس غیرقانونی هیئت مدیره در مشاوره های همیشگی به شما گفته اند كه این هنرجویان فقط و فقط قصد براندازی دارند و بس.
شما كه طبق مادۀ 24-4 اساسنامۀ خانۀ موسیقی می توانید نظرات تخصصی و راهبردی مشورتی در كلیۀ حوزه های موسیقی كشور داشته باشید، لااقل ذره یی از حرف منتقدان را می شنیدید، آن وقت شاید می شُد از نظرات راهبردیتان، بیش تر بهره مند شد!!!
آیا خواسته های منتقدان چیزی فراتر از اصول اولیه و بدیهی اساسنامه بود؟
آیا نوشتن نامه به بازرس خانۀ موسیقی به معنی شكایت رسمی و براندازی است؟
در جایی دیگر دوباره فرموده اید: 'بیش از هر كسی دربارۀ وجهۀ قانونی شورای عالی و هیئت مدیره تحقیق كرده ام'.
البته در پاسخ به این جملۀ تكراری شما باید گفت، نیاز به این همه تحقیق نبود. با یك مرور ساده و سرسریِ اساسنامه هم می شد به وجهۀ غیرقانونی خود و هم قطارانتان پی ببرید. هرچند كه معتقدم هیئت مدیره و شورای عالی كوچك ترین اعتقادی به اساسنامه و مفاد آن ندارند و به آن در حدّ یك كاغذ پارۀ بی حاصل كه هیئت مؤسس به اشتباه آن را نگاشته، نگاه می كنند».
جواهری در ادامه آورده است: «در جایی دیگر فرموده اید: ' در نظرات و سخنان منتقدان، برخی غرض ورزی های شخصی وجود دارد كه باعث تأسف است'.
در پاسخ باید گفت، تأسف واقعی برای نظرات سهل انگارانۀ شما است كه پس از این همه تحقیق و تفحص به این نتایج رسیده اید؛ با این آگاهی كه بیش از هر كسی تحقیق كرده اید و از همه بیش تر و بهتر می دانید.
در بندی از فرمایش های گهربارتان فرموده اید: ' انتقادات از ابتدا پاسخ داده شد اما شنیده نمی شد، ضمن آنكه شما وقتی می خواهید مسئله یی را نقد كنید، باید آداب نقد را به جا آورید. اگر خود را عضو خانۀ موسیقی می دانید، چرا نقد هایتان را رسانه یی می كنید؟'.
آقای رئیس غیرقانونی شورای عالی، یا شما از مسائل مطلع نیستید و یا مشاوران همیشگی شما مسائل را كامل و جامع تعریف و تفسیر نمی كنند. ما هنرجویان مبتدی موسیقی از همان ابتدا سعی در تعامل و گفتار مستقیم با اعضای هیئت مدیره داشتیم. چه در خود خانۀ موسیقی و چه در تعاونی مسكن. ولی در هر دو جبهه با در بسته و نبود پاسخگویی شفاف مواجه شدیم. وقتی اعضای هیئت مدیره هیچ گاه پاسخگوی مخاطبانشان نیستند، به ناچار می باید به رسانه ها متوسل شد.
وب سایت خانۀ موسیقی هم كه كلاً فارغ از هر چهارچوب و قانون مدونی اداره می شود. به نظر ملاك اصلی برای گردانندۀ آن، سلیقۀ شخصی گردانندۀ وب سایت و اعضای هیئت مدیره است. این مسئول گرداننده یا از قانون مطبوعات چیزی نمی داند یا اینكه اصولاً خود را موظف به انجام تعهدات لازم و الزامات قانون مطبوعات نمی بیند. بارها و بارها سعی و تلاش شد نامه های منتقدان و نظرات آن ها در سایت خانه مطرح، منتشر و پاسخگویی شود ولی در اكثر مواقع كوچك ترین ترتیب اثری در قبال نامه های ارسالی داده نشد. از نحوۀ انتشار مطالب در این سایت به راحتی می توان به دیدگاه ها و تعهدات گردانندۀ آن پی برد و نیاز نیست مثل شما تحقیقات گسترده و همه جانبه داشته باشیم.
ضمن اینكه مسئول گردانندۀ وب سایت خانۀ موسیقی، مطالب مورد نظر خود و مدیرانش را به صورت كاملاض سلیقه یی در سایت می گنجاند و خود را از هر مسئولیتی در قبال درج پاسخ های منتقدان بدان مطلب مبرّا می داند. در عوض تا دلتان بخواهد مصاحبه های نمایشی و فرمایشی به مناسبت شانزدهمین سالگرد تأسیس این نهاد به ظاهر صنفی ترتیب داده اند كه اكثریت قریب به اتفاق مصاحبه شوندگان از زحمات شبانه روزی و بی شائبۀ هیئت مدیره و مدیرعامل جان بر كف آن قدر دانی كرده بودند و بقای آنان را موجب سرافرازی جماعت موسیقی ... ».
در ادامهٔ نامهٔ این منتقد عملكرد خانهٔ موسیقی آمده است: «شما در مدتی كه به صورت قانونی، تحت عنوان رئیس شورای عالی خانۀ موسیقی بودید (حداكثر تا پایان خرداد 1393)، چه تلاشی برای احقاق حق مال باختگان تعاونی مسكن خانۀ موسیقی كردید؟ مگر قرار نبود در دوران تصدی گری قانونی این سمت، نظرات تخصصی و راهبردی صادر بفرمایید؟
آیا هنرجویانی كه با كلی شوق و ذوق تمامی سرمایه های زندگی خود را جمع آوری كردند تا بلكه از طریق این خانۀ بی اساس دارای مسكن شوند، جزو صنف موسیقی محسوب نمی شدند؟
هستند كسانی كه بگویند خانه و تعاونی دو نهاد حقوقی منفك و جدا از هم هستند و مسائل آن ها ربطی به هم ندارد، ولی همان طور كه می دانیم، مدیران هر دو نهاد مشترك هستند و سرچشمۀ فكری آن ها از یك منبع است. آیا سرنوشت مبهم مال باختگان تعاونی مسكن خانۀ موسیقی نباید بخشی از دغدغه های هیئت مدیره و شورای عالی باشد؟ حالا چه هیئت مدیرۀ خانۀ موسیقی و چه مدیران تعاونی ... .
در جایی دیگر فرموده اید: 'برخی می خواهند با مطرح كردن نامشان در رسانه ها خود را بزرگ كنند'.
بله آقای رئیس غیرقانونی، ما هنرجویان موسیقی شدیداً نیازمند شهرت و مطرح شدنیم و دوست داریم به هر بهانه یی و به هر قیمتی در رسانه ها مطرح شویم، به ویژه اگر مركز پخش این رسانه ها لندن، واشنگتن یا لس آنجلس باشد.
احتمالاً هنرجویان و منتقدانی همچون دكتر كامبیز روشن روان، دكتر محمد سعید شریفیان، محمدعلی كیانی نژاد، دكتر ساسان فاطمی، دكتر پیروز ارجمند، داریوش طلایی، رضا مهدوی و ... به زعم شما، در نقد ها و سخنان خود كوچك ترین دغدغۀ صنفی نداشته و ندارند و تمامی این بحث ها و دعواها فقط و فقط در جهت معروف شدن و مطرح شدن بیش تر است!!!
در بخش دیگری فرموده اید: 'هیچ كدام از اعضایی كه در این نهاد مشغول فعالیت هستند، به خاطر بودجه نیامده اند'.
در اینكه زحمتكشان خانۀ موسیقی فقط و فقط محض رضای خدا خدمات شبانه روزی عرضه می كنند، شكی نیست. فقط مانده ایم كه چرا در برخی مسائل مالی خانۀ موسیقی دارای شبهات و ابهاماتی است؟ مثلاً اینكه ساختمان شمارۀ یك با قیمت نامعلومی فروخته شده تاحدی كه مدیرعامل وقت آن در بیانیه یی گفته بود: 'یادم نیست ساختمان شمارۀ یك را 7 میلیارد یا هشت میلیارد فروخته ایم'.
خوشا به حال اهالی موسیقی كه چنین خریداری، ملك مربوط به صنف آن ها را خریداری كرده. این چه خریداری است كه با گذشت چندین ماه از پرداخت هفت یا هشت میلیارد تومان به دنبال ملك خریداری شدۀ خود نیست؟ شاید هم خریدار، ملك خریداری شده را وقف جلسات فرهنگی آقایان برای میوه خوری و آجیل خوری كرده است. شاید هم خریدار از اعضای نگون بخت تعاونی مسكن بوده كه مانند بسیاری از آن ها به دریافت چند كلید آهنی و تكه كاغذی بسنده كرده. البته ناگفته نماند این روزها كلیدها بوده اند كه حرف اول را در همه چیز زده اند. شاید شما هم كلید هیئت مدیرۀ متخلف شده اید؟
بنا بر گفتۀ بازرس سابق خانۀ موسیقی و رئیس سابق كانون پژوهشگران خانۀ موسیقی، هم اكنون دبیر اجرایی و مدیر اجرایی خانۀ موسیقی بالای دو و نیم میلیون تومان حقوق می گیرند. ضمن اینكه در مادۀ 21 اساسنامۀ خانۀ موسیقی آمده: 'اعضای هیئت مدیره از میان خود یا خارج از آن، یك نفر را مدیر عامل با اكثریت مطلق اعضای حاضر برای مدت دو سال با حقوق و مزایا انتخاب می نمایند'.
همچنین در شرح وظایف مدیر عامل (مادۀ 22) بند چهار آمده است: 'عزل و نصب كاركنان و تعیین حقوق و دستمزد و پاداش آنان'.
پس نمی شود شغلی داشت و بودجه یی برای آن متصور نبود.
در انتها توصیه یی كوچك؛ آقای رئیس شورای عالی، اعتبار هنری و اجتماعی شما به واسطۀ یك عمر فعالیت مستمر در زمینۀ عرضهٔ آثار درخشان موسیقی و تداوم كیفیت و ساختار آن بوده؛ همكاری با بسیاری از بزرگان موسیقی كه جزوی از شناسنامه های هنری این فرهنگ و كشورند. آیا حمایت بی مطالعه و بی تحقیق از مدیران یك نهاد سر تا پا تخلف، ارزش از دست دادن این اعتبار هنری را دارد؟
قطعاً عملكرد سر تا پا اشكال این هیئت مدیرهٔ متخلف ارزش آن را ندارد تا شما به همین سادگی بخواهید از اعتبار ارزشمند خود برای آن ها خرج نمایید. انتظار بسیاری از منتقدان این بود كه شما هم به مانند آقای علیزاده وارد این بازی نمی شدید و خود را مقابل منتقدان پرشمار خانۀ موسیقی قرار نمی دادید. به هر روی مدیران این نهاد غیرصنفی حاضرند برای بقای خود به هر ترفندی متوسل شوند؛ ازجمله قایم شدن پشت شخصیت های طراز اول فرهنگی و هنری كشور.
علیرضا جواهری – بهمن 1394».
گفتنی است علیرضا جواهری آموزش سنتور و موسیقی ایرانی را نزد استاد روانشاد پرویز مشكاتیان و رضا شفیعیان گذرانده است و با گروه عارف به سرپرستی استاد مشكاتیان كنسرت داده است.
وی شمار زیادی كتاب در زمینهٔ آموزش موسیقی تدوین و تألیف كرده است كه از آن جمله می توان به «مجموعه تصانیف پرویز مشكاتیان»، «شعر بی واژه» و «گزیده یی از آثار بزرگان موسیقی معاصر ایران زمین برای سنتور» اشاره كرد.
جواهری تاكنون كنسرت هایی با گروه چكاد (كه سرپرستی آن را به عهده دارد) برگزار كرده و آلبوم هایی چون «سوئیت نوا» و «به یاد كاروان» را اجرا و منتشر كرده است.
فراهنگ**3067**1569
۰ نفر