۱۹ آذر ۱۳۸۵، ۰:۰۱
کد خبر: 9740125
T T
۰ نفر
روز شمار ادبیات / 19 آذرماه سالروز تولد ملک الشعرای بهار # تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 19/09/85 داخلی.فرهنگی.روز شمارادبیات. امروز برابر با 19 آذرماه و دهم دسامبر و هیجدهم ذی القعده است ، 120 سال پیش در چنین روزی در سال 1265 هجری شمسی میرزا محمد تقی ملک الشعرای بهار در شهر مشهد پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش حاج میرزا محمد کاظم،متخلص به صبوری و ملقب به ملک الشعراء فرزند حاج محمد باقر کاشانی ، رییس صنف حریربافان مشهد بود. ملک الشعرای بهار اصول ادبیات را نزد پدر آموخت و پس از مرک پدر در سن 18 سالگی ، تحصیلات ادبی را نزد مرحوم ادیب نیشابوری که از ادبا و شعرای مشهور بود و نیز سایر فضلای معاصر، دنبال کرد. وی مقدمات عربی و اصول کامل ادبیات فارسی را در مدرسه نواب در خدمت استادان آن فن تکمیل کرد. بهار بعد از درگذشت پدر ، ملک الشعرای آستان قدس رضوی شد و در مشهد روزنامه بهار را منتشر کرد. او در سال 1336 هجری شمسی انجمن ادبی دانشکده را در تهران تاسیس کرد و با دیگر ادیبان به فعالیت پرداخت. بهار از سنین کودکی و در زمان حیات پدر قریحه ادبی خود را هر از گاهی نشان می داد و ذوق فطری و خدادادی خود را ضمن گفتار و کردار کودکانه آشکار می کرد. اما پدر که نمی خواست فرزندش حرفه شاعری پیشه کند، در تشویق او به شعرو شاعری کوتاهی می کرد و او را به کسب و تجارت تشویق می کرد. اما چون بهار ذاتا شاعر بود و شاعر هیچگاه نمی تواند به عالم مادیات و کسب مال و منال قدم بگذارد ، به رغم آمال پدر و به ذائقه ذوق فطری و طبع سرشار ادبی دنبال سخنوری و شاعری و نویسندگی را گرفت و تا بدان پایه رسید که در فن خود شهرت فراوان یافت. بهار پس از فوت پدر در گفتن شعر، چنان مهارت به خرج داد که جز معدودی از استادان، سایر فضلای خراسان آن را باور نکرده و می گفتند اشعار پدرش را به نام خود می خواند. در همان ایام بود که موضوع مسافرت مظفرالدین شاه به خراسان، در مشهد شایع شد، بهار برای اینکه سمت ملک الشعرایی خود را پس از صبوری محرز سازد و خود را به شاه بشناساند اولین قصیده خود را برای عرضه داشتن به شاه پس از ورود به مشهد ساخت ، که مطلع آن این است: رسید موکب فیروز خسرو ایران ایا خراسان، دیگر چه خواهی از یزدان بهار در این زمان برآن شد تا به تهران بیاید، وی با شخصیت مستقل و خاصی که یافته بود وارد زندگی سیاسی و اجتماعی شد. بهار ازآن جمله جوانانی بود که در چنین جریان های سیاسی حاد بدون تردید و دو دلی و با ایمان راسخ به صف انقلابیون پیوست و در واقع روح پرشور شاعرانه و احساسات تند میهن پرستانه او را ، هیچ دسته دیگری قانع نمی کرد.
نخستین اشعار سیاسی و اجتماعی بهار در بین سال های 1325 و 1326 قمری و هنگام کشاکش بین شاه و مجلسیان و سال اول بسته شدن در مجلس در روزنامه خراسان که آن هم محرمانه چاپ می شد، بدون امضا انتشار می یافت و بر دل های آزادیخواهان می نشست. گوینده این اشعار و مقالات در ابتدا نامعلوم و رفته رفته معرفی شده ، مورد تحسین و ستایش عموم واقع شد، چنان که خود می نویسد: "من در خراسان یکی از آنها بودم که از وضع تهران راضی نبودم و به انجمن های سری ، سر می زدم و دست داشتم." در این هنگام در مشهد حزب تندرو و دمکرات قدرت بسیاری یافت و کمیته حزب دمکرات خراسان، انتخاب شد و بهار هم یکی از اعضای این کمیته بود. پس از تشکیل این کمیته، بهار روزنامه نوبهار را به امتیاز و مسوولیت خود به عنوان ناشر افکار حزب در مشهد انتشار داد. اشعار بهار زبان حال مردم، و نماینده افکار و آمال توده آزادیخواه بود و او با سروده هایش از اوضاع مملکت و امور سیاسی آن دوره انتقاد می کرد. بهار در دوره چهارم از شهر بجنورد ، در دوره پنجم از ترشیز و در دوره ششم از تهران به مجلس شورای ملی فرستاده شد. اما از اواخر دوره ششم در اثر جریان های سیاسی خاصی که پیش آمده بود امکان فعالیت های سیاسی از بهار سلب شد. بهار مدت یکسال در دارالمعلمین عالی که هسته دانشسرای امروز است به تدریس تاریخ ادبیات ایران و همچنین به تصحیح کتاب های تاریخ سیستان ، تاریخ طبری ، مجمل التواریخ ، جوامع الحکایات و تالیف کتب درسی پرداخت. درهمین ایام بود که بهار در اثر دروغهای دروغپردازان، به اتهام هایی ناروا زندانی و چهارده ماه به اصفهان تبعید شد. دوره زندان و تبعید از پر بهره ترین سالهای زندگی ادبی او بوده است ، مثنوی "کارنامه زندان"، غزل معروف "من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید" قطعه مفصل و معروف "شباهنک" و قصاید دیگر را او در این زمان سروده است. بهار در سال 1324 شمسی در زمان نخست وزیری دوم احمد قوام، به وزارت فرهنک منصوب شد. وی در دوره پانزدهم نیز از تهران انتخاب شد و به مجلس رفت و ریاست فراکسیون دموکرات را به عهده گرفت ، اما کسالت مزاج و اختلاف هایی که پیدا شده بود نگذاشت او در مجلس کار کند. بهار در سال 1326 برای معالجه به سوئیس رفت و پس از بهبود در سال 1328 به ایران بازگشت، آخرین فعالیت اجتماعی بهار که در واقع از نظر او فعالیت سیاسی نبود، ریاست جمعیت هواداران صلح بوده است. دیوان شعرا، سبک شناسی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی و بیش از صد مقاله در زمینه های مختلف که در مجلات و روزنامه های روزگار آن زمان به چاپ رسیده از دیگر آثار ملک الشعرای بهار به شمار می رود. او همچنین به تصحیح کتاب های تاریخ سیستان، تاریخ طبری، مجمل التواریخ، جوامع الحکایات و تالیف کتاب های درسی عصر خود پرداخت و مجله های نوبهار، تازه بهار و مجله دانشکده را نیز منتشر کرده است. محمدتقی بهار شاعر و نویسنده توانا و از رجال سیاسی ایران ملقب به ملک- الشعرا و متخلص به بهار سرانجام یکم اردیبهشت سال 1330 خورشیدی در گذشت و در شمیران ، در باغ آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. فراهنک 1883 / 1515
۰ نفر