۱۸ دی ۱۳۸۹، ۰:۰۱
کد خبر: 9278715
T T
۰ نفر

آزمون تاریخی 5+1 در استانبول

۱۸ دی ۱۳۸۹، ۰:۰۱
کد خبر: 9278715
آزمون تاریخی 5+1 در استانبول ..................................................
خبرگزاری جمهوری اسلامی 89/10/18 سیاسی.هسته ای.مذاکره با 5+1.استانبول تهران- پل های معلق تنگه بسفر در شهر استانبول دو قاره آسیا و اروپا را به هم پیوند داده است، جایی که قرار است مذاکره کنندگان ارشد ایران و 5+1 در آن گردهم آیند؟ در آستانه این نشست، این پرسش مطرح است که آیا استانبول، نقطه عطفی در تعامل دو سوی تنگه بسفر خواهد بود؟ به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، در پایان سه دور گفت وگوی مذاکره کنندگان ارشد ایران و 5+1 درژنو ، استانبول به عنوان میزبان بعدی مذاکرات تعیین شده است و مشخصا گفت وگو برای همکاری حول نقاط مشترک در دستور کار این مذاکرات است.
ریاست طرف ایرانی گفت و گوهای پانزدهم و شانزدهم آذرماه سال جاری در ژنو 3 را سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی بر عهده داشت و کاترین اشتون انگلیسی (مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ) برای نخستین بار بر صندلی خاویر سولانا اسپانیایی - خلف خود- تکیه زده بود که دو دور مذاکرات قبل را از سوی 5+1 نمایندگی می کرد.
مذاکرات ژنو 1 و 2 به ترتیب در تیرماه 1387 و مهرماه 1388 برگزار شده بود و سومین دور مذاکرات، 14 ماه بعد در همین شهر اروپایی شکل گرفت.
** از ژنو 1 تا ژنو 3 بررسی رفتار پنج کشور عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل پس از مذاکرات ژنو 1 و 2 دارای ویژگی هایی است که بر مسیر دو سویه غرب در ارتباط با ایران موسوم به راهبرد مذاکره-فشار دلالت دارد.
مروری بر رویدادهای پس از هر دور مذاکره غرب و ایران در ژنو نشان می دهد که 5+1 پس از هر نشست مذاکره، یک قطعنامه برای فشار بر کشورمان نیز از تصویب شورای امنیت گذرانده است، قطعنامه هایی که با گذشت زمان، ناکارآمدی آنها به اثبات رسیده و نتوانسته است در مسیر رو به جلوی پیشرفت ایران در زمینه فناوری هسته ای خللی وارد کند.
29 تیرماه 1387 و به دنبال تبادل بسته های پیشنهادی برای مذاکرات، در حالی جلیلی و سولانا مذاکرات خود را در ژنو آغاز کردند که درطول مذاکرات ایران و 5+1، برای نخستین بار آمریکا در مذاکرات هسته ای حضور یافت. این کشور رسما اعلام کرده بود فقط درصورت تعلیق فعالیت های غنی سازی اورانیوم توسط ایران، در مذاکرات حاضر خواهد شد. از این رو، بسیاری از رسانه های غربی این اقدام آمریکا را نشانه عقب نشینی دربرابر ایران تفسیر کردند.
مذاکره کنندگان ارشد ایران و 5+1 این مذاکرات را سازنده خواندند و از توافق برای تداوم تماس ها و مذاکرات خبر دادند. با این وجود، شش کشور طرف گفت وگوی ایران در ژنو، نامه 15 مردادماه 1387 دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان را که حلقه ای از این تماس ها بود را بی پاسخ گذاشته و به جای پاسخ به ابهامات، با حرکت در مسیر قطعنامه، ابهام دیگری به مسیر حرکت خود در تعامل با ایران افزودند.
حال آن که جلیلی در آن نامه خطاب به سولانا گفته بود که ایران آمادگی دارد تا پاسخ روشن خود به پیشنهاد ارایه شده را همراه با دریافت پاسخ روشن درباره سوال ها و ابهامات ایران در اولین فرصت ارائه نماید. بدون شک ، این شفاف سازی می تواند مسیر مذاکرات را بدون ابهام و با افقی روشن و بدون فوت وقت باز نموده و زمینه را برای پیشرفت در مسیر همکاری ها هموار نماید. درصورتی که این آمادگی در طرف مقابل وجود داشته باشد، می توان مرحله دوم مذاکرات را در اولین فرصت آغاز نمود.
6 مهرماه 1387 بود که شش کشور در اقدامی عجولانه و غیرمنطقی اقدام به صدور قطعنامه 1835 شورای امنیت علیه فعالیت های هسته ای صلح آمیز ایران کردند که این قطعنامه چند خطی حاوی هیچ تحریم جدیدی نبود.
9 روز بعد نامه جلیلی به سولانا منتشر شد که در آن مذاکره کننده ارشد ایران خطاب به طرف غربی تصریح کرده بود که در روندمذاکره، فشار به جای استدلال راه گشا نخواهد بود. فقدان تمدن گفتگو، برخی قدرت ها را به تکیه بر اهرم های فشار به جای استدلال و منطق کشانده است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران ادامه داد: برای جامعه جهانی جالب است که در روندگفتگو آن گاه که سئوالی منطقی طرح می شود، طرف گفتگو به جای ارائه پاسخ از ابزار فشار استفاده می کند.
وی خاطرنشان کرد: این رفتار غیرمنطقی در قضاوت جامع ؟ جهانی، گواه نداشتن پاسخ روشن به پرسش های اصولی جمهوری اسلامی ایران است.
طرف مقابل با تمسک به بهانه هایی نظیر بحران گرجستان، بحران اقتصاد جهانی و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا روند مذاکرات را متوقف کرد و در این میان بود بسته پیشنهادی به روز شده ایران به نمایندگان شش کشور در تهران تقدیم شد و ایران 10 مهرماه 1388 با حسن نیت برای گرفتن نتیجه به مذاکرات ژنو 2 وارد شد، در حالی که حرکت رفتاری غرب نشان داد که هدف از مذاکره، انجام مذاکره است و نه نتیجه ؟ غرب در واقع به این دور از مذاکرات نیز نیاز داشت تا بخش دوم راهبرد دوسویه خود- فشار و قطعنامه- را در دستور کار قرار دهد.
در خروجی این دور از مذاکرات نیز به طور مشخص به فراهم شدن زمینه بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات در حال احداث غنی سازی اورانیوم در فردو و نیز مذاکره برای تامین نیاز ایران به سوخت 20 درصد جهت استفاده در رآکتور تحقیقاتی تهران اشاره شد و طرفین برای ادامه مذاکرات در یک ماه آینده توافق کردند.
مذاکرات تامین سوخت رآکتور تهران در وین نیز 27 مهرماه 1388 در حالی میان ایران، روسیه ، آمریکا و فرانسه و به میزبانی آژانس بین المللی انرژی اتمی شکل گرفت که طرف غربی قبل از آمدن به میز مذاکره، هدف خود را صراحتا اعلام کرد و از این ابایی نداشت که بگوید در این مذاکرات به دنبال تاراج ذخایر اورانیوم 5/3 درصد ایران است. فرمول پیشنهادی غرب متضمن منافع ملی ایران نبود و غرب نیز موضوع میزبانی ایران برای تبادل سوخت را رد کرد تا تناقض شعارهای بشردوستانه آن با بی توجهی به نیازهای صدها هزار بیمار سرطانی به رادیوداروهای تولید شده در رآکتور تحقیقاتی تهران باری دیگر اثبات شود.
نهایتا لولاداسیلوا رییس جمهوری وقت برزیل و رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه 27 اردیبهشت ماه 1389 و در مذاکره با مقامات ارشد کشورمان در حاشیه اجلاس سران گروه 15 در تهران به فرمولی دست یافتند که متضمن منافع ملی ایران و همچنین حاوی تضمین های موثر برای مبادله موفق سوخت بود؟ و این همان موضوعی بود که باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا از مقامهای ارشد برزیل و ترکیه خواسته بود.
با وجود اعتمادسازی جمهوری اسلامی ایران برای جامعه بین المللی در قالب بیانیه سه جانبه تهران، هنوز مرکب امضای سران سه کشور جمهوری اسلامی ایران ، ترکیه و برزیل خشک نشده بود که قطعنامه ضد ایرانی دیگری (1929) از تصویب شورای امنیت سازمان ملل گذشت. واکنش عملی ایران به این طرح در مصوبه نمایندگان مجلس شورای اسلامی بروز و ظهور یافت و در این چارچوب، دولت موظف شد غنی سازی 20 درصد و تهیه صفحه های سوخت را در دستور کار قرار دهد. تولید اورانیوم غنی شده در سطح 20 درصد با موفقیت آغاز شد و صفحه های مجازی سوخت نیز طراحی و ساخته شد تا در سال آینده، سوخت 20 درصد تولیدی در کشور در صفحه های اصلی سوخت قرار گرفته و نیاز بیماران سرطانی و صعب العلاج ایرانی با سوخت ایرانی تامین شود.
** آزمون تاریخی غرب ؟ انتخاب مسیر دوستی یا تداوم تخاصم در حالی قرار است استانبول میزبانی دور دیگری از مذاکرات با 5+1 را برعهده داشته باشد که این گروه پس از مذاکرات ژنو 3، فرصت صدور قطعنامه دیگری را نداشته و اعمال یکجانبه برخی تحریم ها علیه برخی بانکهای ایرانی از سوی آمریکا باعث شد تا مسیر دوسویه مذاکره- فشار پس از ژنو 3 نیز ادامه یابد.
آنگونه که دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهوری در سخنرانی های اخیر خود اعلام کرده است، امروز طرفهای گفت وگو با ایران دو گزینه بیشتر پیش رو ندارند؟ یا مسیر شکست خورده قبلی را ادامه دهند و یا در رویکردی نو به ملتهای جهان بپیوندند و حقوق مردم سراسر جهان را به رسمیت بشناسد.
از این زاویه نگاه است که به نظر می رسد امروز وقت آن رسیده تا سیاست تقابل نظام سلطه با ملت ایران به سیاست تعامل تبدیل شود و این مسیر مذاکره می تواند از استانبول، برزیل و تهران عبور کند.
رییس جمهور در گفت وگوی تلویزیونی اخیر خود با مردم ایران خطاب به کشورهای طرف گفت وگو با ایران خاطر نشان کرده است: استفاده از اهرم های غیرقانونی چون شورای امنیت، تحریم اقتصادی و امثال آن راهکارهای درستی نیست و اگر نظام سلطه انرژی ای را که صرف تقابل با ملت ایران کرده بود صرف تعامل با ملت ایران می کرد نتایج بهتری می گرفت و ما امروز کاملا برای تغییر این روند و تصحیح شرایط به نفع همه آماده ایم.
نگاههای جهانیان در دهه پایانی نخستین ماه سال 2011 میلادی به استانبول دوخته شده است تا نتیجه آزمون تاریخی غرب در ارتباط با ایران را رصد کند و این که 5+1 مسیر نویی را در پیش خواهد گرفت و آیا مذاکرات استانبول به نقطه عطف در گفت و گوها تبدیل خواهد شد یا خیر؟ سیام 2026** شماره 038 ساعت 14:23 تمام
۰ نفر