مهدی ازرقی در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی ایرنا؛ پیرامون دستاوردهای دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم اظهار داشت: جدیترین دستاورد و امتیازی که در دوره شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان در حوزه دیپلماسی اقتصادی به دست آوردیم. در واقع تغییر رویکردهایی بود که در عرصه دیپلماسی کشور حاکم شده بود.
وی گفت: این رویکردها صرفا مختص به چند سال منتهی به دولت آیت الله رئیسی نیست بلکه این رویکردها حاکم بر دستگاه دیپلماسی بوده که در دولتهای مختلف، تلاش می شد همکاریها به سمت غرب و کشورهای توسعه یافته برود و تصور این بود که نتیجه آن پیشرفت و توسعه جمهوری اسلامی است. بنابراین جدیترین دستاورد، تغییر رویکرد و شکستن چارچوبهای ساختگی است که نظام سلطه غربی و نظم حاکم بر جهان برای دستگاه دیپلماسی ما ایجاد کرده بودند.
ازرقی درباره این تغییر رویکرد در دولت سیزدهم گفت: مصادیق آن پیوستن جمهوری اسلامی به اتحادیههای بریکس و شانگهای است. از جمله گرایش هر چه بیشتر اقتصادی به کشورهای روسیه و چین و همچنین به حاشیه رفتن موضوع مذاکره با غربیها که خود این موضوع در لایه تغییر رویکردها یک اتفاق جدی و شروع حرکت در مسیری است که حتما ما را به توسعه و پیشرفت واقعی به لحاظ تعاملات اقتصادی خارجی میرساند. بنظرم جدیترین اتفاقی است که در این دوره رخ داد.
وی افزود: طبیعی است با توجه به تراکم آن رویکرد قبلی که در دستگاه حاکم بر دیپلماسی ما وجود داشت؛ تغییر رویکرد به این سهولت و آسانیها نیست. شبیه خودرویی است که به سرعت در یک مسیر اشتباه در حال حرکت است و برای برگرداندن آن به سمت صحیح، ابتدا باید یک حالت درجا زدن ولی در عین حال تغییر جهت در مکان ثابت رخ بدهد. شروع تغییر جهت در دولت شهید رئیسی اتفاق افتاد و مسئولیت سنگین هم روی دوش دولت بعدی است که این رویکرد را حفظ و تکمیل کند تا از دستاوردهای آن بهره ببرد.
ازرقی در ادامه گفت: یک تفکر اشتباه و حاکم وجود دارد نه فقط در دستگاه دیپلماسی بلکه در تحلیلهای مربوط به حوزه بین الملل که بر اکثر مسئولین و نخبگان ما حاکم است که ما برای رسیدن به توسعه و پیشرفت باید با کشورهای توسعه یافته کار کنیم.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: این تصور غلط سالهای سال بر کشور ما حاکم بوده و اوج این تفکر در دولتهای یازدهم و دوازدهم دنبال شد که بحث برجام و تلقی بود که اگر ما بتوانیم با کشورهای توسعه یافته تعامل سازنده شکل بدهیم، حتما میتوانیم توسعه و پیشرفتمان را محقق کنیم. دو استدلال برای این رویکرد میآورند. یک اینکه کشورهای توسعه یافته هستند که صاحب قدرتاند و دوم کشورهای توسعه یافته صاحب فناوریاند.
ازرقی بیان کرد: میگویند ما برای توسعه و پیشرفت نیاز داریم به اینکه کشورهای حاکم که قدرت در اختیارشان است. قدرتشان را در جهت عکس حرکت ما بکار نبرند. به عنوان مثال اگر این کشورهای صاحب قدرت که توسعه یافته هم هستند، اراده کنند کشور ایران را تحریم کنند، تحریم منتج به عقب ماندگی اقتصادی کشور میشود. بنابراین اگر ما با این کشورها تعامل کنیم. اینها از ابزار تحریمشان علیه ما استفاده نمیکنند.
وی با اشاره به بحث فناوری گفت: میگویند که ما برای توسعه نیاز به فناوری داریم و چون فناوری در اختیار همین کشورهای توسعه یافته است. بنابراین ما چارهای جز تعامل با اینها نداریم. ولی در حقیقت اتفاقی که برای جمهوری اسلامی رخ داده این است که طی سالهای متمادی، مخصوصا در اوج نگاه و تفکر قرارداهای پسابرجامی، از طریق آنها فناوری به ما نرسیده بلکه محصول نهایی را به کشور ما عرضه میکنند.
پژوهشگر اقتصاد بین الملل گفت: بنابراین این رویکرد حاکم اشتباه است. اساسا ما برای توسعه از تعامل با کشور توسعه یافته هیچوقت نمیتوانیم به حرکت رو به جلو شگرف و خیلی خاصی برسیم. این رویکرد در دولت آقای رئیسی شکسته و به حاشیه رانده شد.
ازرقی با تمثیل این نگاه به آتش زیر خاکستر ادامه داد: ممکن است با جریان رسانهای و یا گفتمان غلطی که در دوره انتخابات برجسته کنند این تفکر دوباره غالب شود و تصمیمات کشور را به سمت اشتباهی ببرد. بنظرم این مهمترین اتفاقی بود که در دولت آقای رئیسی اتفاق افتاد و انشالله رئیس جمهور بعدی این مسیر را ادامه بدهد.
وی با اشاره به سفرهای خارجی شهید حسین امیرعبداللهیان که عموما ناظر به کشورهای منطقه و مکمل آن تغییر رویکرد است گفت: اگر بنا باشد از طریق تعامل اقتصادی به کشور کمکی بکنیم؛ این تعامل با کشورهای توسعه یافته عموما غربی حاصل نمیشود بلکه از همکاریهای اقتصادی منطقهای و همافزا کردن ظرفیتهای کشورهای منطقه این امکان محقق میشود.
نظر شما