۲۲ شهریور ۱۴۰۱، ۱۳:۰۰
کد خبر: 84885511
T T
۴ نفر

برچسب‌ها

گزارشی از یک مقاله علمی-پژوهشی

اشتغال و ضریب احتمال ۲.۵ درصدی برای طلاق

۲۲ شهریور ۱۴۰۱، ۱۳:۰۰
کد خبر: 84885511
مینا اینانلو
اشتغال و ضریب احتمال ۲.۵ درصدی برای طلاق

تهران- ایرنا- اشتغال زنان باعث می‌شود آنان برای رسیدن به موقعیت‌هایی که از آن‌ها به عنوان موفقیت یاد می‌شود توانمندتر شوند اما برخی پژوهش‌ها می‌گوید اشتغال زنان با ایجاد استقلال مالی بیشتر برای آن‌ها، اشتیاق به ازدواج را کمتر کرده و زمینه بیشتری برای طلاق فراهم می‌کند.

«بررسی تاثیر اشتغال زنان بر ازدواج و طلاق» عنوان مقاله‌ای به قلم «زهرا دری نجف آبادی»، «محسن مهرآرا»، «فرهاد غفاری» و «کامبیز هژبر کیانی» است که در فصلنامه علمی-پژوهشی اقتصاد و الگوسازی منتشر شده است.

خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است، اما در عین حال مهمترین و اثرگذارترین بخش هر جامعه است که در طول زمان و در تمام جوامع و فرهنگ‌ها، تغییرات اساسی مهمی در تمام جنبه‌های ساختاری، کارکردی و معنایی آن رخ داده است. دگرگونی ارزش‌های فردی و اجتماعی، تغییر جایگاه و افزایش مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان، کاهش تمایل به فرزندآوری، گذار از سبک ازدواج‌های سنتی به شیوه‌های مدرن انتخاب همسر، به تاخیر انداختن ازدواج، افزایش طلاق و افزایش خانواده‌های تک سرپرست را می‌توان به عنوان نمونه‌هایی از تغییرات در ساختار خانواده در عصر حاضر دانست.

در ایران نیز نهاد خانواده با این قبیل تغییرات همراه بوده و دگرگونی‌هایی نظیر تغییر ساختار قدرت در خانواده، افزایش سن ازدواج، تغییر جایگاه و موقعیت زنان و افزایش قدرت چانه‌زنی آن‌ها در خانواده را تجربه کرده است و در این میان تغییر الگوی زندگی خانوادگی از یک نفر شاغل به هر دو شاغل، الگوی ثابت مرد نان‌آور و زن خانه‌دار را دستخوش تغییر کرده است. اگر چه در ابتدا مسائل اقتصادی انگیزه اصلی زنان برای ورود به بازار کار بود، اما امروزه حتی زنان طبقه مرفه نیز برای کسب موفقیت‌های فردی، اجتماعی و دیگر امتیازاتی که به دنبال اشتغال به دست می‌آید، به کار خارج از منزل تمایل دارند . ورود زنان به بازار کار موجب شده تا آن‌ها که پیش از این فقط با مادری و همسری ایفای نقش می‌کردند، اکنون نقش‌ها و مسئولیت‌های مختلف و چندگانه را برعهده بگیرند که پیامدهای مثبت و منفی آن، فرد، خانواده و نطام اجتماعی را در سطح وسیعی تحت تاثیر قرار می‌دهد.

از مجموع حدود ۴۹ هزار نفری نمونه آماری در یک بررسی مربوط به سال ۱۳۹۷،  در میان زنان ۱۸ سال به بالا، حدود ۷۰ درصد خانه‌دار و کمتر از ۱۱ درصد شاغل بوده‌اند. همچنین آمار نشان می‌دهد که حدود ۱۰.۵ درصد از زنان بدون شغل درآمد کسب کرده‌اند

این مقاله در چارچوب روش‌شناسی کمّی از روش تحلیل ثانویه با تحلیل داده‌های ثانویه استفاده می‌کند. در این روش محقق بدون رفتن به میدان تحقیق و گردآوری داده به واکاوی و تحلیل ابعاد مختلف موضوع مورد بررسی بر اساس داده‌های از قبل گردآوری شده در مراکز آماری می‌پردازد. همچنین داده‌های مورد استفاده در این مقاله از اطلاعات طرح هزینه و خانوار در سال ۱۳۹۷ مرکز آمار ایران به‌دست آمده‌اند. بر اساس داده‌های مربوط به سال ۱۳۹۷، جمعیت کل کشور برابر ۷۹میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۰ نفر و تعداد خانوارها برابر با ۲۴ میلیون و ۱۹۶ هزار و ۲۵ بوده است. حجم نمونه زنان ۱۸ سال و بالاتر که وضعیت آن‌ها نیز در این مقاله مورد توجه قرار گرفته برابر با ۴۸ هزار و ۶۳۸ نفر است.

توزیع وضعیت اشتغال زنان ۱۸ سال به بالا در بین نمونه آماری سال ۱۳۹۷

اشتغال و ضریب احتمال ۲.۵ درصدی برای طلاق

بر اساس جدول فوق از مجموع ۴۸ هزار و ۶۳۸ نفر از زنان ۱۸ سال و بیشتر، حدود ۷۰ درصد خانه‌دار و کمتر از ۱۱ درصد شاغل بوده‌اند. همچنین آمار نشان می‌دهد که حدود ۱۰.۵ درصد از زنان بدون شغل درآمد کسب کرده‌اند.

تگاهی به وضعیت باسوادی زنان در فضای ۴ سال پیش

اشتغال و ضریب احتمال ۲.۵ درصدی برای طلاق

نتایج بررسی وضعیت باسوادی زنان نشان می‌دهد که در سال ۹۷ و از مجموع ۴۸ هزار و ۶۳۸ نفر از زنان دارای ۱۸ سال و بیشتر، حدود ۷۳ درصد از آنها باسواد و ۲۷ درصد بیسواد بوده‌اند. این در حالی است که نرخ باسوادی در بین زنان هرگز ازدواج نکرده بالغ بر ۹۳ درصد، در زنان طلاق گرفته حدود ۸۷ درصد، در زنان دارای همسر یا زنانی که همسر آنها فوت شده ۶۹ درصد محاسبه شده است. بررسی متوسط سطح تحصیلات نیز نشان می‌دهد که متوسط سطح تحصیلات در حد متوسطه بوده است. این در حالی است که متوسط سطح تحصیلات زنان هرگز ازدواج نکرده برابر با فوق دیپلم بوده که این رقم برای زنان دارای همسر و یا همسر فوت شده، بین راهنمایی و متوسطه برآورد شده است.

آمار و ارقام می‌گوید طلاق زنان شاغل ۲.۵ درصد بیشتر است

در این مطالعه، وضعیت زن ازدواج کرده؛ دارای همسر یا همسر فوت شده حالت پایه در نظر گرفته شده است. هدف اصلی تخمین این مدل این است که اثرات اشتغال زنان و نیز سایر متغیرهای مدل بر طلاق یا ازدواج مورد بررسی قرار گیرد.

نتایج تجربی مدل برای حالت دوم (زن طلاق گرفته است) نشان می‌دهد، متغیر مستقل «سن» دارای تاثیر ناچیز ولی معنادار و البته منفی بر طلاق است. به طوری که به ازای افزایش هر یک سال سن زنان، احتمال طلاق در حدود ۰.۰۰۰۳ در بین خانوارها کاهش یافته است. این نتیجه بیانگر آن است که به هر چه سن فرد افزایش می‌یابد، احتمال طلاق نسبت به طبقه پایه کمتر می‌شود.

اثر اشتغال در میان زنان طلاق‌گرفته و نیز هرگز ازدواج نکرده، افزایشی و معنی‌دار است. نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد، اشتغال زنان آن‌ها را برای طلاق یا هرگز ازدواج نکردن مستعدتر می‌سازد

اثر اشتغال نیز در هر دو حالت طبقه دوم (زن طلاق گرفته است) و طبقه سوم (زن هرگز ازدواج نکرده) افزایشی و معنی‌دار است. نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد، اشتغال زنان آن‌ها را برای طلاق یا هرگز ازدواج نکردن مستعدتر می‌سازد. احتمالا اشتغال زنان با ایجاد استقلال مالی بیشتر برای آن‌ها، اشتیاق آنها به ازدواج را کمتر کرده و زمینه بیشتری برای طلاق فراهم می‌کند به‌ طوری که بر اساس ضرایب نهایی به‌دست آمده احتمال طلاق زنان شاغل در مقایسه با زنان غیر شاغل حدود ۲.۵ درصد بیشتر است.

نتیجه مهم و حائز اهمیت دیگر، تاثیر درآمد خانوار بر ازدواج و طلاق است. با توجه به معنادار نبودن ضریب درآمد، می‌توان دریافت که احتمال انتخاب حالت دوم (طلاق گرفتن) و حالت سوم (هرگز ازدواج نکردن) نسبت به حالت پایه (ازدواج کردن) فارغ از میزان درآمد خانوار است. در واقع اینکه خانوار برحسب درآمد صرفا از دهک‌های بالایی جامعه باشد و یا جزء اقشار کم درآمد جامعه محسوب شود، در تصمیم گیری آنها برای ازدواج یا طلاق موثر نیست.

جمع‌بندی

افزایش تمایل زنان به حضور در عرصه‌های اشتغال، پیامدهای مختلفی در ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی دارد. زنان از یک سو به عنوان هسته اصلی خانواده در جامعه ایرانی شناخته می‌شوند و از سوی دیگر نیمی از جمعیت بالقوه کشور برای ورود به عرصه اقتصادی و نقش آفرینی در زمینه‌های رشد و توسعه اقتصادی هستند. فارغ از دلایل تمایل زنان برای ورود به بازار کار، تاثیری که این قبول مسئولیت در خانواده و در نهایت جامعه می‌گذارد، بسیار مهم و قابل توجه است.

اگر ازدواج را مرحله‌ای مهم از زندگی افراد در نظر بگیریم، این مساله برای یک زن قرار است بار مسئولیت فرزندآوری و تربیت آنها را نیز بر عهده بگیرد، به مراتب مهم‌تر است. از سوی دیگر اشتغال برای زنان متاهل هم بار مسئولیت فردی آنها را در قبال خانواده و اجتماع افزایش می‌دهد و هم می‌تواند پیامدهای مثبت و منفی متفاوتی برای آنها به همراه داشته باشد.

منبع

زهرا دری نجف آبادی، محسن مهرآرا، فرهاد غفاری و کامبیز هژبر کیانی، «بررسی تاثیر اشتغال زنان بر ازدواج و طلاق»، فصلنامه اقتصاد و الگوسازی، شماره ۲: تابستان ۱۴۰۰

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha