«تحلیل تاریخی سیره اهلبیت (ع) در مواجهه با آسیبهای اجتماعی» [۱] عنوان مقالهای به قلم محمدجواد یاوری سرتختی و علی یاوری سرتختی است.
از دید نویسندگان این پژوهش، یکی از دورههای تاریخی که شاهد رشد آسیبهای اجتماعی در آن هستیم، دوره پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) است. بررسی این دوره از آن جهت اهمیت دارد که ما بتوانیم تحلیل کنیم محورهای آسیبهای اجتماعی چه بوده است؟ چه زمینهها یا عواملی بیشترین سهم را در شکلگیری یا گسترش آسیبها در این دوره داشتهاند؟ به طور کلی نویسندگان در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسشند که راهبردها و راهکارهای اهلبیت (ع) در مواجهه با آسیبهای اجتماعی چه بوده است؟ آنها در این پژوهش با روش سیرهپژوهی و با بهرهگیری از مفاهیم بنیادی در دانش تاریخ اجتماعی، ضمن استخراج محورهای آسیب و زمینههای ظهور آن، به واکنش امامان معصوم (علیهم السلام) پرداختهاند.
نگاهی به مهمترین آسیبهای اجتماعی جامعه اسلامی در عصر اهل بیت
آسیبهای اجتماعی، به دستهای از نابسامانیها و ناهنجاریهای رفتاری افراد یک جامعه به صورت فردی یا جمعی، اطلاق میشود. به عبارت دیگر، به هر نوع عمل فردی یا جمعی که با منع قانونی یا قبح اخلاقی و اجتماعی آن جامعه روبهرو میشود، آسیب اجتماعی گفته میشود. ملاک در ناهنجار یا آسیب و غیرارزشی بودن رفتار افراد نیز، متناسب با باورهای اعتقادی آن جامعه سنجیده میشود. بنابراین، مبنای تشخیص ناهنجار در جوامع اسلامی، تخلف افراد از باورها، ارزشها و رفتارهای هنجاری دین مبین اسلام است.
نویسندگان در ادامه این مبحث به مهمترین آسیبهای اجتماعی جامعه اسلامی در عصر اهل بیت (ع) میپردازند و فقر، بیکاری، عصبیت جاهلی، اشرافیت، غش در معامله، اسراف و تبذیر، احتکار، ربا، کمفروشی و گرانفروشی، راهزنی، ناامنی جامعه شیعه، اختلافات و درگیریها، ولگردی، گدایی، معاملات حرام، ربا، طلاق، زنا، شرابخواری، رقص، ترانهخوانی زنان، فساد اخلاقی و بی بندوباری، تبعیض نژادی و مالی، دنیاگرایی، پایبندی به بدعتها و سنت های جاهلی و ناسزاگویی به اهل بیت و شیعیان آنان را از عمده آسیبهای اجتماعی عصر خلفای نخست و عصر اموی و عباسی ذکر میکنند.
بعد از رحلت رسول الله (ص) و با روی کارآمدن جریان سقیفه، تغییر یا تحریف دین صورت گرفت و بر همین اساس، بسیاری از ارزشهای اجتماعی اسلام نادیده انگاشته و در کنار آن ناهنجاریهای جاهلیت نمایان شد؛ به گونهای امیرمومنان علی (ع) ضمن معرفی بدعتها از ناهنجاریها اجتماعی عصر خود چنین گلایه میکند: «انجام کارهای قبیح زیاد شده تا حدی که حیا رنگ باخته است. دروغ به گونهای رایج شده است که به کمتر کسی میتوان اعتماد کرد؛ اهل شر زیاد شده و از اهل خیر نشانی نیست حق گویان اندک و ملازم حق ذلیل است. جوانان، بداخلاق و پیران، گنهکار شدهاند؛ علما منافق و قاریان قرآن از دین برگشتهاند. کوچکترها، بزرگان را احترام نمیکنند، ثروتمندان از فقیران دستگیری نمیکنند، مردم به سخنان من گوش نمیدهند، به عالم غیب ایمان ندارند و از عیب و خطای دیگران نمیگذرند.»
بعد از رحلت پیامبر (ص) و با روی کارآمدن جریان سقیفه، تغییر یا تحریف دین صورت گرفت و بر همین اساس، بسیاری از ارزشهای اجتماعی اسلام نادیده انگاشته و در کنار آن ناهنجاریهای جاهلیت نمایان شد
زمینهها و عوامل گسترش آسیبهای اجتماعی در عصر اهل بیت
نویسندگان هدف از مشخص شدن زمینهها یا عوامل ظهور و گسترش آسیبهای اجتماعی در عصر اهل بیت را اینگونه بیان میکنند: از طریق آگاهی از تاریخ اجتماعی مسلمانان، محورهای مشترک و مجموعهای از عوامل یا زمینهها در مقایسه با دیگر ادوار تاریخی استخراج میشود. همچنین، نتیجه این گزارش میتواند کمک شایانی برای افرادی باشد که تصمیم بر اصلاح جامعه دارند. در ذیل به برخی از مهمترین عوامل گسترش آسیبهای اجتماعی در عصر اهل بیت میپردازیم:
۱- نظام قبایلی جامعه
مبانی نظام قبایلی جامعه یکی از زمینههای مهم آسیبهای اجتماعی در این دوره بود. نظام قبیلهای مردم جزیرهالعرب براساس نسب نامهای واقعی یا غیر واقعی بر یک نیای مشترک قرار داشت که از آن، وضع اجتماعی و اخلاقی هر قبیله تبیین میشد. همچنین پایبندی بر این مبانی و ساختار برای مردم بسیار اهمیت داشت و از آن حراست میکردند. نویسندگان مقاله حاضر معتقدند بر اثر همین تمایلات افراطی بعد از رحلت رسول الله (ص) نیز، شاهد بسیاری از آسیبهای اجتماعی هستیم که ریشه آنها در همان جاهلیت و پیروی از نظام قبایلی بود؛ وضعی که جهل بر آن حاکم بود. در نتیجه آن، برخی از مردم مرتد شدند و از اسلام برگشتند، فساد اجتماعی علنی شد، شرابخواری، رقص و آوازهخوانی زنان در شهر مکه و مدینه نمود عینی داشت.
۲- حاکمان نامشروع
یکی دیگر از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار بر ظهور و گسترش آسیبهای اجتماعی عصر حضور اهلبیت (ع)، نقش حاکمان بود. آنان، به دلیل عدمپایبندی به شرع و علاقمندی به سنتهای جاهلی که میراث اجداد آنان بود از همان ابتدای ظهور اسلام تلاش داشتند تا زیر بار رفتارهای اجتماعی اسلام نروند. بعد از رحلت رسول الله (ص)، جریان سقیفه مقدمات بازگشت مردم به نظام جاهلی را فراهم کرد. تحریف و بدعت در سیره و سنت نبوی (ص)، آغاز این راه بازگشت بود. به عبارت دیگر، جریان سقیفه حدود ۲۵ سال مردم را با این نظام فکری که مسلمانی با ارتکاب ناهنجاری اجتماعی جاهلی منافاتی ندارد، تربیت کردند.
بعد از خلفا نیز، بنیامیه به دلیل نداشتنِ اعتقاد و پایبندی به دین و کنار گذاشتن سنت نبوی (ص) بر آن شدند تا زودتر از دیگران به جاهلیت بازگشته و ضمن آن که نام رسول الله (ص) را نمادهای شرعی همانند اذان حذف کنند به فسادهای جاهلی روی بیاورند. بنیعباس نیز همانند اسلاف خویش، نسبت به ناهنجاریهای اجتماعی اقبال نشان داده و بر ترویج آن میان مردم کوشیدند. به این ترتیب، سکوت در برابر فساد، بیتوجهی به حقوق شرعی مردم، تحریف و بیتوجهی به سیره و سنت نبوی (ص)، کنار گذاشتن قرآن و اهلبیت (ع)، حمایت یا ترویج رفتارها، باورها و ارزشهای ناهنجار به ویژه از سوی حکمرانان اموی و عباسی، بیشترین سهم را در ظهور و گسترش آسیبهای اجتماعی داشت.
۳- نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی
یکی از زمینههای ظهور و گسترش آسیبهای اجتماعی در عصر حضور اهل بیت علیهم السلام، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی بود که به طور عمده از حکمرانی نامشروع ریشه میگرفت. بیتوجهی و افسارگسیختگی آنان نسبت به عدالت اسلامی در برداشت و تقسیم بیتالمال چنان بوده است که طبقات اجتماعی جاهلی را در جامعه اسلامی زنده کرد. همچنین دنیاگرایی پیامدهای ناهنجار اخلاقی و عقیدتی را به دنبال آورد و خلق و خوی اشرافیت جاهلی را زنده کرد.
۴- فراموشی سیره و سنت نبوی (ص) و علوی (ع)
از زمینههای فرهنگی مهم که بر شکلگیری و گسترش هنجارهای اجتماعی اسلامی تأثیر بسیاری داشت و دست رد بر سینه ناهنجاریهای جاهلی میزد، قرآن و سیره و سنت نبوی(ص) بود، اما مبانی نظام جاهلی، تمایلات دنیوی مردم و نقش حاکمان در کنار گذاشتن این منابع، بستری را فراهم کرد تا عموم مردم و حتی نخبگان نیز به تحریف یا بدعت در آنها بپردازند و نتیجه آن شد که آسیبهای اجتماعی بزرگ و زیادی در جامعه اسلامی نمایان شد. سکوت برابر فساد، بیتوجهی به حقوق شرعی مردم، حمایت یا ترویج رفتارها، باورها و ارزشهای ناهنجار به ویژه از سوی حکمرانان اموی و عباسی، بیشترین سهم را در ظهور و گسترش آسیبهای اجتماعی داشت
راهکارهای اهل بیت(ع) در مواجهه با آسیبها اجتماعی
اهل بیت(ع) ضمن آن که بر آسیبهای اجتماعی و منشأ آنها اشراف داشتند، نسبت به کنترل، مبارزه و اصلاح آنها نیز راهبردها یا سیاست گذاریهای لازم را به کار میبستند و بر پایه همانها راهکارها یا اقدامات لازم را انجام میدادند.
به نوشته نویسندگان پژوهش، از منظر امامیه، کسی حق خلافت بر دین و دنیای مردم را دارد که دارای شئون علم به دین، دارای مقام عصمت و زعامت بر جامعه باشد. بنابراین، طبق فرمایش امیرمؤمنان علی(ع)، «جامعه اصلاح نمیگردد، مگر آن که حاکمان اصلاح شوند.» همچنین، از منظر ایشان، یکی از راهکارهای جلوگیری و اصلاح هرج و مرج و چنین آسیبهایی، وجود حاکمی الهی و آگاه به کتاب و سنت است؛ حاکمی که بتواند ضمن ایجاد امنیت، به کنترل رفتارهای اجتماعی مردم بپردازد. نتیجه چنین حکومتی آن میشود که مردم پرهیزگار نیز به خوبی انجام وظیفه میکنند.
بر اساس روایات معصومان، امام جامعه برای اصلاح جامعه و جلوگیری از مفاسد اجتماعی وظایفی دارد؛ اجرای حدود الهی، هدایت جامعه در جهت تامین نیازهای دین و دنیا، حراست از دین خدا و تلاش برای برپایی آن، بخشهایی از وظایف آنان است.
راهکار دیگر اهلبیت (ع) برای کاستن آسیبهای اجتماعی، ارجاع مسلمانان به کتاب خدا و سیره نبوی(ع) بود. به عبارت دیگر، افزون بر تقویت و توجه دادن مردم به خودکنترلی یا تقوای الهی و معنابخشی به زندگی، آموزش و پایه قرار دادن قرآن و سنت نبوی(ص)، کمک شایانی به مردم میکند تا رفتارها، باورها و ارزشهای خود را براساس آن منطبق کنند زیرا سنت نبوی(ص) حجت بوده و عدول از آن جایز نیست. برای نمونه امیرمومنان علی(ع) در راستای مبارزه با تبعیض مالی و نژادی، بر نحوه تقسیم اموال بر پایه سیره و سنت نبوی(ص) تاکید کرد؛ به گونهای که آنان نیز به این سنت اعتراف کردند.
مبارزه با نابرابریهای مالی و نژادی و هدایتگری و جامعهپذیر کردن مردم از دیگر اقدامات اهل بیت برای کاستن آسیبهای اجتماعی بود. در پژوهش حاضر روشن شد که برای مبارزه با آسیبها یا همان اصلاح و جلوگیری از گسترش آن، چند راهکار در سیره معصومان دیده میشود؛ راهکار نخست، افزون بر بیان آسیبها، توجه دادن مردم به آثار منفی ناهنجاریها یا به اصطلاح نهی از منکرات اجتماعی و بیان تاثیر آنها بر تخریب جامعه اسلامی و هبط شدن اعمال انسان بود. به عبارت دیگر، مبارزه منفی یا بیان تاثیرات ناهنجاریها و تذکر دادن مردم به ترک رفتارهای زشت اجتماعی بود. راهکار دیگر آنان، جامعهپذیر کردن مردم، هدایتگری و تبیین فلسفه رفتارهای نیکو و زشت اجتماعی با هدف ساخت جامعه مطلوب بود. در گام سوم نیز، برای رفع و دفع رفتارهای ناهنجار برخی از متخلفان که حاضر به اصلاح نبوده و بر گسترش آسیبها و ایجاد ناهنجاریها دامن میزنند، حدود الهی را اجرا میکردند تا امنیت اجتماعی حاصل شود. مبارزه با نابرابریهای مالی و نژادی، هدایتگری و جامعهپذیر کردن مردم از اقدامات اهل بیت (علیهم السلام) برای کاستن آسیبهای اجتماعی بود
نتیجه
در این پژوهش مشخص شد که اهلبیت(ع) ضمن برخورد با آسیبهای اجتماعی، سیاستهای لازم در تقویت جامعه را در پیش گرفتند. آنان، ضمن تذکر با رویکرد سلبی همانند نفی تعصبگرایی، تذکر با رویکرد ایجابی همانند بازگشت به سنت نبوی(ص) و قرآن کریم و در حوزه عوامل سیاسی نیز، با تقویت دولت در سایه و اجرای سیاستهای فقرزدایی، برقراری عدالت، مبارزه با برخی مظاهر فساد و ارائه الگوی زندگی اجتماعی با دو رویه فرهنگی کردن دین و دینی کردن فرهنگ، اهداف خود را پیش بردند.
پینوشت
[۱] . تحلیل تاریخی سیره اهلبیت(علیهمالسلام) در مواجهه با آسیبهای اجتماعی، محمد جواد یاوری سرتختی و علی یاوری سرتختی، دو فصلنامه مطالعات اسلامی آسیبهای اجتماعی، دوره ۳، شماره ۲، اسفند ۱۴۰۰.
نظر شما