به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوازدهم جلد یک تاریخ فلسفه را با ترجمه سید جلال الدین مجتبوی و چاپ دوازدهم جلد ششم این اثر را با ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر منتشر کرد.
تاریخ فلسفه کاپلستون از آثار کلاسیک مهم در زمینه تاریخ فلسفه است که در ۹ جلد به نگارش درآمدهاست. فردریک چارلز کاپلستون(۱۹۹۴-۱۹۰۷) (Frederick Copleston) فیلسوف، تاریخنگار فلسفی و کشیش اهل بریتانیا بود. مجموعه ۹ جلدی تاریخ فلسفه کاپلستون، از جمله کتب معتبر و تحسین شده تاریخ فلسفه است. این اثر که در ابتدا به عنوان کتابی برای توسعه فلسفه برای دانشجویان علوم دینی کاتولیک تصور میشد، بسیار فراتر از هدف متوسط نویسنده خود رفت و به عنوان بهترین تاریخ فلسفه به زبان انگلیسی تحسین جهانی را جلب کرد.
کاپلستون، میدانست دانشجویان علوم دینی کاتولیک با مقداری ناکافی از پایان نامه ها و مدارک تغذیه می شوند و آشنایی چندانی با بیشتر متفکران بزرگ تاریخ پیدا نمیکنند لذا با نوشتن یک تاریخچه کامل از فلسفه غرب، اشتباهات رایج در فلسفه را تصحیح کرده و هر متفکر را در جایگاه خود قرار میدهد. نتیجه زحمات کاپلستون، تاریخ فلسفه ای است که قدیمی نمیشود.
تاریخ فلسفه کاپلستون صرفا درباره فلسفه غرب است و به فلسفه شرق، به ویژه فلسفه در جهان اسلام نپرداخته است. خود کاپلستون در جلد مربوط به قرون وسطی به این نکته اعتراف کرده که نوشتن تاریخ فلسفه اسلامی از عهده او بیرون است و حق مطلب را نمیتوانسته ادا کند. تنها به تاثیر فلسفه اسلامی بر فلسفه قرون وسطای مسیحی پرداخته و فصلی نوشته که با تمام کوتاهی، منصفانه و محققانه است و دین عظیم فلسفه قرون وسطی را به فلسفه اسلامی بازمینماید.
تاریخ فلسفه کاپلستون امروزه در بسیاری دانشگاههای جهان و از جمله در رشته فلسفه دانشگاه های ایران تدریس می شود. وسعت اطلاعات، دقت نظر، بیان روشن و انصاف و بی طرفی و صداقت مؤلف در بررسی آرای فلاسفه، به این کتاب جایگاه ممتاز بخشیده است
این اثر در ایران توسط گروهی از مترجمان به فارسی ترجمه شدهاست. جلد اول این مجموعه یونان و روم توسط سید جلال الدّین مجتبوی، جلد دوم تاریخ فلسفه قرون وسطی- آگوستینوس تا اسکوتوس و جلد سوم تاریخ فلسفه قرون وسطی - اکام تا سوآرز توسط محمد ابراهیم دادجو، جلد چهارم از دکارت تا لایب نیتس توسط غلامرضا اعوانی، جلد پنجم فیلسوفان انگلیسی از هابز تا هیوم توسط امیرجلالالدین اعلم، جلد ششم از ولف تا کانت توسط اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، جلد هفتم از فیشه تا نیچه توسط داریوش آشوری، جلد هشتم از بنتام تا راسل توسط بهاءالدین خرمشاهی و جلد نهم از من دوبیران تا سارتر توسط عبدالحسین آذرنگ و سیدمحمود یوسف ثانی ترجمه و منتشر شدهاست.
جلد اول این مجموعه مقدمهای ۱۰ صفحهای دارد که به مسائلی چون چرا باید تاریخ فلسفه را مطالعه کرد؟، ماهیت تاریخ فلسفه، چگوه تاریخ فلسفه را مطالعه کنیم؟ و فلسفه باستان میپردازد. این مجلد که به خاستگاه های فلسفه یعنی یونان و رم می پردازد در پنج بخش نوشته شده است. عناوین بخش ها به ترتیب عبارتند از: فلسفه پیش از سقراط، دوره سقراطی، افلاطون، ارسطو و فلسفه بعد از ارسطویی. که فلسفه بعد از ارسطویی خود مباحثی چون مذهب رواقی، اپیکوری، شکاکان، کلبیان، فلسفه یهودی- یونانی و فلسفه نوافلاطونی را در بر میگیرد.
در بخش پنجم این مجلد در زیرعنوان حوزه اپیکوری میخوانیم:
لذت انگاری اپیکوری هرزگی و افسارگسیختگی افراط و زیاده روی را نتیجه نمیدهد، بلکه نتیجه آن آرامش نفس و سکون خاطر است؛ زیرا بدبختی آدمی یا از ترس است یا از آرزوهای نامحدود و عبث، و اگر وی از اینها جلوگیری کند میتواند برکات عقل را برای خویشتن تأمین کند. انسان خردمند نیازهای خود را افزون نخواهد کرد، زیرا همین است که سرچشمه های درد و رنج را افزون می کند: او ترجیح میدهد که نیازهای خود را به حداقل برساند. اپیکوریان حتی تا آنجا رفتند که گفتند انسان عاقل حتی هنگام تحمل شکنجه و عذاب بدنی هم میتواند کاملا نیکبخت باشد. بدین سان اپیکوروس اعلام کرد که، «انسان خردمند هر چند در شکنجه و عذاب باشد باز هم نیکبخت است.» ... از این رو اخلاق اپیکوری به یک طریقه زهد و ریاضیت کشی معتدل، کف نفس و استقلال رهنمون میشود. بنابراین خو کردن به عادات ساده و کم خرج جزء مقوم بزرگی در تکمیل سلامت است، و آدمی را از دودلی و تردید نسبت به مصارف ضروری زندگی رها می سازد». (ص. ۴۶۹)
جلد ششم تاریخ فلسفه در چهار بخش شامل روشنگری فرانسه، روشنگری آلمان، ظهور فلسفه تاریخ و بخش مفصلی در باب کانت، نگاشته شده است.
در فصل ۱۴ با عنوان کانت (۵) اخلاق و دین، میخوانیم:
کانت سعادت را چنین تعریف میکند که « حالت موجود عاقلی است در عالم که در مجموع وجود او همه چیز بر حسب میل و اراده او انجام می گیرد». و لذا متوقف بر سازگاری و ائتلاف طبیعت مادی با میل و اراده انسان است. اما موجود عاقلی که در عالم است کردگار عالم نیست و در مقامی قرار ندارد که بر طبیعت به نحوی حکومت کند که یک رابطه ضروری در واقع بین فضیلت و سعادت برقرار گردد و سعادت متناسب با فضیلت باشد . پس اگر یک رابطه پیشینی ترکیبی بین فضیلت و سعادت باشد، به این معنی که سعادت باید در تعقیب فضیلت بیاید و متناسب با آن باشد، باید «وجود یک علتی را برای کل طبیعت فرض کنیم که متمایز از طبیعت و حاوی مبنای این رابطه یعنی سازگاری و ائتلاف دقیق بین سعادت و فضیلت باشد». (ص.۳۴۵)
انتشارات علمی و فرهنگی جلدهای اول و ششم کتاب تاریخ فلسفه اثر کاپلستون را در شمارگان یکهزار نسخه تجدید چاپ کرده است.
نظر شما