سیدکریم امیری فیروزکوهی متخلّص به امیر در ۱۲۸۸ خورشیدی در دهکده فرح آباد فیروزکوه دیده به جهان گشود. او فرزند سید مصطفی قلی منتظمالدوله از سادات فیروزکوه و از رجال اروپا رفته عهد مظفری و آشنا به تمدن جدید بود. امیری فیروزکوهی درباره خود مینویسد: «نام این گوینده(کریم) و نام خانوادهام امیری و تخلصم امیر است.»
امیری فیروزکوهی در هفت سالگی از فرح آباد به تهران آمد، چند ماه از آمدنش به تهران نگذشته بود که پدر خود را از دست داد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران در مدارس سیروس، ثروت، سلطانی و کالج آمریکایی گذراند. سپس به تحصیل منطق، کلام و حکمت پرداخت. این شاعر فرزانه از همان دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی، ذوق ادبی خود را آشکار ساخت، هر چند وقت یکبار به صورت جسته و گریخته اشعاری را می سرود که در روزنامه نسیم صبا درج و منتشر می شد. پس از اتمام دوران تحصیلی مدتی در اداره ثبت اسناد و املاک مشغول به کار شد اما نمیتوانست خود را با ضوابط اداری وفق دهد، بنابراین بیشتر اوقات خود را در مصاحبت با شعراء، ادباء و هنرمندان میگذرانید. وی در ۱۳۱۴ خورشیدی با شیخ عبدالنبی که اهل کجور مازندران بود، آشنا شد و از محضر این استاد عالی مقام رشتههای مختلف علوم از قبیل، ادبیات، منطق، کلام، حکمت، فقه و اصول را در سطح عالی فرا گرفت. پس از درگذشت شیخ عبدالنبی، امیری به دنبال استاد دیگری همطراز با شیخ بود. طولی نکشید که وی با سید حسین مجتهد کاشانی ملقب و مشهور به ضوء الرشد آشنا شد و او توانست در تکمیل علوم و فنون در رشتههای مختلف از محضرش استفاده کند. همچنین این استاد متفکر از ۱۳۵۰خورشیدی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تدریس می کرد.
ویژگی های شعری فیروزکوهی
این ادیب فرزانه از پیروان سرسخت سبک و مکتب صائب بود به گونهای که وی نه تنها این سبک را احیا کرد، بلکه رویکردی زبان شناسی و اندیشه ای در شعر با مراجعه به سبک اصفهانی داشته است. وی همچنین بر دیوان صائب مقدمه ای بسیار طولانی حدود ۱۱۹ صفحه نوشت. همچنین کتاب"دویست و یک غزل صائب"نیز نشانگر تاملات عمیق استاد فیروز کوهی در دیوان صائب است. وی از به کار بردن صفت" هندی"برای این سبک پرهیز می کرد و سبک هندی را سبک "اصفهانی"می نامید. اشعار وی مانند دیگر پیروان سبک صائب سرشار از نازک خیالی ها و مضمون آفرینی است. امیری فیروزکوهی به عنوان شاعری دینی هم شناخته می شود. شاعری که مفاهیم دینی را در همان سبک مورد علاقه خود به نظم می آورد و این نگاه دینی، در گونههای دیگر شعرش از نظر مضمون حس می شود در واقع شعر دینی وی با همان تصویرسازی های رایج سبک اصفهانی، شکل می گیرد و رویکرد دوباره به شعر دینی می دهد. شعر گذشتگان در حوزه دین به تحمیدیه و مناقب خلاصه می شود و در دوران ظهور سبک اصفهانی و دوره بازگشت ادبی بیشتر به طرف مرثیههای حماسه کربلا پیش میرود اما در شعر امیری فیروزکوهی، نگاه بازشناسانه به مفاهیم دینی موازی با ستایش بزرگان دین قرار می گیرد، بنابراین باید اذعان کرد که شعر وی نسبت به شاعران دیگر تأثیر تاریخی و آموزشی بیشتری بر شعر دینی داشت.
این شاعر برجسته که قریحه ای شاعرانه و توانا داشت به قوه ابتکار و مضمون آفرینی و تصویر پردازی نیز مجهز بود، همچنین مطالعات فراوان و تامل در آراء و افکار پیشینیان، فکر او را ورزیده کرده بود با آنکه تاثیر سبک مسعود سعد سنائی، ناصرخسرو خاقانی و بیش از همه صائب در جای جای دیوان امیری دیده می شود. فیروز کوهی در خصوص اعتقاد خود به شاعران پیشین می گوید: هر یک از شعرای ما یا شعرای دنیا به سبب و جهتی، مورد علاقه و توجه من هستند و چنین نیست که یک نفر از ایشان بدل کل از کل واقع شود... اما با همه اینها من به حکم همین تأثیر و انس و عادت، بر سبیل اغلبیت نه کلیت به گفته بزرگانی چون امام خاقانی، حکیم نظامی، شیخ اجل و مولانا در مثنوی و صائب تبریزی اصفهانی علاقه و توجهی بیشتر دارم، به ویژه به صائب که گمان میکنم به سبب اشتراک در احوال و استغراق در اشعار او به مدتی افزون از چهل سال، علاقه و ارادت من به عشق و فنای در او انجامیده و مرا در این اختصاص انگشتنمای خاص و عام کرده است.
وی دارای اسلوبی مستقل است و در قالب غزل استاد بود، در قصیده نیز مهارت زیادی داشت. قصاید امیری هر کدام به مناسبتها و دلایلی خاصی سروده شدهاند؛ یکی از قصاید در فروردین ۱۳۶۱خورشیدی به مناسبت پیروزی ایران بر نیروهای در جنگ مشهور به فتح الفتوح سروده شده است. در گزیده ای از این قصیده می خوانیم:
ای وطن! ای مفخر من! لطف حقت یار باد
لطف حقت یار و دشمن خوار و خواری عار بـاد
ای وطن! ای خاک پاکت توتیایِ چشم ما!
توتیایِ چشم ما در پرده از اغیار باد
آنکه خوارت می شمرد از طبعِ خوار خویشتن
تا ابد چون آرزویِ خواریِ ما خوار باد
وآنکه ما را از سَفه می خواند موری در حساب
خود چو مرداری شد از ذلّت که طعمه مار باد
ضربه تیغ شما زد صدمهای صدام را
کز نشانش تا ابد صدّامیان را عار باد
بهر آبی، خاک ما شد عرصه بیداد او
مرگ بر بیدادگر، اُف بر جنایتکار باد
گرچه صد دام از جنایت بهر ما گسترده بود
خود به دام افتاد و دامش گوری از هر تار باد
ترکیب بند را سرشار از احساس میسرود. در واقع یکی از برجستگی های بی نظیر امیری، اشراف و چیرگی او، بر بیشتر قالب های شعری است. او در کنار غزلیات شیوا، قصائد شکوهمند و قطعات بدیع و مثنویهای شورانگیز میسرود که این همه ویژگی در کنار هم در شاعری به چشم میخورد. قالب های اشعار امیری در قلمرو اشعار سنتی و نوین از سبک خاص و برتری ویژهای برخوردار بود. در اشعار این شاعر نامدار به روشنی می توان گلایه از روزگار، غم، درد و پیری را مشاهده کرد که البته اشعار او بیشتر در دوران پیری سروده شده اند اما اشعار دوران جوانی او نیز سرشار از غم و اندوه است. وی همچنین در اشعار خود از مسایل مختلف فرهنگی مانند وضعیت هنر، تجمل گرایی، موسیقی، مجالس بزم و عزا، پوشش مردم جامعه، ضرب المثل ها، طب سنتی، باورها و اعتقادات، بازی ها و سرگرمی ها و به طور کلی مسایل مختلف اجتماعی از قبیل وقایع و اتفاقات اثرگذار بر جامعه، مفاسد اجتماعی، اخلاق اجتماعی، مشاغل و مناصب رایج در جامعه، فقر مردم پرداخته است.
آثار ادبی
از آثار این شاعر ماندگار می توان به ترجمه مکاتیب نهج البلاغه ترجمه ای از نفس المهموم حاج شیخ عباس محدث قمی، دیوان اشعار، تصحیح و مقدمه بر دیوان صائب، منظومه عفاف نامه در لزوم حجاب، احقاق الحق در حمایت از شعرای صفوی و دفاع از سبک هندی نام برد. مهدی رئوفی درباره اهمیت آثار امیری فیروزکوهی می گوید: این شاعر و متفکر بزرگ معاصر ملقب به سید الشعرا بی تردید از قله های رفیع شعر و ادب و دانش و از مفاخر کم نظیر روزگار ما محسوب می شود. بهترین سند هویت علمی و ادبی امیری همان آثار وی است که آن هم مستلزم تحقیق و تعمیق بسیار است چرا که هر سطر از آثار قلمی این شاعر فرزانه فصلی ملون از دین، خرد، حکمت و هر حرفی از ذوق شاعرانه اش دریایی بیکران از عشق و رنج ودرد انسانیت است.
فیروزکوهی بهترین غزلسرا و سیدالشعر است
آیتالله خامنهای، امیری فیروزکوهی را که در مسیر اندیشه صائب تبریزی بود، از بهترین غزلسرایان معاصر و سیدالشعرا لقب دادند و در جای دیگر فرمودند:من شعرای معاصر را تقسیم میکنم به شعرایی که غزلسرا بودند، شعرایی که قصیدهسرا بودند و شعرایی که نوسرا بودند. هر کدام چند نفری هستند که من به ایشان علاقه داشتم. در غزل، مرحوم امیری فیروزکوهی است که من با ایشان دوست هم بودم و ایشان به من هم خیلی علاقه داشتند و سال ها تا بعد از انقلاب، با یکدیگر رفت و آمد داشتیم.
خاموشی
سرانجام این چهره ماندگار ادبیات در ۱۹ مهر۱۳۶۳ خورشیدی دیده از جهان فروبست و در آستانه امامزاده طاهر در صحن حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
نظر شما