۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹
کد خبر: 83985644
T T
۰ نفر
 متن سخنان رییس جمهوری در آیین گشایش نمایشگاه بین المللی کتاب

<p> رییس جمهوری در آیین گشایش بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب با اشاره به اینکه " منطق ما با کتاب است و زبان گویای اسلام ما نیز کتاب است و نه شمشیر" ، اظهارداشت: با همه پیشرفت های ابزارهای الکترونیکی و صفحات دیجیتالی ، کتاب مانده است ، می ماند و پایدار خواهد ماند.

متن سخنان حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین

آغاز بکار بیست و هشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب را حضور همه فرهیختگان، فرهنگ‌دوستان، ناشران، مؤلفان، صاحبنظران، میهمانان‌عزیز از کشورهای دوست و خارجی، وزرای محترم کشور برادر عمان و عراق و همچنین همه آنهایی که در طول زندگی انس با کتاب دارند، تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.
اگر ما بگوییم انس ما با کتاب است و افتخار ما به کتاب است، هدایت ما از کتاب است و فرهنگ، ادب و شعر ما از کتاب است و بخش بزرگ دیپلماسی فرهنگی ما به کتاب است، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. ما دارای آیین و دینی هستیم که معجزه پیامبر عظیم الشان این دین کتاب و میراث امامش نیز کتاب است.
افتخارات سرزمین ما، فرهنگ اسلام ما و فرهنگ ایران ما در شاهکاری چون شاهنامه‌ در تحفه‌ای چون بوستان، گلستان و در اثر معنوی چون مثنوی معنوی و در اثر گرانبهایی چون دیوان حافظ جمع شده و این واقعیتی است که ما با کتاب با دنیا حرف زدیم و تمدن ما از طریق کتاب به جهانیان معرفی می‌شود.
مگر نه این است که قانون ابن سینای ما زینت بخش دانشگاه ها و همه کتابخانه های بزرگ شرق و غرب و محل مراجعه اندیشمندان و دانشمندان بوده است.
منطق ما با کتاب است. اسلام ما هم زبان گویایش کتاب است و نه شمشیر. و با کتاب، قرآن و آیات و کلمات پیامبر عظیم‌الشأن(ص)، صحابه بزرگوار و امامان، واقعیت اسلام برای جهانیان تبیین شده است...
بعضی فکر می کنند در یک جدالی بین کتاب کاغذی و دنیای دیجیتال، این کتاب کاغذی است که روز به روز مغلوب و مغلوب‌تر می‌شود و کم‌کم جای کتاب، موبایل‌های هوشمند و تبلت‌ها جایگزین می‌شود، گر چه شکل کتاب ممکن است به صور گوناگون در جامعه نشر پیدا کند، اما هیچ‌چیز جای کتاب را نخواهد گرفت.
کتاب مانده است، می‌ماند و پایدار خواهد ماند. مگر می‌شود خانه‌ای باشد با همه ابزار الکترونیکی که وجود دارد و یک کتابی به نام قرآن مجید و ده‌ها کتاب دینی و صدها کتاب روایی و تاریخی و ادبی در قفسه خانه نباشد، اوراق آن کتاب دیده نشود و زیارت نگردد.
کتاب می‌ماند و خواهد ماند. اما ما هم در قبال کتاب وظایفی را بر عهده داریم، اولاً کتاب یک مجموعه است از مولف و مترجم گرفته تا آن ویراستار و حروفچین و چاپخانه، توزیع و نشر همه دست به دست هم می‌دهند تا کتابی نوشته شود و به دست اهل آن رسانده شود. برای این کار دولت حداقل در زمینه سخت‌افزاری احساس وظیفه می‌کند، برای اینکه همه وسایل سخت‌ افزار را در اختیار مؤلفان، نویسندگان، ناشران، موعظان، نمایشگاه ‌و فروشگاه‌ها قرار داده شود و در زمینه نرم‌افزاری ما کار را سهل و سهل‌تر کنیم.
فضای ما فضای امن باشد و فضای آزادی، البته اصولی همچون احترام به فرهنگ دینی و چارچوب امنیت ملی، منافع ملی، توجه به هویت اسلامی و ملی و دینی باید مورد توجه همگان باشد. نمی‌توان آنچنان دروازه‌ها را باز کرد تا هر خرافه‌ای به نام کتاب در اختیار دیگران قرار گیرد، یا هر سخن افراطی به نام کتاب یا به نام دین و انقلاب در اختیار نوجوانان و جوانان ما قرار گیرد و نمی‌توان آنچنان سختگیرانه عمل کرد که برای مؤلف و ناشر هر روز زحمت و ورود در کوچه‌های پرپیچ و خم در برابر آنها قرار داد.
اصول ما برای نشر، باید کاملاً شفاف، روشن و کوتاه باشد، اگر نظارت‌ها سلیقه‌ای شود آن وقت چاپ اول مجاز، چاپ دوم ممنوع و چاپ سوم مستحب می‌شود، چون سلیقه‌ای است. خدا نکند که روزی این گونه موضوعات جناحی شود و منافع شخص، گروه و جمع مدنظر قرار گیرد.
کتاب برای بیان واقعیت ها، تاریخ گذشته، رفع نیازمندی‌های امروز، مهارت‌آموزی، رسیدن به قله‌های دانش و برای آن است که جامعه بتواند با بهترین ابزار علمی مشکلات جامعه را به راحت‌ترین شکل حل کند.
بحمدالله نمایشگاه بین‌المللی کتاب همواره و هرساله در تهران پررونق است. اینکه گفته شد ۳۰۰ هزار عنوان کتاب داخلی، ۱۶۰ هزار عنوان کتاب خارجی در این نمایشگاه عرضه می‌شود و هزاران ناشر داخلی و خارجی در اینجا حضور دارند و فعال هستند و یا نمایندگان آنها حضور یافتند، جای بسی افتخار است.
اینکه گفته می‌شود که در سال گذشته نمایشگاه بین‌المللی تهران ۳ میلیون نفر بازدید کننده داشته جای خوشبختی است اما به همین نسبت باید کتابفروشی‌های ما هم در سطح شهر تهران و استان‌ها و شهرستان‌ها و حتی بخش‌ها و روستاها پررونق باشد و کتابخانه‌های عمومی ما پرمراجعه کننده باشد. اگر کتابخانه عمومی ما خلوت باشد و اگر ناشران ما در انتظار مشتری ساعت‌ها چشم به ورودی مغازه بدوزند پیداست ما هنوز مشکل داریم و در جامعه ما آشتی و دوستی کامل با کتاب تحقق پیدا نکرده است.
هم دولت و هم ناشران و مردم و جوانان، همه باید این بار مسئولیت را بپذیریم، کتاب را باید رونق دهیم. راهی وجود ندارد مگر آنکه کتاب خریدن و کتاب خوانی وارد سبک زندگی ما شود. تا اینچنین نشده است، نمی‌توانیم مشکل را حل کنیم.
اینکه کتاب ارزان یا گران است، کتاب را مجانی یا ارزان کنیم این تجربه شخصی من است هر کتابی که مجانی به کسی بدهید او ورق می‌زند، ‌ ولی نمی‌خواند. کتاب را باید پول داد تا صفحه صفحه آن را خواند. گاهی آمار و ارقام به ما می‌گوید فلان کتاب این قدر نشر پیدا کرده است بعد که بررسی می شود می بینیم فلان نهاد پولی دارد و نمی داند چه کند کتابی را نشر داده و به همه جا می‌فرستد. آمار بالا می‌رود، اما چند نفر خوانده‌اند، چه مقدار تأثیرگذار بوده است.
آثار کتاب را باید در جامعه، اخلاق اجتماعی و رقابت‌های سالم یا رقابت‌های ناسالم بین احزاب، گروه‌ها و جناح‌ها باید مشاهده کنیم. معیار در جامعه ادب، اخلاق، متانت، اعتدال، تدین، کشوردوستی، جامعه‌دوستی و مردم‌دوستی است.
کتاب خوب و بد به این نیست که به نفع یا به ضرر من است. کتاب خوب کتابی است که با استدلال و با ادب باشد. آن کتاب خوب است ولو اینکه به نفع من نباشد. کتابی که با بی‌ادبی همراه است هرچندکه به ظاهر با شعار زیبا باشد، به ظاهر مدافع حق و حقیقت باشد، لحن ناصحیح، توهین و بی‌ادبی، ارزش کتاب را به صفر تنزل می‌دهد.
کتاب خوب یعنی کتاب مستدل، یعنی کتابی که با اخلاق و ادب همراه است، ما باید کاری کنیم، فضا را برای نویسندگان، آماده‌تر بکنیم باید کاری بکنیم، کتاب راحت‌تر در دسترس باشد. چرا در مترو و اتوبوس واحد، قطار بین‌شهری، هواپیمایی ما خیلی کم دیده می‌شود کسی کتاب بخواند.
شما در برخی از کشورهای غربی و شرقی، می‌بینید یک کتاب دست جوانی است. در اتوبوس، مطب، ایستگاه راه‌آهن، ادامه کتابش را در آنجا می‌خواند و برای کتاب ارزش قائل است.
به کتاب ایمان بیاوریم، اول ایمان به کتاب است باید معتقد شویم که کتاب باید وارد زندگی ما شود. آن روزی که به عنوان هدیه عید به یک نوجوان به جای پیراهن، کتاب هدیه کردید و او وقتی آن را دید، خوشحال شد و به جای ادکلن کتاب به دوستت هدیه کردی و او خوشحال شد و گفت به چه هدیه خوبی، این شرایط مطلوب است و آن روزی که کتاب هدیه کردی و هدیه گیرنده با یک نگاهی و لحنی ممنون گفت، یعنی اینکه یه چیز دیگری می‌آوردی بهتر بود این معنایش این است که کتاب وارد زندگی ما نشده است.
تا رادیو و تلویزیون، رسانه‌ها، روزنامه‌ها، سایت‌ها همان قدر که برای ورزش و ورزشکار، رییس این جناح و آن جناح که او را قهرمان می‌کند، برای کتاب و مولف کتاب به همان اندازه ارزش قائل نشد، یعنی هنوز معضلات ما در زمینه رشد و توسعه و فرهنگ حل نشده است.
تا مولفان بزرگ را به عنوان فرهیختگان جامعه و ناشران توانمند را به عنوان مددکاران فرهنگی جامعه نشناسیم و به جامعه معرفی نکنیم نمی‌توانیم مشکلات را حل و فصل کنیم.
امروز معضلات فراوانی در داخل کشور داریم، از مشکلات مادی، آب و محیط زیست و جاده و ریل و انرژی گرفته تا معضلاتی چون آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی و تا معضلات منطقه‌ای و جهانی، یک بخش راه‌حل این معضلات را باید در کتاب ببینیم. در معرفی انقلاب و فرهنگ یک ملت یک راهش را باید کتاب ببینیم. در بسیاری از کشورهای منطقه خودمان در شبه جزیره هند، آسیای مرکزی و در همسایگان غربی و جنوبی ما می‌بینیم ایران را با حافظ و سعدی، ابن سینا، زکریا و فارابی می‌شناسند و اینها را از طریق کتاب و دیوانشان می‌شناسند. پس کتاب هم راه علقه و تماس و دیپلماسی واقعی با دولت‌ها و ملت‌های دیگر است و هم باید معضلات و مسایل منطقه‌ای و بین‌المللی را از طریق کتاب، نوشتن و خواندن حل و فصل کنیم.
امروز در منطقه ما، منطقه کشتار، ترور، انفجار، نابودی آثار تمدنی قرن‌ها؛ متأسفانه منطقه ما با این معضل مواجه شده است، دنیا به معضل منطقه ما لبخند نزند، فلان کشور آمریکایی یا اروپایی به اینکه سلاح بیشتر به این و آن می‌فروشد افتخار نکند. منطقه را ناامن می‌کنند و کشورهای همدیگر را به ناروا از هم هراسان می‌کنند و زمینه را برای فروش سلاح آماده می‌کنند و به منطقه می آیند و افتخار می‌کنند که میلیارد ها دلار و یورو به کشورهای منطقه سلاح می‌فروشند.
نکند از ناامنی منطقه خوشحالند. اینطوری می‌خواهیم اشتغال در کشورهای غربی درست کنیم؛ اشتغال کارگر در فلان کارخانه اسلحه سازی با کشتار مردم در بغداد، دمشق و صنعا.
مردم باید کشته شوند، ‌ آثار تمدنی باید ویران شود، به ظاهر ائتلاف علیه تروریسم هم تشکیل شود اما واقعیت چه. چرا از بمباران مردم بی‌گناه حمایت می‌کنید؟ چرا با زبان و در عمل از اختلاف بین اقوام و مذاهب حمایت می‌کنید؟ ما شیعه و سنی، ترک و فارس، عرب، بلوچ، ترکمن، قرن‌ها با هم زندگی کردیم نه جنگی و نه اختلافی داشتیم. در بازار در همین بازار تهران یا بازار بغداد و دمشق مغازه مسیحی، یهودی و مسلمان در کنار هم بود. مغازه این قوم و با آن قوم کنار هم بود. صبح‌ها به هم سلام می‌کردند و شبها با روی خوش با هم خداحافظی می‌کردند. چرا اختلاف و کشتار به پا کردید.
درمان درد جامعه امروز و جهان معاصر، ما راهی جز اعتدال، اخلاق و ادب ندارد. تا روزی که افراط و افراطی‌گری و خشونت است دیگران بر آن اسب سوار می‌شوند و معضلات برای جامعه می‌آفرینند.
دین ما دین کتاب بود. امروز همه ما این رسالت و وظیفه سنگین و بزرگ را بر دوش داریم تا فرهنگ و اخلاق را توسعه دهیم و جوان و نوجوان را به خواندن کتاب تشویق کنیم. من در چند مورد بیان کردم، تا کتابخوانی احیا نشود و تا نوجوان‌ها و جوان‌ها در دبیرستان و دبستان با کتاب صمیمی نشوند، معضل کتاب‌خوانی حل نخواهد شد.
از آموزش و پرورش باید شروع کنیم. باید از مساجد شروع کنیم. چطور کتابخانه در دوران انقلاب پررونق بود، همه باید تلاش کنیم و آن زمان است که کتاب و نشر کتاب جایگاه واقعی خود را در جامعه پیدا می‌کند و اثر آن در جامعه، تعالی فرهنگی و رشد و توسعه خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

اخبار مرتبط