ارتباط تنگانگ انسان ها با آیین ها؛ ضامن غنای حافظه جمعی جوامع است

تهران - ایرنا - کتاب تاریخ تمدن بشری از زمان شکل گیری و هویت یابی مفهوم انسان در هزاره‌های دور تا به امروز در صفحات و بخش های مختلفی بر این اصل گواهی می دهد که ایجاد بزنگاه ها و مجراهای شکل گیری مفهوم تمدن و دوشادوشی آن با جهانی که در آن زیست می کنیم بیشترین وامداری خود در زمینه فرهنگ و کنش های برآمده از آن در قامت هنر را مدیون جوامع شرقی است.

با نگاه به سیر تکوین نمایش و آیین در میان کشورهای شرقی صاحب تمدن، می توان به وضوح دریافت که نه تنها فاصله میان رفتارهای آیینی و زندگی مردمان این دیار وجود نداشته است که در بسیاری از موارد کُنش ها و رفتارهای آیینی به عنوان یکی از مهمترین ارکان شکل دهی زندگی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی مردمان آن به شمار می رفته است.


در دهه های پیش، درست هنگامی که هنوز مفهومی به نام «غرب گرایی» حرکت خود را مانند طوفانی عظیم به سمت سرزمین‌های شرق آغاز نکرده بود؛ آیین ها، سنن و رفتارهای نمایشی مردمان شرق یکه‌تاز عرصه فرهنگ، فعالیت‌های هنری و اجتماعی مردمان جهان شناخته می شد.


به همین مناسبت است که تا به امروز نیز بسیاری از کُنش ها و رفتارهای آیینی و در ادامه نمایش‌های برخاسته از آیین و سنن مردمان این سامان، با وجود تجربه قرن بیست و یکم به عنوان عصر طلایی تجلی مفهوم مدرنیته هنوز هم پویایی خود را در رفتار مردمان کشورهای تمدن ساز به عنوان جزء جدایی ناپذیر از زیست و زندگی آنها حفظ کرده و به حیات خود ادامه می دهد.


تنها در کتاب تاریخ تمدن جهان و در برگ های مزین به نام ایران با تاریخی بیش از ۸۰۰۰ سال روایت مکتوب از کُنش های آیینی و نمایشی مردمان این سازمان را می‌توان به وضوح رصد کرد. رفتارها و نمایش های آیینی که در برگ برگ، فصل به فصل و آیینه به آیینه زندگی ایرانیان در سیر تکوین و تحول تاریخی - اجتماعی و شیوه زیست و انتقال هویت فرهنگ شان به نسل‌های آینده، بالاترین جایگاه و مرتبه را به خود اختصاص داده است.


به همین مناسبت است که امروز نیز حتی در شهرها و کلانشهرهای ایران به واسطه رخدادها و رویدادهای ملی و یا مناسبت‌های مذهبی شاهد بروز و ظهور بسیاری از رفتارهای آیینی مقدم بر دیگر فعالیت‌های فرهنگی هستیم. همین اتفاق در حقیقت بازتاب دهنده متقنی بر همراهی و دوشادوشی رفتارهای آیینی با زندگی فردی و اجتماعی مردمان کشورهای صاحب تمدن به شمار می رود.


در این نکته شکی وجود ندارد که عصر نو و دوران جدید؛ روابط و نگرش جدید را بر شکل زندگی و کُنش های فرهنگی مردم دیکته می کند؛ اما قدمت و سابقه الگوها و کهن الگوهای آیینی در میان زندگی مردمان سرزمینی مانند ایران است که باعث شده هنوز هم با وجود طلایه داری مفهوم زندگی مدرن و زیست شهری و زندگی ماشینی در بسیاری از رخدادها و رویدادها شاهد طلایه داری کُنش ها و رفتارهای آیینی مردمان سرزمین مان باشیم.


آنچه در ادامه می‌آید نگاهی آسیب شناسانه به نمایش های آیینی در پس پشت این فراز و فرود تاریخی در رصد و نظرگاه کارشناسان این عرصه است. در این گزارش تلاش شده از زاویه دید کارشناسان، محققان و پژوهشگران رفتارهای آیینی؛ به ساحت، ماهیت، جایگاه و تغییرات صورت گرفته حوزه نمایش های آیینی و بازتاب این شکل از رفتارهای «آرکیتایپیکال» - کهن الگو گرایانه – در زندگی مردمان امروز سرزمینمان بپردازیم.



نمایش‌های آیینی ارزنده ترین سند فرهنگ تئاتر ملی ایران است


هر چند اجرای آیین های نمایشی نزد ایرانیان سابقه ای چندین هزارساله دارد؛ اما مخاطبان در هر مواجهه با اجراهای این آیین ها گویی با نوزادی تازه متولدشده مواجه هستند و می توان لذت و شور و شوق همراهی مخاطبان با اجراکنندگان این آیین های آشنا را به وضوح مشاهده کرد.


درباره دلایل نو و تازه بودن مواجهه مخاطبان با این دست از آیین‌های نمایشی که پیشینه کهن و در عین حال آشنایی در فرهنگ ایرانی دارد به موارد متعددی باز می گردد. نباید فراموش کنیم رفتارهای ریشه دار در فرهنگ ها، خرده فرهنگ ها، باورهای ملی و دینی کشورهای صاحب تمدن در تار و پود زندگی افراد جامعه تنیده شده است و همین آشنایی زمینه احساس نزدیکی میان مخاطبان و اجراکنندگان را به گونه ای فراهم می آورد که گویی خود مخاطبان در حال اجرای این آیین ها هستند.


در این ارتباط مرشد ابوالفضل ورمزیار در گفتگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا می گوید: مفاهیمی مانند ایمان، باور و ستایش پروردگار و نعماتش به عنوان بنیانی ترین مفاهیم جاری در معارف آیینی ما، از جمله مهمترین الگوهای مسلمانان به شمار می رود.


وی خاطرنشان می کند: همین اصل است که باعث می شود وقتی مردم چه در جایگاه مخاطب و چه در جایگاه اجراکنندگان آیین‌های نمایشی قرار می گیرند تمام تلاش خود را برای تحقق الگوهای یاد شده و انتقال آن به دیگر افراد به کار گیرند. همین همگامی و همدلی است که در نهایت به ایجاد و تقویت روحیه اتحاد میان مسلمانان آیین مدار و باورمند منتج می شود.


مرشد ورمزیار می افزاید: وقتی درباره بن‌مایه‌های هویت بخش تئاتر ملی صحبت می‌کنیم بدون هیچ شکی ریشه تحقق آنرا باید در آیین های نمایشی مردمان جویا شویم. در کشور عزیزمان ایران نیز با توجه به تمدن و سابقه کهن فرهنگی آن بازگو کردن این جمله به هیچ وجه اغراق‌آمیز نیست که آیین های نمایشی ارزنده ترین سند فرهنگ تئاتر ملی ایران به شمار می رود.



اصالت تبعیت از آیین، مانع از جعل فرهنگ می شود


آیین را پدیده‌ای متاثر از دو ساحت مردم شناسی و جامعه شناسی ذکر می کنند. آیین پدیده ای است که با مفهوم شور عقلانی و ادراک محیطی در ارتباط است؛ به همین سبب است که وقتی درباره پیشینه شکل گیری تئاتر صحبت می شود، تمامی پژوهشگران بر این امر اتفاق نظر دارند که به واسطه مشارکت جمعی و روح حاکم از همبستگی ملی است که باعث شده تجلی رفتارهای آیینی را در آینه تمدن‌ساز هنری مانند تئاتر به تماشا بنشینیم.


در این ارتباط دکتر اردشیر صالح پور پژوهشگر و محقق حوزه نمایش های آیینی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، می گوید: در حالیکه تئاتر در سیر تحول تاریخی خود با ایده ها و سبک های متعددی همراه بوده است. هر جا هنرمندان در ارتباط میان هنر تئاتر و آیین های خود دچار فاصله و یا قطع ارتباط شدند شاهد بوده ایم که سبک ها و مکاتب تئاتری نیز از بین رفته، فراموش شده و یا دیگر مورد استفاده قرار نگرفته اند.


نویسنده کتاب پژوهشی «پیشخوانی در تعزیه: پژوهشی در نغمات آوازی شبیه خوانی» با اشاره به این مساله که در کشورهای صاحب تمدن مانند ایران روح حاکم بر جامعه منشعب از رفتارهای آیینی است می افزاید: مفهوم تئاتر به عنوان هنری غربی در ایران سابقه ۱۵۰ ساله دارد؛ در حالیکه اسناد مکتوب و معتبر بین‌المللی، ایران را کشوری صاحب فرهنگ و تمدن ساز می‌دانند. چرا که جریان رفتارهای آیینی و سنت های نمایشی آن پیشینه‌ای بیش از شش هزار سال را با خود حمل می کند.


این مدرس دانشگاه خاطرنشان می کند: تئاتر ملی زمانی شکل عینی و اجرایی به خود می گیرد که در شکل رفتار هنرمندان آن شاهد بیشترین رویکرد اقتباسی نسبت به هویت آیینی خود باشیم. چرا که آیین ها به دلیل تبعیت از اصالت و روح جمعی جاری در آن هیچگاه مورد جعل قرار نمی گیرند. درست بر همین اساس است که جمیع پژوهشگران حوزه فرهنگ در جهان، ایران را کشوری صاحب تمدن و جریان ساز در شکل گیری جامعه مدنی در جهان می دانند، چرا که اصالت آیین‌های آن به سبب پایبندی مردم به حفظ، حراست و استمرار آنها باعث بازتاب فرهنگ و هویت ملی ما در عرصه های بین المللی شده است.



حفظ آیین‌های نمایشی بدون پژوهش ممکن نیست


آیین ها و سنت های نمایشی مانند آیینه ای برای معرفی داشته ها و پیشینه هویت فرهنگی ملت ها به جهانیان به شمار می رود. در گذشته به دلیل کوچک بودن شکل زندگی مردمان در قالب قومی و قبیله ای، آیین ها به شکل سینه به سینه به عنوان میراثی برای آیندگان منتقل می شد. با توسعه جوامع و شکل گیری تمدن در قامت جوامع شهری، ثبت مکتوب داشته های آیینی و هویت بخش فرهنگی به اصلی الزام آور برای شناخت تمدن جوامع بدل شد.


با تبدیل شدن سنت انتقال داشته های فرهنگی میراث جوامع از شیوه سینه به سینه به نگارش و مکتوب کردن؛ مفهومی به عنوان پژوهش برای شناخت بن‌مایه‌های هویتی و تمدن ساز کشورها مطرح شد و به همین دلیل مهمترین اسناد محققان و کارشناسان در تعریف فرهنگی جوامع به دست نوشته ها و اسناد مکتوب تاریخ شکل گیری تمدن ها بازمی گردد.


در این ارتباط دکتر محمدحسین ناصربخت عضو هیات مدیره خانه تعزیه ایران در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، تورق کتاب تاریخ تمدن بشر را بدون صفحات طلایی میراث مکتوب آیینی و نمایشی ایران ناممکن می داند و خاطرنشان می کند: در بسیاری کتاب‌هاو اسناد پژوهشگران بین المللی، رصد سپهر فرهنگی جهان با استناد به تاریخ تمدن و رفتار های آیینی و سنت‌های نمایشی ایرانیان صورت می پذیرد. با ورود بشر به دوران مدرن، همراهی و همگامی او با مفهومی به نام ثبت میراث فرهنگی ملموس و ناملموس به صورت مکتوب توسعه ای فراگیر داشته؛ اما سنت تاریخ شفاهی به عنوان یکی از کهن ترین شیوه های انتقال داشته‌های فرهنگی نزد ایرانیان، امروز به چشم اسفندیار حفظ و اشاعه داشته های تمدن ساز ما بدل شده است.


ناصربخت فقر عنصری به نام پژوهش در مطالعات حوزه فرهنگ ایران را وابسته به قدرت سنت شفاهی ایرانیان می داند و تصریح می کند: در تمام مقاطع آموزشی اعم از آموزش و پرورش و در ادامه آموزش عالی کوچک ترین توجهی در سرفصل ها و برنامه ریزی های درسی به مقوله پژوهش و کار پژوهشی نشده است؛ با این نگره مسلم است آسیبی به عنوان فقر پژوهش در رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و دیگر ساحت‌های شکل‌گیری جامعه ای به نام ایران را شاهد باشیم.


این پژوهشگر و مدرس دانشگاه با ابراز تاسف از آنکه امروز بسیاری از کارهای پژوهشی در حوزه نمایش های آیینی از جمله تعزیه به جای اتکا به کارهای پژوهشی محققان داخلی وامدار مطالعات غربی هاست، می گوید: دلیل از بین رفتن و به نسیان سپردن بسیاری رفتارهای آیینی و نمایش های وابسته به کنش های آیینی و سنتی کشور نیز بی اعتنایی به پژوهش توسط محققان و متولیان امر هنر بوده است.



هویت ملی بر ستون های آیین و سنت استوار است


دورنمای مهمترین بزنگاه ها و عرصه های شکل گیری تمدن و حیات هر جامعه ای با شعله های افروخته رفتارهای آیینی و سنت های جریان‌ساز در عرصه تمدن آن جوامع قابل رصد است. امروزه که بسیاری از مدعیان و پژوهشگران عرصه فرهنگ درباره پست مدرنیسم صحبت می کنند؛ مهمترین اصل این مبحث را فراموش کرده‌اند که پست مدرن ها، ریشه و شکل گیری هویت و تفکر خود را وامدار ارجاع به سنت‌ها و آیین‌های گذشتگان خود می دانند.


الگو گرفتن بسیاری از جوانان نسل امروز کشورمان از الگوهای غربی به سبب قطع ارتباط ریشه ای با فرهنگ و هویت ملی گذشتگانمان است. فراموشی آیین ها و سنت های آیینی به منزله از دست رفتن هویت ملی است. جامعه ای که با گذشته فرهنگی خود قطع ارتباط کند ناگزیر به سمت الگوهایی می رود که عاریتی است و با آنها کوچکترین اشتراکی ندارد.


در این ارتباط سیاوش طهمورث کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، با تاکید بر آنکه این تفکری کاملاً نادرست است که فرهنگ فراموش نمی شود، می گوید: وقتی امروز به نتیجه پژوهش کارشناسان در رفتار فرهنگی، پیشینه و داشته های هویتی کشورمان نگاه می کنیم با کلید واژه «سیر نزولی» و «ایستای فرهنگ اصیل ایرانی» مواجه می‌شویم. این گواه همین مدعاست که در صورت قطع ارتباط و فراموشی پیشینه فرهنگی مان، رفتارهای امروزه ما بیشتر بازتاب دهنده فرهنگی است که از کشورهای دیگر عاریت گرفته شده و با هویت های بنیادین آیین ها و سنت های ما کوچکترین قرابتی ندارد.


این بازیگر پیشکسوت گم شدن مفهوم و معنای تئاتر ملی در شکل گیری آثار نمایشی مان را یکی از مهمترین آسیب های قطع ارتباط نسل امروز با داشته های فرهنگی نیاکان خود می داند و یادآور می شود: آیین و سنت دو اصل مهم در ارائه شناسنامه هر کشوری به شمار می‌رود.


وی می افزاید: فراموش کرده ایم که هویت ملی هر جامعه‌ای بر ستون های آیین و سنت آن استوار است و همین فراموشی باعث شده است که در شکل رفتارهای فرهنگی در عصر حاضر راه را به بیراهه کج کنیم. همین حرکت در بیراهه باعث شده است که نسل امروز به جای الگو گرفتن از داشته های کهن و تمدن ساز پیشینیان خود به سمت جریان ها و الگوهایی حرکت کنند که به واسطه ابزار رسانه ای کشورهای دیگر به عنوان خوراک فرهنگی در اختیار آنها قرار گرفته است.


از امین خرمی


فراهنگ **۹۲۶۶**۳۰۰۹

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha