۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۶:۱۷
کد خبر: 83286393
T T
۰ نفر

رسالت سنگين صدا و سيما در بحران سيل

۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۶:۱۷
کد خبر: 83286393
رسالت سنگين صدا و سيما در بحران سيل

وحيد حاج سعيدي نويسنده پايگاه گلستان ما معتقد است؛ صدا و سيما به عنوان يك دانشگاه و مركز آموزشي بزرگ رسالت سنگيني بويژه در اين روزها كه كشورمان از جمله استان گلستان درگير سيل است، دارد.

پايگاه خبري گلستان ما نوشت: سوگمندانه در صدا و سيماي ما به دليل عدم استفاده از منابع انساني كارآمد و متخصص و نبود مديريت جامع رويكرد صدا و سيما در شرايط بحراني تفاوت چنداني با ساير روزها ندارد و گاهي اوقات مصداق ضرب المثل معروف همه جا را آب برد و رسانه ملي را خواب برد، در اين رسانه تعبير مي شود و ظاهراً تعريف بحران در اين رسانه با همه جاي دنيا تفاوت ماهوي دارد!
در اين مطلب به قلم وحيد حاج سعيدي آمده است: در همه كشورهاي دنيا از رسانه ملي به عنوان بزرگترين پايگاه يا مركز آموزشي ياد مي شود و گردانندگان اين رسانه ها از نقش پر رنگ آن در مقوله آموزش به سادگي نمي گذرند.
اين رويكرد در شرايط بحراني و غير مترقبه چند برابر مي شود و مهمترين مطالب آموزشي يا پيشگيرانه به ويژه در زمان بروز حوادث غير مترقبه نظير سيل، زلزله، آتش سوزي، رانش زمين، طوفان، قتل هاي زنجيره اي و موارد مشابه از اين رسانه ها منتشر مي شوند.
اما سوگمندانه در صدا و سيماي ما به دليل عدم استفاده از منابع انساني كارآمد و متخصص و نبود مديريت جامع رويكرد صدا و سيما در شرايط بحراني تفاوت چنداني با ساير روزها ندارد و گاهي اوقات مصداق ضرب المثل معروف همه جا را آب برد و رسانه ملي را خواب برد، در اين رسانه تعبير مي شود و ظاهراً تعريف بحران در اين رسانه با همه جاي دنيا تفاوت ماهوي دارد!
براي مديريت يك بحران در هرسطحي وظايف خاصي وجود دارد. اين وظايف از سطح ملي تا محلي و از سطح سازماني تا فردي قابل بررسي است. سازمان هاي رسانه اي نيز در كنار ساير سازمان ها و مسئولان داراي نقش خاصي هستند و در اين بين توقعات و انتظارات مردم از رسانه ملي گاهي بيشتر از ظرفيت هاي ذاتي آن رسانه و يا شرايط و امكانات موجود در محيط است. به هر صورت مجموع رسانه هاي مكتوب و صوتي و تصويري هر كدام به فراخور امكانات و محدوديت هاي خود مي توانند نقش مهم و موفقي ايفا كنند اما رسانه ملي در هر مرحله از مديريت بحران بايد نقش آفريني ويژه و مؤثرتري دارند. توجه اساسي به اين موضوع موجب خواهد شد بحران با سرعت بيشتري مهار شده و تلفات نيروي انساني به حداقل برسد و سرمايه و منابع مادي مراجعه كمتر دچار آسيب شود.
نقش رسانه ها در مديريت و كنترل هر بحران خصوصاً بلاياي طبيعي شامل سه مرحله اساسي است : الف : قبل از وقوع بحران (مرحله آموزش) ب : در طول بحران (مرحله مواجهه) ج : پس از بحران (مرحله پشتييباني و اصلاح) كه دردمندانه رسانه ملي در هيچ كدام از مراحل قادر به ايفاي نقش تاثيرگذار نيست. در حادثه سيل اخير گلستان و شيراز و ساير نقاط كشور كل ماموريت صدا وسيما پخش اخبار هواشناسي و هشدار درباره بروز سيل و دوري مسافران از رودخانه ها بود. بعد از بروز سيل هم صدا و سيما به انتشار تصاوير و فيلم هايي پرداخت كه قبلاً همه مان در تلگرام و كانال هاي مشابه ديده بوديم و جالب تر اينكه در زمان انتشار اين تصاوير هم دقت لازم صورت مي گيرد كه خداي نانكرده تابلوي بانك يا مغازه اي تبليغ نشود!
البته پا روي حق نگذاريم هشدار در خصوص عدم واريز وجه به حساب سلبريتي ها و عدم فيلمبرداري از سيلاب توسط شهروندان از مواردي است كه رسانه ملي روي آنها تاكيد موكد دارد. غافل از اينكه اگر اين فيلم ها نباشند اين رسانه بايد تصاوير آرشيوي پخش كند!
بي هيچ ترديد بايد اذعان كرد كه مردم در اين شرايط نياز به آگاهي هاي پيشگيرانه ( قبل ، حين و پس از بروز حادثه) به صورت فني و تخصصي دارند كه علاوه بر كاهش تلفات و خسارات، نحوه كمك رساني ها و امداد رساني ها نيز هدفمند و سازمان يافته تر صورت پذيرد. بدون تعارف نكاتي كه مردم از كليپ هاي آموزشي تلگرام و شبكه هاي مشابه و سايت ها در زمان بروز حوادث مي آموزند صد ها برابر پر بار تر و آموزنده تر از هشدارهاي خشك و خالي آقاي اصغري و همكاران شان در هواشناسي است!
شناسايي سيل و خطرات آن، آموزش نشانه هاي بروز سيل (گل آلود شدن آب رودخانه ها و سر و صداي غير طبيعي)، ضرروت رفتن به مكان هاي بلند، رانندگي بدون بستن كمربند، قفل نكردن قفل هاي خودرو، زمان ترك منزل، زمان ترك خودرو (30 سانت آب بيشتر خودرو ها شناور مي سازد و 60 سانت آب همه خودرو ها را شناور مي كند)، قرار دادن مدارك و برخي وسايل در طبقات بالايي منزل يا كمد، بستن درزهاي منزل، قطع گاز و برق، عدم عبور از مناطق سيل زده چه پياده و چه سواره، دوري از ستون ها و سيم هاي برق، عدم عبور از مسير هاي مشكوك و … مواردي هستند كه آموزش آنها در رسانه ملي خط قرمز محسوب مي شوند و گويي اگر به اين نكات اشاره شود، ذنب لايغفر (گناه نابخشودني) رخ مي دهد! در صورتي كه آموزش همين نكات اگر باعث نجات جان افراد نشود تعداد جان باختگان اين حوادث را به شدت كاهش مي دهد.
در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه وظيفه رسانه ملي تنها انتشار اخبار حوادث نيست و وظيفه بزرگتر جلوگيري يا كاهش تبعات و خطرات حوادث غير مترقبه است. در حقيقت مردم خواستار تغيير نوع نگاه مديران رسانه ملي به موضوعات اجتماعي به ويژه در شرايط بحراني و خطر هستند و اگر آموزش هاي صحيح و جامعي به مردم داده مي شود، در هنگامي كه هيچ نظمي در محل وجود ندارد و تقريباً همه چيز از كنترل خارج شده، مردم مي توانند در سازماندهي و برقراري نظم براي رهايي از مصيبت هاي بيشتر بعد از وقوع حادثه مشاركت كنند . در حقيقت استفاده از اين ظرفيت رسانه ملي براي آموزش نكات فني و تخصصي ، نحوه كمك به بازماندگان حوادث، جلوگيري از بروز حوادث ناخواسته يا كاهش تبعات ناشي از آنها يك ضرورت و يك خواسته ملي است كه مشخص نيست گردانندگان مجموعه چند هكتاري صدا و سيما چه زماني به آن آگاهي پيدا مي كنند؟