ايرناپلاس: آنهايي كه اهل تئاتر هستند شما را از قبل ميشناسند، مخاطبان تلويزيون هم با شما از طريق نوشتههايتان آشنا هستند. فكر ميكنم «جلال شايان» سكوي پرتاب شما باشد. جلال شايان همان بود كه فكرش را ميكرديد چه در بحث محبوبيت و شناخته شدنتان در ميان مردم و چه از نظر بازيگري؟ اين نقش اين خواستهها را برآوده كرده است ؟
افشاريان : اگر صرفا بخواهيم در مورد خود فيلمنامه، جلال و مجموعه «نجوا» صحبت كنم و اينكه دلبستگيهايم از كجا ميآيد بايد به عقبتر برگردم اينكه من يك دهه شصتي هستم و تا چشم باز كردم ديدم كه ما هيچ قهرماني نداريم و ديديم كه قهرمانهايمان در سينما يا رفتند يا مهاجرت كردند يا خانه نشين شدند. كودكي را كه ميخواستم پشت سر بگذارم ديدم با يك تلويزيون بسيار افسرده و كدر طرف هستيم. نه كساني كه در قاب را ميبينيم دوست داريم و نه پيامهايشان پيامهايي است كه در كودكي ما اثر بگذارد. به غروبهاي جمعه هم كه ميرسيد بايد بچههايي كه گم ميشدند را ميديديم و افسوس ميخورديم. بزرگتر كه شديم چون بچههايي هستيم كه محصول كانون پرورش فكري كودكان هستيم جلوتر مي رويم با نويسندهها و با جريانات فكري و ادبيات آشنا ميشويم. ميبينيم كه نويسندههاي مطرح يا دار فاني را وداع گفتهاند يا به صورت زنجيرهاي از ميان ما رفتند و ما از دستشان ميدهيم. در نهايت ميبينيم كه جامعيت فرهنگي ما، رو به سمتي ميرود كه به سرعت رو به زوال است. اين با پيشرفت تكنولوژي، آمدن فضاي مجازي و سوختن سنسورهايي كه امروزه خيلي درگيرش هستيم، همراه شده است. در اين جهاني كه دچار يك رنگباختگي شده است، ما با مجموعهاي مواجه هستيم به نام «نجوا». نجوايي كه قصه تعريف ميكند و قصهاش را هم درست تعريف ميكند. نجوايي كه اگر سيصد و چند جلسه آفيش دارد، يازده ماه و خوردهاي طول ميكشد و سيصدتا لوكيشن عوض ميكند. كارهايي كه كسي سالهاست نميكند. سالهاست يك ساختمان ميآوردند و قصههايي را اپيزوديك يا آيتمي تعريف ميكنند به نام سريال. از سال 86 به نوعي كارم با نوشتن در تلويزيون آغاز شد. چند قسمت از مجموعه «شمسالعماره» را نوشتم و بعد مجموعههاي ديگري. به شناختي از رسانه رسيدم. اينكه متوجه باشيم چه كاري را داريم انجام ميدهيم. به نظر من مهمترين ويژگي است كه اينها برآمده از خود ساختار فيلمنامه است. به موازات اينكه يك سال ساخت «نجوا» طول كشيد. من پيشنهادات بسياري داشتم. اما با يك ايمان عجيب و دل قرص نه گفتم. حتي اگر «نجوا» هم ساخته نميشد، ذرهاي آب در دلم تكان نميخورد كه چرا فلان كار را انتخاب نكردهام. چون ميدانم چرا ايستادهام و چرا جلال شايان مجموعه «نجوا» را بازي كردهام. احساسي كه بين خود من و نقشي كه ميخواستم بازي كنم، اشتراكات زيادي داشتيم. اينكه هر دوي ما به اين شهر مهاجرت كردهايم. شايد شكل روياپردازيهايمان به هم شبيه است. اين كه جفت ما با ادبيات آشنا هستيم و آواز ميخوانيم و عاشق پيشه هستيم. من هيچ وقت عجله اي براي ديده شدن نداشتم. مبناي زندگي من اينگونه است كه بروم و تلاش كنم. جاهايي كه بايد، اتفاق در لحظه و جايي كه بايد ، خواهد افتاد.
*نميخواستيم مثل برخي سريالهاي طنز باشيم
ايرناپلاس: نكتهاي كه درباره اين سريال است، اسامي شخصيتهاست . اسامي كه درباره آنها فكر شده ، يكسري اسامي روي اسمشان تاكيد ميشود و سري ديگر روي فاميليهايشان . اسامي هوشمندانه انتخاب شده است ؟
شيباني : فروغ و جلال در اكثر نوشته هاي آقاي شاهسواري مشترك است . نوشتن مجموعه «نجوا» براي آقاي شاهسواري نزديك هشت سال زمان برده است. يكي از مهمترين تفاوت هاي «نجوا» در همين زمان نوشتن است . تصميم ميگيريم يك مجموعه تلويزيوني را بسازيم . كمتر از پنج يا شش ماه سي قسمت نوشته ميشود و كمتر از سه الي چهار ماه ساخته و در يك ماه پخش ميشود ، يكي از عللي كه آثار تلويزيوني كمتر به ياد ميماند، همين نكته است . نجوا به اسمهاي كاراكتر هايش هم فكر كرده است . قرار ما نبوده است كه شبيه سريال طنزي كه شش سري از آن ساخته شده، كاري هم به كيفيت خوب يا بد بودن ندارم كه حجم عظيمي از مخاطب رادارد . شايد اندكي هم خودخواهانه است، اما اگر چنين استقبالي هم ميشد شك ميكرديم. مخاطب ما مخاطب عام است. ولي حتما بخشي هستند فقط مفرح بودن برايشان كافي نيست . «نجوا» از اين امر مهم برخوردار است.
عقبه عوامل و بازيگران برايمان مهم بود سه يا چهار فيلمبردار در پيش توليد صحبت جدي كرديم . كه در نهايت به آقاي محمدزاده رسيديم كه تاثيرشان انكارناپذير است. تلاش و زحمتي كه ايشان داشتهاند، خيلي به كار ما كمك كرده است .
*تلويزيون بيقوارگي را ترويج و تكثير ميكند
افشاريان: بحث اين است بعضي اوقات از تفاوت صحبت ميكنيم. اما بايد بدانيم كه ما كارهاي عجيب و غريبي نميكنيم. تمام تلاش مجموعه اعم از آقاي شاهسواري، شيباني، محمدزاده، بازيگران و ديگر عوامل اين بوده كه سعي كنيم روي خط استاندارد حركت كنيم . يعني ما در نهايت ميخواهيم در تمامي موارد مختلف يك مجموعه استاندارد به روز دنيا داشته باشيم . آنقدر مجموعههاي غيراستاندارد توليد و پخش ميشود كه ما احساس ميكنيم اگر وظيفهمان را به درستي انجام ميدهيم، كار متفاوتي را انجام ميدهيم . خيلي وقتها تلويزيون با بودجه مالي كه پيشنهاد ميدهد، راههاي فرعي و غيراستاندارد را براي پر شدن شبكه به تيمهاي توليد پيشنهاد ميدهد و به گونهاي رفتار ميكنند كه چگونه سود بيشتري ببريم. مولفههاي جذب مخاطب همه به مولفههاي تكراري كه مخاطبان را دلزده ميكند، تبديل شده است. شما نگاه كنيد در يك فيلمي فلان بازيگر مرد ما به خارج ميرود و در فلان كشور بازي ميكند. بعد از آن سيل فيلم هاي مشابه در تگزاس، برلين و ... شروع ميشود. همه انگار منتظر هستند كه يك فرمول آمادهاي وجود داشته باشد و همه طبق آن فرمول بدون هيچ انديشهاي پيش روند. تلويزيون بيقوارگي را ترويج و تكثير ميكند. مثلا وقتي سريالي مثل «روزگار قريب» ساخته ميشود چه حمايتي از آن ميشود؟ تلويزيون در تمام اين سالها آوردههاي مهمش را از دست داده است. در تلوزيون ما در شكل فعلي يا اتاق فكر وجود ندارد يا اگر دارد اتاق هر چيزي هست جز فكر . وجه مالي كه پيشنهاد ميدهد، راههاي فرعي و غيراستاندارد را براي پر شدن شبكه به تيمهاي توليد پيشنهاد ميدهد و به گونهاي رفتار ميكنند كه چگونه سود بيشتري ببريم. مولفههاي جذب مخاطب همه به مولفههاي تكراري كه مخاطبان را دلزده ميكند، تبديل شده است. شما نگاه كنيد در يك فيلمي فلان بازيگر مرد ما به خارج ميرود و در فلان كشور بازي ميكند. بعد از آن بازيها در تگزاس، برلين و ... شروع ميشود. همه انگار منتظر هستند كه يك فرمول آمادهاي وجود داشته باشد و همه طبق آن فرمول بدون هيچ انديشهاي پيش روند. تلويزيون بيقوارگي را ترويج و تكثير ميكند. مثلا وقتي سريالي مثل «روزگار قريب» ساخته ميشود چه حمايتي از آن ميشود؟ تلويزيون در تمام اين سالها آوردههاي مهمش را از دست داده است. ما ميگوييم مدير شبكه سه كه به تازگي به جاي آقاي پورمحمدي آمدهاند، يك رزومهاي بايد داشته باشيم مگر رسانه مهمترين و اثرگذارترين بخش يك جامعه نيست. مگر اين ها به تخصص، سابقه، آناليز و تحليل نياز ندارد. اتاق فكر تلويزيون ما چرا مثل پايگاههاي مقاومت است؟
شيباني: با صحبتهاي سجاد موافق هستم . ولي از نظر من نكتهاي وجود دارد كه قبل از تلويزيون، ما هم كم مقصر نيستيم.متني كه بايد نوشته شود نوشته نميشود. اتاق فكري كه بايد باشد متاسفانه نيست. معمولن به كارها فقط از جنبه توليدي نگاه ميكنيم .
*اثبات دوباره اثبات شده ها
افشاريان : تلويزيون چقدر فرزندان خود را به عنوان توليدكنندههاي جدي خود ميشناسد و چقدر از كساني كه كارهاي تاثيرگذار ساختهاند، و كلا در اين مملكت چه آرشيوي از نخبگان توليد محتوا و انديشه چه در سينما چه در تلويزيون چه در تئاتر وجود دارد؟ بحث من اينجا در مورد كساني است كه بارها خود را ثابت كرده اند . سعيد شاهسواري با مجموعه موفقي مثل «اولين شب آرامش ، بي گناهان » و ... فعاليت ميكند، پس ثابت شده است و مخاطب كارهايش را دنبال كرده است. تلويزيون بايد ميگفت ما چندين مجموعه موفق از اين تيم ديدهايم. پس اجازه ندهيم آب در دل آنها تكان بخورد كه به بهترين شكل مجموعه توليد شود. نه اينكه در اين مملكت با هزاران بار اثبات باز براي آغاز هر پروژه جديدي مشكلات به گونهاي سر راهت سبز شود كه انگار نه انگار تو بارها اين مسير ها را رفته اي ..
*تلويزيون واقعا دوست دارد كارهايش ديده شود
رحيميسام: يك زماني در اين تلويزيون و در همين گروه و دفتر كه يكي از معتبرترين دفترهايي است كه در كشور ميشناسيم در سريال «در پناه تو» توليد ميكردند در كه موقعيتي تلويزيون هنوز دو شبكهاي بود. در اين موقعيتي كه سريال پخش ميشد و ما خوراك ويژهاي براي مخاطب نداشتيم، يك سريال تلويزيوني تا بطن تمام خانهها نفوذ ميكرد. خيلي مواقع حتي بحث كيفيت هم نبود. در حال حاضر عليرغم گستردگي كه در فضاي مجازي به وجود آمده است، سريالهاي درجه يك خارجي كه براي مخاطب دسترسي به آن بسيار آسان است و ماهواره كه خود بحث جدايي است، ميبينيم كه تلويزيون چه واكنشي نشان ميدهد. يك موردي كه همه در آن اتفاق نظر داشتند اينكه فيلمنامه خوبي وجود داشته كه «نجوا» ساخته شده است. يك سريالهايي كه جنجال دارند و خودشان دست به كارهاي تبليغاتي ميزنند. «نجوا» اينها را ندارد. يك سريالي توليد شده پس بايد بجنگد. آيا واقعا دوست دارند اين كارها ديده شود؟ اين سوال مهمي براي من است. من ميگويم برنامه 90 با هر مشقت و خون دلي كه بوده بالاخره ساخته شده و مديران مختلفي هم پشت سر گذاشته است. اما ما داريم در آن خلل وارد ميكنيم. براي مقابله با عرصه رسانههاي خارجي يا هر مورد ديگري كه فكر ميكنيم تهاجم هستند، جزء نقاط قوت ما است. من از مظلومانه پخش شدن «نجوا» آسيب ميبينم، نه به عنوان بازيگر. به عنوان بازيگر اتفاقاتي كه بايد براي من بيفتد، افتاده است. از حيث خودخواهي شخصي نيست. من با كارگردان هاي زيادي كار كردهام. وقتي كارگردان و يا ديگر عوامل براي اين كار يكسال از همه زندگياش دست ميكشد، نميتوانم اين مظلوميت را هضم كنم. براي اولين بار در يك اثر تلويزيوني تمرين كردن، زمان دادن اتفاق افتاده است. همه اين اتفاقات افتاده اما الان خود تلويزيون كجاست؟
گفت و گو از سيدمهدي موسوي تبار، هنگامه ملكي
*اداره كل اخبار چندرسانه اي*ايرناپلاس*
نشست عوامل سريال نجوا- بخش دوم
اگر استقبال زيادي از سريال ميشد، شك ميكرديم
۷ آذر ۱۳۹۷، ۹:۱۱
کد خبر:
83115125
تهران- ايرناپلاس- روز گذشته بخش اول نشست عوامل سريال «نجوا» منتشر شد. در بخش دوم از عدم حمايت سازمان صداو سيما از سريالهاي فاخر انتقاد و علل بي توجهي به مفاخر هنري و فرهنگي بررسي ميشود.
سرخط اخبار فرهنگ
-
دعا و توسل مردم برای خبر سلامتی خادم ملت + فیلم
تهران- ایرنا- در شب میلاد امام هشتم(ع) مردم ایران در کنار همه حاجاتی…
-
صدای رادیو تبیین از اول خرداد شنیده میشود
تهران- ایرنا- رادیو تبیین در دومین سال فعالیت خود، از اول خرداد با…
-
سیوپنجمین نمایشگاه کتاب تهران ۵۹۲ میلیارد تومان فروخت
تهران- ایرنا- قائممقام و سخنگوی نمایشگاه کتاب تهران نوشت: مجموع فروش…
-
ویژگی فیلمبردار شهید روایت فتح در کلام سیدمرتضی آوینی
تهران- ایرنا- «سیدمرتضی آوینی» سید شهیدان اهل قلم از «بهروز فلاحتپور»…