۲۶ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۰۶
کد خبر: 83102213
T T
۰ نفر
مجاهدین خلق می‌گفتند شریعتی لالایی می‌خواند

تهران - ایرناپلاس- بخش نهایی گفت‌وگو با دكتر محمدمهدی جعفری به مناسبات نیروهای مختلف با مهندس بازرگان و نقش وی در تحولات سال‌های میانی دهه پنجاه می‌پردازد.

**طالقانی هم به مبارزه مسلحانه رسیده بود

ایرنا پلاس: بعد از وقایع مربوط به دادگاه اعضای نهضت آزادی چه تحولاتی در سمپات‌های نهضت ایجاد شد؟

جعفری: در آذرماه 42 حنیف‌نژاد در یكی از جلسات گفت دارند ما را به سربازی می‌برند. حنیف‌نژاد، سعید محسن و دكتر رضا رئیس‌طوسی را با هم به سربازی بردند. این‌ها همگی اهل مطالعه بودند. در جریان خدمت سربازی حنیف‌نژاد به این تحلیل رسید كه ابعاد نظامی ارتش ایران به‌گونه‌ای است كه تا دندان مسلح هستند. همچنین ارتش وابسته به آمریكا است. وی به این نتیجه رسیده بود كه مبارزه پارلمانتاریستی - رفرمیستی دیگر فایده‌ای ندارد و با این ارتش باید مبارزه مسلحانه كرد. البته در آن دهه در سراسر دنیا مبارزه مسلحانه گرایش معمول بود. در آن شرایط راهی جز مبارزه مسلحانه نبود و آیت‌الله طالقانی هم به این نتیجه رسیده بود كه باید مبارزه مسلحانه كرد.

**جلال فارسی به نهضت آزادی خیانت كرد

ایرنا پلاس: با این روند مبارزاتی كه شما از نهضت آزادی ترسیم كردید، چرا حلقه اول مجاهدین از نهضت آزادی جدا می‌شوند و نگاه منتقدانه نسبت به این نهضت دارند؟

جعفری: من هرگز از حنیف‌نژاد و دوستان دیگر انتقادی از نهضت آزادی نشنیدم. درواقع نهضت آزادی عملاً تعطیل شده بود. در سال 42 و 43 آقای صدرحاج سیدجوادی، جلال فارسی، فولادی، سمیعی و عده‌ای دیگر كه خارج از نهضت آزادی بودند، فعالیت می‌كردند. جلال فارسی با اینكه عضو رسمی هم نبود واقعاً به نهضت آزادی خیانت كرد. وی بین بازاری‌ها رفت و آنها را تشویق به عضویت در هیأت مؤتلفه نمود. مجاهدین دیدند كه كسی نمانده و همه را مرعوب كرده‌اند و ما هم در زندان بودیم و عملاً نهضت آزادی تعطیل شده بود.

**مجاهدین خلق منتقد رفرمیسم بودند، نه نهضت آزادی

ایرنا پلاس: مواجهه و مناسبات مجاهدین خلق با سران نهضت بعد از آزادی به چه شكل بود؟

جعفری: وقتی آقای طالقانی و دكتر سحابی و مهندس بازرگان آزاد شدند، این‌ها تماس گرفته بودند و آیت‌الله طالقانی صددرصد كار عملی و فكری آنها را تأیید كرد و گفت حمایت می‌كنم. مهندس بازرگان ضمن اینكه قبول می‌كند كه باید كار چریكی انجام داد، اما گفت از عهده من برنمی‌آید. می‌گوید این برنامه باید باشد، ولی من قبول نمی‌كنم كه چریك باشم. وقتی با آقای سحابی صحبت می‌كردند، به ایشان گفتند كه می‌دانیم شما تحت تعقیب پلیس هستید، ولی از نظر فكری با ما همكاری كنید. سپس آمدند پیش من و به من گفتند كه ما یازده ماه تو را تعقیب می‌كردیم كه ببینیم زندان با تو چه كرده و آیا به مبارزه سیاسی ادامه می‌دهی یا می‌روی به زندگی‌ات برسی و با این تعقیب به این نتیجه رسیدیم كه تو اهل مبارزه سیاسی هستی، اما چون زندانی سیاسی و تحت تعقیب هستی نمی‌خواهیم عضو ما باشی. بعد گفتند چون تو زبان عربی بلدی می‌خواهیم در این زمینه با ما همكاری كنی. تراب حق‌شناس رابط من با سازمان شد. اشكالات قرآنی یا نهج‌البلاغه‌ای داشتند. همچنین جزوات چریكی عربی را ترجمه می‌كردم. مجاهدین نهضت آزادی را نقد نمی‌كردند، بلكه نگرش رفرمیسم را نقد می‌كردند.

ایرنا پلاس: پس از ورود سازمان به اقدام مسلحانه، آیت الله طالقانی چه واكنشی داشت؟

جعفری: سال 49 واقعه سیاهكل اتفاق افتاده بود. رابط من به‌جای تراب حق‌شناس، ناصر صادق شده بود. از نظر ایمان و مذهب مثل حنیف‌نژاد و بدیع‌زادگان بود. اگر این افراد زنده بودند سازمان به انحراف نمی‌افتاد. ناصر به من گفت چون چریك‌های ماركسیست درگیر شده‌اند، اگر ما عمل نكنیم می‌گویند مسلمانان فقط اهل حرف هستند. لذا ما هم نقشه عمل داریم. طالقانی گفت به خدا قسم اگر این مسئولیت‌های اجتماعی نبود، لباس چریكی می‌پوشیدم و می‌رفتم مانند این افراد كار چریكی می‌كردم. یعنی تا این اندازه معتقد به كار چریكی بود.

**سازمان می‌گفت شریعتی لالایی می‌خواند

ایرنا پلاس: دیدگاه شریعتی نسبت مجاهدین چگونه بود؟

جعفری: با دكتر شریعتی بارها صحبت كردم. می‌گفت هنوز وقتش نرسیده است، اما این‌ها را تأیید می‌كنم. یك شب در حسینیه ارشاد به من گفت جعفری خیلی دلم می‌خواهد بدانم نظر سازمان در مورد من چیست. گفتم سازمان رفتن به حسینیه ارشاد را تحریم كرده بود، البته من این را به‌صورت رسمی از سازمان نشنیده بودم. ولی افراد سازمان می‌گفتند كه آنجا دكتر شریعتی در ساختمانی كه لوسترهای بلند و صندلی‌های خوب دارد، در شمال شهر لالایی می‌خواند. وقتی من این را در كتاب خاطراتم نوشتم، آقای سعید شاهسوندی تكذیب كرد و گفت ما شریعتی را تحریم نكرده بودیم، ولی عملاً این‌طور بود. دكتر شریعتی گفت به خدا قسم من در این مدت تبلیغ مسلحانه می‌كردم. گفت در دورانی كه یك عده چریك كار مسلحانه می‌كنند، ولی دست‌شان از همه جا كوتاه است، یك كسی باید باشد كه از این افراد حمایت كند. منظور من این است كه دكتر شریعتی به وقوع انقلاب، قبل از اینكه افكار و زمینه فرهنگی فراهم شود، اعتقاد نداشت. ولی می‌گفت حالا كه این درگیری ایجاد شده، ما نباید جلوی آن را بگیریم و مخالفت كنیم. یعنی دكتر شریعتی در مقابل كار انجام شده قرار می‌گیرد و تأیید می‌كند، ولی مهندس بازرگان نه. مهندس بازرگان ضمن اینكه عملاً با كار چریكی موافق نبود، ولی از نظر تئوریك هیچ مخالفتی با آن نداشت. با دكتر شریعتی هم اختلافی نداشت. شهید مطهری هم حرف‌شان همین انحراف بود و اتفاقاً ایشان هم كار چریكی را تأیید می‌كردند.

**سعید محسن كتاب «راه طی شده» را صد بار خوانده بود

ایرنا پلاس: بسیاری كتاب «راه طی شده» بازرگان را عامل اصلی گرایش سازمان به ماركسیسم می‌دانند و معتقدند جزوه «راه انبیا – راه بشر» سازمان كه متأثر از كتاب بازرگان بود، پایه تئوریك تغییر ایدئولوژی سازمان بود. نظر شما چیست؟

جعفری: سعید محسن به خود من گفت كه كتاب «راه طی شده» را بدون اغراق صدبار خواندم و آن را از حفظ هستم. این‌ها «راه طی شده» را از نظر ایدئولوژیك كاملاً قبول داشتند، اما مشی عملی مهندس بازرگان را قبول نداشتند. حنیف‌نژاد و محسن و بدیع‌زادگان به‌هیچ‌وجه نمی‌گفتند باعث انحراف است. می‌گفتند این زیربنای فكری ما است و ما باید آن را تكمیل كنیم. لذا جزوه «راه انبیا - راه بشر» را بر همان اساس نوشتند.« راه انبیا - راه بشر» كتاب اصلی تعلیماتی این سازمان بود و جزوه تكامل را بعداً نوشتند.

**نقد سازمان به كتاب وحی بازرگان بود

ایرنا پلاس: بعد از انتشار جزوه تغییر ایدئولوژی سازمان، واكنش مهندس بازرگان چگونه بود؟

جعفری: من روزی كه این جزوه را منتشر كردند، در خانه تنها بودم. رفتم دیدم در یك پاكت كاغذی زردی كه میوه در آن می‌ریختند، این جزوه را در حیاط ما انداخته‌اند. آن را برداشتم و دیدم همان جزوه تغییر ایدئولوژی است. 500 صفحه در قطع جیبی بود. نشستم خواندم و دیدم لبه تیز آن به طرف كتاب وحی مهندس بازرگان است. آنجا نوشته بود كه مسئله وحی ما را سرگردان كرد و متوجه شدیم كه دیالكتیك راه‌حل آن است. ولی از كتاب راه طی شده خیلی صحبت نكرده بود. خود مهندس بازرگان می‌گوید كه به مطب دندانپزشكی دكتر پیمان رفته بودم، آقای لاهوتی آمدند و گفتند به‌زودی كتابی از طرف سازمان منتشر خواهد شد كه لبه تیز نقد آنها به‌سمت شما است و شما عكس‌العمل نشان ندهید.

**ماركسیست‌ها به طالقانی گفتند اگر ما را تأیید نكنی تو را می‌كشیم و گردن ساواك می‌اندازیم

ایرنا پلاس: شما چه احساسی داشتید؟

جعفری: وقتی من این جزوه را خواندم خیلی ناراحت شدم. چون هیچ اطلاعی از زمینه آن نداشتم. جزوه را برداشتم و به منزل آقای طالقانی رفتم. آیت‌الله طالقانی گفتند من خبر دارم و به آن اعتنایی نكن. بعد من را تسلی دادند. « تقی شهرام» و «بهرام آرام»، طالقانی را به خانه تیمی بردند و به وی گفتند این موضع ما است و شما باید تأیید كنید. اگر این كار را نكنید شما را می‌كشیم و می‌گوییم ساواك كشته است و تشیع جنازه مفصلی هم برای شما می‌گیریم. آقای طالقانی گفتند شما هیچ غلطی نمی‌توانید بكنید و من به‌هیچ‌وجه شما را تأیید نمی‌كنم. هر كاری هم دل‌تان خواست بكنید.


گفت‌وگو از سیدعمادالدین محمودی و فریبا بامداد

**اداره كل اخبار چندرسانه‌ای**ایرناپلاس**
۰ نفر