۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۹:۱۵
کد خبر: 82994850
T T
۰ نفر
خبرنگاران و رسالت سنگين اطلاع رساني

تهران- ايرنا- خبرنگاران به عنوان سربازان جنگ نرم با پذيرش رسالتي سنگين، حلقه ارتباطي ميان مردم و مسوولان هستند و با توجه به در اختيار داشتن ابزار قدرتمندي چون قلم همواره خواسته هاي مردمي و انعكاس رويدادها را بر بيان مشكلات خود ترجيح مي ‌دهند كه اين از خودگذشتگي نشات گرفته از تعهد و عشق به اين مرز و بوم است.

به گزارش گروه اطلاع رساني ايرنا؛ «هفدهم مرداد يادآور رسالت حرفه اي خبرنگاران، درخشش در بازي هاي آسيايي و اطلاع رساني و خودمراقبتي؛ 2 مولفه مبارزه با ايدز» از جمله مهمترين موضوعات اجتماعي و فرهنگي محسوب مي شود كه در مطبوعات امروز (چهارشنبه) برجسته شده است.

** هفدهم مرداد يادآور رسالت حرفه اي خبرنگاران
هفدهم مرداد، يادآور تلاش، خبرنگاراني است كه اطلاع‌رساني صحيح و سريع را رسالت حرفه‌اي خود مي‌دانند و در احترام به مخاطب، گاه تا پاي جان مي‌ايستند. خبرنگار فردي است كه با اتكا به ذوق و استعداد شخصي، پس از گذرانيدن دوره آموزشي تخصصي؛ وظيفه كسب، تهيه، جمع آوري، تنظيم و انتقال اخبار از طريق وسايل ارتباط جمعي (مطبوعات، راديو، تلويزيون، خبرگزاري و رسانه‌هاي مجازي) به مخاطبان را برعهده دارد.

روزنامه «ايران» با درج يادداشتي با عنوان «رسالت خبرنگاران» كه به قلم سيدضياء هاشمي مديرعامل سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي نگاشته شد، آورده است: در زمانه ما ميزان تبادل خبر چنان سرعت برق‌آسايي گرفته است كه گويا جهان به‌مثابه خانه‌اي شيشه‌اي همه‌ چيز را در معرض ديد همگان قرار داده است. اگر تا چندي پيش اخبار را مرتب رصد نمي‌كرديم چندان از قافله دانستن عقب نمي‌مانديم ولي اكنون هر لحظه رويدادهاي فراواني شكل مي‌گيرد و اخبار كثيري مخابره مي‌شود. به گونه‌اي كه در كوتاه زماني امواج جديد خبري، رخدادهاي قبل را به انزوا مي‌برد. امروز رسانه‌ها نقشي بي‌بديل در شكل ‌گيري افكار عمومي دارند؛ شايد با كمي اغراق بتوان گفت كه نگاه مردم را رسانه‌ها مي‌سازند. در واقع ما اكنون در مركز انقلاب ارتباطاتي در عرصه رسانه‌ها هستيم و در مركز اين انقلاب، گسترش روز افزون رسانه‌هاي اجتماعي قرار دارند كه به رقيبي جدي براي رسانه‌هاي اصلي تبديل شده‌اند. هرچند كه در عرصه خبررساني، شبكه‌هاي اجتماعي بسيار فعال شده‌اند اما چون فاقد مرجعيت رسانه‌اي هستند، نمي‌توان آنها را به ‌عنوان جانشين رسانه‌ هاي اصلي به‌ حساب آورد. از اين‌رو مسئوليت و جايگاه رسانه‌ هاي اصلي دوچندان شده است.

در ادامه اين يادداشت مي خوانيم: رسانه‌ها مي‌توانند با روشنگري و آگاهي‌بخشي، جامعه را از گردنه‌هاي سخت و پيچ ‌درپيچ، به ‌خوبي عبور ‌دهند و با ايجاد زمينه مناسب براي حضور پررنگ رويكردهاي مختلف سياسي در تنوير و روشنگري افكارعمومي، به‌ مثابه پادزهري در برابر تهديد‌آفريناني كه وحدت ملي و انسجام اجتماعي را نشانه گرفته‌اند، عمل كنند. رسانه‌ها با آگاهي‌بخشي مي‌توانند تهديدها را به فرصت‌ها تبديل كنند و با تقويت همبستگي و وفاق ملي، ضريب امنيت را افزايش دهند. خطري كه در تحليل نقش رسانه‌ها در كشور، بايد مورد توجه قرار گيرد جايگزين شدن تخريب به ‌جاي نقد است. اين مسأله موجب آن مي‌شود كه سياه‌نمايي‌ها، جو نااميدي را در فضاي عمومي كشور پراكنده و از ميزان نشاط اجتماعي بكاهد. جلوه بارز اين آسيب، بداخلاقي‌هاي رسانه‌اي است كه به گسترش بي‌اعتمادي در جامعه دامن زده و منجر به بدبيني در جامعه مي‌شود. با توجه به اين نكات مي‌توان چشم‌انداز روشني فراروي رسانه‌هاي همگاني در ايران تصوير نمود. رسانه‌هايي كه از خلاقيت، شجاعت و استقلال حرفه‌اي برخوردار باشند و با رويكردي مسئولانه نسبت به شفافيت و نظارت همگاني توجه كنند، مي‌توانند نقش بارزي در بهبود جامعه ايفا نمايند. اين نقش اگرچه بدواً در عرصه سياسي و فرهنگي است ولي بي‌گمان با تقويت اعتماد اجتماعي و كمك به انسجام جامعه تأثير بسزايي در كارآمدي اقتصادي به جا گذاشته و به كارآمدي مديريتي ، ياري خواهد رساند.

روزنامه «آرمان» در يادداشتي با عنوان «لزوم حمايت دولت از مطبوعات» مي نويسد: رسانه‌ها، به‌ويژه رسانه‌هاي مكتوب هميشه در جامعه نقش‌هاي اساسي در توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي ايفا مي‌كنند و از اين رو بايد همواره مورد حمايت قرار گيرند. البته ذكر اين نكته لازم است كه در برابر كوچك‌ترين بحران‌هاي اقتصادي رسانه‌هاي مكتوب آسيب زيادي مي‌بينند. چرا كه هزينه‌هاي اين رسانه‌ها افزايش پيدا مي‌كند، اما به همان نسبت درآمدشان افزايش نمي‌يابد. بدين معنا كه وقتي قيمت كاغذ دو يا سه برابر شد، تعرفه آگهي به همان ميزان بالا نمي‌رود و به همين جهت در اينطور مواقع دولت موظف است كه از اين رسانه‌ها حمايت كند، گرچه به نظر مي‌رسد كه مشكل مطبوعات در زماني كوتاه و در فاصله چندماه اخير پديد آمده و اين رسانه‌ها را با مشكل مواجه كرده است. احتمالا دولت نيز تاكنون فرصت نكرده برنامه خيلي جدي در اين امر داشته باشد. حتي شنيده مي‌شود كه دولت بنا دارد در حوزه كاغذ كمك‌هايي را به مطبوعات برساند كه حتما اين مهم نيز اتفاق خواهد افتاد. از سوي ديگر نبايد از ياد برد كه انتظارات دولت و جامعه از رسانه‌ها بالاست.

در ادامه اين يادداشت كه به قلم داوود زارعيان كارشناس ارتباطات و رسانه نگاشته شد، آمده است: اگر بر تاريخ برخي جريان‌ها در جهان مروري داشته باشيم اين نكته را به وضوح مي‌بينيم كه هر زمان در جامعه اتفاق و رخدادي شكل گرفته، دولت‌ها از رسانه‌ها حمايت كرده‌اند. به عنوان مثال در زمان جنگ ايران و عراق هر دو دولت در زمينه حمايت از رسانه‌ها عملكرد قابل قبولي داشتند. در بحران اقتصادي اروپا و در چند مرحله آن بحران، رسانه‌ها توانستند به كار خود ادامه دهند چرا كه حمايت‌هاي انجمن‌ها و بخش‌هاي خصوصي و دولتي را داشتند. در بحران چند سال گذشته آمريكا نيز رسانه‌ها توانستند به حيات خود ادامه دهند. از اين رو به‌نظر مي‌رسد كه شايد دولت و وزارت ارشاد در روز خبرنگار برنامه‌اي را در جهت حمايت از رسانه‌ها به‌خصوص مطبوعات داشته باشند و اعلام كنند. بايد اين نكته را باور كرد كه امروز مديريت و كنترل افكار عمومي حتي بسيار با اهميت‌تر از توسعه اقتصادي است. يعني با كنترل و مديريت افكار عمومي، مي‌توان توسعه اقتصادي را نيز مديريت و كنترل كرد.

روزنامه «شرق» در يادداشتي با عنوان «حالت چطور است روزنامه‌نگار؟» كه به قلم كامبيز نوروزي حقوقدان نگاشته شد، آورده است: لاجرم هفدهم مرداد هر سال بايد روزنامه‌نگار و روزنامه‌نگاري را بزرگ بداريم. خيلي از دستگاه‌ها و سازمان‌ها مراسم مي‌گيرند، تشويق مي‌كنند، جايزه مي‌دهند. شخصيت‌ها با سخنراني و يادداشت اندر كرامات و حسنات روزنامه‌نگاري و روزنامه‌نگار مي‌نويسند. يك روز همه‌چيز شيرين مي‌شود، اما كسي از احوال روزنامه و روزنامه‌نگار نمي‌پرسد. سهل است كه در بقيه 364 روز سال تتمه حالش را هم مي‌گيرند. بيش از تعداد روزنامه‌نگاران فعال در كشور كساني را داريم كه خود را قيم روزنامه‌نگار مي‌دانند. موجوديت مطبوعات هر دم در معرض خطر است؛ دخل و خرجشان نمي‌خواند، از هر سو امر و نهي مي‌شنوند.

در ادامه اين يادداشت مي خوانيم: روزنامه‌نگار هم بدتر و خراب‌تر. روزنامه‌نگار امروز ايران، تنهاست؛ جز خودش كسي را ندارد، در‌مقايسه‌با ساير مشاغل از كمترين ميزان مزد و مزايا استفاده مي‌كند، ثبات شغلي و امنيت حرفه‌اي ندارد. براي انجام وظيفه حرفه ‌اي ‌اش هزار مانع و مشكل مي‌تراشند. وقتي مي‌خواهد خبري از جايي بگيرد، از هفت‌ خان رستم بايد عبور كند و دست آخر باز هم چيزي نصيبش نمي‌شود كه دندان‌گير باشد و همان را هم كه مي‌خواهد بدهد به روزنامه منتشر شود، او و مديرمسئولش بايد تنشان بلرزد كه چه كساني بدشان مي‌آيد. عتاب و خطاب‌ها و... هميشه در كمين‌اند. اين واقعيت تلخ روزنامه‌نگاري امروز ايران است. اگر از چند روزنامه كه به‌طور رسمي و غيررسمي، يا آشكار و پنهان به دستگاهي دولتي و سازمان‌هاي عمومي متصل‌اند بگذريم، روزنامه ‌هاي امروز ايران با معجزه زنده‌اند؛ اين معجزه نامش «عشق» است، نامش «احساس مسئوليت» است. اگر اينها نبود، روزنامه‌نگارشدن و روزنامه‌نگارماندن، بيهوده و نامعقول مي‌نمود.

** درخشش در بازي هاي آسيايي
الهه احمدي تنها ورزشكار زن ايراني است كه در تاريخ ورزش بانوان ايران توانسته‌ در رده‌بندي جهاني فدراسيون‌هاي ورزشي، در جايگاه نخست قرار بگيرد. او در سال 2015 و پس از دريافت مدال طلا در مسابقات فينال فيناليست‌هاي جهان به ميزباني مونيخ آلمان و سپس نايب قهرماني در مسابقات آسيايي دهلي نو، در سيستم رنكينگ جهاني فدراسيون جهاني تيراندازي (ISSF) در جايگاه نخست قرار گرفت. در اين دوره از بازي هاي آسيايي هم قرار بود كيميا عليزاده بانوي پر افتخار تكواندو ايران پرچمدار باشد كه مصدوميت نابهنگام سراغ او آمد و با شرايط سختي كه براي راه رفتن داشت، تصميم بر اين گرفته شد تا الهه احمدي پرچمدار باشد تا او اولين بانوي پرچمدار ايران در بازي‌هاي آسيايي لقب بگيرد.

روزنامه «ايران» در گزارشي با عنوان «پرچمدار پرافتخار» مي نويسد: الهه احمدي كه متولد 10 خرداد 1361 در تهران است، تيراندازي است كه بيشترين مدال را در ميان هم رشته اي هاي خود در عرصه جهاني به دست آورده و بهترين نتيجه را در تاريخ اين رشته ورزشي در المپيك براي ايران كسب كرده است. او در حالي به‌عنوان پرچمدار بازي‌هاي آسيايي 2018 جاكارتا انتخاب شده كه در بازي‌هاي آسيايي 2010 گوانگژو از موفق‌ترين ورزشكاران كاروان ايران بود. او صاحب دو مدال نقره در ماده‌هاي 50 متر خفيف و 10 متر بادي تيمي و برنز 50 متر خفيف تيمي شد. احمدي در بازي‌هاي آسيايي 2014 اينچئون هم مدال نقره ماده 10 متر بادي تيمي را به دست آورد و حالا اميدوار است به‌عنوان پرچمدار ايران، مدال طلاي اين دوره از بازي‌هاي آسيايي را هم در كارنامه خود به ثبت برساند.

در ادامه اين گزارش آمده است: كسب3 مدال برنز جام جهاني 2010 پكن در ماده تفنگ 50 متر سه وضعيت زنان، نقره جام جهاني 2011 سيدني استراليا در ماده10متر تفنگ بادي زنان، طلاي جام جهاني 2015در گابالا آذربايجان در ماده تفنگ 10 متر بادي زنان، طلاي فينال فيناليست‌هاي جام جهاني 2015 مونيخ و2 نقره قهرماني 2015آسيا در دهلي نو در ماده تفنگ 10 متر بادي زنان و طلاي جام جهاني2018 مونيخ در ماده تفنگ 3 وضعيت خفيف زنان از جمله افتخارات اين بانوي ورزشكار در چند سال اخير است. احمدي كه نخستين مدال‌آور تيراندازي ايران در تاريخ اين رشته نيز هست، در فروردين ماه 1397 توانست در مسابقات قهرماني كشور، به ركوردي دست يابد كه بالاترين ركورد ثبت شده در مسابقات جهاني در رشته تفنگ بادي باشد. پرچمداري الهه احمدي باعث شد تا نقبي به گذشته پرچمداران ايران در ادوار بازي‌هاي آسيايي بزنيم. از بازي‌هاي آسيايي 1951 دهلي نو كه اولين دوره اين رقابت‌ها بود و زنده‌ياد محمود نامجو ملي پوش وزنه‌برداري پرچمداري كاروان ايران را بر عهده داشت تا بازي‌هاي آسيايي 2014 اينچئون كه باز هم يك وزنه بردار يعني بهداد سليمي پرچمدار ايران بود، هيچ ورزشكار زني پرچمدار نبوده است.

روزنامه «صبح نو» در گزارشي با عنوان «پرچم دختران همچنان بالاست...» نوشت: ازهجدهمين دوره بازي‌هاي آسيايي از 27‌مردادماه تا 11‌شهريورماه به ميزباني اندونزي برگزار مي‌شود و كاروان ورزش ايران هم با 378‌ورزشكار در اين بازي‌ها حضور دارد. يك خبر اما اين روزها حول‌وحوش كاروان اعزامي مي‌چرخد. بعد از درخشش خانم «كيميا عليزاده» در المپيك، او به‌عنوان پرچم‌دار كاروان ايران انتخاب شد. چند روز قبل اما مصدوميت او از ناحيه پا، هم او را از حضور در ميادين بين‌المللي محروم كرد و هم افتخار پرچم‌داري را از او گرفت.

در ادامه اين گزارش آمده است: بعد از خبر پاره شدن رباط صليبي كيميا او پست احساسي را در صفحه شخصي خود منتشر كرد. او نوشت: يادمه چهار سال پيش همين موقع‌ها بود كه تو بازي‌هاي آسيايي شركت كردم و دو روز قبل از مسابقه به‌دليل اينكه سنم كم بود نگذاشتند بازي كنم. اون روز آنقدر گريه كردم كه هيچ وقت يادم نمي‌ره. يادمه به خودم قول دادم صبوري كنم. آن قدر تمرين كنم تا چهارسال بعد. حالا چهار سال گذشت و يك هفته قبل اعزام اتفاقي افتاد كه هنوز باور كردنش خيلي برام سخته اما مجبورم باز هم صبوري كنم. باز هم احترام مي‌ذارم به حكمتش و مي‌دونم تمام صبر اين روزهايم هديه قشنگ خداست. براي كاروان ايران در بازي‌هاي آسيايي آرزوي موفقيت مي‌كنم. خوشحالمون كنيد.

روزنامه «صبح اقتصاد» در مطلبي با عنوان «اهتزاز پرچم ايران هدف اصلي همه ماست» به گفت وگو با الهه احمدي پرچمدار كاروان ورزشي ايران در بازي هاي آسيايي در جاكارتا پرداخت و نوشت: آنچه مهم است سلامتي كيميا عليزاده عزيز، سربلندي كاروان ورزشي ايران و موفقيت قهرمانان كشورمان در هجدهمين دوره بازي‌هاي آسيايي است و خوشحالم امروز به عنوان يك مادر ورزشكار اين افتخار بزرگ به من رسيده است. امروز خوشحالم به عنوان مادري قهرمان، مسئوليت پرچمداري كاروان ورزشي ايران نيز به من سپرده شده است.

در ادامه اين مطلب مي خوانيم: در تمام اين سال‌ها با سختي ها و شادي هاي بسيار كار و تلاش كردم، وظيفه يك مادر بسيار سخت است و اگر اين وظيفه با قهرماني نيز همراه باشد كار به مراتب سخت‌تر هم مي شود. من امروز به عنوان يك مادر، يك بانوي ورزشكار و پرچمدار ايران در بازي‌هاي آسيايي مي‌روم تا به همه بانوان كشورم اين حقيقت را نشان دهم كه در هر شرايطي مي‌توان ورزش كرد و قهرمان شد و اميدوارم در پايان بازي‌هاي آسيايي جاكارتا كاروان ورزشي ايران با دست پر به ميهن باز گردد. پرچمداري بازي‌هاي آسيايي حق مسلم كيمياي عزيز بود، او قهرمان بزرگي است و مدال ارزشمند المپيك را دارد و سد شكن بانوان ايران در رقابت هاي المپيك است.

** اطلاع رساني و خودمراقبتي؛ 2 مولفه مبارزه با ايدز
ايدز بيماري نقص ايمني و يك بيماري عفوني به شمار مي رود كه علل آن به دليل برخي از رفتارهاي پرخطر اجتماعي بوده است و اين رفتارها باعث انتقال ويروس مي شوند. امروزه بيماري ايدز به عنوان يكي از مهم ترين مشكل هاي جوامع بشري محسوب مي شود كه اطلاع رساني، آگاه بخشي و خودمراقبتي افراد در مبارزه با آن اهميت بسياري دارد.

روزنامه «آرمان» در مطلبي با عنوان «پيشگيري‌ بيماري ايدز در مناطق كمتر توسعه ‌يافته» به گفت وگو با محمد‌حسين قرباني نايب ‌رييس كميسيون بهداشت و درمان مجلس پرداخت و نوشت: آنچه باعث نگراني است، آگاهي نداشتن‌ مردم نسبت به ‌اين بيماري است. اگر بتوان اطلاع‌‌ رساني را توسط دانشگاه‌هاي علوم‌پزشكي، مراكز بهداشتي و حتي بهورزان به نقاط مختلف كشور به‌ويژه مناطق كمتر توسعه‌يافته گسترش داد به‌دليل نگاه و توجه مردم به‌حوزه سلامت و همچنين خوف نسبت به بيماري ايدز آنها به‌راحتي و سادگي مراجعه مي‌كنند. عامل ‌اصلي ويروس ايدز روابط جنسي است و اگر مردم در هنگام روابط جنسي از فضاي بهداشتي و پوشش خوب استفاده كنند، قطعا شاهد كاهش آمار ابتلاي ايدز از طريق روابط جنسي هستيم. امروز در كشور حوزه موادمخدر يكي ديگر از موارد اصلي ابتلا به ايدز است، زيرا در هنگام تزريق هيچ‌كدام از مسائل بهداشتي توسط معتادان رعايت نمي‌شود. به ‌عنوان مثال چندين فرد معتاد از يك سرنگ استفاده مي‌كنند. بيشترين عامل شيوع ويروس ايدز در كشور از طريق تزريق است.

در ادامه اين گفت وگو مي خوانيم: براي آنكه در انتقال ويروس ايدز هزينه اجتماعي پرداخت نشود حداقل معتادان به سرنگ‌هاي يكبار مصرف تجهيز شده و شناسايي شوند، زيرا ابتلاي يك بيمار به ويروس HIV مشكلات زيادي براي نسل‌هاي آينده توليد مي‌كند و علاوه بر اين فجايع اجتماعي زيادي براي كشور پديد مي‌آورد. بنابراين هرچه پول خرج پيشگيري از ايدز شود، هزينه نيست، بلكه سرمايه‌گذاري است. اين مسائل بايد با شفافيت و به‌دور از هرگونه مسائل اجتماعي در مدارس ابتدايي آموزش داده شوند. از تفكرات قديمي بايد دست برداشت و آموزش به مقاطع ابتدايي برود تا از هزينه‌هاي كشور كم شود. قطعا در مناطق مهاجرپذير، مباحث فقر اقتصادي، معيشت، اشتغال، فرهنگي، ازدواج فاميلي نيازمند كار، نظارت و آموزش بيشتر و وظيفه‌ سنگيني بر دوش دانشگاه‌هاي علوم‌پزشكي در اين مناطق است. مسئولان بهداشتي بايد دقت بيشتري در مناطق كمتر توسعه يافته از خود بروز دهند.

روزنامه «شرق» در مطلبي با عنوان «افزايش ابتلا به ايدز در جنوب كشور» به گفت وگو با حسن تاوانه رييس اداره بهزيستي چابهار پرداخت و نوشت: هزارو 500 كارتن‌خواب زن و مرد در چابهار وجود دارد. در اين منطقه نزديك به هزارو 500 كارتن‌خواب زن و مرد حضور دارند كه البته اين آمار به‌ صورت ثابت نبوده و متغير است. مهاجرپذيربودن چابهار، آب‌وهواي خوب و وجود شغل‌هاي كاذب در منطقه موجب بالارفتن مهاجرت به اين منطقه شده و به همين خاطر از سراسر كشور به اين منطقه مهاجرت صورت مي‌گيرد. در يكي از روستاهاي اين منطقه به نام درگز آمار ابتلا بالاي 78 نفر تأييد شده است؛ البته بهتر بود اين آمار از طريق مركز بهداشت شهرستان رسما اعلام مي‌شد، اما شايد ملاحظه ‌كاري آنها به دليل توريستي‌ بودن شهرستان و محرمانه‌بودن اين دست اطلاعات آماري است، آمار كلي ابتلا به HIV در شهرستان چابهار نيز تقريبا 300 نفر است.

در ادامه اين گفت وگو مي خوانيم: اداره بهزيستي براي پيشگيري از گسترش HIV در منطقه درخواست كرده كه اقدامات توافقي با نهادهاي مسئول انجام شود، اما كارشناسان مركز بهداشت شهرستان براي ثبت اطلاعات مشخصات سجلي و هويت در سامانه بهزيستي كشور مدت يك سال پاسخگو نبودند، به ‌تازگي شبكه بهداشت شهرستان اعلام كرده كه در اختيار گذاشتن آن منوط به موافقت مسئولان بالادست استاني است. اما مسئله اچ‌آي‌وي در ديگر استان جنوبي كشور يعني هرمزگان نيز جدي گزارش شده است. معاون امنيتي و سياسي استاندار هرمزگان با ابراز نگراني از شيوع ايدز در اين استان عنوان كرده است: استان هرمزگان با شمار هزارو 264 مورد ابتلا به ويروس اچ‌آي‌وي رتبه پنجم استان‌هاي آلوده ايران در شناسايي مبتلايان به بيماري ايدز را دارد. ميزان شيوع ايدز در هرمزگان دو برابر ميانگين كشوري است. به گفته او انتقال ايدز از طريق آميزش و موارد جنسي در هرمزگان نسبت به كشور دو برابر است.

روزنامه «صبح نو» در گزارشي با عنوان «درمان بيماران آخر خطي ايدز» مي نويسد: درمان بيماري ايدز به قدري پيشرفت كرده است كه بيماران آخر خطي ايدز هم مي توانند تحت درمان قرار بگيرند، زندگي عادي داشته باشند و حتي ديگر ناقل نباشند. از آمار مبتلايان به ايدز در كشور 26 هزار و 464 فرد زنده شناسايي شده اند كه به ويروس ايدز مبتلا و البته تحت درمان هستند و حدود 40 هزار نفر كه حدود 60 درصد مبتلايان هستند، هنوز ناشناخته مانده اند. با توجه به شروع شناسايي ويروس ايدز در ايران از سال 65، از آن زمان تا اول مهر سال جاري ده هزار و 97 فرد مبتلا به اين ويروس در ايران جان خود را از دست داده اند.

در ادامه اين گزارش آمده است: بنابراين تعداد مبتلاياني كه از آن سال تاكنون در ايران شناسايي شده اند اعم از زنده و فوت شده، 36هزار و 571 نفر هستند. از اين تعداد شناسايي شده حدود 20 درصد بر اثر رابطه جنسي به عفونت HIV مبتلا شده اند اما اگر مبتلايان شش ماه اول سال جاري را در نظر بگيريم حدود 47 درصد آنها از طريق رابطه جنسي به اين ويروس مبتلا شده اند و احتمالا اگر موارد شناسايي بيشتر شود و افراد پنهان و ناشناخته به اين ويروس شناسايي شوند، درصد موارد انتقال جنسي بيشتر خواهد شد زيرا در كشورهاي پيشرفته تا 80 درصد موارد ابتلا از طريق رابطه جنسي است. مساله مهم در مورد اين بيماري آمار مبتلايان نيست، مساله مهم اين است كه حدود 60درصد افراد مبتلا به اين ويروس از وجود عفونت HIV در بدنشان خبر ندارند و از وضعيت خود مطلع نيستند.

پژوهش**9117**9131