۶ خرداد ۱۳۹۷، ۹:۳۸
کد خبر: 82926891
T T
۰ نفر
رونق اقتصاد كشور با گردشگری پویا

تهران- ایرنا- صنعت گردشگری یكی از پایه‌های اصلی و استوار اقتصادی محسوب می شود كه با ایجاد بالاترین میزان ارزش افزوده می‌تواند دیگر فعالیت‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو توسعه و تقویت جاذبه های آن به ویژه در مناطق محروم به پویایی كسب و كار در این مناطق كمك می كند.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «چرخش اقتصاد كشور با گردشگری پویا، پایان قصه ناصر ملك مطیعی و گسترش نظام دانایی با ترویج كتابخوانی در جامعه» از جمله مهمترین موضوعاتی است كه در مطبوعات امروز (یكشنبه) برجسته شده است.

**مناسب سازی فضای گردشگری؛ راهكاری برای توسعه كسب و كار
ایران با موقعیت جغرافیایی ویژه از چهار فصل برخوردار است و زیست بوم جذابی برای پذیرش گردشگر دارد كه با برنامه ریزی و مدیریت صحیح در این حوزه می توان چرخه های اقتصادی كشور را در جهت توسعه پایدار به حركت درآورد و اگر این اتفاق با رویكرد كاهش فقر انجام پذیرد فرصت های بسیاری برای افراد كم درآمد ایجاد می كند تا وضعیت معیشت خود را بهبود بخشند.

روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان «رونق گردشگری» به قلم اسرافیل شفیع‌زاده می نویسد: بسته شدن مرزها و بیكار شدن شمار زیادی از كولبران منطقه كردستان و آذربایجان غربی، باعث شده تا بسیاری از فعالان اقتصادی و اجتماعی به فكر جایگزینی برای امرار معاش مردم منطقه باشند. راه‌حل‌های آزمون شده فراوانی برای خروج از بن‌بست‌های اینچنینی وجود دارد. بسیاری از كشورهای پیشرو در موارد مشابه توانسته‌اند با توسعه كسب و كارهای كوچك شرایطی را مهیا كنند كه اشتغال پایدار در منطقه صورت بگیرد. در مورد مناطقی مثل سردشت هم می‌توان با سیاستگذاری‌های مناسب مردم را به سمت فعالیت‌های گردشگری مبتنی بر طبیعت سوق داد. این فعالیت‌ها زمینه‌ساز توزیع عادلانه ثروت در بستری سالم‌تر است.

در ادامه آمده است: با تاكید بر سرمایه‌گذاری‌های كوچك در مناطقی كه مستعد فعالیت‌های گردشگری و اكوتوریسم هستند، می‌شود مردم و سرمایه‌های كوچك آنها را به این سمت هدایت و آنها را درگیر كارهای اجرایی مربوط به گردشگری و اكوتوریسم كرد. برای حصول این هدف چند اقدام باید انجام شود كه بخشی از آن به عهده سازمان میراث فرهنگی است. بخشی از آن به عهده مردم محلی و بخش دیگر مربوط به داوطلبان و «ان.جی.او»‌هایی است كه می‌توانند در این رابطه نقش‌آفرینی كنند.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «چالش جدید برای گردشگران خروجی» نوشت: افزایش عوارض خروجی و پله‌ای بودن آن و همچنین درنظر گرفتن ارز مسافرتی برای سفرهای خارجی در روزهای گذشته برای مسافران خروجی مشكل آفرین شده‌اند. براساس گزارشی كه رسیده است، یكی از مسافران كشور تانزانیا به دلیل آنكه این كشور به ایرانی‌ها ویزای فرودگاهی می‌دهد و به همین خاطر این مسافر در ایران ویزا دریافت نكرده، نتوانسته ارز مسافرتی دریافت كند. توضیح بانك مورد مراجعه این بوده كه برای دریافت ارز مسافرتی برای سفر به كشورهایی كه نیازمند ویزا هستند باید از پیش ویزا را دریافت كرد.

در ادامه می خوانیم: به این ترتیب در شرایطی كه فروش ارز در بازار نیز با مشكلاتی همراه است و بعضا غیرقانونی عنوان می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت مسافران بتوانند بدون ارز دولتی، سفر خود را انجام دهند. به نظر می‌رسد راهكار صحیح اطلاع‌رسانی در این زمینه باشد تا گردشگران پیش از نزدیك شدن به زمان سفر خود بتوانند برای دریافت ویزا در مبدا اقدام كنند. برخی از گردشگران نیز برای پرداخت عوارض خروج از كشور دچار مشكلاتی شده‌اند.

روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان «پایداری محیط زیست، مهم تر از سودآوری مناطق گردشگری» در گفت و گو با محمدرضا فاطمی فعال محیط زیست آورده است: هنگام انتخاب مناطق چهارگانه محیط زیست برنامه جامع مدیریت برای آنها تهیه می شود تدوین این برنامه برای تمام مناطق محیط زیستی الزامی است و در آن تمام موارد محفاظتی، كاربردی (تفرجی، گردشگری) منطقه بندی شده و بر آن مبنا برنامه مدیریت برای اجرا ابلاغ و عمل می شود.

در ادامه این گفت و گو می خوانیم: هدف اصلی باید حفاظت از محیط زیست و در كنار آن درآمدزایی باشد. در واقع پایداری یك اكوسیستم را با توجه به شرایط امروز محیط زیست نباید به دلیل منابع كوتاه مدت درآمدی به خطر انداخت.به عنوان مثال پناهگاه حیات وحش میانكاله منطقه ای بسیار زیبا بررای گردشگری است كه توسط مردم می توانند با طبعیت آشنا شوند اما مرحله نخست تعیین نوع گردشگری در این منطقه است.

**پایان قصه ناصر ملك مطیعی
ناصر ملك ‌مطیعی در زندگی ٨٨ ساله خود فراز‌و‌فرود بسیاری را تجربه كرد. این بازیگر و كارگردان فعالیت حرفه‌ای خود را در ١٣٢٨ با فیلم «واریته بهاری» به كارگردانی پرویز خطیبی آغاز كرد؛ زمانی كه فقط ١٩ سال داشت. با فیلم «چهارراه حوادث» در ١٣٣٤ ستاره‌ای ظاهر شد كه تا همین امروز همچنان برای مخاطب جذاب بود. وی كه به دلیل نارسایی كلیه و تنگی نفس در بیمارستان بستری شده بود در پنجم خرداد 1397 خورشیدی دار فانی را وداع گفت.

روزنامه «مردم سالاری» در یادداشتی با عنوان «داغ ناصر ملك مطیعی؛ داغی كه مرهمش تاریخ است» به قلم محمدحسین روانبخش می نویسد: درگذشت مرحوم ناصر ملك مطیعی، به تاریخ پیوستن یكی دیگر از چهره‌هایی است كه یادآور روزگار رفته كشور و سالهای رفته عمر چند نسل ایران است. بخشی از درد و داغی كه این درگذشت بر دل می‌گذارد، به علت یادآوری این موضوع است كه چرخ زمان، همچون جلادی بی رحم از روی خودمان و خاطراتمان می‌گذرد و چیزی برجا نمی‌گذارد. هنرمندانی چون ملك مطیعی، نماد یك دوران هستند؛ دورانی كه سالهای جوانی نسلی را شكل می‌دهد كه حالا دیگر جوان نیستند و حالا با رفتن نمادهای آن دوران، گویی آن روزهای جوانی هم دارد می‌میرد.انگار تا وقتی نمادها زنده‌اند، آن سالها، با همه مختصاتشان زنده‌اند و نفس می‌كشند ؛ اما وقتی نمادها می‌میرند گرد افسردگی و غبار غم و تیرگی فراموشی ناخودآگاه بر خاطره‌ها می‌نشیند و آنها را دفن می‌كند؛ سالهای عمر ما وقتی می‌میرند كه خاطره‌ها می‌میرند. اما درگذشت ناصر ملك مطیعی داغ و دردی بیشتر دارد.

روزنامه «همدلی» در یادداشتی با عنوان «ناصر به «دورهمی» آسمان رفت» به قلم احسان اقبال سعید نوشت: ناصر ملك‌مطیعی ستاره نامدار سینمای ایران عالم خاكی را ترك كرد و به روایتی راحت شد. ملك‌مطیعی – یا به روایت آشنای علاقه‌مندانش ناصرخان – دانش‌آموخته دانشسرای معلمان بود و چندسالی را به عنوان دبیر ورزش خدمت كرده بود. انگار در میان نسل اول ستارگان سینمای فارسی، ورزش از راه‌های مطمئن ورود به سینما بود. محمدعلی فردین، ستاره خوش‌سیمای همدوره ناصرخان هم در تیم ملی كشتی دوست غلامرضا تختی بود و مدال برنز مسابقات جهانی كشتی را در كارنامه داشت. ملك‌مطیعی در سال‌های فعالیت‌اش همواره در كنار ورزش ماند و با ستاره‌های هم‌نسلش رابطه نزدیكی داشت. ناصر حجازی و غلامرضا تختی از قهرمانان مورد علاقه‌اش بودند و همیشه از تختی با افسوسی ابدی یاد می‌كرد.

در ادامه می خوانیم: حالا ناصرخان پیش خدا و در آسمان‌ها با یاران موافق فارغ از دلشكستگی، دورهمی دارد. مرحوم تختی به قطعه موسیقی «غروب كوهستان» با صدای ناهید دایی‌جواد علاقه خاصی داشت و ظاهرا روزهای آخر عمرش به دفعات آن را می‌شنید. جالب اینكه خانم دایی‌جواد هم چندماه قبل در تصادف با اتومبیل در اصفهان از دنیا رفت و حالا ناصرخان حجازی و ناصرخان ملك‌مطیعی كنار جهان پهلوان تختی در یك دورهمی رویایی می‌توانند بدون هراس از توهین و طعن، «غروب كوهستان» گوش كنند و هیچ ناظر و قاضی مگر خدای مهربان را بالای سر نبینند.

روزنامه «شهروند» در گزارشی با عنوان «نه! دنیا وفا نداشت» نوشت: جمعه شب خبر رسید كه ناصر ملك‌مطیعی رفته و تمام فضای مجازی پر شد از تصاویر، ویدیوها و عكس‌ها و هرآن چه در این سال‌ها دید و كشید. ملك‌مطیعی در همه این تصاویر بغض دارد، مدام چشم‌هایش خیس می‌شود، بغضش را فرو می‌خورد و اشكش را پاك می‌كند. این است آن چه خبر رفتن ملك‌مطیعی را تلخ‌تر جلوه می‌دهد. ماجرا، روایت دردناك ستاره‌ای بی‌بدیل است كه چهار دهه امیدوار بود در سرزمینش پذیرفته شود. توقع عجیبی هم نداشت؛ هنرمند بود و می‌خواست به كار هنری‌اش ادامه دهد. خطایی هم نكرده بود، تنها جرمش این بود كه می‌خواست بماند و در سرزمینش كار كند. چهل‌سال هم انتظار كشید. پشت پیشخوان قنادی‌اش در منطقه ده‌ونك به مردم شیرینی می‌داد و امید داشت روزی به‌زودی دوباره روی پرده سینما و صحنه تئاتر بدرخشد.

**گسترش نظام دانایی با ترویج كتابخوانی در جامعه
كتاب، معیار سنجشی برای میزان دانش و معرفت انسان ها است و نقش مهمی در راه شكوفایی و بالندگی افراد و جوامع دارد به همین سبب فرهنگ استفاده از آن به ویژه از همان دوران كودكی و نوجوانی باید در كشور ترویج پیدا كند تا بتوان با عزم ملی و گسترش نظام دانایی گام هایی اساسی در راه اعتلاء و توسعه كشور برداشت و چرخه تكامل و پیشرفت كشور را روز به روز به مقصود نزدیك تر كرد.

روزنامه «ابتكار» در گزارشی با عنوان «توسعه فرهنگی با دست‌های خالی» می نویسد: به تازگی خبری منتشر شد كه بر طبق آن ماهنامه قلك كه اولین ماهنامه آموزش مهارت‌های اقتصادی به كودكان است تصمیم گرفته تا در راستای مسئولیت اجتماعی خود و در حوزه تخصصی كودكان تصمیم به راه‌اندازی كمپینی گرفته است كه با جمع‌آوری كمك‌های مردمی و استفاده از پتانسیل‌های خود 2500 جلد كتاب برای كودكان كپرنشین سیستان و بلوچستان ارسال كند. این مجموعه در گذشته به عنوان حامی «انجمن حامی» در برگزاری جشنواره «مداد رنگی» با هدف تامین لوازم‌التحریر دانش‌آموزان مناطق محروم بوده است و با اجرای كمپین‌هایی مانند «مجله_خوان_كوچك» و «فقط_یك_دقیقه_بیشتر» تلاش كرده تا زبان معیار و مهارت خواندن بیش از 3000 كودك را تقویت كند.

در ادامه می خوانیم: تا به حال حركت‌های مشابه بسیاری در راستای ترویج كتاب و كتابخوانی در مناطق محروم توسط نهادهای دولتی و مردمی صورت گرفته است. گرچه هدف از این اقدامات بالا رفتن سطح فرهنگ و ارتقای فرهنگ ذكر می‌شود اما آیا این هدف به تنهایی كافی است؟ حسین ایمانی، جامعه‌شناس و رئیس سابق موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، در این رابطه می‌گوید: بهترین حالت برای چنین اقداماتی این است كه به صورت مشاركتی بین نهادهای دولتی و مردمی صورت بگیرد. یعنی دستگاه‌های دولتی كه بودجه، منابع و امكانات كافی در اختیار دارند با همكاری سازمان‌های جامعه مدنی مثل NGOها، مجلات و نظیر این‌ها برنامه‌ها را جلو ببرند. وگرنه NGOها به تنهایی نمی‌تواند اثرگذار باشد.

روزنامه «اطلاعات» در گزارشی با عنوان «مظلومیت فرهنگ كتابخوانی در مدارس» آورده است: مطالعه و به ویژه كتابخوانی یكی از شاخص‌های رشد فرهنگ در هر كشور و جامعه است و مردمی كه در بین آنها فرهنگ كتابخوانی نهادینه شده و به یك عادت روزانه تبدیل شده است، از آرامش روحی و روانی و ارتباطات مطلوب‌تری برخوردار هستند؛ چراكه چنین افرادی به دلیل آگاهی و اطلاعات از حوزه‌های مختلف و كسب مهارت لازم در مواجهه با مسائل روزانه، زندگی با كیفیتی را دارا هستند. در این میان، برای فرهنگ سازی و ایجاد رویه قابل توجه كتابخوانی در بین افراد جامعه، دانش‌آموزان ،محور و مهم‌ترین گروه هستند. شهرام شفیعی در خصوص «دلایل عدم مطالعه دانش‌آموزان»، اظهار داشت: جایگاه كتاب در كشور لغزان است و به طور میانگین، حركت همه ما در این مملكت در خصوص مطبوعات و كتاب برای قشر ‌دانش‌آموزان‌ باعث عقب‌گرد شده است؛ چراكه زمانی كه اولین كتاب بنده در سال 67 منتشر شد، به عنوان یك نویسنده گمنام 11 هزار تیراژ داشت، اما امروز تیراژ كتاب در كشور بعد از 30 سال به طور میانگین هزار جلد است.

در ادامه این گزارش می خوانیم: این نویسنده و طنز پرداز افزود: به نظرم امروز تمام قرائن نشان می‌دهد عزم آموزش و پرورش جزم شده است تا در مدارس كتابخانه مؤثر و پرتیراژ داشته باشیم.شفیعی یادآور شد: ترجمه كتاب‌های خارجی برای كودكان و نوجوانان بسیار بی‌رویه اتفاق می‌افتد؛ در حال حاضر قدرت شبكه‌سازی بخش‌های خصوصی در نشر كتاب خیلی بالاست؛ آنها خانواده‌ها را آموزش داده و سلیقه جامعه را شكل می‌دهند.

روزنامه «شهروند» در گزارشی با عنوان «شیفتگان دخانیات فراریان از كتاب» نوشت: مردم ایران روزانه حدود ٩‌میلیارد تومان سیگار و دخانیات دود می‌كنند و به هوا می‌فرستند. جالب است بدانید پولی كه ایرانی‌ها برای خرید سیگار مصرف می‌كنند، حدود ٤برابر پولی است كه برای خرید كتاب می‌دهند. از این جالب‌تر هزینه‌ای است كه خانواده‌های ایرانی برای خرید كتاب برای كودكان و نوجوانان‌شان می‌پردازند؛ درحالی ‌كه آنها تنها ٦٠‌میلیارد تومان در‌ سال برای بچه‌ها كتاب می‌خرند، رقمی نزدیك به سه‌هزار و ٣٥٥‌میلیارد تومان برای استعمال دخانیات مصرف می‌كنند كه با یك نسبت ساده متوجه می‌شویم كه خانواده‌های ایرانی حدود ٥٥,٥ برابر پولی كه برای خرید كتاب برای بچه‌هایشان هزینه می‌كنند، سیگار و دخانیات مصرف می‌كنند.

در ادامه آمده است: گردش مالی كتاب در ایران سالانه ٣‌هزار‌ میلیارد تومان است كه ٢‌هزار و ٢٠٠‌میلیارد تومان از گردش مالی انجام‌شده متعلق به كتاب‌های كنكور و كتاب‌های درسی است و در واقع گردش مالی كتاب‌های غیردرسی سالانه تنها ٨٠٠‌میلیارد تومان است. این درحالی است كه ایرانی‌ها سالانه حدود ٣‌هزارو٣٣٥‌میلیارد تومان برای سیگار پول می‌پردازند. به این ترتیب، اگر آمار كلی گردش مالی كتاب در ایران را درنظر بگیریم، متوجه می‌شویم مردم كشور ما برای خرید كتاب كمتر از سیگارشان پول می‌دهند. اگر بخواهیم در یك نگاه منطقی‌تر آمار كتاب‌های كنكور و درسی را از این بازار حذف كنیم، متوجه می‌شویم در ایران ٤,١برابر كتاب برای خرید سیگار پول پرداخته می‌شود.

پژوهشم**9370**9131
۰ نفر