۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۹:۰۰
کد خبر: 82555196
T T
۰ نفر

رهسپار كره با جومونگ و يانگوم

۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۹:۰۰
کد خبر: 82555196
رهسپار كره با جومونگ و يانگوم

تهران- ايرنا- روزنامه شهروند در گزارشي به بررسي افزايش گرايش جوانان ايراني براي مهاجرت به كره‌جنوبي و ادامه تحصيل در اين كشور پرداخت.

در ادامه در گزيده اي از اين گزارش مي خوانيم: ساعت ٩صبح، يكي ازخيابان‌هاي اصلي فرمانيه تهران. صف طولاني پشت در يكي از خانه‌ها تشكيل شده، خانه‌اي كه تابلو و نشاني‌هاي برچسب‌ شده روي ديوار آن مي‌گويد اقامتگاه سفير كره‌جنوبي‌ست و قرار است نيم‌ساعت ديگر «دومين همايش تحصيل در كره» در آن برگزار شود.

مراجعه‌كنندگان كه بيشتر دختران و پسران جوان هستند، منتظر ورود به خانه‌اند. بيشترشان دسته‌جمعي با دوستانشان آمده‌اند و برخي هم با پدر يا مادرشان. ايراني‌هايي كه كره‌اي صحبت مي‌كنند، از بازيگران و خوانندگان آن مي‌گويند و گاهي هم با هم يا با در و ديوار اقامتگاه سفير، سلفي مي‌گيرند. نيم‌ساعت به شروع مراسم مانده اما همچنان مراجعه‌كنندگان از راه مي‌رسند و صف مشتاقان كره‌جنوبي پشت ديوار خانه سفيرش طويل‌تر مي‌شود. مادري با دخترش از راه مي‌رسند و انتهاي صف و پشت سر مادري ديگر و پسرش مي‌ايستند. مادرها به هم لبخند مي‌زنند، سرشان را به علامت استيصال تكان مي‌دهند و مي‌گويند: «همه زندگي ما شده كره!»

سهيلا از ٨ صبح آمده و نفر اول صف است. او‌ سال گذشته و نخستين همايش را هم مثل امروز حاضر بوده. سهيلا يك‌ دهه هفتادي عاشق كره است تا آن‌جا كه حتي درصفحه‌هايي كه در شبكه‌هاي مجازي دارد، هم نام كره‌اي براي خودش انتخاب كرده.

سهيلا علاقه خودش به كشور و فرهنگ كره را بي‌علت و بدون تحقيق نمي‌داند. او براي اين علاقه كلي فلسفه دارد: «همون موقع كنار فيلم‌هاي كره، فيلم آمريكايي و هندي يا گاهي تركي هم مي‌ديدم ولي اين كره‌اي‌ها بيشتر منو تحت‌تأثير قراردادند كه فكر مي‌كنم به‌ خاطر فرهنگشون هست. همونجور كه گفتم، به خودمون نزديك و بهتر از ما هستن! البته جداي نژادپرستي‌شون كه اصلا اينو قبول ندارم و ايرانيارو هم دوست ندارن و اين‌كه تكنولوژي فوق‌العاده‌اي دارن. وقتي تو سريالا مي‌بيني، دارن از چه چيزايي براي راحتي زندگي و سرعت تو كارشون استفاده مي‌كنن ناخودآگاه پيش خودت ميگي من دارم زندگي مي‌كنم
يا اونا؟!

به گفته او «وقتي اينجوري عاشق يكي بشي مي‌خواي سعي كني به زبان همون طرف حرف بزني پس چيكار مي‌كني. مي‌افتي دنبال يادگيري زبانش يا حتي تست غذاهاشون. خودم بارها در به در توي تهران افتادم دنبال رستوران‌هايي كه غذاهاي كره‌اي داشته باشه تا تست كنم كه اونا چه غذايي مي‌خورن.

صددرصد نمي‌گم همه، ولي خيليا مثل خودم تحت‌تأثير اينا قرار گرفتن و وقتي كره و زندگيشونو ديديم، دلمون مي‌خواد عين اونا باشيم. اگه الانم به من بگن دوتا حق انتخاب داري بين كره يا آمريكا بدون فكر دستمو مي‌ذارم رو كره»

ساعت نه‌ونيم، در اقامتگاه سفير باز مي‌شود و صف مراجعه‌كنندگان به داخل محوطه راهنمايي مي‌شوند دور تا دور حياط پر از تابلوهايي‌ست كه مكان‌هاي ديدني كره را نشان مي‌دهد و آداب رسومش را معرفي مي‌كند. شركت‌كنندگان قبل از شروع مراسم هدايت مي‌شوند كه از تابلوها ديدن كنند. بعد از آن خواسته مي‌شود كه براي شروع مراسم اصلي به داخل سالن بروند. تعداد شركت‌كنندگان از تعداد صندلي‌ها بيشتر است و مجبورند ايستاده مراسم را دنبال كنند. بعد از پخش سرود ملي دوكشور، كيم سئونگ- هو سفير كره‌جنوبي درتهران براي حاضران سخنراني مي‌كند. او از اهميت نزديكي فرهنگ‌ها و دوستي دوكشور گفت و اين‌كه خوشحال مي‌شود جوانان باهوش ايراني در دانشگاه‌هاي كره درس بخوانند.

بعد از آن نمايندگاني از ٨ دانشگاه شركت‌كننده دراين همايش پشت تريبون مي‌روند و از مزاياي انتخاب دانشگاه‌هايشان و تحصيل دركشورشان مي‌گويند. صحبت‌ها به زبان انگليسي و كره‌اي است و به جز يك مورد به فارسي ترجمه نمي‌شوند. كسي هم ظاهرا نيازي به ترجمه ندارد. اين را خنده‌ها و همراهي‌هايي بيشتر درجمع حاضر با سخنرانان نشان مي‌دهد. دربخشي از مراسم فيلمي از دانشجويان خارجي مقيم در كره‌جنوبي به نمايش گذاشته مي‌شود؛ زنان و مرداني از نژادهاي مختلف كه با لبخندهايي بر لب و صورت‌هايي بشاش از تجربياتشان، چرايي انتخاب كره براي زندگي و ازشرايط تحصيل دراين كشور مي‌گويند؛ از شهريه پايين، كمك هزينه تحصيلي براي دانشجويان خارجي، امكان اشتغال، فرهنگ و فناوري پوياي اين كشور، وضع آب و هوا، آزادي مذهب و حتي وجود مراكزي براي تهيه غذاي حلال.

دربخشي از فيلم، مسئول مركز آموزش‌هاي بين‌المللي كره‌جنوبي از خودش مي‌گويد و ازشرايط تحصيل خارجي‌ها در كره. او كه خودش در روسيه درس خوانده و حالا مسئول ورود و آموزش جوانان كشورهاي ديگر به كره است، از برنامه تحصيل و بورسيه دولت اين كشور براي خارجي‌ها و دانشگاه‌هايي مي‌گويد كه آمادگي پذيرش دانشجويان ايراني را در ‌سال ٢٠١٧ ميلادي دارند. كنارم دختري حدود ٢٣ -٢٢‌سال ايستاده. وقتي كه فيلم پخش مي‌شود، به آرامي به دوستش مي‌گويد: «نگاه كن! چه زندگي‌اي دارن، خوش به حالشون، كاش بشه برم اينجا.»

پس ازمراسم سخنراني و پخش فيلم، مراجعه‌كنندگان به غرفه‌هايي در انتهاي حياط خانه هدايت مي‌شوند. جايي كه نمايندگان ٨ دانشگاه كره‌جنوبي جمع شده‌اند تا از دانشگاه‌هايشان، رشته‌هاي تحصيلي و هزينه‌هاي آن براي متقاضيان بگويند. دركنار توضيحاتي كه با همراهي مترجمان براي مخاطبان انجام مي‌شود، بروشورهايي هم به زبان كره‌اي و فارسي ارايه مي‌شود تا توضيحات تكميل‌تر شود.

چيزي كه درمحوطه به چشم مي‌خورد، صف سلفي دختران و پسران جوان با كارمندان و دانشجويان كره‌اي است. موضوعي كه هرچند كره‌اي‌ها با روي گشاده از آن استقبال مي‌كنند اما باعث تعجب و خنده‌شان هم شده. سفير هم براي چند دقيقه‌اي درمحوطه اقامتگاهش حضور پيدا مي‌كند و با متقاضيان عكس يادگاري مي‌گيرد.

دركنار يكي از غرفه‌ها مريم را مي‌بينم همان دختري كه با ديدن فيلم معرفي دانشگاه‌هاي كره آرزوي زندگي دركنار چشم‌بادامي‌ها را براي دوستش افشا مي‌كند. مريم از غرفه‌دارها درباره هزينه تحصيل و اقامت مي‌پرسد و بعد با دوستش جمع و تفريق مي‌كند كه از پس هزينه‌ها برمي‌آيد يا نه. او نخستين‌بار با ديدن يكي از فيلم‌هاي كره‌اي كه دوستش به او داده، با فرهنگ و زبان كره آشنا شده: «توي همون نخستين فيلم هم زندگيشون به نظرم خيلي جالب اومد. اون همه امكانات و راحتي چيزي هست كه همه آرزوش‌رو دارن. توي فيلم‌هاشون ديدم كه چه امكاناتي توي دانشگاه‌ها به دانشجوهاشون ميدن. چيزي كه يك‌دهمش رو هم ما نداشتيم. الان كلي كانال تلگرامي و اينستا هست كه امكانات كره‌رو معرفي مي‌كنه. خب به راحتي مي‌تونم شرايط كشور خودمون و اونا رو مقايسه كنم. اين حق ما هست كه زندگي راحت و شرايط تحصيل بهتر رو انتخاب كنيم.»

همه اطلاعات مريم ازكشور كره به فيلم‌هاي سينمايي و شبكه‌هاي مجازي برمي‌گردد درست مانند محمد. دوستان محمد به خواسته او پارك جون مين صدايش مي‌زنند؛ نام خواننده كره‌اي مورد علاقه‌اش. او گوشه خلوتي ازمحوطه نشسته و با دوستش بروشورها را ورق مي‌زنند و بحث مي‌كنند.

آنها همه غرفه‌ها را گشته‌اند تا به قول خودشان بهترين دانشگاه را براي تحصيل انتخاب كنند. محمد مثل بيشتر كساني كه امروز به اين‌جا آمده‌اند، دوره‌هاي زبان كره‌اي را مي‌گذراند تا به علاقه و اهدافش برسد: «كشور كره و زبانش رو خيلي دوست دارم. اوقات فراغتم رو با ديدن فيلم‌هاي كره‌اي و شنيدن موسيقي‌هاشون مي‌گذرونم، اين كار هم بزرگترين سرگرمي من هست و هم اين‌كه خيلي به يادگيري فرهنگ و زبان بهم كمك كرده. مي‌خوام آموزش زبان رو توي مدرسه كره‌اي كه سفارت خونه راه‌اندازي كرده، تكميل كنم و بعدش به‌عنوان مترجم توي سفارت يا شركت‌هاي بازرگاني كره‌اي كار پيدا كنم.» محمد و دوستش پويا مي‌گويند، شيفته كره هستند، بهترين سريالي كه تاكنون ديده‌اند «افسانه جومونگ» و بهترين گروه موسيقي هم كه ديده‌اند «گلرز جنريشن» است.

پويا تصميم قطعي گرفته كه حتما براي ادامه تحصيلات به كره‌جنوبي برود. به پويا مي‌گويم، چرا بين اين همه كشور كره را انتخاب كرده؟ مي‌گويد: «چرا كره نه؟! فرهنگشون كه خيلي شبيه ماست، از لحاظ تكنولوژي هم كه بهتر از ما هستند، اندازه كافي هم كه توي اين سال‌ها باهاشون آشنا شدم و ازشون مي‌دونم، الان هم تحقيق كردم ديدم از پس هزينه‌هاي تحصيل هم برميام، تازه اين‌جا گفتن دانشجوهاي خارجي رو بورس مي‌كنن. خب همه امكاناتي كه مي‌خوام هست، چرا انتخابم كره نباشه؟! البته اروپا شايد بهتر باشه اما خب امكانات من و فرهنگم به كره مي‌خوره.»

**از جواهري در قصر تا زندگي در كره
سال ٨٥ كه نخستين سريال كره‌اي در ايران پخش شد، كسي تصور نمي‌كرد اين سريال آن‌قدر توجه مردم را جلب كند كه هم زمينه پخش ديگر سريال‌ها و فيلم‌هاي اين كشور شرق آسيا را در ايران فراهم كند و هم علاقه به چشم‌بادامي‌هاي زردپوست را بيشتر. حالا ١١‌سال از روزي كه ببر آسيا فرهنگ خود را با يانگوم و جومونگ به ايران آورده، گذشته است. فرهنگي كه علاقه‌مندان بسياري به‌ويژه درميان دهه هفتادي‌ها پيدا كرده دختران و پسراني كه به زبان كره مانند زبان مادري علاقه دارند و آن را ياد گرفته‌اند، فيلم‌هاي كره‌اي مي‌بينند و با آهنگ‌هايش جواني مي‌كنند.

«چان وان سو» مسئول بورس موسسه آموزش‌هاي بين‌الملل كره‌جنوبي درحاشيه همايش و در گفت‌وگو با «شهروند» درپاسخ به اين سوال كه به نظرش چه چيزي باعث شده جوانان ايراني براي تحصيل در كره مشتاق باشند، از تأثير سريال‌ها و فيلم‌هاي كره‌اي مي‌گويد: «درهمايشي كه پارسال داشتيم، ‌هزارو١٨٠نفر شركت كرده بودند و امسال نزديك ١٥٠٠نفر فقط ثبت‌نام داشته‌ايم كه بيشتر هم خواهد شد. سريال‌هاي كره‌اي كه در ايران پخش شده، در ايجاد اين علاقه تأثير بسياري داشته‌اند و ايراني‌ها را به كشورمان علاقه‌مند كرده‌اند.» اين مسئول كره‌اي آمار دقيقي ندارد اما مي‌گويد؛ بيشتر دانشجويان ايراني رشته‌هاي انساني به‌خصوص زبان را براي تحصيل در كره‌جنوبي انتخاب مي‌كنند.

آنطور كه «چان وان سو» مي‌گويد، كره با محدوديت منابع طبيعي روبه‌روست و اين دانشگاه‌ها هستند كه با تكنولوژي جور اقتصاد اين كشور را مي‌كشند. براي همين از ‌سال ٢٠٠٨ همايش تحصيل دركره ازسوي موسسات اين كشور دركشورهاي مختلف و ازجمله ايران با هدف جذب دانشجوي خارجي برپا مي‌شود.

**تأثير عوامل آموزشي، اجتماعي و فرهنگي بر تمايل به مهاجرت
امروزه پيشرفت كشورها در گرو تربيت انسان‌هاي كارآمد و بكارگيري قابليت‌هاي آنهاست. انديشه انسان‌هاي خلاق و باانگيزه گنجينه‌اي گرانبهاست كه در صورت توجه و بهره‌برداري درست از آن، توسعه پايدار حاصل خواهد شد. ايران در زمره كشورهايي است كه مهاجرت نيروهاي متخصص در آن در بالاترين حد قرار دارد. رضوان حكيم‌زاده و ابراهيم طلايي تحقيقي با عنوان «تأثير عوامل آموزشي، اجتماعي و فرهنگي بر تمايل به مهاجرت از كشور در دانشجويان دانشگاه تهران» در شماره ٦٩ فصلنامه پژوهش و برنامه‌ريزي در آموزش عالي منتشر كرده و به دلايل مهاجرت پرداخته‌اند.

با توجه به نتايج اين پژوهش بين تمايل به مهاجرت و ميزان رضايت دانشجو از نظام آموزشي رابطه منفي معنادار وجود دارد. نظام آموزشي در كشورهاي جهان سوم از مهم‌ترين دلايل موثر بر مهاجرت تحصيلكردگان است. مهم‌ترين عامل موثر در كنترل فرار مغزها ارتقا و به روز ساختن نظام‌هاي آموزشي است. از طرفي كشور ايران هم ازجمله كشورهاي در حال توسعه است كه همچنان بحث تقليدي‌بودن نظام آموزشي در آن مطرح است. در دانشگاه‌ها كوششي براي انطباق ميان دستاوردهاي كشورهاي پيشرفته با نيازهاي جامعه صورت نمي‌گيرد و نتيجه چنين نظام آموزشي خروج افرادي است كه توانايي و مهارت لازم را براي ارتباط و همكاري با بخش صنعت ندارند.

تغيير در نظام آموزشي و ازجمله در نظرگرفتن بحث بومي‌سازي و تطبيق آموخته‌هاي علمي دانشجويان با نيازهاي جامعه امروز ايران و نيز بخش‌هاي مختلف صنعت مي‌تواند زمينه‌ساز ايجاد انگيزه و احساس رضايت از نظام آموزشي و درنهايت، جذب تحصيلكردگان در بازار كار باشد و اين مسأله مي‌تواند موجب كاهش تمايل به مهاجرت در دانشجويان شود. به اين ترتيب ارتباط معكوس و معنادار بين رضايت دانشجويان از نظام آموزشي و تمايل به مهاجرت وجود دارد و با افزايش ميزان رضايت از نظام آموزشي، تمايل به مهاجرت كاهش مي‌يابد و برعكس.

در اين پژوهش رابطه معناداري بين انطباق اجتماعي و دانشگاهي (به‌عنوان عامل اجتماعي) و ميزان تمايل به مهاجرت وجود نداشت. محيط اجتماعي دانشگاه، همچون هر محيط آموزشي، به مثابه نهادي اجتماعي و عامل اجتماعي‌كننده نقش عمده‌اي در انتقال فرهنگ، دروني‌كردن هنجارها و ارزش‌هاي اجتماعي، تكوين شخصيت، توسعه مفهوم من اجتماعي و انتقال ارزش‌ها و مهارت‌ها ايفا مي‌كند. ميزان مشاركت اجتماعي و سازوكارهايي كه موجب پيوستگي بيشتر فرد به جامعه مي‌شوند، در قالب همبستگي، همخواني و انطباق اجتماعي تعريف مي‌شوند انطباق اجتماعي به درجه تناسب بين افراد (دانشجويان) و نظام اجتماعي (دانشگاه) اشاره دارد كه تابعي از ميزان و كيفيت تعاملات گروه همسالان و ميزان تعاملات دانشجويان با استادان است در نتايج پژوهش مشخص شد كه ميزان رضايت دانشجويان از تعاملات در دانشگاه در سطح متوسط است. با اين حال، رابطه آماري معناداري بين ميزان تمايل به مهاجرت و انطباق اجتماعي و دانشگاهي پيدا نشد. اين نتيجه ممكن است بيانگر اين موضوع باشد كه شايد به نوعي بحث انطباق اجتماعي و دانشگاهي در مسائل زمينه‌ساز تمايل به مهاجرت خيلي مطرح نيست و اين پديده تحت‌تأثير عوامل اجتماعي ديگري در خارج از محيط دانشگاه باشد.

از ديگر موارد مورد توجه در اين پژوهش رابطه مثبت معنادار بين همه خرده مقياس‌هاي متغير بيگانگي فرهنگي - اجتماعي شامل بي‌قدرتي، بي‌معنايي (پوچي) و بيگانگي فرهنگي - اجتماعي با تمايل به مهاجرت است. احساس بي‌قدرتي حالت فردي است كه احساس بي‌قدرتي و بي‌اختياري كند و قادر نباشد بر محيط اجتماعي خود تأثير بگذارد. نااميدي را كه فرد ممكن است به‌عنوان پيامدي از ناهمخواني و تفاوت بين كنترل مورد انتظار او و ميزان كنترل صورت‌گرفته احساس كند، بي‌قدرتي مي‌گويند.

بيگانگي فرهنگي هم به حالتي گفته مي‌شود كه فرد احساس مي‌كند با ارزش‌ها و هنجارهاي جامعه بيگانه شده است؛ يعني شخص احساس تفرد مي‌كند و مي‌خواهد از ديگران كناره‌گيري كند. فردي كه دچار بيگانگي فرهنگي شده است، به شيوه‌هاي كاركردي جامعه اعتقادي ندارد و چون نمي‌تواند اين روابط و هدف‌ها را نفي كند، كناره‌گيري اختيار مي‌كند.

نكته مهم ديگر رابطه معنادار بين سن و ميزان تمايل به مهاجرت را نشان مي‌دهد كه با افزايش سن، ميزان تمايل به مهاجرت بيشتر مي‌شود. احتمال دارد كه با افزايش سن تصميم‌گيري براي ترك محل زندگي و رفتن به يك مكان جديد راحت‌تر باشد، زيرا به‌طوركلي، چنين تغييري مي‌تواند در سنين پايين‌تر به دليل وابستگي بيشتر اشخاص به خانواده و محيط نگراني‌هاي بيشتري براي وي ايجاد كند. اين در حالي است كه با افزايش سن مي‌توان انتظار داشت كه هم از ميزان وابستگي‌هاي اشخاص كم شود و هم جرأت لازم براي مواجه‌شدن با شرايط مبهم در محيط جديد حاصل شود، امري كه مي‌تواند تمايل بيشتر به مهاجرت را در سنين بالاتر توجيه كند. همچنين نتايج اين تحقيق نشان داد كه مردان به‌طور معناداري تمايل بيشتري به مهاجرت دارند.

يك تبيين براي اين نتيجه ممكن است اين باشد كه دانشجويان مرد نگراني بيشتري درخصوص مشكلات اقتصادي خود در كشور دارند و در نتيجه، براي رفع آن تمايل بيشتري به مهاجرت پيدا مي‌كنند. از طرفي خانواده‌ها معمولا راحت‌تر به مردان اجازه مي‌دهند كشور را ترك و به تنهايي در محيط جديد زندگي كنند و نيز وابستگي بيشتر زنان به خانواده مي‌تواند به‌عنوان تبيين بيان شود. در اين پژوهش بين سطح اقتصادي - اجتماعي خانواده و تمايل به مهاجرت دانشجويان تفاوت معناداري وجود نداشت به اين معنا كه دانشجويان با سطوح اقتصادي - اجتماعي پايين، متوسط و بالا تفاوتي در تمايل به مهاجرت به خارج از كشور ندارند.

دليلي براي اين نتيجه مي‌تواند اين باشد كه تمايل به مهاجرت در بافت امروزي كشور كمتر تحت‌تأثير مسائل و شرايط اقتصادي - اجتماعي خانواده است و اين‌كه تصميم نهايي به مهاجرت احتمالا به وسيله عوامل ديگري كنترل مي‌شود. فرزندان خانواده‌هاي مرفه به‌ دليل برخورداري از امكانات بيشتر به مهاجرت تمايل دارند و فرزندان خانواده‌هاي سطح متوسط و پايين به دنبال به‌دست آوردن امكانات بيشتر و رسيدن به شرايط ايده‌آل‌تر در آينده به مهاجرت تمايل دارند.


*منبع: روزنامه شهروند، 1396.3.16
**گروه اطلاع رساني**9370**2002** انتشار دهنده: فاطمه قنادقرصي
۰ نفر