علیرضا عاصمی؛ طراح و مبتكر جنگ افزارها و تله های انفجاری

تهران- ایرنا- علیرضا عاصمی از رزمندگان دلاور دفاع مقدس و فرمانده تخریب قرارگاه كربلا است؛ او كه در جبهه های حق علیه باطل در مسوولیت های گوناگونی حضور داشت و با طراحی جنگ افزارها و تله های انفجاری از ابتدایی ترین امكانات برای ضربه زدن به دشمن متجاوز بهره می برد.

علیرضا عاصمی در پاییز 1341 خورشیدی در كاشمر دیده به جهان گشود. دوره تحصیل خود را تا پایان دبیرستان در زادگاهش گذراند و در جریان انقلاب اسلامی علیه حكومت طاغوت، همپای هموطنانش به مبارزه پرداخت. در مهر 1357 خورشیدی به همراه دوستانش، نخستین راهپیمایی دانش آموزان را در كاشمر برگزار كرد.

این مجاهد راه حق پس از پیروزی شكوهمند انقلاب اسلامی فعالیت هایش را در قالب انجمن اسلامی دبیرستان، فراگیری آموزش نظامی و گشت زنی شبانه در شهر ادامه داد و با تشكیل نهادهای مختلف انقلابی چون سپاه، كمیته، جهاد و... با عضویت در آنها تمام تلاش خود را برای حفظ آرمان های انقلاب بكار بست و با آغاز جنگ تحمیلی جزو نخستین افرادی بود كه برای دفاع از كشور به جبهه اعزام شد.

علیرضا عاصمی با فراگیری نحوه خنثی كردن مین های مختلف به عنوان فرمانده گروهی از تخریب چی ها معرفی شد و در عملیات طریق القدس حضور یافت. پس از آن در عملیات های دیگری نیز شركت كرد و شایستگی های وی سبب شد تا در حالی كه از مدت ها پیش به عنوان جانشین تخریب قرارگاه مشغول بود، او را به سمت فرمانده تخریب قرارگاه كربلا برگزینند.

وی با ابتكار و خلاقیتی كه داشت از ابتدایی ترین امكانات برای طراحی جنگ افزارها، تهیه فرش برزنتی برای گستردن روی سیم خاردار، آتشبار آرپی جی، موشك برای انهدام دژ دشمن و تهیه انواع تله های انفجاری بهره برد. با پیگیری های مستمر وی بخشی از بیابان جاده اهواز به آبادان به عنوان مكانی برای ساخت اردوگاه نیروهای تخریب در نظر گرفته و بنای اولیه اردوگاه با یك تانكر و چند چادر گذاشته شد و سپس زمینه احداث سوله و نمازخانه اردوگاه فراهم آمد.

او 72 ماه در جبهه های نبرد به پیكار پرداخت و در بیشتر عملیات ها با مسوولیت های مختلفی چون خط شكن تا فرمانده حضور فعال داشت. تخصص او در گروه تخریب بود و همواره تلاش داشت به تازه ترین اطلاعات علمی درباره تخریب دست یابد. او با چاپ كتاب هایی در زمینه جنگ و خنثی كردن مین و انفجار در زمینه آموزش به دیگر همرزمانش كمك شایانی كرد.

قربان علی صلواتیان یكی از همرزمان شهید علیرضا عاصمی در ارتباط با شجاعت و حماسه های وی می گوید: «ما به یاد نداریم كه معبری در روز زده شود، اما او یك چنین ماموریتی را پذیرفته بود. من می‌گفتم: مشكل است این كار انجام شود، ولی او می‌گفت كه معبر زده خواهد شد و این ماموریت را با موفقیت انجام داد. علیرضا عاصمی اطلاعات رزمی تخریب را به گونه‌ای شكل داد كه نظرش به عنوان یك نظر برتر، در قرارگاه‌ها شناخته می‌شد و موید این گفتار، سلسله درس‌های او در دانشكده و دوره عالی فرماندهی است.

یكی از كارهای مهم علیرضا عاصمی، انجام دادن كارهای تحقیقاتی و نمونه‌سازی بود كه بعضی از آنها به مرحله تولید انبوه رسید. یك سری از تجهیزات نظامی را هم طراحی كرد كه اكنون به كار گرفته می‌شود. یك سری راه حل‌های جدید نیز (جدا از سیستم ارتش و كتاب‌های نظامی) در زمینه معبر و انفجار و وسایل كمكی برای انفجار و وسایلی كه نیاز مبرم به آن داشتیم، ارایه كرد. در مورد آموزش، یك كار ارزنده، شهید عاصمی، چاپ كتاب‌هایی در زمینه جنگ مین و انفجارات بود كه اتفاقاً چارت آموزشی جنگ مین، از نمونه‌های چارت كارخانه سازنده‌های مین بهتر از آب در آمد. این چارت‌ها به عنوان منبع اصلی آموزش مورد استفاده قرار گرفت.»

سرانجام علیرضا عاصمی كه عضو شورای فرماندهی و مسوول گردان تخریب تیپ ویژه پاسداران بود در حالی كه به همراه دوستانش بمب های فرو ریخته شده به وسیله هواپیماهای متجاوز عراقی را در باختران خنثی می كرد در 13 دی 1365 خورشیدی به شهادت رسید و در كنار آرامگاه شهید مدرس در جوار مزار برادر شهیدش در كاشمر به خاك سپرده شد.

**وصیت نامه شهید علیرضا عاصمی
خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض می كنم، امیدوارم در پناه حضرت ولی عصر(عج) به خدمت خودتان در راه اسلام و انقلاب ادامه دهید و در مقابل این سعادتی كه نصیب خانواده ما شده است و خدا فرد مورد نظرش را از میان جمع ما انتخاب كرده است شكر گزار باشید و قدر این نعمت الهی را بدانید و مواظب باشید كه امتحانات الهی یكی پس از دیگری اجرا می شود و این ما هستیم و شما هستید كه باید از خدا بخواهیم كه لحظه ای مارا به خودمان وانگذارد.

اگر فردی تنها می شود و اگر آبرویی ریخته می شود این ما هستیم كه باید خط اصلی خودمان را فراموش نكنیم و فقط رضای خدا بر ایمان مطرح باشد بگذار هر كه ناراحت می شود، بشود ولی خدا راضی باشد (تحمل مصایب و مشكلات سخت است ولی در راه خدا از عسل هم شیرین تر است.)

آری برای فردی كه در آتش درد و غم می سوزد، سوختن حیات اوست البته می بخشید از اینكه من اینها را گفتم چون خودتان معلم و پرورش دهنده ما بودید و خود بهتر می دانید، شاید یكی از علل آمدن من به جبهه همین بود كه نخواستم خودم را فدای خود خواهی و خود بینی های بعضی بكنم و با آمدن به جبهه از لجنزاری كه بعضی سودجویان وفرصت طلبان در شهر درست كرده بودند و زندگی را خوب خوردن و خوب زندگی كردن می دیدند، بیرون آمدم و در محیطی الهی و خدایی قرار گرفتم كه دیگر فردی برای مقام و منصب كار نمی كند و معیار برتری همان (اِنَّ اَكرمكم عندا… اَتقی كم ) هست و چیزی كه در اینجا معنی ندارد و مساله من و تو است كه همه ما هستیم و ید واحده، خدا جبهه را نصیب همه كند و همه كس توفیق آمدن به جبهه را پیدا كنند البته هر كس بخواهد این توفیق شامل حال او شود اراده می خواهد و بس ولی اگر بخواهیم نیاییم خداوند برای این زبان راه توجیه را هم باز گذاشته است و می توانیم برای خودمان كلاه شرعی درست كنیم و به هزار بهانه در شهر بمانیم...

می دانم منتظر هستید از اخبار اینجا برایتان بنویسم اول از خودم بگویم وقتی كه آمدم دیدم توطئه كرده اند كه مرا به تهران ببرند ودر آنجا دستم را در پشت میزی بند كنند؛ خودتان می دانید كه تا جنگ باشد من در جبهه ام لذا سریع استعفای خودم را نوشتم و هنوز پرونده سپاهی ام تكمیل نشده بود كه از سپاه بیرون آمدم و به طور بسیجی (كما فی السابق) به كارم ادامه دادم.

چون دیدم خدمت كه خدمت است و بستگی به رنگ لباس كه ندارد ولی اگر سپاهی باشم در یك چارچوب واقع خواهم شد و دیگر نمی توانم مثل سابق فعال باشم؛ با وجود این اگر دیدم برای كارهایم مانعی نباشد وارد سپا ه خواهم شد. (هم اكنون مسوول تخریب قرارگاه كربلا هستم )...این را باید بگویم كه جبهه به من و شما احتیاج ندارد این ما هستیم كه به جبهه احتیاج داریم.

خبرنگار: مهسا شریفی**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**2059**9131
*ایرنا مقاله كانالی برای انعكاس مقاله های اندیشكده ها – پژوهشكده ها - دانشكده ها - مراكز تحقیقاتی و رسانه های ایران و جهان*
Irnaarticle@
۰ نفر