۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۹:۰۳
کد خبر: 82304248
T T
۰ نفر

انتخابات آمريكا و درس ‌هاي آن

۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۹:۰۳
کد خبر: 82304248
انتخابات آمريكا و درس ‌هاي آن

تهران- ايرنا- يك سرمايه ‌دار ميلياردر چهل و پنجمين رئيس‌ جمهوري ايالات‌متحده آمريكا شد. اين خبر با شگفتي در اغلب مطبوعات و رسانه‌هاي خبري در سطح جهاني انعكاس يافت؛ چراكه نه فقط حزب بر سر قدرت (حزب دموكرات) بلكه بسياري از رهبران پر‌نفوذ حزب جمهوري‌خواه و نيز اغلب رسانه‌هاي پرنفوذ آمريكا عليه او بسيج شده بودند.

موسي غني نژاد در سرمقاله اي نوشت: نظرسنجي‌ها نيز تا آخرين ساعات آخرين روز، شكست او را پيش‌بيني مي‌كردند. اين قرائن و شواهد نشان از پيروزي نوعي رويكرد پوپوليستي بر كل قدرت مستقر سياسي، اعم از حزب حاكم و اپوزيسيون حزبي رسمي دارد. نكته مهم در اين ميان منزلت اقتصادي-اجتماعي قهرمان اين پوپوليسم پيروزمند است: سرمايه‌دار ميلياردري كه توده‌هاي ناراضي و سرخورده به استقبال وي شتافته‌اند. پيام اقتصادي-اجتماعي اين سياستمدار تازه به دوران رسيده «غير خودي» چه بود كه فراتر از نظام حزبي و رسانه‌اي عريض و طويل مستقر، به دل توده‌ها نشست؟ او نظام آمريكا را به چالش كشيد و همه صاحبان قدرت سياسي و رسانه‌اي را به دروغگويي متهم كرد و يك تنه با زبان عوامانه خود مدعي حقيقت شد.

نتيجه انتخابات مي‌گويد حدود نيمي از راي‌دهندگان، از جمله بخش مهمي از خانم‌ها، به او حق دادند و ارزيابي‌هاي او را كم و بيش پذيرفتند. تحليل جنبه‌هاي اجتماعي و فرهنگي اين رويداد بر عهده متخصصان ذي‌ربط است، اينجا فقط به شعار‌هاي اقتصادي كانديداي پوپوليست اشاره مي‌كنيم.

اكثريت قريب به اتفاق شعار‌هاي وي ضد تجارت آزاد و جهاني شدن بود. او همه مشكلات اقتصادي ايالات‌متحده آمريكا را ناشي از ورود كارگران مهاجر خارجي، پيمان‌هاي تجارت آزاد (نفتا و مانند آن)، سازمان تجارت جهاني و لغو تعرفه‌هاي تجاري و نهايتا برون‌سپاري توليد و انتقال سرمايه‌گذاري‌ها به كشورهاي خارجي با نيروي كار ارزان مي‌دانست.

در نتيجه او آشكارا از نوعي سياست حمايتي و ضد اقتصاد آزاد طرفداري مي‌كرد. سياست‌هاي موردنظر وي به وضوح مداخله‌جويانه و مخالف جريان آزاد كالا، نيروي كار و سرمايه است. ممكن است تبليغ چنين شعارهايي از سوي كسي كه در نظام سرمايه‌داري آمريكا ميلياردر شده شگفت‌آور به‌نظر برسد، اما اين گونه نيست و آنچه در نگاه نخست عجيب به‌نظر مي‌رسد اتفاقا منطق روشني دارد.

سواي اينكه دونالد ترامپ كاسب «حرفه‌اي» است يعني توانسته در مدت طولاني فعاليت اقتصادي خود نظام مالياتي را دور بزند و حداقل چهار مرتبه از قانون ورشكستگي آمريكا استفاده كند و ميلياردها دلار دارايي خود را نجات دهد، بايد توجه كرد «كاسبي» كه به ثروت و قدرت مي‌رسد ديگر الزاما منافع خود را در تداوم بازار آزاد رقابتي نمي‌بيند؛ چون رقابت آزاد ممكن است موقعيت ممتاز او را به خطر اندازد. مضافا اينكه براي يك ميلياردر در آمريكا رسيدن به بالاترين مقام سياسي هيچ جذابيت اقتصادي ندارد. آنچه ترامپ را وادار كرد تا بر خلاف ساير كانديداها، ثروت شخصي خود را خرج تبليغات انتخاباتي كند صرفا جاه‌طلبي سياسي بود و هيچ دليل اقتصادي نداشت.

از اين رو، به‌رغم به رخ كشيدن ثروت خود براي اهداف تبليغاتي، در سياست‌ هاي اقتصادي خود به استثناي كاهش نرخ مالياتي از درآمدهاي بالا، از شعارهاي پوپوليستي متمايل به چپ استفاده كرد. از ياد نبريم كه نهضت ضد جهاني شدن را روشنفكران چپگراي پست مدرن باب كردند. ترامپ سرمايه‌دار در حقيقت «عمله» ناچيزي است در خدمت اين «متفكران» فوق مدرن. اقتصاددان اهل قلم و مقاله‌نويس برجسته‌اي مانند پل كروگمن كه عنوان برنده جايزه نوبل اقتصاد را هم يدك مي‌كشد در شب انتخابات كه خبرها حاكي از پيروزي قريب‌الوقوع دونالد ترامپ بود در نوشته‌اي احساساتي، هراس و شگفتي خود را از اقبال مردم به ترامپ بيان مي‌كند.
اين اقتصاددان متخصص تجارت بين‌الملل ظاهرا فراموش كرده در سال‌هايي نه چندان دور، براي مقابله با سياست ارز ارزان چين، پيشنهاد 25 درصد ماليات بر واردات كالاي چيني را مطرح كرده بود. مگر نه اين است كه ترامپ «مضحك و هراس‌انگيز» پيشنهاد اين اقتصاددان «فرهيخته و روشنفكر» را به زبان عاميانه بيان مي‌كند؟

اين اقتصاددانان و روشنفكران برج عاج‌نشين به جاي تحقير مردماني كه به كانديداي مورد نظر آنها راي نداده‌اند، بهتر است اندكي روند روي كار آمدن نهضت‌هاي پوپوليستي و به ويژه اوج‌گيري ناسيونال سوسياليسم در آلمان و فاشيسم را در ايتاليا مورد توجه قرار دهند. شعارهاي حمايت‌گرايانه، ناسيوناليستي، مساوات‌طلبانه و ضد تجارت آزاد است كه توده‌ها را جذب پوپوليسم مي‌كند نه ياوه‌هاي نژادپرستانه يا اعتقادات زن‌ستيزانه. اگر تعداد قابل توجهي از زنان آمريكايي به ترامپ راي دادند يقينا به‌خاطر رفتارهاي زن ستيزانه‌ وي نبود، بلكه به ‌خاطر «آرمان‌هاي» مهم‌تري بود كه از زبان وي مطرح مي‌شد.

در هر صورت هدف اين نوشته هشدار به آمريكاييان نيست، هر ملتي بهتر از ديگران راست و غلط كنش‌هاي خود را ارزيابي و تحليل مي‌كند.

روي سخن ما با هموطناني است كه درخصوص رئيس‌جمهور شدن سرمايه‌دار ميلياردر آمريكايي ممكن است دچار اشتباه شوند. آنچه در آمريكا اتفاق افتاد پيروزي اقتصاد آزاد به اصطلاح «نئوليبراليستي» نبود، بلكه پيروزي عوام‌فريبي عقل ستيز بود كه از طريق اسب ترواي روشنفكران مخالف تجارت آزاد ميسر شد.
*منبع:روزنامه دنياي اقتصاد 22آبان 1395
**گروه اطلاع رساني**9117**9131** انتشار دهنده: شهربانو جمعه
۰ نفر

سرخط اخبار پژوهش