۲۲ دی ۱۳۹۴، ۱۵:۰۰
کد خبر: 81917885
T T
۰ نفر

عموي بچه هاي ايرنا تبريز پركشيد

۲۲ دی ۱۳۹۴، ۱۵:۰۰
کد خبر: 81917885
عموي بچه هاي ايرنا تبريز پركشيد

تبريز- ايرنا- 'جعفر اولاد غفاري' كه براي بچه هاي ايرنا دفتر آذربايجان شرقي عمويي مهربان و دلسوز بود، براي هميشه تنهايمان گذاشت.

مش جعفر كه از سالهاي دور در اين مركز مشغول به كار بود، مردي مهربان و خوش خنده بود كه هرروز صبح سر ساعت پنج قبل از همه ما وارد دفتر مي شد و چاي تازه دمش هميشه به راه بود.
او مردي زحمت كش و بسيار مهربان بود كه گرد پيري به واسطه ناملايمات روزگار برچهره اش نشسته بود ولي با اين وجود هرگز در برابر سختي ها سر خم نكرده بود.
او كه به سختي راه مي رفت، با دشواري پله هاي دفتر را يكي يكي و با تامل بالا مي رفت و همه اتاق هاي دفتر را گردگيري و نظافت مي كرد تا ما در فضايي تميز و دلنشين روزي پرنشاط را آغاز كنيم.
عموي هميشه خندان ما كه محرم راز دل بچه هاي ايرنا بود، ديشب براي هميشه ترك مان كرد؛ عمو حالا كه رفته اي چه كسي برايمان چاي تازه دم دبش خواهد داد؟ چه كسي محرم راز دل پرغصه ما خواهد شد؟ چه كسي از خاطرات ايام قديمي كه ما نديده ايم خواهد گفت؟
عمو بيدار شو و ما رو تنها نگذار؛ تو تنها محرم راز دل ما بودي كه در مقابل همه بدي هاي روزگار آراممان مي كردي... تو آرام گرفتي ولي دل ما در آشوب از دست دادن عزيزي است كه هيچ كس نخواهد توانست جايش را پر كند...
هركس به هر نحوي كه از روزگار دل گير مي شد، نزد مش جعفر مي رفت و او با چاي تازه دمش پاي حرف دلش مي نشست و با ضرب المثل هاي شيرين خود درس زندگي و بردباري در مقابله با سختي ها را آموزش مي داد.
او خاطرات بسياري از زمان جنگ و بمباران تبريز داشت و خاطرات شيرين تري از فصول مختلف سال از درختان پر ميوه باغ ها تا بارش برفي كه ارتفاعش به گفته وي تا كمر مي رسيد.
عمو رفتي و دلمان را پر از غم كردي؛ رفتي و چشمانمان را پر از اشك حسرت ديدار دوباره كردي، تو نيستي و اداره رنگ و بوي شاد با تو بودن را ندارد؛ تو نيستي و غم فضاي اداره را پر كرده حال كه نيستي اين درد بي تو بودن را چه كسي تسكين خواهد داد...
با اين وجود عموي خوب ما آرام بخواب و روحت قرين رحمت باد؛ پروردگارا! او بهترين انسان روي زمين و بهترين عموي بچه هاي ايرنا بود، او را در بهترين مكان با بهترين هايت محشور بفرما...
شادروان اولاد غفاري مدت 32 سال در خبرگزاري جمهوري اسلامي مركز آذربايجان شرقي خدمت كرد و پس از عمري خدمت بي منت و در حالي كه تا آخرين دقايق بستري شدن خود هنوز به انجام وظيفه خود مشغول بود، از جمع همكارانش پر كشيد.
آن مرحوم فارغ التحصيل دبيرستان فردوسي تبريز در سال 1354 شمسي بود و در تمام دوران هاي سخت و دشوار خبرگزاري مركز استان از جمله دوران دفاع مقدس و بمباران هاي تبريز پاي ثابت اين نهاد رسانه اي بود.
آن مرحوم حكايات و خاطرات نغز و شيرين فراواني از زمان هاي گذشته به خاطر داشت و همچون پدري مهربان اين خاطرات را متناسب با رويدادهاي روز براي همكاران نقل مي كرد.
وي علاقه عجيبي به سحرخيزي داشت و در تمام طول خدمت خود نخستين نفري بود كه همواره در محل كار حاضر مي شد.
خبرگزاري جمهوري اسلامي اين ضايعه دردناك را به خانواده آن مرحوم و جامعه رسانه اي آذربايجان شرقي تسليت مي گويد.
روحش شاد و يادش گرامي
از: مينا بازگشا
6120/518