۱۸ دی ۱۳۹۴، ۸:۴۷
کد خبر: 81911857
T T
۰ نفر
فیرحی و بازشناسی فقه سیاسی

تهران- ایرنا-«داوود فیرحی» یكی از برجسته ترین پژوهشگران علم سیاست به ویژه در زمینه اندیشه سیاسی است كه آثار مهم و برجسته ای را در زمینه فقه سیاسی و دولت در اسلام به رشته تحریر در آورده است. برخی وی را در زمره نواندیشان دینی قرار می دهند.

فیرحی به سال۱۳۴۳ خورشیدی در زنجان متولد شد. علوم دینی را تا پایان دوره مقدماتی در مدرسه علمیه شهرستان زنجان خواند و سپس دوره سطح و خارج فقه و اصول را از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۰ در حوزه علمیه قم آموخت.
فیرحی همزمان از سال 1366 در دانشگاه تهران در رشته كارشناسی علوم سیاسی تحصیل كرد. وی در دوره كارشناسی ارشد پایان نامه ای با موضوع اندیشه سیاسی شیعه در دوره قاجاریه نوشت كه به اندیشه سیاسی فقیهان مشهور شیعه در دوره قاجار اختصاص داشت.
فیرحی رشته علوم سیاسی را با گرایش اندیشه سیاسی تا مقطع دكتری در دانشگاه تهران ادامه داد و رساله خود را با عنوان «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام» در سال 78 دریافت كرد. این رساله كه با الهام از روش شناسی میشل فوكو اندیشمند فرانسوی و هرمنوتیك گئورگ گادامر اندیشمند آلمانی تنظیم شده است به بررسی مناسبات قدرت و دانش در دوره میانه اسلام پرداخته است و چگونگی زایش دانش سیاسی آن دوره را بررسی می كند. وی از سال 1378 عضو هیات علمی دانشگاه تهران است.
فیرحی دارای آثار فراوانی در قالب مقاله، كتاب و مصاحبه است. از كتاب های وی می توان به «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام»، «نظام سیاسی و دولت در اسلام»، «تاریخ تحول دولت در اسلام»، «دین و دولت در عصر مدرن (جلد1): دولت، مشاركت و مشروعیت»، « دین و دولت در عصر مدرن(جلد2): دولت اسلامی و تولیدات فكر سیاسی»، «فقه و سیاست در ایران معاصر(جلد1): فقه سیاسی و فقه مشروطه» و «فقه و سیاست در ایران معاصر(جلد2): تحول حكومت‌داری و فقه حكومت اسلامی» اشاره كرد.
***روش شناسی و دستگاه فكری
یكی از روش های تحقیق مورد علاقه فیرحی رابطه میان دانش و قدرت است كه متاثر از خوانشی برگرفته از روش تبارشناسی فوكو است.
البته فیرحی با آنكه متاثر از مباحث گفتمانی فوكو است اما ذهن وی در فضای فكر دینی بارور شده است و به همین دلیل این دغدغه را دارد كه امكان های فكر دینی را در شرایط تاریخی كنونی به توانمندی برساند. بر همین اساس دغدغه فیرحی تطبیق دادن یك نظریه بر یك مورد نیست و پروژه پژوهشی او بسیار عمیق تر است. بنابراین بحث تحلیل گفتمانی هم برای او اهمیت دارد اما همه این ها را در حكم وسیله ای برای فهم بهتر سنت به كار می بندد تا به نظریه ای برای عقلانی سازی سنت برسد.(1)
دستگاه فكری فیرحی مبتنی بر رویكردهای تاریخی نگری، زمینه گرایانه و انتقادی است. این دستگاه فكری هر چند كه انباشته از سنت های تاریخی است اما با متن دینی پیوستگی استواری دارد. همچنین این دستگاه فكری از مجرا و مسیر سنت های تاریخی و متن دچار قبض و بسط می شود.(2)

***فقه و سیاست در ایران معاصر
یكی از مباحث اصلی در آثار فیرحی فقه سیاسی است. وی در كتاب دو جلدی فقه و سیاست در ایران معاصر می كوشد مساله قانون و ارتباط آن با فقه سیاسی را مورد واكاوی قرار دهد و به نوعی سرنوشت این گفت و گو را در یكصد ساله اخیر بازگو كند.
فیرحی در زمینه مبانی و فرضیه های فقه سیاسی در كتاب فقه و سیاست در ایران معاصر می نویسد: فقه سیاسی به پیروی از ماهیت عمومی دانش فقه، بر مبانی و فرضیه های مهمی استوار است كه شرایط معرفتی، ساختار و هندسه عمومی آن را تعین بخشیده است. مهمترین این مبانی درك رایجی است كه در جهان اسلام از سه مفهوم «انسان»، «وحی» و «اجتهاد» وجود دارد. (3)
یكی از نقدهایی كه در زمینه روش و چارچوب بررسی فقه سیاسی فیرحی مطرح می شود این است كه وی بر اساس چارچوب‌های غربی به بازخوانی فقه و فلسفه می‌پردازد.

***نظام سیاسی و دولت در اسلام
درباره نظام سیاسی و دولت در اسلام مباحث مختلفی مطرح شده است. فیرحی كتابی با این عنوان دارد و سعی كرده است در آن مفهوم و ویژگی ‌های نظام سیاسی و دولت در اسلام را مورد بررسی و كنكاش قرار دهد. وی در همین زمینه می نویسد: «دولت در جامعه اسلامی همانند دیگر جوامع بشری نه تنها بیانگر وجود مجموعه ای از نهادها است، بلكه حاكی از وجود نگرش ها و شیوه های خاصی از اعمال و رفتار است كه مدنیت اسلامی خوانده شده و در واقع جزئی از تمدن اسلامی محسوب می شود. دولت در فرهنگ اسلامی، نه امری تصادفی و اتفاقی است و نه سازمانی انفعالی و بی ‌طرف كه بتوان نادیده گرفت. دولت اسلامی دارای برخی مختصات هندسی و ویژگی های منحصر به فرد است كه هر چند به تدریج در طی زمان شكل گرفته اند، اما فهم كامل شكل و ساخت دولت به طور عمده نیازمند درك نظریه های كلامی و فقهی ای است كه در آن این مختصات هندسی و خصوصیات مندرج هستند» (4)
وی همچنین اعتقاد دارد تاكنون مفهوم دولت در اسلام به خوبی روشن و مشخص نشده است چرا كه بررسی مفهوم دولت در اندیشه‌های اسلامی، یكی از مشكل ترین مفاهیمی است كه هركس به طور عمیق بدان بپردازد، از دشواری های آن آگاه می ‌شود. (5)
فیرحی در كتاب نظام سیاسی و دولت در اسلام تلاش خود را صرف آگاهی یافتن از مفاهیم مختلف دولت از منظر نظریه‌های سیاسی-اسلامی شكل گرفته در مرور زمان می‌كند. وی هدف از نگارش این كتاب را چنین بیان كرده است: «هدف اساسی نوشته حاضر، بررسی چارچوب منطقی و نظام وار هر یك از نظریه‌های نظام سیاسی در اسلام از یك سو، و شیوه استناد این نظریه‌ها به ادله‌ای از قرآن، سنت، اجماع و عقل از سوی دیگر است.»(6)
یكی از نقدهایی كه نسبت به این كتاب مطرح می شود خلط مفاهیم مدرن و سنتی است؛ برای نمونه تعریف دامنه قدرت به اقتدارگرا یا مردم سالار بودن و محدودیت دامنه قدرت به حوزه عمومی یا در نوردیدن حوزه خصوصی و تطبیق آن ها با نظریه های قدیم اهل سنت و شیعه عجیب به نظر می رسد.(7)

*پی نوشت ها
1- شفیعی، محمود، «نگاهی به چارچوب فكری فیرحی»، ماهنامه مهرنامه، سال پنجم، شماره 39، بهمن 1393، ص205
2- منبع پیشین، ص205
3- فیرحی، داود، «فقه و سیاست در ایران معاصر(جلد1)»، نشر نی، سال1391، ص31
4- فیرحی، داود، «نظام سیاسی و دولت در اسلام»، فصلنامه علوم سیاسی، دانشگاه باقرالعلوم، تابستان1380،شماره14،ص139
5- پشنگ، اردشیر، «فوكو در حوزه»، ماهنامه مهرنامه، شماره 11، اردیبهشت 1390
6- منبع پیشین، ص246
7- حقیقت، صادق، «بررسی و نقد كتاب نظام سیاسی و دولت در اسلام»، مجله نامه مفید، آبان1384، شماره50، ص109

*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**458**2054