۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۴۵
کد خبر: 80743209
T T
۰ نفر

حاشيه نشيني معضل شهرنشيني و امنيت اجتماعي

۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۴۵
کد خبر: 80743209
حاشيه نشيني معضل شهرنشيني و امنيت اجتماعي

زاهدان - حاشيه نشيني به عنوان يكي از معضلات شهري و تحت تاثير قرار دادن امنيت اجتماعي بويژه فراهم كردن بستر لازم براي ارتكاب جرايم همواره مورد توجه كارشناسان حقوقي و قضايي و جرم شناسان بوده است.

احساس ناامنی در محله، تنها به دلیل جرایم خشونت آمیز نیست بلكه نابهنجاریها و رفتارهای اخلال گرانه چون اعتیاد، ولگردی، تكدی گری و سرقت گذشته از اینكه عامل اصلی ترس و احساس ناامنی عمومی اند به نوبه خود قطعا زمینه رواج گسترده جرایم را نیز فراهم می كنند.

از طرفی برای پیشگیری از انهدام اجتماع باید به محض شكسته شدن نخستین هنجار فورا با هنجار شكن برخورد كرد.

اینكه جرایم در مناطق حاشیه ای شهرها بسیار بیشتر از سایر مناطق اتفاق می افتد مورد پذیرش همه است حاشیه‌ نشینی، نوعی از سكونت است كه در آن افراد در مناطق مجاور شهر كه معمولا به سكونت گاههای غیر مجاز مشهورند، اقامت دارند و از امكانات و خدمات شهری بی‌بهره و یا كم بهره‌اند البته باید گفت قید مجاور شهر در مواردی نقض می‌شود به این دلیل كه شهركهای اقماری در نواحی مجاور شهر باعث می‌شود حاشیه‌نشین‌ها بین نواحی شهری و این شهركها جای گیرند.

البته در برخی شهرها مثل زاهدان مناطق حاشیه ای به شهر متصل شده است و حتی از خدمات شهری نیز بهره مند شده اند.

این امر باعث می‌شود برخی مناطق درون محدودة جغرافیایی شهر جزئی از حاشیه‌نشین‌ها تلقی شود. یا می توان گفت حاشیه نشین فردی است مهاجر یا غیر مهاجر كه به دلیل فقدان تخصص صنفی و نداشتن بنیان های مالی توانمند و طبقه و فرهنگ اجتماعی متناسب با طبقات و فرهنگ متعارف و لازم شهری در حاشیه واقع شده است.

این افراد بیشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و كمتر به دلیل عوامل جاذب شهری، زادگاه خویش را ترك كرده و به شهر ها روی می آورند.

آنان به دلیل عدم تطبیق با محیط شهری از یك سو و بر اثر عوامل پس ران شهری از سوی دیگر از محیط شهری پس زده می شوند و به تدریج به كانون های به هم پیوسته و یا جدا از یكدیگر در قسمت هایی از شهر سكنی می گزینند به صورتی كه محل سكونت و نوع مسكن آنان نیز با محل سكونت متعارف شهری مغایر بوده و مالكیت شان غالبا غصبی و تصرفی است و همچنین این افراد از نظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی با جمعیت شهری تمایز دارند.

حاشیه نشینی مشكلات اجتماعی موجود در شهرها را تشدید كرده و آنها را گسترده تر می سازد. وجود حاشیه نشینان در مناطق حاشیه ای شهرها به لحاظ تقاضا برای استفاده از منابع آموزشی و پرورشی می تواند موجب افزایش فشار بر منابع موجود در این زمینه شود و یا اینكه سطح بی سوادی را افزایش دهد.

پدیده ها و معضلات اجتماعی چنانچه بدون برنامه ریزی و بصورت بنیادین و ریشه ای با آنها برخورد نشود موجب پیدایی آنها در شكل و شمایل دیگر خواهد شد.

از آنجا كه حاشیه‌نشینی خاص كشور ما نیست،‌ تلاش‌های مربوط به حل آن سابقة زیادی دارد. این تلاشها را می‌توان بصورت یك پیوستار در نظر گرفت كه در یك سوی آن نادیده گرفتن و تلاش برای نابودی و پراكنده كردن این اجتماعات و در سوی دیگر تلاش برای ارائه مسكن،‌ امكانات و شرایط زندگی به آنان است.

البته هر كشور با توجه به امكانات اقتصادی و شرایط سیاسی خود یك راه حل برمی‌گزیند، بعنوان مثال در كشورهای اروپایی كه توان اقتصادی بالاتری (در مقایسه با كشورهای كم توسعه یافته ) دارند،‌ سعی می‌شود از طریق خانه‌های بین راه، مراكز خیریه و... به حاشیه‌نشینی‌ها و بی‌خانمانی سروسامان بدهند. و در كشوری مانند فیلیپین با تخریب آلونك‌نشین‌ها با معضل روبرو می‌شوند.

در كشور ما شاید با تركیبی از هر دو مواجه باشیم كه نمودی از فقدان یك برنامه مدون در مواجهه با این معضل است.به هر حال این معضل، دلایل چند گانه‌ای دارد. نظریه‌پردازان غربی اعتقاد دارند حاشیه‌نشین‌ها، مردمی بی‌جا، آواره و رانده شده‌اند كه مانند خس و خاشاك بر سیل مهاجرت از روستاها كنده و به شهرها آورده شده‌اند. بدون اینكه در جامعه مدرن پذیرفته شده باشند، به نظر این گروه حاشیه‌نشینی از جمله عوارض جانبی گذار جوامع سنتی به سوی جوامع صنعتی و شهری مدرن است و چنین تحول عظیمی بدون عوارض جانبی امكان پذیر نخواهد بود.

سیر منطقی این نظریه رهاسازی حاشیه نشینان به حال خود است تا اینكه دست نامرئی بازار فكری به حال آنان نماید و یا حداكثر محلی برای اجرای برنامه های تسكین دهنده جهت كاستن ازخطر انفجار این بمب ساعتی باشند.

اما از زاویه ای دیگر حاشیه نشینی را می توان واكنش به فقدان برنامه ریزی متولیان جامعه دانست كه به صورت خود جوش و با حداقل امكانات به نوعی معضل مسكن را برای خود حل كرده اند.

تاریخچه حاشیه نشینی

حاشیه نشین شامل تمام كسانی است كه در محدوده فضایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر حضور و سكونت دارند ولی نحوه اسكان ومعیشت آنان از جامعه شهری كاملاً متمایز است و در نتیجه با جامعه شهری هماهنگ نشده اند.

حاشیه نشینی یك پدیده اجتماعی است كه اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد و هم در كشورهای توسعه یافته و هم در كشورهای در حال توسعه وجود داشته و دارد، تنها تفاوت آن در كشورهای توسعه یافته با كشورهای در حال توسعه، از حیث ریشه های تاریخی بوجود آورنده آن و رفتار كالبدی و اجتماعی آن است.

كشور ایران از این پدیده مصون نمانده منتهی شرایط حادی كه در برخی از كشورها از جمله برزیل، هندوستان و پرو و برخی كشورهای آفریقایی وجود دارد در كشور ما، حاكم نیست ولی از حیث قدمت مشابه سایر كشورها است در ایران پیش از آغاز دهه چهل شهر نشینی رشد كندی داشت و در آستانه دهه چهل حدود 33 درصد از جمعیت كشور در شهر ها زندگی می كردند.

با اجرای طرح اصلاحات ارضی در آن دهه و افزایش در آمدهای نفتی در دهه پنجاه، رشد شهر نشینی شتاب بیشتری گرفت و این رشد چنان سرعت یافت كه در سال 1357 جمعیت شهر نشین كشور به 64 درصد رسید و در وضعیت فعلی مطمئنا این نسبت به سود شهر نشینی افزایش یافته است. و چون قشر عظیمی از این حاشیه نشینان مهاجرین از روستاها یا شهر های كوچك هستند مشكل فرا روی آنان این است كه كجا سكونت گزینند ؟ آنان در پی تهیه زمین برای ساخت مسكن، به لحاظ ارزانی حاشیه و اطراف شهر به این مناطق روی می آورند و مناطقی را تشكیل می دهند كه رفته رفته این مناطق خود تبدیل به شهری می شود با حاشیه هایی مملو از سكونتگاههای غیر رسمی، اسلام شهر تهران كه در گذشته شادی شهر نامیده می شد نمونه بارز آن است و این چنین است كه حاشیه نشینی شكل گرفته است.



علل عمده پیدایش حاشیه نشینی

در خصوص ایجاد پدیده حاشیه نشینی علل مختلفی می تواند موثر باشد كه از آن جمله: 'كمی در آمد روسای خانوار و بالا بودن بهای زمین و هزینه ساخت و ساز رسمی و گرانی اجاره بها، دافعه های مبدا مانند وجود مشكلات اقتصادی، نداشتن زمین و كمبود امكانات موجب گریز شماری از ساكنان روستاها و شهرهای كوچك از زادگاههای خویش و سرازیر شدن آنان بسوی شهرها می شود و هزینه بالای زندگی شهری نیز این افراد را مجبور به سكونت در آلونكهایی در حاشیه شهر می كند و در نتیجه موجب پدید آمدن كانونهای حاشیه نشینی می شود.

عامل دیگر قطعه بندیهای بزرگ زمین است كه موجب افزایش قیمت زمین شده و امكان خرید زمین توسط افراد كم در آمد و كم بضاعت گرفته می شود و بناچار به مناطق حاشیه نشینی پناه می برند.

فقدان منطقه بندی و كاربری نامناسب زمین. اگر شهرها بصورت مناسب منطقه بندی و توسعه نیابند زمینه برای ساخت و ساز های غیر مجاز فراهم شده و محلات زاغه نشینی بوجود خواهد آمد. همچنین چنانچه زمینهای مناسب برای خانه سازی به كاربری صنایع و یا دیگر موارد كاربری اختصاص یابد ممكن است محلات فقر نشین شكل گیرند.

مهاجرت، از عوامل موثر در شكل گیری حاشیه نشینی است مهاجرت اعم از مهاجرت افراد از روستاها و شهر های كوچك به شهر های بزرگ و نیز مهاجرت افراد از هسته داخلی شهر به حواشی آن است.

در شكل گیری مناطق حاشیه نشینی حداقل در گسترش آن نقش و تاثیر عملكرد ادارات و دستگاههای دولتی و عمومی را نباید نادیده گرفت.'



اوصاف عمومی مناطق حاشیه نشینی

سیمای نامطلوب: عمده ترین نماد جهانی حاشیه نشینی سیمای نامطلوب آن است كه احساس، وجدان و دیدگان آدمی را می آزارد، ساختمانها تخریب شده و یا فرسوده، گذرگاهها و معابر پر پیچ‌ و خم و كم عرض بودن آنها كه معمولا راه دسترسی خودروهای امداد اعم از آتش‌نشانی، اورژانس و پلیس در مواقع بروز حوادث و خطرات وجود ندارد.

پایین بودن سطح بهداشت عمومی و سلامتی؛ حاشیه نشینها فاقد بهداشت عمومی و خصوصی در حد واندازه استانداردهای جهانی و حتی ملی هستند و اقدام علیه بهداشت عمومی و محیط زیست در چنین مناطقی شایع است. انباشت زباله ها و عدم جمع آوری آنها، جریان فاضلاب منازل در كوچه ها و عدم دفع بهداشتی آن، آلودگی های صوتی و آلودگی هوا و غیره در این محلات مشهود است.

فقدان شغل رسمی و در آمد كافی؛ بیشتر خانواده های حاشیه نشین شغل رسمی برای تامین معاش خود ندارند و چون این افراد عموما فاقد مهارت وتخصص و سرمایه گذاری هستند به مشاغل كاذب و بعضا مجرمانه مثل دست فروشی، كوپن فروشی، تكدی گری، زباله دزدی، خرید وفروش مواد مخدر و مشروبات الكلی روی می آورند. بر حسب آمارهای موجود حدود 20 در صد افراد این مناطق فاقد شغل هستند.

وجود خرده فرهنگهای خاص مناطق كوچك؛ در مناطق حاشیه نشین خرده فرهنگهای خاص مناطق كوچك هر یك از خانوارها كه قبلا ساكن آن بودند مشاهده می شود. این فرهنگها بسیار دیر جذب فرهنگهای شهری می شوند و این امر و نیز فقر فرهنگی افراد امكان نفوذ از نظر فرهنگی و اجتماعی را در انها برای اجرای برنامه های مختلف اجتماعی، چون بهداشت و تنظیم خانواده و غیره مشكل می كند.

اعتیاد؛ از عوامل گرایش به اعتیاد؛ فقر، بیكاری، فقدان برنامه صحیح برای پر كردن اوقات فراغت، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و در دسترس بودن مواد مخدر را می توان نام برد معمولا در مناطق حاشیه نشین بسیاری از این عوامل قابل رؤیت است و به همین سبب اعتیاد به مواد مخدر در بین جوانان این مناطق و همچنین خرید و فروش مواد افیونی روز به روز افزایش می‌یابد.

تأثیر حاشیه‌نشین‌ها بر تهدید امنیت اجتماعی

محلات و مناطق حاشیه‌نشینی مستعد ارتكاب جرم هستند، فقدان نظارت امنیتی كافی وجود تعداد زیادی افراد نیازمند و بیكار، سطح پایین سواد، فقدان روشنایی كافی در معابر و وضعیت جغرافیایی بعضی مناطق همه باعث می‌شود مجرمین به راحتی در آنجا پناه گیرند و تا زمانی كه این عوامل زمینه‌ساز وجود داشته باشد این مناطق بالقوه جرم‌خیز خواهند ماند.

جوانان و نوجوانان حاشیه‌نشین با فرهنگ ویژه روزها عازم مركز شهر می‌شوند تا كاری دست و پا كنند. با توجه به فقدان تخصص و آموزش كافی، عمدتاً به كار دستفروشی، پهن كردن بساط، سیگار فروشی، كار در میدان تره بار و... می پردازند و به این ترتیب به صورت زائدة فعالیتهای شهری در می آیند. این مشاغل غیر تخصصی و زائد خود به عنوان یك عامل سوق دهنده بسوی جرم عمل می كنند. به عنوان مثال در یك مطالعه مربوط به مشاغل افراد معتاد، همة افراد نمونه مشاغل كاذب و غیر تخصصی داشتند. از دیگر جرائم مطرح در میان حاشیه نشین ها، مسائل منكراتی است كه به دلیل بروز بیماریهای تناسلی و ایدز، اهمیت خاص دارد.



جهات تاثیر گذار محیط زندگی بر ارتكاب جرایم:

قطعا در وقوع جرم، محیط اعم از محیط اجتماعی و محیط زندگی تاثیر بسزایی دارد. و این امر به اثبات رسیده و در حال حاضر جرم شناسان، جامعه شناسان و حقوقدانان آن را مورد پذیرش قرار داده اند و نظریات و نتیجه تحقیقاتی كه انجام شده و به برخی از آنها اشاره شد مبین تاثیر گذاری محیط در وقوع جرایم می باشد.



اعمال مجرمانه یا بزهكارانه در بعد از شكل گیری حاشیه نشینی:

سرقت: سرقت از جمله جرایم علیه اموال است و جرم شناسان عللی را برای آن برشمرده‌اند از جمله فقر و نیاز مالی، بیكاری، اعتیاد، انتقامجویی و كینه و حسد. بیشتر علل یاد شده را می توان در مناطق حاشیه نشین مشاهده كرد در بیشتر موارد این افراد در محله های مرفه نشین یا متوسط شهر اقدام به سرقت می‌كنند.

در مناطق حاشیه نشین سرقت برق، آب و گاز و تلفن نیز شایع است. چون این مناطق خصوصا در مراحل اول شكل گیری آن فاقد خدمات فوق هستند به نحوی از انحاء و با انجام سیم كشی ها و لوله كشی های پنهانی اقدام به سرقت آب، برق، گاز و تلفن از نزدیكترین محل ممكن ( اعم از مسكونی، صنعتی، تجاری و خدماتی) می كنند.

قتل عمد: تعارض خرده فرهنگها، خصومت و اختلافهای دیرینه، سودجویی و تحصیل اموال، جریحه دار شدن غیرت و آبرو و نزاعهای اتفاقی و اعتیاد از جمله علل وقوع قتل است.

این علل و عوامل به روشنی در مناطق حاشیه ای قابل رویت است. بیشتر قتلهای اتفاق افتاده یا در این مناطق صورت می گیرد یا توسط كسانی كه در این مناطق زندگی كرده اند به وقوع می پیوندد.

نزاع های دسته جمعی: از جرایم شایع در مناطق حاشیه ای است چون ساكنین این مناطق معمولا مهاجرین از روستاها و ایلها هستند و معمولا در یك محل و در نزدیك هم سكنی می گزینند و در مواقعی به سبب درگیری های جزئی حادث شده بین دونفر و حتی كودكان نزاعهای دسته جمعی شدیدی كه معمولا منجر به كشته و زحمی شدن عده ای از منازعه كنندگان می شود، رخ می دهد.

تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی محیط زیست

اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الكلی: توزیع مواد مخدر در این مناطق به راحتی امكان پذیر است و آن هم ناشی از احساس امنیتی است كه توزیع كنندگان این مواد در آن مناطق دارند. و بلحاظ فقر علمی و آگاهی ساكنان این مناطق و بیكاری وسیع و جهت رهایی یافتن مقطعی از برخی فشارهای روحی و غیره میل به استعمال مواد مخدر در این مناطق بیشتر است.

برخی از جوانان بیكار و حتی نوجوانان شغل و حرفه خود را خرید و فروش مواد مخدر قرار داده اند و یا مكان و وسایل استفاده از آن را در اختیار متقاضیان قرار می دهند و از این راه به كسب سود نائل می آیند.

راهكارهای مناسب برای جلوگیری از گسترش حاشیه نشینی:

در این زمینه باید به دو اصل توجه داشت یكی ریشه یابی مشكلات اجتماعی نظیر حاشیه نشینی و دیگری برنامه ریزی علمی برای بر طرف كردن موانع و عوامل پیدایی و گسترش یك پدیده اجتماعی است.

در برخورد با پدیده حاشیه نشینی باید به جای توجه به معلول، بروز علت ها را مورد بررسی قرار داد و با برنامه ریزی جامع و علمی برای بر طرف كردن این پدیده تلاش كرد. بنابراین امكان از بین بردن این معضل اجتماعی وجود دارد به شرط اینكه شناخت و برنامه ریزی علمی جانشین برنامه ریزی مقطعی،ظاهری و یا ساده پنداری شود.

اختلاف سطح توسعه در زمینه های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی میان شهر و روستا یكی از عوامل عمده مهاجرت روستاییان به شهرها و در نتیجه بروز گسترش پدیده حاشیه نشینی است و تا زمانی كه این اختلاف سطح از بین نرود، همچنان مهاجرت از روستا به شهرها و نیز ایجاد مناطقی به نام حاشیه ادامه دارد.

از بین بردن اختلاف سطح میان روستا و شهر بدین معنا نیست كه روستا ها به شهر تبدیل شوند و یا همه امكاناتی كه در شهر ها وجود دارد باید در روستاها فراهم شود بلكه باید امكانات در زمینه های یاد شده كه موجب این اختلاف سطح گردیده در معیاری معقول و مناسب در روستا ایجاد شود تا موجب اقامت و ماندگاری روستاییان در روستاها و نیز مانع مهاجرتهای انبوه آنان به شهرها شود.

در زمینه های چهار گانه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باید اولویت نخست با روستا ها باشد تا اختلاف سطح توسعه از بین برود و پس از اینكه در زمینه های یاد شده میان شهرها و روستاهای كشورمان به سطحی برابر دست یافتیم آنگاه می توانیم شهرنشینان و روستاییان را بطور مساوی از امكانات توسعه بهره مند سازیم.در صورت محقق شدن این هدف، روستاییان بصورت توده ای نیازی به مهاجرت به شهرها برای خود نمی بینند.

در نتیجه

آنچه كه اكنون بعنوان حاشیه نشینی شناخته شده جزء جریان دیرپا و تاریخی مهاجرت جمعیتی جویای كار و رفاه و گریزان از روستاها و شهرهای كوچك بلحاظ دافعه های آن و نیز پس رانده شدن فقرا از درون شهرها به حاشیه آن، چیز دیگری نیست و این فرایند معلول طبیعی توسعه است و تا زمانی كه حاشیه ها در برابر شهرها قرار گیرد حاشیه نشینی پدیده ای ناهنجار و ناپذیرفتنی است ولی زمانی كه به پیشینه تاریخی این پدیده نگریسته شود آن را یك جریان دائمی، ماندگار و گریز ناپذیر و حتی به عقیده برخی كارشناسان لازم و مفید برای توسعه می دانند.

پس این عقیده كه باید مناطق حاشیه نشینی را تخریب كرد قابل دفاع نیست زیرا همین افراد یا ممكن است در محلات مختلف شهر پراكنده شوند كه این خود نیز می تواند زمینه بروز مشكلات جدیدی باشد و یا مجددا به ساخت و ساز و سكونت در حاشیه دیگری از شهر اقدام كنند.

كارشناسان اجتماعی معتقدند: باید با ساماندهی حاشیه نشینی و فراهم كردن امكانات مورد نیاز حاشیه نشینان برای كم كردن فاصله و خلاء موجود بین آنها و شهرنسینان اقدام كرد و این امور كه از لوازم و مقدمات پیشگیری و كاهش میزان جرایم در این مناطق است امكان پذیر نیست مگر با مشاركت و همكاری و همدلی تمامی دستگاه های دست اندركار.

اگر چنین مشاركتی صورت پذیرد و راهكارهای توصیه شده در قبل بكار گرفته شود مطمئنا نظاره گر ایجاد و گسترش حاشیه نشینی در كشور و به تبع آن گسترش جرم و جنایات نخواهیم بود. مناطق حاشیه نشین در شهرها هر چند كه به صورت بی رویه، كنترل و سازماندهی نشده بوجود آمده است ولی از دید اجتماعی ضروری است كه با شناخت مسایل و مشكلات حاشیه نشینان به طور عام و كنترل و تنظیم خانواده به طور خاص راه حل اساسی در ارتباط با رفع نیازهای بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این قشر عظیم كه بصورت بیمارگونه در شهرها بوجود آمده است جستجو و اعمال شود تا ضمن رفع مسایل و مشكلات فردی و خانوادگی به حل مسایل و مشكلات شهری هم تا حدودی مساعدت شود.

از طرفی دیگر امروزه هر چند مسوولان به موضوع تنظیم خانواده دقت و توجه خاصی دارند، اما در مناطق حاشیه نشین به دلایل ساختار فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی هنوز سطح باروری زنان در مقایسه با سایر زنان شهری از میزان بالاتری برخوردار است كه این امر در بلند مدت در گسترش حاشیه نشینی و افزایش مشكلات شهری نقش موثری خواهد داشت.

پیشنهاد و راهكارها برای پیشگیری و كاهش جرم در مناطق حاشیه نشینی:

ارتقاء كیفیت سكونت از طریق اعطاء برخی امكانات و تسهیلات و سعی در تطبیق منازل و محلات با اصول و معیارهای شهرسازی، سرمایه گذاری در این مناطق به صورت تبرعی و بدون هیچگونه چشم داشت و بدون توجه به توجیه اقتصادی و درآمدزایی برای دستگاههای مربوط از جمله شهرداریها.

ساخت معابر و گذرگاهها در این مناطق كه امكان دسترسی آسان و فوری پلیس و نیروهای انتظامی و امنیتی و اكیپ های امداد مثل خودروهای آتش نشانی و اورژانس و غیره را فراهم كند.

ایجاد روشنایی كافی در كوچه ها و معابر. تجربه نشان داده كه در مكانهای تاریك امكان ارتكاب جرم از جمله سرقت و جرح و قتل بیشتر از مكانهای روشن است و وجود روشنایی كافی در این مناطق خود عامل و رادعی در ارتكاب جرایم یاد شده خواهد بود.

شناسایی ارازل و اوباش و مجرمان سابقه دار این مناطق و تشكیل شناسنامه برای نامبردگان و تحت كنترل قرار دادن آنان از طریق احضارهای اتفاقی به مراجع انتظامی.

بالا بردن ضریب امنیتی مناطق یاد شده توسط مراجع انتظامی و امنیتی از طریق ایجاد كلانتریها و مراكز انتظامی و حضور مرتب گشت های سیار در محلات و معابر.

تعطیلی سریع مراكز صنفی فاقد مجوز و پروانه كسب و الزام آنها برای اخذ مجوز و پروانه كسب و سایر مجوزهای لازم و سپس نظارت كامل و دقیق نسبت به فعالیت مراكز یاد شده و برخورد قاطع با افراد متخلف توسط واحدهای اماكن عمومی نیروی انتظامی.

زیباسازی ظواهر ساختمانها و بناهای موجود در این مناطق چرا كه ثابت شده مسكن بد و كثیف تاثیر در وقوع جرم دارد.

ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم برای پركردن اوقات فراغت ساكنان مناطق حاشیه‌نشین.

بازرسی و نظارت كافی كارشناسان بهداشت و محیط زیست از مناطق حاشیه نشینی و جلوگیری از انجام اقدامات علیه بهداشت عمومی و محیط زیست.

در تصویب طرحها و برنامه های و پروژه های مهم شهری از نظریه جامعه شناسان، حقوقدانان و بویژه جرم شناسان استفاده شود.

پیشنهاد راهكارهایی برای پیشگیری و كاهش جرایم در مناطقی كه هنوز حاشیه نشینی در آن رواج نیافته ولی مستعد برای حاشیه نشینی هستند. ك/4

653