جنبلاط ، خطرات دور شدن از مقاومت را درک کرد
#
تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 88/05/17
سیاسی.لبنان.ولید جنبلاط.سوریه
دمشق - در روزهای اخیر نیروهای مقاومت در لبنان ، سوریه و فلسطین شاهد
رویدادی بودند که بسیاری از تحلیلگران را شگفت زده کرد.
ولید جنبلاط دروزی و رییس حزب ترقیخواه سوسیالیست لبنان با چرخشی 180 درجه
ای از نیروهای غربگرای 14 مارس فاصله گرفت و به نیروهای 8 مارس به رهبری
حزب الله لبنان و همچنین سوریه پیوست.
این امر گر چه در ظاهر غافلگیرکننده بود ، اما با نگاهی به تاریخچه
لبنان ، امری چندان تعجب آور نیست.
تاریخ سیاسی لبنان مملو از صف بندی و تغییر آن در دوره های مختلف نه
فقط میان احزاب سیاسی ، بلکه میان طوایف دینی است.
دراین ارتباط میشل عون مسیحی و رهبر جریان ملی آزاد که در دهه 80 قرن
بیستم و در جریان جنک داخلی این کشور دولتی پوشالی تشکیل داد و بشدت
مخالف حزب الله بود ، بعد از بازگشت از فرانسه با حزب الله و مقاومت
همراه شد.
وی حتی آذر ماه سال 1387 با سفر به سوریه و دیدار با مقامات سوری به
ویژه بشار اسد رییس جمهوری این کشور گفت که گذشته های خصمانه خود با
سوریه را کنار گذاشته و روابط عمیقی را با دمشق آغاز کرده است .
چنین امری درباره جنبلاط نیز چندان دور از ذهن نبود . علت این امر
آنست که هیچیک از گروه های لبنانی با توجه به اوضاع کشورشان نمی توانند
از مقاومت و حزب الله برای همیشه فاصله بگیرند و در نهایت مجبورند به
آغوش این مقاومت مردمی بازگردند.
با توجه به هم مرز بودن لبنان با اسراییل که هر روز بیروت را تهدید
می کند ، طبیعی است که مقاومت هرگز با بازی های سیاسی داخلی یا اظهارات
غیرمسوولانه چند نفر افراد وابسته به غرب ، کمرنک نمی شود.
موضوع دیگر ، نوع رابطه لبنان با سوریه است. لبنان و سوریه پیوستگی
های عمیق فرهنگی، دینی و سیاسی دارند و هیچگاه نمی توان این دو کشور را
از یکدیگر جدا دانست.
لبنان از نظر جغرافیایی از شرق و شمال با سوریه، از جنوب با فلسطین
اشغالی و از غرب با دریای مدیترانه هم مرز است ، امری که نشان می دهد
تنها گلوگاه زمینی اش ، سوریه است.
نگاهی به تاریخچه سیاسی، دینی و فرهنگی دو کشور و دو ملت ، نشان می
دهد که جدایی آنها از یکدیگر برای مدت طولاتی ، دور از ذهن می نماید.
موضوع اصلی در این زمینه مقاومت اسلامی و نقش آن در زمینه متحد ساختن
مردم لبنان با یکدیگر است.
لبنان در دو دهه 70 و 80 میلادی با مشارکت صهیونیست ها درگیر جنک
خونین داخلی بود که ده ها هزار قربانی گرفت ، صدها هزار تن را آواره ساخت
و باعث نابودی زیربنای اقتصادی کشور شد.
بعد از شکل گیری مقاومت، رویکردها تغییر یافت و حتی به رغم وجود
مخالفان و حتی خائنان ، گروه های لبنانی حول مقاومت که مورد حمایت جمهوری
اسلامی ایران و سوریه است ، جمع و با آن همراه شدند.
مقاومت لبنان گرچه در ظاهر به عنوان مقاومت اسلامی مشهور است و جنبش
شیعه حزب الله آن را هدایت می کند ، ولی تاریخچه آن نشان می دهد که عمده
گروه های لبنان اعم از مسیحی ، سنی و دروزی با آن همکاری داشته اند.
به عنوان مثال در دهه 90 قرن بیستم و چند سال قبل از عقب نشینی
اشغالگران صهیونیست از جنوب لبنان ، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله،
گروهان های لبنانی برای مقاومت در برابر اشغالگران اسراییلی را تشکیل داد
که این نیرو از همه طوایف ، ادیان و گروه های سیاسی عضو پذیرفت و گر چه
افراد آن وارد تشکیلات حزب الله نشدند ، اما در لوای آن ده ها عملیات علیه
نیروهای اشغالگر صهیونیست و مزدوران آنتوان لحد انجام دادند.
لذا رویکرد جنبلاط که خود از بزرگان طایفه دروزیان است را می توان
پیروزی دیگر مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان و همچنین پایداری تهران و
دمشق در برابر رژیم اشغالگر قدس ، آمریکا و غرب دانست ، زیرا او نیز
مانند عون و بسیاری دیگر خطرات دور شدن از مقاومت را برای خود و کشورش به
درستی درک کرده است.
خاورم1332**1577**2312**6