۲۹ آبان ۱۳۸۵، ۰:۰۱
کد خبر: 7661600
T T
۰ نفر
گلستان ، سرزمینی که دیگر "طلای سفید" نام ندارد! # گرگان ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 29/08/85 داخلی.اقتصادی.کشاورزی.پنبه. گزارش: منظر ابراهیمی استان گلستان یا همان "گرگان و دشت" سابق که در روزگاری نه چندان دور، به پاس سپیدی پنبه زارهایش "سرزمین طلای سفید" نام گرفته بود، دیگر به این نام خوانده نمی شود و باافول ستاره بخت پنبه،این اسم نیز بی مسما شده است. بساط غوزه های سپید پنبه چندی است که از عرصه خاک این سرزمین برچیده شده و در گذران سی سال، این روشنی سپید در حال رخت بربستن از مزارع منطقه است. این محصول استراتژیک که اکنون، وضعیت تولید و بازرگانی آن را "بحرانی" توصیف کرده اند، به گفته دبیر انجمن تخصصی صنایع همگن پنبه پاک کنی گلستان، از ارزآوری 120 میلیون دلاری حاصل از صدور آن، به "ورطه واردات" 40 میلیون دلاری، کشانیده شده است. البته با احتساب مشتقات روغن و کنجاله مرتبط با آن، هزینه این واردات به 300 میلیون دلار هم می رسد. "اسداله پاک سرشت"، تلاش های صورت گرفته اخیر برای بازگشت اقتدار سابق این محصول به چرخه تولید و اشتغال استان را، سبب زنده شدن امیدها می داند و می گوید: برای توسعه پایدار صنعت نساجی کشور، به عنوان یکی از صنایع اشتغال زا و با ارزش افزوده بالا در سطح جهان، باید سیاستهای حمایتی، حداقل هم سطح با دنیا، از تولید داخلی به عمل آید. براساس مستندات آماری، در دهه قبل از انقلاب اسلامی (1347-57) کشت پنبه به طور متوسط 150 الی 160 هزار هکتار، معادل 25 الی 30 درصد وسعت اراضی زراعی استان گلستان را، به خود اختصاص می داد که از این سطح، حدود 300 الی 350 هزار تن وش و از این میزان وش، 105 هزار تن پنبه محلوج بدست می آمد. به عنوان مثال، در سال 1353 سطح کشت پنبه به 188 هزار هکتار و میزان برداشت وش، به 340 هزار تن رسید و 37 کارخانه پنبه پاک کنی و چهار کارخانه روغن کشی با ظرفیت 90 درصد با اشتغالزایی هفت هزار نفر در این بخش (صنایع ) و 53 هزار نفر در بخش کشاورزی، فعالیت داشت. سهم استان گلستان از صادرات پنبه کشور نیز، به 75 درصد می رسید و محصول تولیدی علاوه بر تامین مواد اولیه صنایع نساجی داخل، ارزآوری افزون بر 110 میلیون دلار از محل صدور 80 هزار تن پنبه محلوج بود. همچنین نقش کشت پنبه، در جلوگیری از مصرف بی رویه مواد شیمیایی نظیر کود و سم، که علاوه بر وابستگی اقتصادی، اثرات مخرب زیست محیطی را هم بدنبال دارد، قابل اشاره است. "علی محمد شاعری" استاندار گلستان، با اشاره به روند تدریجی کاهش سطح کشت پنبه بویژه در دهه اخیر، می گوید: امسال، این محصول تنها در 13 هزار هکتار، (کمتر از هفت درصد نسبت به سال 53) کشت شد و پیش بینی می شود تنها حدود 20 الی 25 هزار تن وش، از این سطح به دست آید. وی می افزاید: از 37 کارخانه استان نیز، 10 واحد به دلیل تامین نشدن مواد اولیه، طی سالهای گذشته، تغییر وضعیت داده، یا به مجتمع های مسکونی و یا به انبار نگهداری وسایل و محصولات زراعی تبدیل شده است. 14 کارخانه نیز با کمترین ظرفیت و زیر آستانه اقتصادی (15 درصد) و در یک دوره کوتاه حداکثر دو ماهه مشغول به کار بوده و مابقی تعطیل هستند. به گفته وی اکنون، کشت این محصول به صورت اجباری و در اراضی بسیار نامرغوب با پتانسیل کم و عملکرد پایین صورت می گیرد و در نتیجه میل و رغبت کشاورزان و صنعتگران برای افزایش تولید و کیفیت آن از دست رفته است.
حمایتهای دولت از محصولات رقیب نظیر برنج و دانه های روغنی نیز به رغم تعارض با توصیه های کارشناسی و مصالح ملی و استانی، سبب جایگزینی این محصولات شده است. شاعری، مهاجرت کشاورزان و کارگران شاغل در چرخه تولید و فرآوری محصول پنبه را به شهرها و مراکز کارگری و نیز بیکار ماندن درصد بالایی از نیروهای جوان استان را از دیگر تبعات نابودی تدریجی این محصول می داند. "اللهیار ناظمی" رئیس سازمان جهادکشاورزی استان گلستان نیز، به برنج، به عنوان محصول جایگزین پنبه اشاره می کند و می گوید: اتکای شدید برنج به استفاده از آبهای زیرزمینی، سم مهلکی است که شوری تدریجی این منابع را سبب می شود. به گفته وی، ازیک میلیارد و 200 میلیون مترمکعب حجم آبهای قابل استحصال زیرزمینی، 950 میلیون مترمکعب آب برداشت می شود که از این میزان، 850 میلیون مترمکعب به مصرف کشاورزی می رسد. توسعه کشت برنج که به دلیل کاهش سطح کشت پنبه صورت گرفته، اکنون 70 هزار هکتار از مزارع استان گلستان را به خود اختصاص داده و به تنهایی 650 میلیون مترمکعب از منابع آب زیرمینی را استفاده می کند. ناظمی با بیان این که، جایگاهی به این گستردگی برای این محصول قائل نیستیم، می گوید: درعین حال، ساز و کار لازم برای حل این مشکل را نداریم. کارشناسان، یکی از دلایل عمده شکل گیری روند کاهش تولید پنبه را، پایین بودن توجیه اقتصادی این محصول بواسطه افزایش هزینه های تولید، عدم تناسب رشد قیمتی این محصول نسبت به محصولات رقیب و همچنین عدم رقابت با قیمت جهانی می دانند. مقایسه رشد قیمت تضمینی چند محصول زراعی با پنبه طی دوره 25 ساله (84ـ1359) نشان می دهد که میانگین افزایش قیمت محصولاتی نظیر چغندرقند، سویا، برنج مرغوب، گندم و ذرت به 104 برابر رسیده است. اما پنبه از 85 ریال در هر کیلوگرم در سال 59 به چهار هزار و 150 ریال در سال 84 رسیده، یعنی کمتر از سایر محصولات، تنها 49 برابر افزایش داشته است. مشکلات خاص تولید محصول پنبه، نظیر ماهیت مشقت بار، دوره طولانی تولید، پیچیدگی مراحل تولید و هزینه بر بودن، در سایر کشورهای تولیدکننده نیز وجود دارد اما برای حل آنها، مکانیزمهای مختلفی در حمایت از این محصول به دلیل نقش موثر آن در اشتغال و تاثیر در تناوب و الگوی کشت سایر محصولات، به کار گرفته اند. از جمله این حمایتها، پرداخت یارانه تولید و نیز یارانه صادرات است. استاندار گلستان، از جمله راه حلهای مناسب برای احیای این محصول را در استان، برقراری قیمت عادلانه خرید پنبه به تناسب قیمت محصولات رقیب نظیر گندم، سویا، کلزا و بویژه برنج در استان می داند. شاعری، با اشاره به برقراری یارانه تولید متناسب با یارانه های جهانی پنبه برای حفظ توان صادرات تولید پنبه مازاد کشور، مبلغ دو هزار ریال به ازای هر کیلوگرم وش پنبه را پیشنهاد کرد. همچنین برقراری یارانه صادراتی برای صدور پنبه، جلوگیری از واردات بی رویه پنبه محلوج به کشور و به کارگیری اهرمهای تشویقی برای پنبه کاران به دلیل سختی شرایط و مشقت بار بودن فرآیند و طولانی بودن دوره تولید آن، از دیگر راه کارهاست. 602/579/508
۰ نفر