۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۰:۰۱
کد خبر: 7402074
T T
۰ نفر
خلیج همیشه فارس، نامی ماندگار از قدیم تا همیشه "بخش اول" ........................................................
ایلام ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 10/02/87 داخلی.اجتماعی.روزملی خلیج فارس.
خلیج همیشه فارس، نامی ماندگار از قدیم تا همیشه، تا وقتی که ایران زنده است، تا وقتی که ایرانی زنده است.
اگر طی چند سال اخیر به بهانه برخی دشمن تراشیها و ناآگاهی به تاریخ و تمدن کهن ایران زمین و بی اطلاعی از پیشینه هزاران ساله این سرزمین با همه خشکیها و دریاهایش، برخی از دشمنان سعی در تعویض نام خلیج فارس دارند باید با یادآوری تاریخ این دیار آنان را متوجه اشتباه عمدشان بکنیم.
باید دنیا بداند که خلیج فارس ، خلیج همیشه فارس ایران بوده ، هست و خواهد بود.
بدیهی است خلیج فارس به علت راه داشتن به اقیانوس و دریاهای آزاد در طول تاریخ مود توجه ملل حاشیه آن بوده است.
ساکنان سواحل خلیج فارس یعنی اقوامی چون ایلامیها، آشوریها، سومریها، آکدیها، بابلیها، مدیها و پارسیان در طول تاریخ بنیانگذار تمدنهای درخشانی بوده اند.
در این دریا همه ملل و اقوام همچون پارسیان، مصریها، یونانیها، سومریها، هندیها، فینقیها، مقدونیها و اعراب به دریانوردی پرداخته اند و هر زمان متناسب با موقعیت سعی در شناخت بیشتر و تسلط بر سوامل و منابع آن نموده اند.
* نام خلیج فارس در تعریف جغرافیایی، خلیج فارس عبارت از پیشرفتگی دریا در خشکی است که حد واسط سرزمین ایران و شبه جزیره عربستان می باشد.
این دریا از قدیم در بین اعراب، "بحرالفارس" نام داشته و در ماخذ اسلامی نیز بدین نام آمده است.
در کتاب "حدود العالم" که یک هزار سال پیش تالیف شده و قدیمی ترین کتاب فارسی موجود در دانش جغرافیاست در خصوص این دریا آمده است :"خلیج پارس از حد پارس برگیرد، با پهنای اندک تا به حد سند رسد".
در نوشته های غربی این دریا با نام "پرسیکوس سینوس" (Sinus Persicus) یا "پرسیکوم ماره" آمده است.
در قرن بیستم نام "بحر فارس" به "خلیج فارس" تبدیل شده و ترجمه آن در زبانهای مختلف مورد استفاده است به طوری که در کشورهای انگلیسی زبان با نام "Gulf Persian"، در زبان فرانسه به نام "Golf Persique"، در زبان روسی به "Zalive Persidski"، در زبان ترکی به "Korfozi Farsi" و در زبان ژاپنی به "Wan Perusha" نامیده می شود.
در خصوص قدمت نام خلیج فارس بایستی گفت از اسناد و مدارک زمان هخامنشیان چنین برمی آید که نام "دریای پارس " از دوران گذشته مورد استفاده بوده است چنانکه در کتیبه ای که از داریوش پادشاه هخامنشی در تنگه سوئز بدست آمده از آن به عنوان "دریای پارس" یاد شده است.
در زمان ساسانیان نیز خلیج فارس را به نام "دریای پارس" نامیدند.
در چند سال اخیر عوامل استکبار در راستای سیاست "اختلاف بینداز و حکومت کن" و به منظور ایجاد تضاد میان ایرانیان و اعراب، خلیج فارس را نام جعلی "خلیج عربی" بر سر زبانها انداختند.
از جمله "سرچارلز بلگریو" از سال 1926 تا 1957 که کارگزار انگلیس در خلیج فارس بود در کتابی که در سال 1966 منتشر نمود نام "خلیج فارس" را "خلیج عربی" نهاد و در مقالات و سخنرانیهای خود تاکید بسیار بر این تحریف تاریخی داشت.
"جمال عبدالناصر" نیز این نام تحریف شده را برای برانگیختن احساسات ناسیونالیستی اعراب بکار گرفت که خود موجب تیرگی روابط ایران و اعراب شد و بدین ترتیب نیت استعمارگران برای راه انداختن اختلاف در منطقه عملی شد.
هدف دیگر استکبار از ایجاد هیاهو در خصوص این تغییر نام ایجاد شکاف در جبهه مبارزه اعراب علیه اسرائیل بود که در این زمان در اوج خود قرار داشت و بدین ترتیب تلاش داشت فشار اسرائیل را کاهش دهد.
در سال 1331 در تحریفی آشکار روزنامه "تایمز" لندن نام جعلی خلیج عربی را به جای خلیج فارس بکار برد.
این اقدامات به علت ایجاد زمینه های سیاسی غلط توسط برخی از سیاستمداران نادان محلی به سرعت در جهان عرب مورد توجه واقع شد.
از جمله در رقابت بین سرهنگ "عبدالکریم قاسم" که در سال 1337 با کودتا در عراق قدرت را بدست گرفته بود و "جمال عبدالناصر" در مصر بر سر رهبری جهان عرب، عبدالکریم قاسم نام مجعول "خلیج عربی" را برای خلیج فارس بکار برد.
در این زمان جمال عبدالناصر به خاطر رهبری مبارزه علیه اسرائیل توانسته بود در جهان عرب محبوبیت زیادی کسب کند.
عبدالکریم قاسم نیز با تغییر نام خلیج فارس سعی نمود با استفاده از احساسات ناسیونالیستی اعراب برای خود محبوبیت کسب کند.
به علاوه او می خواست با ایجاد یک دشمن فرضی در مرزهای شرقی عراق "فرافکنی" مشکلات داخلی نموده و توجه مردم عراق را از مشکلات داخلی به مسائل خارجی معطوف کند.
اصولا در گذشته خلیج فارس یک دریای داخلی ایران بوده است و بنابراین واضح و اصولی است که نام آن برگرفته از ایران باشد، هر چند با هجوم استعمارگران اروپایی به منطقه و عدم توانایی دولت های مرکزی وقت ایران برای حمایت از امرای خراج گذار خود در بخش جنوبی خلیج فارس به تدریج این مناطق از ایران جدا شد و آخرین بخش از این مناطق یعنی بحرین بطور رسمی در سال 1350 از ایران جدا شد.
با این وجود هنوز زبان، فرهنگ و نژاد ایرانی در این منطقه آشکارا خود را نشان می دهد.
* تاریخ ایران و خلیج فارس بر اساس تاریخ از جمله ملل و اقوامی که همیشه بر آبهای گرم خلیج فارس فرمان رانده اند، ایرانیان هستند.
با وجود داشتن سواحل طولانی بر این دریا که البته این امری عادی است، این فرمانروایی و تسلط در طول تاریخ پستی و بلندیهای بسیاری داشته است.
آنچه مسلم است اینکه در زمان هخامنشیان و بخصوص در دوران سلطنت "داریوش کبیر" که نیت جهانگشایی و میل به تصاحب هندوستان و مصر و دیگر سرزمینها ایرانیان را وادار نمود توجه بیشتری به دریانوردی داشته باشند چنانکه داریوش در راستای رسیدن به این اهداف و برای دستیابی به راههای سریع تر دستور حفر ترعه ای (کانالی ) را بین دریای سرخ و دریای مدیترانه در سال 517 قبل از میلاد و برابر سال 1138 قبل از هجرت می دهد.
در کتیبه ای که از داریوش اول در همان منطقه کانال سوئز امروز یافت شده آمده است: "من پارسی هستم، از پارس مصر را گرفتم، من فرمان حفر این ترعه را دادم از رودخانه ای بنام نیل که در مصر جاری است تا دریایی که به پارس می رود پس از آن این ترعه حفر شد چنانکه من فرمان دادم و کشتیها از مصر از وسط این ترعه به سوی پارس روانه شدند، چنانکه میل من بود".
وجود و کشف این کتیبه بیان کننده علاقه و توان ایرانیان برای داشتن قدرت دریایی و دریانوری است.
داریوش اول دو قرن قبل از آنکه اسکندر تصمیم به شناسایی خلیج فارس بگیرد پس از پیروزی در مصر و در راه گشودن هند، به دریاسالار خود دستور داد تا ناوگان دریایی در کرانه رود سند بنیاد نهد و سپس به کاوش راههای دریایی از هند تا مصر بپردازد.
بیان این تاریخ نشان می دهد که خلیج فارس از زمانهای گذشته به نام ایران شناخته شده و باید با همان نام باقی بماند.ک/4 ادامه دارد...
7177/534/633/1139 شماره 146 ساعت 12:19 تمام
۰ نفر