۲۸ فروردین ۱۳۹۷، ۱۴:۴۳
کد خبر: 82889045
T T
۰ نفر

قطار شكست های كاخ سفید به ایستگاه دمشق رسید

۲۸ فروردین ۱۳۹۷، ۱۴:۴۳
کد خبر: 82889045
قطار شكست های كاخ سفید به ایستگاه دمشق رسید

تهران-ایرنا-یورش موشكی آمریكا و متحدان آن به سوریه، نقض آشكار قوانین بین المللی و حریم سرزمینی یك كشور به شمار رود؛ تهاجمی كه پیش از این به بهانه مبارزه با تروریسم و دیكتاتوری در عراق و افغانستان اتفاق افتاده و تنها ارمغان آن برای مردمان این سرزمین ها جنگ، مرگ و آوارگی بوده است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، جنایات جنگ دوم جهانی و ظهور منجی‌وار آمریكا برای نجات جهان از منجلاب هیتلر نقطه عطفی در رسالت سازی كاخ سفید برای نجات جهان بود. با شكل گیری سازمان های بین المللی، آمریكا نقش پدرخوانده این سازمان و شوراها را برعهده گرفت و با تكیه بر رشد اقتصادی كه دوری از نزاع جهانی برایش به ارمغان آورده بود، به قدرتی بدل شد كه درصدد قیمومیت و سلطه بر جهان برآمد.
در این میان مبارزه با جنگ افروزی اصلی ترینِ این رسالت‌ها بود كه سران ایالات متحده آمریكا دست كم در یك قرن گذشته، با تكیه بر آن جنگ های خونین بسیاری را برافروختند، به بهانه مبارزه با استبداد و تروریسم سرزمین های بسیاری را به خاك و خون كشیدند و مردمان بی شماری را از موطن خود آواره كردند. بهانه ای كه یك روز در قامت مقابله با گسترش كمونیسم در ویتنام و وقتی دیگر به شكل مبارزه با سلاح شیمیایی در عراق رخ نمود و فجایع بی شماری را رقم می زد.

**افغانستان نخستین عرصه آزمایش پدرخواندگی
سحرگاه 11 سپتامبر 2001 جهان یكی از عجیب ترین حمله های تروریستی را شاهد بود. نوزده تن افراد منتسب به گروه تروریستی القاعده، چهارهواپیمای مسافربری و تجاری را ربودند، 2 فروند از آن ها را به برج های دوقلوی جهانی در نیویورك آمریكا كوبیدند، هواپیمای سوم مقر پنتاگون در ویرجینا را هدف گرفت و چهارمین هواپیما كه در مسیر واشنگتن بود، سرنگون شد.
در این عملیات نزدیك به سه هزار نفر كشته شدند، اما چگونگی و چرایی انجام چنین عملیاتی، بسترسازی، اهداف پیدا و پنهان و مقدمه چینی برای انجام آن پس از گذشت 17 سال، همچنان در زمره معماهای كاخ سفید و متحدان آن باقی مانده است. با وجود این «جرج دبیلو بوش» رییس جمهوری وقت آمریكا برای جنگ افروزی در منطقه نیازمند و منتظرچنین فاجعه ای بود تا با بهره جویی از آن، لشگركشی تازه ای را به خاورمیانه آغاز كند.
هفتم اكتبر 2001 نیروهای نظامی آمریكا به بهانه آزادی افغانستان از القاعده و با عملیات موسوم به «عملیات بلندمدت آزادی» از مرزهای زمینی و هوایی به افغانستان حمله كردند و به این ترتیب یكی از جنگ های ویرانگر درغرب آسیا آغاز شد. جنگی كه واشنگتن و لندن و ناتو به بهانه مقابله با القاعده آغاز كردند چند ماه بعد و با سقوط گروه القاعده باید پایان می پذیرفت، اما طمع كاخ سفید برای حضور در خاك افغانستان پرونده این جنگ را كه میلیون ها آواره و هزاران كشته به دنبال داشت، همچنان مفتوح نگه داشته است.
یورش نظامی به افغانستان با با قانون اساسی ایالات متحده و هیچ كدام از منشورهای حقوقی سازمان ملل منطبق نبود. به اذعان دستگاه های اطلاعاتی، این جنگ كه از آن به عنوان طولانی ترین حضور نظامی آمریكا در خارج از مرزها نام می برند، سالانه 45 میلیارد دلار برای مالیات دهندگان هزینه دارد.
گزارش های بین المللی كشته شدن بیش از چهارهزار تن از نیروهای خارجی در افغانستان را تایید كرده اند، آماری كه با قدرت یابی مجدد القاعده و ظهور داعش، تاكنون افزایش قابل توجهی نیز داشته است.
در آن سوی این سناریو، افغانستان گرچه تا پیش از حمله آمریكا روزگار خوشی نداشت، اما با یورش نظامی آمریكا و متحدانش از چاله القاعده بیرون آمد و در چاه زیاده خواهی های غرب گرفتار شد. آمارهای تجارت مواد مخدر، بی خانمانی و پناهندگی مردمان افغان به كشورهای نزدیك و دور به دلیل نبود امنیت، اشتغال و رفاه نسبی تكان دهنده است.
گزارش های داخلی و بین المللی از شدت و گستره آسیب ها به واسطه حضور آمریكا نشان می دهد كه عملیات آزادی جز نابودی زیرساخت ها و كند شدن اقتصاد راكد این سرزمین عایدی دیگری برای افغان ها نداشته است.

**حمله به عراق، این بار به بهانه دیكتاتوری
ماشین جنگ افروزی های بوش پسر همچنان روشن بود و این بار بهانه سلاح شیمایی دیكتاتور عراق قرار گرفت. 29 اسفند 1381 برابر با 20 مارس 2003 خبرگزاری ها از آغاز تهاجم جدید ائتلاف آزاد سازی عراق به رهبری آمریكا گزارش هایی را مخابره كردند. گرچه بهانه این حمله را «صدام حسین» شریك پیشین و دشمن جدید آمریكا و غرب در حمله كویت به دست آن ها داده بود، اما نابودی سلاح های شیمیایی رژیم بعث بهانه آغاز این جنگ بود.
جنگ آمریكا و متحدانش در سال 2009 پایان یافت، اما سرزمین عراق همچنان در اشغال قدرت های غربی مانده است. سال ها بعد از این جنگ افروزی ها، بسیاری از مقامات آمریكایی اذعان كردند كه هیچگونه سلاح شیمیایی در عراق نیافته اند. «دونالد ترامپ» رییس جمهور تندرو آمریكا هم حتی چنین حمله ای را «نابخردانه و چوب در لانه زنبور» توصیف كرد. اعتراف دیرهنگام آمریكا به افسانه پردازی درباره سلاح شیمایی عراق، باور بخشی از مردم جهان را كه آمریكا را همچنان قدرت ناجی می دانستند خدشه دار كرد.
شورش های گسترده گروه ها و طیف های مختلف در عراق علیه نیروهای آمریكایی از سوی حامیان جنگ نادیده گرفته شد، اما این موضوع پنهان كننده سربازانی نبود كه هزاران كیلومتر دورتر از كشور و مرزهای خود در عراق كشته می شدند و تنها مراسم یادبودی برای آن ها برگزار می كردند. تجهیز نیروهای نظامی عراق؛ برگزاری انتخابات دموكراتیك، دستگیری و اعدام صدام حسین دیكتاتور بغداد، وعده هایی بود كه گرچه تا حدی هم به مرحله عمل نزدیك شد اما امنیت و ثبات را برای عراق به همراه نداشت.
تحلیلگران بین الملل با كاهش تنازع در میدان جنگ، سیاست اختلاف افكنی فرقه ای و مذهبی درعراق را كه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای طراح آن بودند، خطرآفرین تفسیر كردند. ناظران با توجه به تنوع قومی و مذهبی درباره، سیاست های تنش زای قومی و مذهبی هشدار دادند. هشدارهایی كه چندان جدی گرفته نشد و بسترساز ظهور و قدرت یابی گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه شد.
گرچه جنایات داعش بهانه ای برای تداوم حضور نظامی آمریكا در عراق بود اما مبارزان اصلی و واقعی با داعش ائتلافی از نیروهای عراقی و ایرانی بودند. سرانجام وزارت دفاع آمریكا در 15 دسامبر 2011 با برگزاری مراسمی در فرودگاه بغداد به صورت رسمی (و شاید ظاهری) نیروهای خود را ازعراق خارج كرد. 16 سال از سرنگونی مجسمه دیكتاتور عراق در آوریل 2003 گذشته است، اما گزارش های بین المللی ارمغان ورود و خروج آمریكا به عراق را 150 هزار تا نیم میلیون تن كشته و نزدیك به سه میلیون آواره تخمین می زنند؛ ارقامی كه سازمان های جهانی آن را بالاتر از این میزان می دانند.

** سوریه، ایستگاه پایانی نظامی گری آمریكا در منطقه
سوریه خاكریز سوم در منطقه عملیاتی خاورمیانه است كه آمریكا تصمیم گرفت برای اثبات نقش پدرخواندگی خود به تنازعات داخلی این كشور ورود كند. ایالات متحده از زمان آغاز درگیری های سوریه در سال 2011 و در دوران ریاست جمهوری اوباما، كنشگری خود در سوریه را به قطعنامه های سازمان ملل و محكومیت رییس جمهوری این كشور محدود كرده بود، با روی كار آمدن ترامپ، كاخ سفید علیه سوریه شمشیر را از رو بست
تهدیدهای آمریكا در تازه ترین مورد به موشك باران دمشق و به بهانه بمباران شیمیایی منجر شد؛ بمبارانی كه مقامات آمریكایی و متحدان اروپایی آن را محدود و هوایی توصیف كرده اند، اما زمزمه های حضور نظامی آمریكا در خاورمیانه جدی تر از همیشه به گوش می رسد.
مشخص نیست كاخ سفید پس ازدو دهه حضور نظامی در خاورمیانه آیا بار دیگر لشگر خود را در سوریه پیدا خواهد كرد یا نه؟ اما چالش های آمریكا از تبعات این حضور، افق چندان روشنی را در برابر مقامات كاخ سفید قرار نمی دهد.
سوریه اكنون غوطه ور در بحران جنگ داخلی وعرصه زورآزمایی قدرت های شرقی و غربی، گروه های تروریستی و رژیم صهیونیستی است. تخمین 12 میلیون آواره و نابودی بیش از دو سوم زیر ساخت های این كشور نتیجه آشكار این زورآزمایی است. ورود رسمی و مستقیم آمریكا به این مهلكه با توجه به پیشینه تاریك چنین این كسشور در حمله نظامی به كشورهای دیگر، بر آشفتگی چنین بحرانی می افزاید و راه را بر هرگونه صلح پایداری می بندد.

**پژوهشم**9402** 3050**
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و پژوهش های خبری ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.