۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۵۶
کد خبر: 82567430
T T
۰ نفر
سعودي ها گرفتار افول قدرت منطقه اي؛ ايران هراسي ابزاري براي هويت سازي است

تهران- ايرنا- كارشناس مسايل بين الملل رفتارهاي سعودي ها را ناشي از افول موازنه قدرت منطقه اي آن ها مي داند و مي گويد: تقابل با ايران از پارامترهاي اصلي كسب مشروعيت و هويت سازي براي سعودي هاست.

به گزارش خبرنگار سياسي ايرنا بدون ترديد ايران هدف نخست سياست هاي خصمانه سعودي طي سال هاي اخير بوده است.مقامات اين كشورطي ماه ها و هفته هاي اخير از كشاندن درگيري ها به داخل ايران و به قول خودشان مجازات ايران سخن گفته اند. در آخرين اتفاق خصمانه عليه ايران و تنها پس از يك روز از تهديدات كلامي عادل الجبير وزير خارجه سعودي، گروهي از تروريست هاي داعش با حمله به مجلس شوراي اسلامي و حرم مطهر امام خميني(ره) 17 تن از شهروندان بي گناه را به شهادت رساندند.
با اين حال دستگاه ديپلماسي همچنان از ضرورت گفت و گو و تعامل سخن مي گويد. ريشه يابي تفاوت الگوي رفتاري ديپلماسي در دو سوي خليج فارس و پيامدهاي آن در گفت و گو با ماني محرابي عضو هيات علمي انديشكده روابط بين الملل مورد بررسي قرار گرفته است.

ايرنا:وزير امورخارجه هفته گذشته از اسلو بار ديگر از ضرورت گفت و گوي منطقه اي سخن گفت.آن هم در شرايطي كه مقامات سعودي طي ماه هاي اخير بر اظهارات خصمانه خودعليه جمهوري اسلامي ايران افزوده اند. تاكيد بر گفت و گو چه مبنا و منطقي دارد و قرار است چه دستاوردي براي منافع ملي و منطقه اي داشته باشد؟
محرابي: در بحث بين الملل، كشورهايي كه از لحاظ قدرت دچار افول شده و توانايي ادامه تئوري موازنه قدرت را ندارند، تئوري موازنه تهديد را پيش مي‌گيرند و اصل الزامي در وجود اين تئوري وجود بحران منطقه‌اي است. عربستان سعودي نيز با هدف جلوگيري از كوچ حداكثري ايالات متحده از خاورميانه به شرق آسيا، ايجاد ائتلاف‌هاي ضد جبهه ايران، متحد سازي و همسو كردن مخالفان داخلي با حكومت و دلايلي از اين قبيل، دست به بحران سازي منطقه‌اي زده است كه روند آن از سال 2006 آغاز و با سردمداري عبدالله بن عبدالعزيز وارد مرحله جديد و تقابل حداكثري شد اما شرايط منطقه‌اي براي ايران داراي تفاوت زيادي با عربستان است.
روند كنوني تحولات منطقه به سود ايران و سياست‌هاي برون مرزي اين كشور است و در كنار ابعاد نظامي، روابط ديپلماتيك تهران با قدرت‌هاي جهاني و تصميم سازي مستقل تهران در قبال مسائل منطقه نيز سبب اين شرايط شده است. در اين وضعيت، طبيعي است جمهوري اسلامي ايران منافع حداكثري خود را در حفظ روند طبيعي تحولات منطقه و كاهش تنش با همسايگان خود بداند.
ايرنا: سعودي ها طي دهه هاي گذشته قراردادهاي نظامي قابل توجهي با غرب و بويژه آمريكا منعقد كرده اند و ميلياردها دلار صرف خريد انواع تسليحات كرده اند با اين حال باز هم نوعي نگراني و ترس از تامين امنيت را در مقامات سعودي مشاهده مي كنيم. ريشه اين ترس و اضطراب سعودي ها را در چه مي بينيد؟
محرابي: تسليحات نظامي لزوما نمي‌توانند تامين كننده امنيت يك كشور باشند. امنيت مبحثي چند بعدي و چند وجهي است كه يكي از ابعاد آن امنيت نظامي است و البته آن هم صرفا با بهره گيري از تسليحات قدرتمند حاصل نمي‌شود. شايد عربستان سعودي از لحاظ اقتصادي در امنيت به سر ببرد اما در ساير مقولات چون امنيت اجتماعي، امنيت ديپلماتيك و ... به جرات مي‌توان ادعا كرد اين كشور از جمله ناامن ترين كشورهاي منطقه است. ضمن آنكه تمام مواردي كه بيان شد مربوط به امنيت عيني هستند در حالي كه وجه شاخص امنيت، امنيت ذهني است كه به احساس امنيت مربوط شده و بزرگ‌ترين ضربه به اين نوع امنيت را خود سعودي با بحران سازي‌هاي اخيرش به جامعه خود وارد كرده اند. با اين اوصاف طبيعي است كه حكام رياض همواره احساس ناامني را تجربه كنند.

ايرنا: چرا عربستان سعودي از گفت و گو ومذاكره با ايران نگران است؟
محرابي: تقابل با ايران و جبهه تشيع، يكي از پارامترهاي اصلي سعودي در جهت كسب مشروعيت و هويت سازي براي خود به عنوان برادر بزرگتر جهان اعراب و سني مذهبان است.طبيعي است ايجاد رابطه حسنه با ايران به خنثي شدن شاخصه هويتي خودش منجر خواهد شد.

ايرنا: آيا قدرت مانورمخالفان منطقه اي ايران نسبت به گذشته كاهش يافته است يا افزايش؟
محرابي:طبيعتا از سوي عربستان و كشورهاي تحت استيلاي آن به دليل پاندولي بودن اكثر مناسبات منطقه‌اي ميان ايران و سعودي، به موازات قدرت گيري ايران در عرصه ديپلماتيك و نظامي و به تبع آن استيلاي هژمون جمهوري اسلامي بر كشورهاي منطقه، از نفوذ سعودي حداقل در مناطق تحت استيلاي ايران به شدت كاسته شده است. به همين دليل اساسا جبهه مقابل ايران از قدرت حداكثري گذشته برخوردار نيست ضمن اينكه تركيب قدرت نظامي و قدرت ديپلماتيك ايران، سبب توازن و استاندارد شدن قدرت منطقه‌‌اي و فرامنطقه‌اي ايران شده و در اين شرايط قدرت‌هاي بين المللي نيز به سادگي و به واسطه دوستي با كشوري چون عربستان، توانايي اعمال فشار حداكثري به ايران را دارا نيستند.

ايرنا:طي هفته هاي اخير شاهد بحراني بين قطر و عربستان سعودي هستيم و قطر درمعرض بي سابقه ترين محاصره از سوي عربستان و هم پيمانانش قرار گرفته است.عربستان بيش از اين چه كارهاي ديگري مي تواند عليه قطر انجام دهد؟
محرابي:در وهله نخست بايد توجه داشت عربستان در اين مسير تنها نيست و اساسا تصميم گيرنده اصلي در قبال تقابل با قطر نيز محسوب نمي‌شود بلكه اين تقابل محصول ائتلاف سه جانبه اسرائيل، مصر و سعودي است. اما در باب قسمت دوم سوال تان، عربستان و به عبارتي ائتلاف فوق الذكر تنها دو راه پيش رو دارند
الف - اعمال فشار كنترل شده و ميانجي‌گري دولت‌هاي ديگر جهت بازگشت قطر به دايره تحت نفوذ عربستان
ب - اعمال فشار حداكثري در جهت راندن قطر به سمت ائتلاف با ايران و روسيه
بايد ديد هدف ائتلاف عربستان چيست، اگر هدف تغيير رژيم در قطر باشد قطعا طرح دوم اجرا خواهد شد زيرا به اين وسيله پروژه القاي خيانت قطر به دوستان عرب خود تكميل مي‌شود و اگر هدف صرفا جلوگيري از سركشي قطر در مقابل عربستان و فشار بر دوحه در ارتباط با حمايتش از اخوان المسلمين باشد، طرح اول پياده خواهد شد.

ايرنا:نقش قدرت هاي منطقه اي و فرامنطقه اي در بروز بحران در حاشيه جنوبي خليج فارس،تداوم و يا مهار آن را چگونه مي بينيد.منافع كدام بلوك هاي قدرت در راستاي تداوم بحران و نفع كدام يك در راستاي مهار آن است؟
محرابي:طبيعتا بازيگران فرامنطقه‌اي به دليل نوع مواضع شان، خواسته يا ناخواسته در شكل گيري بحران‌هاي منطقه نقش دارند. اين بازيگران عموما بدون درك واقعيت‌هاي منطقه‌اي و بر اساس نگاه صرف ژئواكونوميك و ژئو استراتژيك به اعمال برنامه‌هاي خود مي‌پردازند ولي جداي از اين مساله به طور كلي طيف حاميان جبهه ايران مواضعي نزديك به مواضع جمهوري اسلامي دارند، يعني حل بحران و ثبات منطقه‌اي به ادامه روند رو به رشد آنها در خاورميانه مي‌انجامد و طيف حاميان جبهه سعودي نيز منافع خود را در بحران سازي و شكستن نظم كنوني حاكم بر منطقه مي‌دانند.
سيام**2021**1429
گفت و گو از:داود مرادپور**انتشار:محسن طاهرزاده
۰ نفر