فاطمه يارمحمدي در ادامه اين گزارش آورد: شايعه ميتواند در زمينههاي مختلفي مانند تصميمگيريهاي كلان در جامعه، انتخابات، انتصابات، استخدامها، ارتقاء، مزايا، جابهجاييها، اخراجها و پارتيبازيهاي اداري و يا شخصيتها و افراد معروف بروز كند و براي تميز اطلاعات (اخبار) از شايعات، بايد نزديكي يا دوري مدرك و سند شايعه را از حقيقت بدانيم. در شايعه، منبع خبر، كمرنگ است و غالباً با جملاتي مانند: «ميگويند كه…،راستي شنيدهاي كه،…، يكي از افراد بااطلاع گفت كه…» آغاز ميشوند.
در اين ميان شايعه در فضاي مجازي همه ويژگيهاي فضاي غيرمجازي را دارد و در عين حال، عوامل ديگري نيز به آن افزوده ميشود. سرعت در فضاي مجازي و تعداد فرستندگان شايعه نيز بيشتر است و به همين دليل تعداد مخاطبان شايعه نيز در اين فضا بيشتر است و در عين حال چون مخاطبان و فرستندگان همديگر را نميبينند، موضوع شايعه تقويت ميشود و هر كس ماجرا را هر جور كه دوست دارد، روايت ميكند.
**پيامهاي فريبكارانه
به گفته كارشناسان نشر شايعات و دروغهاي آنلاين قدمتي به اندازه خود اينترنت دارد و پيامهاي فريبكارانهاي كه تا پيش از اين به صورت Hoax به ايميلهاي افراد ارسال ميشد، حالا راه آسانتر و جذابتري براي انتشار پيدا كرده است. در اين فضاي شبكهاي، بينش و نگرش ما به آساني ميتواند تحتتاثير اشتباهات عامدانه يا سهوي ديگران قرار بگيرد. افراد با عضويت در يك شبكه اجتماعي ميتوانند به دنياي بيكراني از روابط ميان فردي و گروهي پيوند بخورند كه در دل آن، حجم عظيمي از اطلاعات، هر لحظه نشر و باز نشر ميشود. اما چه كسي ميتواند تضمين بدهد كه اين اطلاعات صحيح، موثق و قابل اعتماد است؟ هر كدام از افراد نيز با باز نشر پيامي كه به صحت آن اطمينان نداريم، به زنجيره انتشار اين شايعات ميپيوندد و شخص يا اشخاص ديگري را در معرض فريبهاي اين شبكه نامطمئن قرار ميدهد.
شايعات رايج در شبكههاي اجتماعي كه در برخي موارد مانند يك بمب در افكار عمومي منفجر ميشود، مختص مكان يا كشور خاصي نيست و در هر نقطه از جهان كه مردم، موبايل به دست دارند يا پشت رايانه به دنياي شبكههاي اجتماعي سرك ميكشند، هر روز و هر لحظه صدها و شايد هزاران خبر نادرست روي شبكهها آپلود ميشود كه برخي به عمد آبرو، اعتبار يا شهرت اشخاص و يا كسب و كار آنان را نشانه ميروند يا برخي ديگر ناآگاهانه تصوير ذهني عمومي مردم از هويت ملي، فرهنگ، قوميت يا جنسيت را مخدوش ميكنند و حتي در امور سياسي و ديپلماتيك كشورها، تنش ميآفرينند.
برخي از اين شايعات نيز كه به امنيت اجتماعي يا حوزه سلامت و بهداشت مربوط ميشوند، خواب آسوده شب را از چشم بسياري از كاربران شبكه ميربايند و سبب ايجاد تنش و ناآرامي در جامعه ميشوند؛ تنشهايي كه گاهي رفع آن و بازگرداندن آرامش و امنيت به افكار عمومي، براي دولتها هزينههاي گزافي دارد.
**رايجترين شايعات شبكههاي اجتماعي
هر كدام از ما دستكم يكبار خبر نادرست درگذشت يك هنرپيشه، فوتباليست يا يك چهره سياسي را در شبكههاي اجتماعي خود خواندهايم. ستارگان سينما، موسيقي، ورزشكاران بهنام و سران و دولتمردان دنيا از اينگونه شايعات جان سالم به در نميبرند. يكي از دلايل نشر اين اخبار، مخالفان يا دشمنان شخصي اينگونه افراد هستند كه آتش نفرت يا خشم خود را با نشر خبر مرگ آنان، فرو مينشانند.
امروزه بازنشرپيامها و تصاوير در شبكههاي اجتماعي بسيار آسان شده است.اكثر اين پيامها محتواي دروغيني مانند خبر برنده شدن شما در يك قرعه كشي،گم شدن يك كودك، درخواست كمكهاي خيريه يا خبر سوءرفتار با حيوانات دارد.اين نوع محتوا به دليل تاثيرگذاري عاطفي يا هيجاني بر دريافت كنندگان، آنان اورا وامي دارد تا با بازنشر آن، خود را در يك اقدام اخلاقي شريك و سهيم تصور كنند.
شايعاتي كه خبر از بيماري، مرگ، كنارهگيري، فساد مالي يا اخلاقي و در نهايت عزل و نصب سياستمداران دارد، بازخوردهاي زيادي به همراه ميآورد. نوع پرحاشيه اينگونه شايعات در مواردي است كه اخبار كذبي در مورد اقدامات خاص دولتها منتشر ميشود و مدعي افشاگري است يا حاكي از حمله نظامي به كشور، درگيري در مرزها، تظاهرات يا شورشهاي سياسي است. دامنه پيامدهاي سياسي و اجتماعي اينگونه شايعات به حدي است كه گاهي جبران آن براي دولتمردان ناممكن است.
رايجترين شايعات در شبكههاي اجتماعي اخبار نادرست مربوط به مسائل پزشكي، بهداشت و سلامت است. اينگونه پيامها غالبا از آلودگي يك ماده غذايي، مرگبار بودن يك دارو يا شيوع بيماريهاي مهلك خبر ميدهند و در برخي موارد نيز كاملا هدفمندانه و به منظور ضربه زدن به اعتبار برندهاي خاص غذا و دارو منتشر ميشوند. به دليل حساسيت و البته جذابيت اين دسته اخبار، دريافت كنندگان آن بدون كنترل كردن صحت و سقم مطلب يا منبع خبر،آن را براي ديگران ارسال ميكنند. خبر مسكنهاي مرگبار، آلودگي آب آشاميدني، خرماهاي داعشي، دلسترهاي كوركننده يا مرگهاي ناشي از بيماري «ابولا» نمونههايي از اين شايعات در شبكههاي اجتماعي بودهاند.
**مفهوم شايعه در علوم ارتباطات اجتماعي
در علوم ارتباطات اجتماعي، شايعه را گفتمانهاي غير رسمي و نامعتبر و در نتيجه اطلاعات وارسي نشده ميدانند كه در چند مرحله در چارچوب نظام ارتباطي پرورانده شدهاست. از آنجايي كه اطلاعات در هر مرحله دست به دست شدهاست، اغلب تحريفاتي در آنها صورت ميگيرد. ممكن است بعد از چندين بار تحريف، محصول نهايي به كلي با آنچه در ابتداي كار منتقل شده است، متفاوت باشد.
به گفته كارشناسان مسايل اجتماعي، شايعات وقتي رواج مييابند كه مردم فكر ميكنند موضوع خيلي مهم است و زماني كه اخبار مناسب داده نميشودويا موجود و يا معتبر نيست، شايعات افزايش مييابند و مردم حتي ميتوانند آن را واقعيت بخشند. همچنين هنگامي كه افراد به شدت مشتاق كسب خبر درباره چيزي هستند، اما نميتوانند اطلاعات موثقي به دست آورند، مستعد پذيرش شايعهها ميشوند.
**يك كلاغ، چهل كلاغ
دكتر معصومه اسمعيل نژاد ـ كارشناس رسانه معتقداست: «شايعه» به حرفهاي بي مدرك و سند گفته مي شود، كه در آن، موضوع و مخاطب اهميت دارد، اما فرستنده پيام هر بار تغيير ميكند و مطلب نويي به آن اضافه ميشود، شايد به همين دليل به شايعه در ادبيات ايران يك كلاغ چهل كلاغ نيز گفته ميشود.
اين كارشناس رسانه اضافه ميكند: شايعه در فضاي مجازي همه ويژگيهاي فضاي غير مجازي را دارد و در عين حال ويژگيهاي ديگري نيز به آن افزوده ميشود. سرعت در فضاي مجازي بيشتر است و به همين دليل تعداد فرستندگان شايعه و مخاطبان آن نيز بيشتر است و در عين حال چون مخاطبان و فرستندگان همديگر را نميبينند، اين موضوع تقويت ميشود و هر كس ماجرا را هر جور كه دوست دارد، روايت ميكند
دكتراسمعيل نژاد، شفافيت و صداقت راهكار مقابله باشايعه ميداند و ادامه ميدهد: شفافيت و صداقت،دشمن شايعه است و از قضا اينها اركان داشتن خانواده سالم نيز هستند. شفافيت در گفتار و رفتار و دوري گزيدن از مظان اتهام، سدي در مقابل هر گونه شايعه ايجاد ميكند. شايعه نقل و نبات بسياري از دورهميها است. اما سواد رسانهاي مخاطبان ميتواند به جنگ شايعه برود، پرسيدن اين سوالات در كشف شايعه كمك ميكند: منبع اصلي اين پيام كجاست؟ واقعا چه كسي اين حرف را گفته است؟ آيا فرد گوينده اعتبار كافي دارد؟ دوم اينكه ذي نفعان دخيل در اين شايعه چه كساني هستند و از اين آب گل آلوده چه ماهي قرار است گرفته شود؟ و سوالهايي مانند اين كه چرا الان؟ چرا اين حرف؟ و چرا اين آدم اين حرف را مي زند؟ و آگاهي و هوشياري خانوادهها اهميت دارد و در قدم بعدي اينكه اگر ما اعتقادي نداريم و پاسخي براي سوالهايمان نيافتيم، ميتوانيم حلقه شايعه را قطع كنيم و يا اينكه براساس شايعات تصميم گيري نكنيم.
اين كارشناس رسانه ميافزايد: شايعات هميشه بوده است و شنونده بايد عاقل باشد! به نظر من افرادي كه در فضاي مجازي فعاليت ميكنند، رفته رفته با كسب تجربه در مقابل شايعات مصونيت مينمايند و ديگر هر حرفي را باور نميكنند و با نگاه انتقادي به فضاي مجازي و شايعات مينگرند.
**هويتهاي نامعلوم شايعه سازان
دكتر صديقه ببران ـ استاد علوم ارتباطات اجتماعي بر اين باور است كه اساساً فضاي مجازي، حوزه جديدي شبيه فضاي حقيقي است كه كاربران زيادي به آن وارد شدهاند و همانطور كه در دنياي واقعي شاهد بروز برخي شايعات هستيم، در فضاي مجازي نيز اين اتفاق ميافتد.
يكي از مهمترين ويژگيهاي فضاي مجازي اين است كه برخي كاربران، با هويتهاي نامعلوم وارد آن ميشوند و به همين دليل شرايط براي برخي افراد سودجو مهيا است، تا به بعضي كژرفتاريها مانند شايعهسازي دامن بزنند.
اين استاد ارتباطات اظهار ميدارد: فضاي مجازي عرصهاي امن براي سودجويان است تا با خيالي راحت به انجام برخي كارهاي ناشايست در آن بپردازند و البته بعضي از افراد نيز به صورت ناخواسته درگير برخي مسائل مانند بازنشر شايعات ميشوند.
يكي از دلايل گسترش شايعات در فضاي مجازي، بيسوادي يا كمسوادي كاربران در حوزه رسانه است؛ توضيح اينكه افراد با فرهنگهاي متفاوت و سطح سوادهاي گوناگون، وارد فضاي مجازي شدهاند و اغلب آنها سواد رسانهاي اندكي دارند و به همين دليل مشكلاتي بروز ميكند. نبايد تصور كرد كه «سواد رسانهاي» به معني توانايي استفاده از اينترنت و نصب اپليكيشنهاي مختلف در گوشي تلفن يا لوازم ديگر مانند لپتاپ و تبلت است، بلكه سواد رسانهاي به مفهوم قدرت تشخيص افراد، اهميت دارد.
اگر كاربران قصد دارند درگير شايعات در فضاي مجازي نشوند و حتي به صورت ناخودآگاه آنها را نشر ندهند، بايد با دقت بيشتري در شبكههاي اجتماعي رفتار كنند و هرآنچه را كه ميبينند، براي ديگران نفرستند. به اين ترتيب، با افزايش اطلاعات و سواد رسانهاي افراد، زمينه براي گسترش شايعات نيز از ميان ميرود.
دكتر ببران ميافزايد: تشخيص واقعيت از غير آن در فضاي مجازي، اهميت زيادي دارد و به همين دليل بايد افراد جامعه تحت آموزش قرار گيرند و مجهز به قدرت تفكر انتقادي شوند تا بدون دانش، همه چيز را نپذيرند يا مطالب را انتشار ندهند. راهحل افراد براي اينكه از صحت و سقم موضوعي مطلع شوند، اين است كه در مورد مطالب نقل شده در شبكههاي اجتماعي به جستوجو بپردازند. از سوي ديگر بايد ببينند كه اين مطلب توسط چه كساني منتشر شده است و اگر تعداد افراد معتبر انتشاردهنده زياد است، آن را بپذيرند. طي سالهاي اخير اتفاقاتي افتاده است كه بايد به فال نيك گرفت، مثلا آموزش و پرورش برنامههايي را براي آموزش دانشآموزان درباره فضاي مجازي و نحوه استفاده از شبكههاي اجتماعي و اينترنت در دستور كار قرار داده، اما لازم است كه اين اقدامات گسترش يابد. موضوع ديگر اينكه، نبايد نگاه كاسبكارانه به موضوع افزايش سواد رسانهاي افراد داشت و بايد تمامي سازمانها، ارگانهاي ذيربط و رسانهها به صورت جدي به مباحث فرهنگي ورود كنند تا در آينده شاهد كاهش چشمگير مشكلات موجود در فضاي مجازي باشيم.
**انسداد اطلاعاتي
سيد وحيد عقيلي ـ استاد علوم ارتباطات اجتماعي دانشگاه آزاد اسلامي نيز از انسداد اطلاعاتي به عنوان يكي از مهمترين دلايل بروز شايعه در جامعه نام ميبرد و ميگويد: اگر راه اطلاع رساني بسته شود يا رسانهها به نياز خبري مخاطب در مورد يك رويداد پاسخ درست ندهند، زمينههاي بروز شايعه تقويت ميشود. وقتي مردم پاسخ سوالهاي خود در مورد يك رويداد را از رسانهها نگرفته باشند، به دنبال يافتن پاسخ به منابع غير رسمي اعتماد ميكنند و هر پاسخي را ميپذيرند و از اين راه، شايعه در ميان مردم به وجود ميآيد و رونق ميگيرد.
اين استاد دانشگاه از سرعت پايين انتشار اخبار و اطلاعات به عنوان دومين عامل ايجاد شايعه ياد ميكند و ادامه ميدهد: اگر اطلاع رساني به مردم با تاخير صورت گيرد، اين ديركرد كه در كار خبر غيرقابل توجيه است، زمينه را براي توليد شايعه فراهم ميكند.همچنين بي اعتباري منابع خبري و سطح پايين اعتماد عمومي در جامعه، سومين دليل ايجاد شايعه است.در شرايطي كه مردم به رسانههاي مرجع بي اعتماد باشند، خبرهايي را كه از آن ميشوند، تاييد نميكنند و به شايعه روي ميآورند، بنابراين اعتبار مرجع و اعتماد جامعه به منبع خبري، مانع گسترش شايعه خواهد شد.
عقيلي، قوي بودن فرهنگ شفاهي در ميان مردم رايكي ديگر از دلايل ترويج و گسترش شايعه در جامعه ميداند و ميافزايد:در فرهنگهاي شفاهي و غيركتبي، احتمال بروز شايعه بيشتر است. در اينگونه فرهنگها مردم قبل از اينكه بخوانند و به دنبال اطلاعات باشند، علاقه دارند، گوش كنند. در فرهنگ شفاهي ميزان خواندن روزنامه، كتاب و نشريات ادواري اندك است.
اين استاد علوم ارتباطات اجتماعي ايجاد شبكههاي مجازي را هم يكي ديگر از زمينههاي گسترش شايعه در جامعه ميداند و ميگويد: متاسفانه، هر چه جامعه بيشتر وارد فضاي مجازي شود، دامنه شايعه گسترش بيشتري مييابد، زيرا در فضاي مجازي شايعه به راحتي ميتواند جاي خود را پيدا كند.
**مجازات شايعهسازان
شايد كسي نداند كه شايعهسازي جرم محسوب ميشود و عاملان شايعه در منظر قانون مجرم هستند، برابر مادههاي 16، 17 و 18 قانون جرايم رايانهاي، هتك حيثيت و نشر اكاذيب از طريق اينترنت و ساير فضاهاي مجازي جرم تلقي ميشود و بايد گفت كه نشر اكاذيب مصداق بارز شايعهسازي است.
خانم خاكپور كارشناس پليس فتا نيروي انتظامي ميگويد: شايعه، پرداختن به موضوعي است كه واقعيت ندارد بنابراين هر كس به دروغ سخني يا ماجرايي را انتشار دهد، براساس قانون مجازات عمومي تحت تعقيب كيفري قرار ميگيرد.
اين كارشناس پليس ميافزايد: طبق ماده 698 قانون مجازات اسلامي و ماده 18 قانون جرايم رايانهاي مصوب سال 1388، هر كس به قصد ضرر رساندن به غير يا تشويش اذهان عمومي يا مقامات رسمي به وسيله سامانه رايانهاي يا مخابراتي دروغ و اكاذيبي را نشر كند يا در دسترس ديگران قرار دهد و يا با همان مقاصد كاري را برخلاف حقيقت به عنوان نقل قول به شخص حقيقي و حقوقي به طور صريح يا تلويحي به فردي نسبت دهد كه فرد دچار ضرر چه مادي و چه معنوي شود، افزون بر اعاده حيثيت، به حبس از 91 روز تا 2 سال يا جزاي نقدي 5 ميليون ريال تا 40 ميليون ريال يا به هر 2 مجازات محكوم ميشود و فرد تحت تعقيب كيفري قرار ميگيرد.
خاكپور اضافه ميكند: بنابراين شهروندان بايد نسبت به درج مطالب در مورد خود يا اطرافيان حساس باشند و با سهلانگاري و بيتوجهي از كنار آن نگذرند و توجه داشته باشند اعتماد بيجا به هر سايت و موضوعي، به گسترش شايعه در جامعه ميانجامد.
**روند رسيدگي به شكايات
فيروزي، قاضي دادسراي جرايم رايانهاي درتهران نيز اظهار ميدارد: در اكثر موارد هنرپيشهها و افراد معروف كشور در تيررس شايعهسازان قرار ميگيرند و از آنجايي كه آنها در جامعه محبوب هستند، شايعه در مورد آنها نيز زياد است به همين دليل اين افراد نبايد بسادگي از كنار اين موضوعها بگذرند.
اين قاضي درخصوص روند پيگيري و شكايت شايعهسازان ميافزايد: كساني كه به عنوان شاكي خصوصي به دادسرا ميآيند و شكايت ميكنند پرونده به يكي از شعبههاي دادسراي رايانهاي ارجاع و به دستور قاضي به پليس فتا ارسال ميشود تا ادعاي شاكي مستندسازي و كارشناسي شود و پس از راستيآزمايي، رديابي منبع شايعهسازي در دستور كار پليس سايبري قرار گرفته و با اقدامات تخصصي و كارشناسي باتوجه به نوع شبكه اجتماعي عامل شايعهپراكني در دنياي مجازي شناسايي و مجازات ميشود.
فيروزي ادامه ميدهد: وقايع و حوادث مهمي كه اخبار و اطلاعات موثقي در مورد آن وجود ندارد يا اطلاعات ناقص و متناقضي از آن در جامعه جريان پيدا ميكند، زمينه شكلگيري يك جريان خبري تخريبكننده و غيرواقعي به نام «شايعه» را فراهم ميكند كه اين امر باتوجه به ماهيت و قدرت تأثيرگذاري آن، ميتواند اضطرابهاي اجتماعي را افزايش دهد كه اين اقدام در قانون مجازات جرم به حساب ميآيد.
اين قاضي دادگستري معتقد است: اگر مسئولان با سرورهاي شبكههاي اجتماعي ارتباط و همكاري داشته باشند، ميتوانند سريعاً مرجع شايعات را شناسايي كنند كه در اين صورت به هزينه كردن و تشكيل پرونده و پروسه زماني طولاني رسيدگي به آن نياز نخواهد بود.
منبع: روزنامه اطلاعات، 1395.10.8
**گروه اطلاع رساني**9165**9131**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
![يك كلاغ و چهل كلاغهاي ويرانگر يك كلاغ و چهل كلاغهاي ويرانگر](https://img9.irna.ir/old/Image/1395/13951008/82364342/N82364342-71282265.jpg)
تهران- ايرنا- روزنامه اطلاعات در گزارشي به بازشناسي دلايل باور پذيرشدن شايعات و تاثير آن در فرد و اجتماع پرداخت و نوشت: شايعه شامل اطلاعاتي است كه ممكن است براي افراد جامعه اهميت داشته باشد و در موقعيتهايي رواج مييابد كه آنان مشتاق خبر هستند؛ ولي نميتوانند آن را از منابع موثق دريافت كنند.