۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۵:۳۸
کد خبر: 82312566
T T
۰ نفر

كتابخوانی ، هنری غایب نزد ایرانیان

۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۵:۳۸
کد خبر: 82312566
كتابخوانی ، هنری غایب نزد ایرانیان

ساری - ایرنا - همه ما با ادعای وصل بودن به تمدنی كهن ، ریشه هر علم و هنر و صنعتی را به نیاكان ، كشور و خودمان نسبت می دهیم و بر خود می بالیم كه ' هنر نزد ایرانیان است و بس ' ، غافل از این كه از بزرگ ترین هنر بشر امروز یعنی كتابخوانی تقریبا هیچ نداریم .

چگونه می توان بدون خواندن سالی یك جلد كتاب ، ادعای فرهنگ و هنر و تمدن كرد ؟ چگونه است ملتی كه سرانه مطالعه روزانه افرادش در حال حاضر تنها كمتر از 2 دقیقه است ، همچنان به آنچه كه نیاكانش بوده اند یا نبوده اند ، دلخوش می دارد؟
ادیب و نویسنده ای با مطالعه صدها جلد كتاب و پس از نوشتن بیش از 20 عنوان كتاب كه هم اكنون در كتابخانه های كشور جای گرفته از این متحیر بود كه برای نخستین بار چه كسی یا كسانی و با چه هدفی دست در معنای شعر فردوسی بزرگ بردند و یك ملتی را با قلب معنای این مصرع از خودشناسی دور نگه داشته اند.
نویسنده چیره دست شهرستانی بر این اعتقاد بود كه همین قلب معنای مصرع ' هنر نزد ایرانیان و بس ' كافی بود تا به داشته های نیاكانمان دلخوش كنیم و با آسمان و ریسمان كردن حضور فلانی در ناسا و سفر فلانی به فضا و دهها مورد از این دست ، همچنان فكر كنیم كه محور كائناتیم ، بدون آن كه حتی قدمی در راه شناخت آن چیزی كه نیاكانمان به واقع بودند ، برداریم .
موضوع بحث ، البته فرهنگ مطالعه بود و تعجب نویسنده شهرستانی هم از این بود كه چگونه ملتی كه اهل كتاب خواندن نیست به چنین نتیجه غافلگیر كننده ای رسیده است .
** ملتی با فرهنگ شفاهی
او راست می گفت ؛ برای این كه مهم ترین كتاب های تاریخی ما را مستشرقان نوشتند كه دست برقضا منبع اصلی برای هر مطالعه ، نوشتن و تفسیر كردنی است . باز همین مسشرقان بودند كه برای ما نوشتند كه نیاكانمان چگونه زندگی می كردند ؟ چگونه كشت و كار می كردند ؟ و چگونه حاكمانی بودند ؟
تنها اگر به همین یك موضوع فكر كنیم كه مهم ترین كتاب هایمان را دیگران برایمان نوشتند ، كافیست تا حداقل به این نتیجه برسیم كه هنر نوشتن نزد ما ایرانیان نبوده و نیست و نوشتن هم ریشه در دانستن دارد و دانائی حاصل نمی شود مگر با خواندن كتاب یا همان مطالعه .
جامعه شناسان بر این اعتقادند كه فرهنگ ما ایرانی ها ، فرهنگ شفاهی است و مهم ترین علت این كه مطالعه در ما تبدیل به عادت نشده است ، ریشه در همین موضوع دارد.
شبكه های اجتماعی در فضای مجازی این فرهنگ ما را بخوبی به نمایش گذاشته اند ؛ پربازدید ترین مطالب در این فضا صدا و فیلم های كوتاه و یا نوشته های كوتاه ارضاء كننده غرور فردی و اجتماعی است.
** جا ماندن در گذشته
حسین اسلامی ، پژوهشگر و نویسنده ساروی با بیان اینكه عدم رویكرد به كتابخوانی و به طور كل مطالعه در كشور ما ریشه در تاریخ دارد ، گفت : ما ملتی با تمدن كهن هستیم و همواره تاریخ و وقایع مهم سیاسی و اجتماعی را به صورت قصه برای نسل های بعد بیان كرده ایم.
وی اضافه كرد : ملت های كهن دارای اسطوره و قصه هستند و برهمین اساس فرهنگ شفاهی همیشه بر فرهنگ كتبی غلبه و رواج بیشتری داشته و عادت به كتابخوانی هرگز در ما به وجود نیامد.
نویسنده ' تاریخ دو هزار ساله ساری ' با اشاره به اینكه ما مخترع چاپ و كاغذ نبودیم و طبعا دیرتر به این حوزه ورود كرده ایم، ادامه داد : ریشه های عمیق استبداد و ترس دولت ها در گذشته از روشنگری مردم را نمی توان در عدم اشاعه فرهنگ كتبی بی تاثیر دانست.
نویسنده 69 ساله مازندرانی به انقلاب الكترونیك و ظهور فضای مجاری در ایجاد فاصله بیشتر شهروندان با كتاب اشاره و به احداث ، تجهیز و شاداب سازی كتابخانه ها تاكید كرد.
او به ارتقاء جایگاه اهل قلم در جامعه نیز تاكید كرد و گفت : تولید هر كالای فرهنگی نیازمند حمایت همه جانبه از سوی متولیان و مسئولان مربوطه است.
** تعارف ، چوب لای چرخ
علی صادقی ، نویسنده ، شاعر و روزنامه نگار مازندرانی هم بر این اعتقاد است كه ما در همه زمینه ها از جمله موضوع كتابخوانی با خودمان تعارف داریم . ' همه از كتاب به عنوان مهم ترین كالای فرهنگی ، میراثی ماندگار ، پدیده ای باشكوه و با ارزش و عنصری رشد آفرین و روشنگر در پهنه زندگی بشر یاد می كنیم اما به دنبال خواندن آن نیستیم '.
' شاید هیچ ملتی شعری به زیبائی یار مهربان در باره كتاب نداشته باشد ، ولی ما داریم ، اگر چه همه فكت ها حاكی از نامهربانی ما با این یار مهربان است . گزارش های سالانه دستگاههای فرهنگی مملو از برگزاری نمایشگاههای كتاب است . بتازگی قفسه های كتاب را به خیابان ها آورده ایم تا ملت كتاب نخوان ما در ایستگاه تاكسی ، اتوبوس ، مترو و ... وقتش به بطالت نگذرد ، ولی دریغ از افزایش سرانه مطالعه '
او راست می گوید . این را از آمارهای رسمی منتشر شده در رسانه ها هم می توان فهمید . كمتر از پنج درصد مراجعه كنندگان به نمایشگاه كتاب اقدام به خرید كتاب می كنند و برای 95 درصد دیگر نمایشگاه كتاب محلی برای گذران وقت و تفرج است.
** هزار دلیل برای كتاب نخواندن
وقتی صبحت از پائین بودن سرانه كتابخوانی می شود ، كتاب نخوان ها هزار دلیل برای آن ردیف می كنند ؛ از گرانی كتاب گرفته تا علم كردن فضای مجازی و مهم تر از همه ادعای بی محتوا بودن كتاب هائی كه كه خودشان نخوانده اند.
این آخری ، از آن دلایل دندان شكنی است كه هیچ كس قادر به رد كردنش نیست ، حتی اگر پرفروش ترین كتاب دنیا را نام ببری كه در ایران شمارگانش به 10 هزار نرسیده باشد .
دلیل تراشی برای كتاب نخواندن گاهی به افرادی كه مطالعه نیاز روزمره آنان است هم سرایت كرده است.
افسانه حمیدی ، شهروند 30 ساله ساروی كه خودش را كارشناس رشته روزنامه نگاری معرفی می كند ، كتاب خواندن را برای خودش نوعی تفنن می داند.
وی به خبرنگار ایرنا گفت : كتابخوانی برای من حالت تفنن دارد و برنامه منظمی در این باره ندارم . بیشتر دوست دارم رمان بخوانم و امسال هم تاكنون هیچ كتابی نخوانده ام .
اكبر پور احمد ، دیگر شهروند مازندرانی مشكلات اقتصادی را مهم ترین علت كتاب نخواندن معرفی می كند و می گوید : همین قدر همت كنم كه به گذران زندگی و مشكلات عدیده بپردازم ، هنر كرده ام و اگر هم وقتی برایم باقی بماند ، نمی توانم حواسم را برای خواندن كتاب متمركز كنم.
علی روحی جویباری ، شهروند كتابخوان مازندرانی كه از دوران مدرسه با كتابخوانی خو گرفته ، به خبرنگار ایرنا گفت : همیشه برای كتاب نخواندن دلیل وجود دارد و اصولا افراد كتاب نخوان به قول معروف چپشان پر است از این دلایل . بعضی مواقع چنان فی البداهه دلیل آفرینی می كنند كه آدم اهل مطالعه هم از كتاب خواندش احساس بطالت می كند.
وی كه كارشناس ارشد علومی سیاسی است و فروشگاه مواد غذایی در جویبار دارد ، هر ماه دستكم 2 عنوان كتاب در زمینه های مختلف بویژه رمان ، تاریخ ، جامعه شناسی ، شعر و دیگر موضوعات مطالعه می كند.
این شهروند جویباری بر این اعتقاد است كه كتاب خواندن به عنوان یك عادت فردی باید از دوران مدرسه در كودك نهادینه شود.
' مدارس ما كتابخوان پرور نیست . در مدارس و حتی دانشگاههای ما كتاب خواندن و مطالعه بیشتر هیچ ما به ازائی ندارد . هیچ معلمی به دانش آموزشش به خاطر مطالعه كتاب غیر درسی آفرین نمی گوید و نمره نمی دهد در نتیجه اشتیاق به كتاب خواندن در همان كودكی در برابر تقویت حفظ كردن دروس كلاسی و نمره گرفتن بالا ، سركوب می شود '
** رونق اشتغال با مطالعه
پائین بودن سرانه مطالعه در كشور سبب شده است تا صنعت نشر كه از صنایع پردرآمد در كشورهای پیشرفته است ، در كشور ما به ذلت بیفتد.
ناشران از عدم حمایت اقتصادی و معنوی متولیان فرهنگی گله دارند ، نویسندگان برای آفرینش آثار پشتوانه مالی ندارند ، كتابفروشی ها از فروش روزانه راضی نیستند و ... به این ترتیب كلاف مشكلات این صنعت بنیادین فرهنگی هر روز سردرگم تر می شود .
واقعیت این است كه برای پیدا كردن سر این كلاف در هم تنیده تنها یك راه وجود دارد و آن هم ترغیب جامعه به مطالعه و كتاب خواندن ، والا اگر همه كتاب های ناشران را دستگاههای مختلف فرهنگی و غیر فرهنگی بخرند و به كتابخانه ها و آدم ها هدیه بدهند ، گره ای از این كلاف باز نمی شود .
** كتابخانه های خالی از عضو
عضویت در كتابخانه های عمومی یكی از معیارهای مناسب برای سنجش میزان كتابخوانی در یك جامعه است و وضعیت مازندران را هم می توان مشتی نمونه خروار برای كشور دانست .
هم اكنون به گفته مدیركل كتابخانه ای عمومی مازندران كمتر از چهار درصد از سه میلیون و 200 هزار نفر جمعیت مازندران عضو كتابخانه هستند ، یعنی رقمی كمتر از 120 هزار نفر .
آرزو ولیپور چشم انداز ترسیم شده برای سال 1404 را افزایش اعضا به 35 درصد اعلام كرد.
هم اكنون 110 باب كتابخانه عمومی با زیربنای 52 هزار و 462 متر مربع فعال است كه در افق ترسیم شده باید به 414 باب افزایش یابد.
وی ایجاد 23 ایستگاه مطالعاتی در مناطق مختلف مازندران از جمله ایستگاههای راه آهن ، بیمارستان ها و مراكز درمانی را از برنامه های پیش رو برای ترغیب جامعه به مطالعه معرفی كرد و گفت كه هم اكنون 10 ایستگاه كتاب در بیمارستان های استان مستقر است.
ولیپور هدفمندی در استقرار ایستگاههای مطالعاتی بویژه در مناطق و محلات پرتردد را هم یكی از برنامه های اداره كل كتابخانه های عمومی برشمرد و افزود : با اداره كل آموزش و پرورش هم رایزنی شده تا زنگ انشا دانش آموزان به عنوان فرصت معرفی كتاب و كتابخوانی در نظر گرفته شود .
خبرنگار : زهره كرمی ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
7330/1654
۰ نفر