به گزارش گروه اطلاعرسانی ایرنا، نقاشی یکی از مهمترین هنرهایی به شمار میرود که پیوسته در حال گسترش و تحول است. نقش ایران در شکوفا کردن هنر نقاشی در میان دیگر کشورها از همه بیشتر است به طوری که نقاشان ایرانی از هنر نقاشان دیگر تاثیر میپذیرفتند اما این تاثیرپذیری به صورت تقلید محض نبود، بلکه با بهرهجویی از هنر آنان، آن را با ذوق و نبوغ خود درآمیختند و به صورت تازهای عرضه کردند. به هر حال نقاشی ایرانی هنوز هم به عنوان یکی از بزرگترین سبکهای نقاشی در جهان مطرح است. آسمانهای آبی روشن، زیبایی شگفتانگیز شکوفهها و گلها بر روی درختان، طبیعت بکر و در میان آن تصاویر انسانهایی گوناگون، زشت و زیبا، خوب و بد بر بوم نقاشی هنرمندان ایرانی جلوهای خاص یافته و برای ایرانیان در هر کجای جهان افتخار فراوان آفریده است. در میان هنرمندانی که در هنر نقاشی صاحب نام و سبک خاصی هستند، می توان به شهلا معززی اشاره کرد. او که معتقد است، نقاشیهایش ایرانی بودنش را فریاد میزنند.
پژوهشگر گروه اطلاعرسانی ایرنا به مناسبت سالروز تولد شهلا معززی در این نوشتار سعی دارد به معرفی این نقاش چیرهدست و آثار او بپردازد.
سبک و شیوه آثار شهلا معززی
شهلا معززی در ۱۰ آذر ۱۳۳۲ خورشیدی در گرگان دیده به جهان گشود. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در زادگاهش گذراند و برای تحصیلات تکمیلی عازم فرانسه شد و در رشته معماری مدرک دکتری خود را گرفت. معززی درباره چگونگی تحصیلات خود می گوید: اصالتا کتولی هستم. ۶ سال ابتدای عمرم را در علی آبادکتول بودم و چون این شهر در آن زمان، دبیرستان نداشت، به گرگان آمدم و دیپلم گرفتم. بعد هم برای ادامه تحصیل به فرانسه رفتم. سال ۱۳۵۰ بود و من هم ۱۸ ساله بودم. معماری را انتخاب کردم چون به هنر نزدیک بود. این که مستقیما رشته نقاشی را ادامه ندادم، شاید به خاطر این بود که فکر میکردم اینهمه مشقت تحصیل برای رشته نقاشی ارزشش را ندارد و از طرف دیگر، نقاشی را آن طور که خودم در خودم رشد کنم، دوست داشتم. در شهر تولوز تا کارشناسی ارشد خواندم، برای ادامه تحصیل به پاریس رفتم و باگرایش معماری دکتری گرفتم.
شهلا معززی با پایان تحصیلات خود در ۱۳۵۰ خورشیدی به ایران بازگشت و در فاصله ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵خورشیدی در سازمان انرژی اتمی ایران به عنوان کارشناس انرژیهای نو به فعالیت مشغول شد. او در همان سالها چندین سخنرانی درباره معماری و انرژیهای نو در مراکز علمی تهران داشت.
معززی اوایل ۱۳۶۴ خورشیدی تصمیم میگیرد که دوباره نقاشی را آغاز کند و همین عاملی میشود تا یکسال بعد به فرانسه بازگردد و نقاشی را به صورت حرفه ای شروع کند. او در این باره میگوید: تاکنون از نقاشی جدا نشدهام. از آن زمان به نقاشی مشغولم و در کارگاهی که دارم با رنگ و نقش و نگار سرگرمم. من موضوعاتی مانند؛ طبیعت بیجان و غروب خورشید و... را دوست نداشتم و حس می کردم که این موارد یک نوع واقعگرایی است که عکاسی هم میتواند انجام دهد، از همان ابتدا برایم جذابیت نداشت و راستش کمی زده شدم.
این نقاش برجسته در ابتدای شروع به کارش از رنگ روغن و آبرنگ استفاده میکرد اما در مقطعی تصمیم میگیرد تا روش خود را عوض کرده و از پاستل استفاده کند. یک نوع پاستل خشک که در تابلوهای او ثابت شده هستند. معززی درباره این نوع نقاشی بیان می کند: ۳۰ سال است با پاستل کار میکنم. من و پاستل، عاشق و معشوقیم و فکر میکنم هنرمند باید به کارش و حتی ابزار کارش عشق بورزد. در واقع پاستل یک نوع ابزاری در نقاشی است که روی تابلو تبدیل به خاکهای رنگی زیبا میشود. وقتی این خاکهای رنگی در فضا پخش میشود بیاختیار مرا به یاد خیام و اندیشه خیامی میاندازد و این باور دینی و عرفانی که همه از خاکیم.
سبک هنری معززی بیشتر به صورت ذهنی است و از ادبیات ایران و جهان الهام میگیرد از بزرگانی همچون فردوسی، مولانا، آرتور رمبو، شارل بودلر و... که به صورت نقاشی روی پرده ظاهر می شوند. ذهن و دخل و تصرفهای او در نمایش واقعیت بسیار جالب و چشمگیر هستند. در کارهای معززی آبستره، فیگوراتیو و رئالیزم آن هم به شیوه خاص دیده میشود. اغلب منتقدان درباره نقاشی های او میگویند شعر است و درست هم میگویند.
تعلق خاطر معززی به ایران
او ایران را از دریچه هانری کوربن و شفیعی کدکنی شناخته است و این تعلق خاطرها یعنی گرگان، کتول و فرانسه هر کدام به اندازه ای در نقاشیهای معززی سهم و حضور دارند. سه اثر از آثاری که معززی آنها را نقاشی کرده برپایه اشعاری است که در کتاب شفیعی کدکنی درباره مولانا نگارش شده است. به طوری که هر بیننده ای با دیدن آثار او می گوید: با کاری ایرانی روبهرو شده است. معززی در این باره اعتقاد دارد: میگویم ایرانیام. نقاشیهایم هم همین را میگویند. آنها هم با صدای بلند میگویند ایرانیاند. ریشهام در ایران است و تنهام در این خاک استوار شده و اما در هوای فرانسه بود که شاخههایم جوانه زد و برگ داد و تنفس در فرانسه موجب شد درخت وجودم و هنرم میوه بدهد.
شهلا معززی با خواندن آثار هانری کوربن نویسنده و شرق شناس فرانسوی به ایران تمایل یافت و به سمت ایران کشیده شد. او با مطالعه دیگر کتابهای شفیعی کدکنی که شیوا و شیرین است، سه اثر از آثار خود را بر اساس اشعار این شاعر معاصر نقاشی کرد که موضوعات آن بیشتر به مولانا مربوط است.
همچنین حضور شهلا معززی در جلسات هفتگی شاهنامه خوانی فریدون جنیدی شاهنامه شناس بزرگ و بنیانگذار بنیاد نیشابور سبب شد تا او با اسطوره ها و نمادهای ایرانی آشنا شود و از همانها الهام بگیرد. این نقاش و معمار ایرانی، نمایشگاههای زیادی در فرانسه و چندین کشور اروپایی برگزار و جوایز و عناوین مختلفی را هم از جشنوارههای اروپایی دریافت کرده است. این هنرمند نقاش مقیم فرانسه آثار خود را برای نخستین بار در ۱۳۹۴ خورشیدی در ایران به نمایش گذاشت. او دراین باره به خبرنگاران گفته بود: این نخستین نمایشگاه انفرادی من در ایران است و آثار من از سالهای مختلف کاریام را شامل میشود. همچنین آثار شهلا معززی در نمایشگاههای مهمی در فرانسه، بلژیک، اسپانیا و دیگر کشورهای اروپا به نمایش درآمده است.
نقاشی های معززی همگی سوژههای ذهنی او هستند که ریشه در عرفان دارند. عرفان در حقیقت نقطه شروع کار معززی است که با پاستل خشک روی کاغذهای دست ساز یا مقوا کار میشوند. این آثار حالت نمادین دارند و روایی نیز هستند که ممکن است، فضایی انتزاعی نیز در آنها مشاهده شود. کارهای او بر پایه قواعد آکادمیک هنر نقاشی نیستند و به همین دلیل حالت خاصی دارند. زمینه بیشتر کارهای او سیاه هستند، زیرا او اعتقاد دارد که همه چیز از سیاهی به وجود آمده است، هرچه رنگ هست در سیاهی وجود دارد. به اعتقاد معززی، این سیاهی لزوما شب را نشان نمیدهد و گاه در یک نقاشی ماه و خورشید را کنار هم دیده میشوند.
تاریخ هنر ایرانی در آثار معززی
مجموعه آثار معززی مانند هرآنچه که در تاریخ هنر ایران از جمله نقاشی، ادبیات، خط و معماری بوده از هم منفک نیستند و تمامی اینها در آثار او تبدیل به شعر میشوند و سرودی یگانه را سر میدهند. آثاری برگرفته از اشعار شمس، مولانا، عطار، شاهنامه بودلر، رمبو (شاعران فرانسوی) و ... که به خوبی در نقاشی های معززی به چشم می خورد. خرقه رقصان، شمس تبریزی، بنیاد بر هیچ، ملکوت و شهر خاموش از جمله آثار شهلا معززی هستند که هر کدام با الهام از ذهن خلاق او به تصویر کشیده شده اند.
کتاب نقاش گلستانی
کتاب شعر رنگها، فلسفه تصویرها اثر ممتاز شهلا معززی که حدود ۳۰ نقاشی او را هم در خود جای داده و در ایران منتشر شده است. همچنین کتاب شهلا معززی نوشته شاعر و منتقد فرانسوی ژانلوئی دوپیریس (۱۹۳۱-۲۰۰۱) که رایزن فرهنگی سفارت فرانسه در کشورهای مختلف بوده در ۱۹۹۰ میلادی به وسیله انتشارات آتلانتیکا در فرانسه به چاپ رسیده است. این کتاب به زندگی و آثار معززی میپردازد.
نظر شما