به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، انشقاق در اردوگاه اصولگرایی امروز هم به یکی از مهمترین محورهای خبری- تحلیلی خبرگزاری ها، تارنماهای خبری و روزنامه ها بدل شد. رسانه ها همچنین مسایلی چون سیاست ورزی سلبی دلواپسان و واکاوی زمینه ها و پیامدهای موج انتقادات به فراکسیون امید و شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را مورد بررسی قرار دادند. این گزارش به بررسی این محورها در رسانه های امروز پرداخته است.
واگرایی های درون جریانی اصولگرایان
این روزها بحث و نظر در مورد رهبری جریان اصولگرایی میان چهره های سیاسی و رسانه ها گسترش پیدا کرده است.
روزنامه «ابتکار» امروز در گزارشی نوشت: اصولگرایان در کنار مسئله عدم وحدت دورنجناحی برای تشکیل ائتلافی بزرگ و جامعه میان خودشان با یک مسئله و مشکل دیگری روبهرو هستند و آن اختلاف بر سر لیدری این ائتلاف است که اخیرا این اختلاف بین حدادعادل و باهنر بیش از گذشته خودنمایی میکند. با این حال نباید از تلاش قالیباف برای حضور مستقل و همچنین کارشکنی همیشگی پایداریها در این حزب چشمپوشی کرد.
به نوشته این روزنامه، اصولگرایان که در انتخابات قبل جمنا محور وحدتشان بود و نتوانستند همه طیفها و جناحهای اصولگرایی را زیر سایه آن جمع کنند و نتیجه دلخواه را از آن بگیرند بعد از کش و قوسهای فراوان به شاجا رسیدند در ادامه قالیباف با ایده نواصولگرایی در این جریان شکاف ایجاد کرد. اما باهنر و ضرغامی به همراه عدهای دیگر ناامید نشدند و طرح شورای وحدت را ارائه کردند و اینبار «شورای وحدت» ورد زبانشان شده و میگویند ذیل همین شورا، وحدت را جاری و ساری میکنند. با این حال سعید جلیلی همچنان بر طرح دولت سایه خود پافشاری میکند و در تلاش است که به همراه یاران همچنان پرچم آن را برافراشته نگه دارد. درواقع این مصادیق و شواهد خود گویای ناکامی اصولگرایان در رسیدن به وحدت درونی است.
به نوشته روزنامه «اعتماد»، گرد یک رهبر جمع شدن با گرد یک برنامه جمعشدن دو روی دو نظام سیاسی متفاوت است که عواقب خاص خود را به همراه دارد، چنانکه در سالهای گذشته اصولگرایان گرد مهدویکنی گرد آمدند و امروز عواقب درگذشت او گریبانشان را گرفته است؛ عدم وحدت تنها یکی از این عواقب است، اما گویا این مورد برای اصولگرایان تجربه نساخته و مجدد بر آن پافشاری دارند.
به نوشته این روزنامه، «محسن پیرهادی» چهره نزدیک به قالیباف و دبیرکل «جمعیت پیشرفت و عدالت» با تاکید بر نیاز اصولگرایان به رهبری در گفتوگویی که با «ایرنا» داشته، میگوید: «مدیریت جریان اصولگرا از طریق شورای وحدت در حال پیادهسازی است.» پیرهادی گفته است: «هیچ جریانی بینیاز از راهبر یا لیدر نیست» و برای این رهبری جریان اصولگرا ویژگیهایی نیز ترسیم کرده است.
«مستقل آنلاین» هم از قول پیرهادی نوشت: فرد یا افرادی که مسئولیت رهبری یک جریان سیاسی را بر عهده میگیرند، باید هم در پیشگاه مردم و هم برابر اجزای جریان نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند. این نکته مهمی است که از آن غفلت شده است.
وی در ارتباط با شخصیت رهبر در جریان اصولگرا، گفت: در شرایط فعلی، هیچ شخص واحدی به عنوان رهبر قطعی و به اصطلاح تابلودار اصولگرایان که با همین عنوان به مردم هم معرفی شده باشد مطرح نیست. مدیریت جریان اصولگرا از طریق یک شورای فعال در حال پیادهسازی است که نیمی از آنها، پیشکسوتها و نیمی هم جوانان هستند و بیشتر اضلاع اصولگرایی را شامل میشود.
نبود یک گزینه مورد اجماع درمیان اصولگرایان که وحدتزا باشد، موردتوجه دیگر چهرههای جریان اصولگرا بوده است، چنانکه «ابوالقاسم رئوفیان» فعال سیاسی اصولگرا، به آن اشاره کرده و در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» گفته است: اصولگرایان نه حدادعادل و نه باهنر را به عنوان لیدر برنمیتابند. ذهنیت حاکم بر جریان اصولگرایی، کار تیمی است.
به نوشته اعتماد، او همچنین به مساله اجماع نیروهای این جریان نیز اشاره کرد و افزود: «اتحاد انتخاباتی برای اصولگرایان محال است.» او اجماع این جریان روی یک لیست نهایی را نیز تصور غلط و باطلی عنوان کرد اما در اظهارنظری متناقض مدعی شد که اصولگرایان با آنکه به اتحاد نمیرسند و لیست مشترک ندارند اما پیروز انتخابات هستند، زیرا مردم وضعیت امروز را نتیجه عملکرد اصلاحطلبان میدانند.
«محمدرضا باهنر» فعال سیاسی اصولگرا هم دیروز در نشست خبری خود از چالش های همگرایی در میان اصولگرایان گفت. روزنامه «شرق» با اشاره به گلایه های دیروز باهنر از پایداری ها نوشت: جبهه پایداری بارها اعلام کرده است دنبال سهمخواهی از فهرست مجلس آتی نیست اما تأکید کرده بهشرطی در وحدت حاضر میشود که مدل و الگوی آنها یعنی انتخاب اصلح رعایت شود. در انتخابات پیشین مجلس هم این جبهه سهم خوبی از فهرست تهران گرفت. جبهه پایداری به اشکال مختلف اعلام کرده است شکل و شمایل وحدت و ائتلاف بین اصولگرایان را قبول ندارد و در صورتی که با فهرست مجزا وارد عرصه انتخابات شوند، احتمال اینکه تعداد بیشتری از چهرههای فکری نزدیک خود را وارد پارلمان کنند، بیشتر است.
باهنر همچنین غیبت افراد نزدیک به «علی لاریجانی» در شورای ائتلاف را ضعف اصولگرایان دانسته است که باید اصلاح شود. این در حالی است که گفته میشود علت این غیبت و عدم دعوت از نزدیکان لاریجانی و شخص خودش، فشار «جبهه پایداری» بوده است.
کنش های انتخاباتی سلبی دلواپسان
انتقادات گسترده و هجمه های بی امان دلواپسان به دولت، بیش از پیش رنگ و بوی جناحی و انتخاباتی گرفته است؛ مساله ای که از دید رسانه ها پنهان نمانده است.
به نوشته روزنامه «آرمان»، از زمان آغاز به کار دولت روحانی تاکنون، تندروها به دلایلی که بر همگان روشن است، هیچ فرصتی را برای تهاجم علیه تعامل از دست نداده و همواره بر طبل تقابل و تشدید تنشها کوفتهاند. اینبار اما علاوه بر دلایل پیشین، با یک فوریت مواجهاند؛ «انتخابات مجلس». دلواپسین نیک میدانند که پیروزی دوباره دیپلماسی دولت روحانی نتیجهاش شکست دوباره تندروها در عرصه انتخابات مجلس است. محقق شدن امید تندروها برای موفقیت در انتخابات اسفند و بازگشت به کرسیهای قدرت، عملاً در گرو شکست تدابیر دولت روحانی و در نتیجه قطع امید کامل مردم از انتخابهای پیشین خودشان است. لذا تداوم فضای بحرانی و شرایط نامطلوب کنونی، عملاً شرایط مطلوب برای دلواپسان محسوب میشود و طبیعی است که هرگونه تحرک برای تغییر این فضا را نیز برنتابند و به سرعت واکنش نشان دهند. اما فارغ از این نگاه منفعتجویانه که مصلحت ملی را پیش پای منفعت گروهی و جناحی ذبح میکند، تندروهای دلواپس با مصادره به مطلوب توصیهها و اظهارات رهبری درباره برجام و مذاکره سعی در پیشبرد مواضع [به بیان بهتر منافع] خود و تخطئه دستگاه دیپلماسی دارند.
«اکبرترکان» هم در یادداشتی در روزنامه «اعتماد» سیاستمداران و جریان های سیاسی را به تبعیت از آنچه «مرام ناطق نوری» خواند تشویق کرد و نوشت: امروز شرایط بهگونهای است که جناحی که در انتخابات تمایلی به حسن روحانی و حضور او در کاخ ریاستجمهوری نداشت، مدام به رییسجمهوری مستقر میتازد و این همان تفاوت قابلتوجه بین نقد و کینهتوزی است. برای حل این معضل، لازم است اخلاق کینهتوزانه را نابود کنیم و به مرامی تن دهیم که نگارنده آن را «مرام ناطقنوری» نام نهاده است. او بعد از شکست خود در رقابت با سیدمحمد خاتمی نهتنها به کینهتوزی نپرداخت بلکه به او تبریک گفت و به حمایت از رییسجمهوری وقت پرداخت.
تارنمای «جهان نیوز» با اشاره به این یادداشت مدعی شد که ترکان پیروی از مرام «ناطق نوری» را توصیه کرده و ضمن تهمت به منتقدان دولت های یازدهم و دوازدهم و رقبای انتخاباتی حسن روحانی، آنان را کینه توز نامیده است. این تارنما طرح مسایل اینچنینی را به «فرافکنی» دولتمردان نسبت داد و مدعی شد، البته که باید به ترکان همچون دیگر مسئولان دولتی حق داد چرا که کارنامه خالیشان اگر باعث خجالت زدگی آنان نشده باشد حداقل باعث عصبانیتشان شده و برای فرار از این نارضایتی عمومی از مدیریت دولت، مشغول به آسمان ریسمان بافی مانند حمله به منتقدان دولت با توهین و تهمت شده اند. ای کاش دولتمردان از همت خود برای حمله به منتقدان می کاستند و بر تلاش خود برای حل مشکلات می افزودند؛
«اصلاح طلبان و اصولگرایان به فکر خود باشند»
در این میان برخی رسانه ها به بررسی وضعیت عمومی جریان های سیاسی اعم از اصلاح طلبی و اصولگرایی در کشور، آسیب شناسی آنها و میزان اقبال عمومی به جریان های سیاسی سنتی پرداختند.
«احمد نادری» عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفت و گو با خبرگزاری «تسنیم» با بیان اینکه دوگانه اصولگرا و اصلاحطلب در فضای سیاسی ایران پایان یافته و در انتخابات امسال شاهد تکثر در جریانهای سیاسی خواهیم بود، تکثر آرا در نظام و چندقطبی شدن را امر مقدسی دانست که اگر مدیریت شود ظرفیتی را برای جمهوری اسلامی ایجاد میکند که هم پویایی درون سیستم را بالا میبرد و هم پشتوانهای برای سیاست خارجی از منظر مشروعیت نظام ایجاد میکند.
این عضو هیات علمی با اشاره به تغییر نگاه مردم برای انتخاب نامزدها گفت: مردم نگاه خواهند کرد که ایدههای کاندیداها و لیستها و افرادی که خود را در معرض انتخاب قرار دادند برای چند مولفه از جمله ناکارآمدی موجود بویژه در ارتباط با عملکرد بسیار ضعیف قوه مجریه و قوه مقننه در دوره اخیر است، چیست؟ لیستی که افراد جوان و چهرههای جوان را در درون خود جای داده باشد و افرادی که تکلیفشان را با فساد مشخص کرده باشند و با ناکارامدی موجود مرزبندی جدی داشته باشند، رای خواهند آورد.
به نوشته «اقتصادنیوز»، «ناصر ایمانی» فعال اصولگرا در گفت و گو با «خبرآنلاین» در مورد مخاطرات تمایل جریان های سیاسی به سوی رویکردهای رادیکال گفت: روحیه برخی افراد نظیر عارف را زمانی که با خط مشی فردی مثل مصطفی تاجزاده مقایسه میکنیم، فاصلهها مشخص میشود. در جناح اصولگرا نیز چنین مقایسهای را میتوان بین زاکانی و محمدرضا باهنر انجام داد. در هر دو سو افرادی هستند که با تامل و تحمل بیشتر تصمیمگیری میکنند.
ایمانی تاکید کرد: اینکه افرادی با ملاحظات و پختگی بیشتر تصمیمگیری کنند، این اتفاقا روشی ارزشی است نه ضد ارزش. اگردر مقاطعی که باید قاطعانه و صریح تصمیمگیری کرد، اینافراد عقب نشینی کنند دیگر نمیتوان این روحیه را پذیرفت. یعنی در هر حالتی محتاط باشند. زمانی که شما بخواهید از باهنر دوری کنید باید به طیف تندروی اصولگرایان نزدیک شوید. در مورد اصلاحطلبان نیز همین طور است . اگر فردی بخواهد از عارف عبور کند، مجبور میشود ارزشها را در بین افراد رادیکال اینجناح جستجو کند.
انتقادات از شورای سیاستگذاری متناسب با وظایفش است؟
«محمد سلامتی» فعال سیاسی اصلاحطلب، دبیرکل «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران» و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفت و گو با «انتخاب» گفت» در غالب انتقاداتی که به شورای عالی اصلاح طلبان مطرح میشود، انتظاراتی بیشتر از وظایف شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، طرح میگردد. این شورا، بیشتر ستادی انتخاباتی است و اینگونه نیست که در تمامی زمینهها منعکسکننده برنامهها و سیاستهای جبهه اصلاحطلبان باشد. مثلا شورای عالی سیاستگذاری، وظیفه ای برای برنامهریزی جهت پیگیری و ارزیابی عملکرد دولت، فراکسیون امید و شورای اسلامی شهر ندارد.
سلامتی در ارزیابی عملکرد «محمدرضا عارف» هم گفت: بر این بارو هستم که آقای دکترعارف از نظر اخلاقی، انسانی شریف هستند و اگر در شیوه مدیریت او بحثی وجود دارد، کمی اغراق آمیز است و بیشتر به نظر میرسد در عدم انعکاس بیرونی عملکرد فراکسیون امید است. بازتاب دقیق اقدامات فراکسیون امید در مجلس، میتواند سطحی از انتقادات از دکتر عارف را کاهش دهد.
نظر شما