۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۴۸
کد خبر: 82572705
T T
۰ نفر
راز مفقود شدن 5 هزار كودك يمني در بيمارستان‌هاي رژيم صهيونيستي

تهران-ايرنا-مشرق در يادداشتي آورده است: پس از 6 دهه اكنون اسنادي به دست آمده كه بخش‌هايي از راز مفقود شدن بيش از 5 هزار كودك يمني طي 6 سال در بيمارستان‌هاي رژيم صهيونيستي را آشكار و برملا مي‌كند.

سرويس جهان مشرق - اواسط ماه ژوئن هر سال يادآور قضيه اي دردناك براي 50 هزار يهودي يمن است كه طي دهه 40 و 50 قرن گذشته به اميد زندگي بهتر به سرزمين هاي اشغالي مهاجرت كرده، اما پس از اسكان داده شدن در اردوگاه هاي موقتي كه «معبروت» خوانده مي شد و به دلايل نا معلوم كودكان خود را از دست داده بودند.

قضيه مربوط به هزاران كودك يمني است كه با خانواده هاي اشان به محض پاي گذاشتن در فرودگاه «تل آويو» كه در آن زمان «لد» خوانده مي شد و يا زندگي در اردوگاه هايي كه به آنها اختصاص يافته بود، به بهانه هاي مختلف از جمله بيماري و چكاب و گرفتن آزمايش از خانواده ها جدا و بيمارستان ها سپرده مي شدند، اما هيچ گاه عودت داده نمي شدند، بلكه اغلب چند روز بعد از جدايي خبر مرگ آنها بدون تحويل جسد يا آدرس محل خاكسپاري به خانواده هاي اشان داده مي شد.
نكته عجيب تر آنكه حتي مسئولان وقت از صدور گواهي رسمي فوت براي اين كودكان و دادن آن به خانواده هاي آنها امتناع مي كردند. يكي از اين يهوديان يمني به نام «شلومو حتوخا» در صفحه فيس بوك خود داستان «شوشانا»، مادر بزرگش را نقل مي كند كه در سال 1949 ميلادي از يمن به سرزمين هاي اشغالي مهاجرت مي كند و اينكه وقتي در اردوگاه مهاجران بسر مي برد، يكي از مسئولان اردوگاه نزد وي آمده و به بهانه چكاب و آزمايش هاي پزشكي كودكش را به يكي از بيمارستان ها مي برند، در حالي كه وعده باز گرداندن كودك در روز بعد را داده بودند.

اما وقتي فرداي آن روز شوشانا براي اطلاع از حال فرزندش به بيمارستان مراجعه مي كند، خبر مرگ فرزندش به وي داده مي شود، بدون آنكه موفق به ديدن جنازه كودكش شود. فاجعه اصلي در سال 1953 ميلادي رخ نمود، سالي كه بالاترين آمار مفقودي در ميان كودكان مهاجران يمني را داشت و موجب اعتراض هاي شديد بسياري از خانواده هاي مهاجر از جمله خانواده هايي كه كودكان خود را از دست داده بودند، شده بود.

به گفته شلومو امروزه شاهد هستيم، افرادي يك باره با اين حقيقت مواجه مي شوند كه فرزندان واقعي خانواده هايي كه در آن رشد و نمو يافته اند، نيستند و در ميان آنها، انگشت شماري هستند كه از اين شانس برخوردار بودند كه خانواده هاي واقعي خود را بيابند.

نمونه ها در اين خصوص بسيارند، به عنوان مثال «ساره ع» تعريف مي كند، چگونه پرستار نوزادي كه به دنيا آورده بود، را به وي نشان مي دهد. يك نوزاد سه كيلو و نيمي كه پس از به دنيا آمدن به وضوح صداي گريه اش را شنيده بود، اما پس از بيرون بردن وي از اتاق زايمان خبر فوتش را به وي مي دهند و اصرارهاي او براي ديدن كودك مرده اش راه به جايي نمي برد، همچنين «مريم الحديف» در داستاني مشابه تاكيد مي كند، به چشم خود ديده كه فرزندش زنده به دنيا آمده و براي دو روز به وي شير داده بود، اما يك باره روز سوم در حالي كه فرزندش در سلامتي كامل بسر مي برد، خبر مرگش را براي مريم مي آورند و در اقدامي مشابه از ديدن جسد نوزاد از سوي مادر امتناع مي شود.

در تمام طول اين سال ها اعتراض ها و شكايت هاي اين مادران و هزاران مادر يمني ديگر كه كودكان خود را در اردوگاه ها و در چادرهاي اشان گم كرده و از دست داده بودند، نه تنها راه به جايي نبرده بود، بلكه غالب اين مادران به اختلال عقلي و انواع بيماري هاي روحي و رواني و توهمات ناشي از آن متهم شده بودند.

«ايگال يوسف»، شهردار سابق شهرك صهونيست نشين «روش هعاين» و نماينده خانواده هايي كه كودكان خود را در اين قضيه از دست داده بودند نيز در گفت و گو با راديو ارتش اسرائيل گفته بود كه به جست و جوي خود براي يافتن خواهرش كه در كودكي وي را گم كرده بود، ادامه مي دهد، به ويژه آنكه آخرين پيگيري هاي وي در وزارت داخلي آشكار ساخت كه وي در قيد حيات است. اما آدرسي كه وزارت داخلي به وي داده بود، وجود خارجي نداشته است.

مهم تر از همه آنكه اگرچه از آن تاريخ تاكنون كابينه هاي وقت رژيم صهيونيستي سه كميته حقيقت ياب - كميته حقيقت ياب «بهلول – مينوكوفسكي» در سال 1967، كميته حقيقت ياب «شلجي» در سال 1988 و كميته حقيقت ياب «كوهن – كدمي» كه در سال 1995 تشكيل شد و گزارش خود را در سال 2001 ميلادي به كابينه وقت رژيم صهيونيستي ارائه داد - براي كشف خفاياي اين قضيه تشكيل داده بودند و هر يك از آنها از جمله كميته حقيقت ياب «كوهن – كدمي» در گزارش خود ادعاي ربوده شدن اين كودكان را رد و مستندات و دلايلي مبني بر فوت آنها ارائه داده بودند، اما خانواده هاي آنها ضمن تكذيب اين گزارش ها افشا كرده بودند كه در مواردي از سوي مسئولان و مقامات ذيربط تهديد به سكوت و عدم ادامه اعتراض ها و پايان دادن به پيگيري شكايات خود شده بودند.

تحقيقات بعدي نشان مي داد كه طي فعاليت هريك از كميته هاي حقيقت ياب بخشي از مستندات مربوط به اين كودكان در بيمارستان ها محو و نابود شده بودند و يا اينكه گواهي هاي فوت جعلي متعددي در آرشيو اين بيمارستان ها يافت شده بود، همچنين مدارك و مستنداتي يافت شده بود كه نشان مي داد، برخي خانواده هاي يهودي بدون طي كردن پروسه قانوني، به فرزنداني از اين بيمارستان ها دست يافته بودند.

موضوع سوال برانگيز آن بود كه چرا اين كميته ها از انتشار نتايج بازجويي و گواهي شاهدان عيني مانند «روت باروخ»، مسئول كودكان بي سرپرست اردوگاه هاي مهاجران يهودي در سرزمين هاي اشغالي و «آموس مانور»، رئيس امنيت داخلي رژيم صهيونيستي موسوم به «شاباك» امتناع كرده بودند، همچنين چرا كابينه هاي رژيم صهيونيستي روي اسناد و مدارك به دست آمده مُهر محرمانه و سري زده از انتشار آنها تا 60 يا 70 سال ديگر خودداري كرده بودند.

دسامبر سال گذشته ميلادي كابينه رژيم صهيونيستي مدعي شده بود كه پس از 60 سال در اقدامي بسيار مهم پس از لغو محرمانه و سري بودن، اقدام به انتشار حدود 200 هزار سند از پرونده معروف به «قضيه كودكان يمني» مي كند، به اين اميد كه به يكي از بزرگ ترين رسوايي اسرائيل كه 6 دهه دامنگير آن بوده، پايان دهد و به اين طريق خانواده هايي كه كودكان خود را از دست داده و از سرنوشت آنها تاكنون بي اطلاع بوده اند، از حقيقت امر آگاه شوند، اما همان گونه كه انتظار مي رفت، اين صرفا يك ادعا بود، چون بخش هاي مهمي از اين اسناد هم چنان مهر محرمانه بر خود داشته و از انتشار منع شده بودند.

اين موجب شد تا رسانه هاي رژيم صهيونيستي از جمله روزنامه صهيونيستي «اسرائيل اليوم» و شبكه دو تلويزيون اين رژيم هفته گذشته گزارشي درباره كودكان يمني منتشر كنند كه بُعد جديدي از اين قضيه را برملا مي كرد. گزارشي كه حتي رسانه هاي صهيونيستي ضمن اذعان به قبح و غير انساني بودن آن، در چندين جاي گزارش، آن را به ظاهر محكوم كرده و عاملان آن را مورد انتقاد قرار داده بودند.

انجام آزمايش هاي پزشكي روي كودكان يمني

گزارش روزنامه اسرائيل اليوم از «انجام برخي آزمايش هاي علمي و پزشكي روي اين كودكان يمني بدون اطلاع و كسب موافقت خانواده هايشان» پرده بر مي دارد، آزمايش هايي كه بر اساس اسناد به دست آمده موجب مرگ ده ها تن از اين كودكان طي سال هاي 1948 تا 1954 ميلادي شده بود. اگرچه به اعتقاد «نوريت كورين»، يكي از نمايندگان كنست اين قضيه تا سال 1966 ادامه داشت و در پي آن بيش از 5 هزار كودك يمني مفقود شده اند.

اسرائيل اليوم تاكيد مي كند: براي اولين بار اسناد و گواهي شاهداني را در اختيار دارد كه ثابت مي كند، اين كودكان در قيد حيات در معرض انواع آزمايش هاي پزشكي قرار گرفته اند كه براي اولين بار در دنيا انجام مي شده و آنها را به موش هاي آزمايشگاه هاي اسرائيل تبديل كرده و موجب فوت دست كم چهار تن از آنها شده بود.

به نوشته اين روزنامه صهيونيستي برخي از اين اسناد نشان مي دهد كه در اين سال ها بيمارستان «رام بام» شهر «حيفا» شاهد ربوده شدن يك تن از اين كودكان و به فرزند خواندگي گرفتن يكي ديگر از آنها توسط يكي از اعضاي كادر پزشكي مسئول انجام آزمايش ها اين بيمارستان بوده است.

اين روزنامه با توضيح اينكه به عكس هاي منتشر نشده اي دست يافته كه نشان دهنده بخشي از اين آزمايش ها و نحوه انجام آنها روي اين كودكان است، مي افزايد: در بخشي از اسناد به دست آمده درباره اين كودكان آمده است كه چگونه پزشكان شيوه هاي درماني جديد را روي آنها آزمايش مي كردند و به عنوان مثال با تزريق وريدي و مستقيم پروتئين خشك، سرم و پلاسما خشك به چهار كودك يمني كه از سوء تغذيه رنج مي بردند، موجب مرگ آنها شدند.

در اين باره پيش تر «درورا نحماني روت»، وكيل يكي از اين خانواده هاي يمني از دكتر «جرج مندل»، رئيس بيمارستان كودكان «روش هعاين» كه در انجام آزمايش هاي پزشكي روي كودكان يمن مشاركت داشت، به عنوان يكي از متهمان اين پرونده ياد مي كند.

نحماني روت در اثبات ادعاي خود، به عنوان سند نامه اي از دكتر «كلمن يعقوب مان»، نائب رئيس بيمارستان كودكان «روش هعاين» ارائه مي دهد كه 21 نوامبر سال 1949 براي دكتر مندل نوشته و در آن نتيجه آزمايش هاي انجام شده روي چهار كودك يمني كه منجر به مرگ آنها شده بود، را به اطلاع وي رسانده بود.

نحماني روت تاكيد مي كند، دكتر مندل از جمله افرادي است كه اسناد و اطلاعات دقيقي از اين آزمايش ها در اختيار داشت، اما 7 سال بعد از بيم برملا شدن ماهيت واقعي اين آزمايش ها و اهداف نهفته در پس آنها، اقدام به از بين بردن تمامي آنها مي كند.

در اين راستا، شبكه دو تلويزيون رژيم صهيونيستي نيز تصاويري از چندين كودك يمني را منتشر مي كند كه نشان مي دهد، آنها در معرض اين آزمايش ها بوده اند. اين عكس ها كودكان يمني را در اتاق هايي شبيه آزمايشگاه هاي پزشكي و علمي در حالي برهنه به تصوير مي كشد كه روي بدن آنها مطالبي مربوط به نوع آزمايش انجام شده روي آنها نوشته شده بود، به عنوان مثال يكي از تصاوير نشان مي دهد كه روي شكم يكي از اين كودكان واژه «طحال» نوشته شده كه احتمالا بيانگر نوع آزمايش و نتيجه مورد نظر از آن روي طحال انسان بوده است.

اما بُعد بسيار خطرناك و ضد بشري اين قضيه را «امير يوحنا»، يكي از نمايندگان كنست افشا مي كند. به گفته وي آنها در برابر شاهداني از مهاجران يمني قرار دارند كه طي سال هاي مذكور از سوي برخي بيمارستان ها براي انجام آزمايش هاي مربوط به وضعيت سلامت قلب قرار داشته و شماري از آنها تحت اين آزمايش ها بوده اند.

به گفته اين نماينده كنست، نتيجه آزمايش هاي پزشكان روي قلب مهاجران يمني نشان مي داد كه آنها داراي هيچ گونه ناراحتي و بيماري قلبي نبودند و اين موجب شده بود، با تقاضاهاي بسيار زيادي از سوي مراكز پزشكي و تحقيقاتي كشورهاي غربي براي به دست آوردن قلب يمني ها مواجه شوند، در نتيجه شماري از يمني ها از جمله كودكان يمني براي فروش قلب هاي اشان آن هم به مبالغ بسيار گزاف در اين سال ها به شيوه ها و دلايل مختلف به قتل مي رسند.

فراتر از كودكان يمن

اشتباه است، اگر تصور كنيم، اين قضيه فقط كودكان مهاجران يمني را در بر مي گيرد، چون در اين زمينه روزنامه صهيونيستي «معاريو» در گزارش مستندي از ربوده شدن صدها كودك از يهوديان مهاجر كشورهاي شرق اروپا و بالكان طي همين دوره زماني و در حوادثي مشابه خبر مي دهد.

خانواده هاي يهودي كه از لهستان، آلمان، روماني، مجارستان، چك و اسلواكي مهاجرت كرده و در شهرك هايي چون ديمونا، كفار سابا، بيتح تكفا، قدس، تل آويو و حيفا در سرزمين هاي اشغالي ساكن شده بودند، طي اين مدت يا يكي از فرزندان آنها مفقود شده بود و يا با خبر مرگ نوزادشان آن هم چند روز پس از تولد و در حالي كه از سلامتي وي اطمينان كامل داشتند، مواجه شده بودند.

تحقيقات رسمي صورت گرفته نشان مي دهد، طي سال هاي فوق الذكر دست كم 210 كودك از مهاجران كشورهاي اروپايي به شيوه هاي گفته شده، مفقوده شده اند.

جناياتي كه تا به امروز ادامه دارند

آنچه درباره انجام آزمايش هاي پزشكي روي كودكان مهاجران يمني در اين گزارش به آن اشاره شد، تنها به سال هاي گذشته يا كودكان يهوديان مهاجر محدود نمي شود، بلكه اسناد موجود ثابت مي كند، اين جنايات يكي از اصول و سياست هاي ثابت كابينه هاي مختلف رژيم صهيونيستي از زمان تاسيس اين رژيم تاكنون بوده است.

آزمايش داروهاي ناشناخته روي كودكان اسراي فلسطيني

در سال 2011 ميلادي «حسان ششنيه»، يكي از مسئولان سازمان آزاديبخش فلسطين با بيان اينكه 400 كودك فلسطيني در زندان هاي رژيم صهيونيستي بسر مي برند، افشا كرد كه اين كودكان صرف نظر از انواع آزارها و شكنجه هايي كه در معرض آن قرار دارند، با جنايت ضد بشري آزمايش داروهاي جديد و ناشناخته نيز مواجه هستند كه تاكنون منجر به فوت شماري از آنها و يا فلج شدن و از كار افتادن بخشي از اعضاي بدن آنها شده است.

كودكان تونس موش هاي آزمايشگاهي شركت هاي داروسازي اسرائيل

افزون بر آن مي توان به جنايت مشابه رژيم صهيونيستي روي كودكان تونسي اشاره كرد. «آيا قاتلان مي توانند، داروساز باشند»، نام فيلم مستندي است كه پرده از اقدام رژيم صهيونيستي در استفاده از كودكان تونسي جهت آزمايش داروهاي جديد روي آنها بر مي داشت.

«ايمان بن حسين»، كارگردان تونسي در فيلم مستند خود افشا مي كند كه انستيتو «پاستور» تونس و وزارت بهداشت اين كشور با يكي از بزرگ ترين شركت داروسازي رژيم صهيونيستي جهت آزمايش داروهاي جديد اين شركت به ويژه داروي درمان بيماري «مانچيا» كه از يك نوع پشه به بدن انسان منتقل مي شود و موجب ضايعات پوستي غير قابل ترميم روي بدن انسان مي شود و 3 هزار نظامي آمريكايي شركت كننده در اشغال عراق در سال 2003 ميلادي به آن مبتلا شده بودند، روي كودكان تونسي همكاري داشته اند.

إيمان بن حسين

اين كارگردان تونسي تاكيد مي كند، مستندات مكتوب و گواهي شاهدان عيني نشان مي دهد، اين داروها از سال 2000 يعني پيش از آغاز اقدام نظامي عليه عراق و براندازي رژيم بعث در اين كشور تا 2014 يعني روي كودكان تونس آزمايش مي شد و در قبال موافقت خانواده ها با آزمايش اين داروها روي كودكان اشان 50 دينار تونسي پرداخت مي شد.

عمده اين آزمايش ها روي كودكان منطقه «سيدي بو زيد» در جنوب تونس با ايجاد خراش هايي روي پوست يا تزريق يك دارو و گرفتن خون از فرد انجام مي شد. فيلم نشان مي دهد، روي صورت افراد مورد آزمايش پس از دريافت دارو لكه هاي سياه رنگي ظاهر مي شود، در اين مرحله بار ديگر از فرد خون گرفته و از وي خواسته مي شود، از مرهمي كه در اختيارش گذاشته شده، روي لكه ها و زخم هاي ايجاد شده در پي آن استفاده كند.

طرح پذيرش يك صد كودك سوري

ژوئن سال گذشته ميلادي كابينه رژيم صهيونيستي از طرح پذيرش يك صد كودك پناهجوي سوري و دادن تابعيت اين رژيم به آنها پس از انتقال اين كودكان به سرزمين هاي اشغالي و يافتن خانواده هايي با ريشه هاي عربي – يهودي جهت پذيرفتن اين كودكان به فرزند خواندگي خبر داد و اعلام كرد تا يافتن اين خانواده ها و اعلام آمادگي آنها براي پذيرش اين كودكان، آنها سه ماه اول راهي مدارس شبانه روزي مي شوند تا در آنجا تحت آموزش هاي لازم قرار گيرند و پس از آن در نهادها و مراكز تربيتي وابسته به وزارت آموزش و تربيت اسرائيل نگهداري خواهند شد.

در پي درج اين خبر، خبرگزاري «آسوشيتد پرس» در گزارشي ضمن يادآوري قضيه مفقود شدن هزاران كودك از خانواده هاي مهاجر يهودي كه اغلب داراي ريشه هاي عربي و شرقي بودند، تاكيد مي كند: به نظر مي رسد، كابينه رژيم صهيونيستي درصدد تكرار سناريو دهه چهل و پنجاه قرن گذشته اين بار روي كودكان زير 18 سال سوري است، اين در حالي است كه پيش از اين رژيم صهيونيستي تحت عنوان مداواي مجروحان معارض سوري، صدها تن از اين مجروحان را در بيمارستان هاي خود پذيرش و بستري كرده بود، بي آنكه تاكنون كسي از سرنوشت آنها اطلاعي در دست داشته باشد.

در همين راستا، روزنامه صهونيستي «يديعوت آحارانوت» سپتامبر گذشته گزارشي منتشر كرد كه در آن آمده بود، مقامات اين رژيم با همكاري و كمك سازمان يهودي – آمريكايي حقوق بشري «عملياه» اقدام به انتقال كودكان سوري آسيب ديده از جنگ جاري در سوريه به بيمارستان هاي اين رژيم و مداواي آنها در بيمارستان هاي صفد و نهاريا مي كند.

يديعوت آحارانوت با بيان اينكه اين كودكان پس از مداوا و بهبودي در شهرك هاي صهيونيست نشين اسكان مي يابند، يادآور مي شود كه تنها طي ماه آگوست سال گذشته ميلادي سازمان عملياه 21 كودك سوري را از استان «قنيطره»، در جنوب سوريه سرزمين هاي اشغالي منتقل كرد و مقامات مسئول در ارتش اسرائيل آنها را در بيمارستان «زيف» شهر صفد جهت مداوا بستري كردند.

به نوشته اين روزنامه صهيونيستي مشابه چنين عملياتي توسط اين سازمان كه مقر آن در نيويورك قرار دارد، بار ديگر و با هماهنگي با ارتش اسرائيل تكرار شده و اين بار كودكان سوري منتقل شده در بيمارستان شهر «نهاريا» بستري شده بودند. در اين باره شيخ «عباس زكور»، نماينده سابق كنست رژيم صهيونيستي افشا كرد، مسئولان بيمارستان «الجليل غربي» در نهاريا به دنبال يافتن خانواده هايي براي كودكان سوري زخمي انتقال يافته به اين بيمارستان بودند.

شيخ زكور درباره هزينه هاي درمان و مداواي اين مجروحان كه زماني بحث و جدل بسياري در ميان صهيونيست هاي ساكن سرزمين هاي اشغالي به راه انداخته بود، تاكيد مي كند كه از مداواي اين مجروحان سود كلاني نصيب تل آويو مي شود، چون هزينه آنها را يكي از كشورهاي عرب حوزه خليج فارس پرداخت مي كند.

در اين راستا، «بنيامين نتانياهو»، نخست وزير رژيم صهيونيستي سال گذشته ميلادي در سخناني، تصريح كرده بود كه از وزارت خارجه اين رژيم خواسته، راه هايي براي انتقال كودكان و زنان سوري مجروح حلب به بيمارستان هاي اين رژيم جهت مداوا بيابند.

همچنين پس از فاجعه بمباران شيميايي شهر «خان شيخون» در استان ادلب كه آمريكا نظام سوريه را به آن متهم كرده بود، تل آويو خواستار انتقال كودكان سوري آسيب ديده در جريان اين حمله جهت مداوا در بيمارستان هاي اين رژيم شده بود، اين درخواست ها اين شبهه را ايجاد مي كند كه احتمالا هدف صهيونيست ها از اين اقدام بررسي آثار و نتايج بمب هاي شيميايي به كار رفته در خان شيخون روي افراد آسيب ديده به ويژه كودكان بوده است.

همچنين روزنامه «الشروق» چاپ تونس گزارشي منتشر كرده كه در آن افشا مي كند، گروه تروريستي تكفيري «داعش» اقدام به فروش كودكان سوري و عراقي از طريق مافياي تجارت بشر و قاچاق انسان به رژيم صهيونيستي كرده است.

روزنامه الشروق با بيان اينكه اين كودكان از طريق تركيه به اين شبكه هاي مافيا فروخته مي شوند تا به سرزمين هاي اشغالي انتقال يابند، تاكيد مي كند، هر يك از اين كودكان كه همگي نوزادان شيره خوار بوده اند، به قيمت ده هزار دلار فروخته شده اند.

مشرق/31 خرداد 96
اول*انتشاردهنده:عليرضافرجي
۰ نفر