در اين گزارش كه در شماره روز دوشنبه بيست و نهم تير 1394 خورشيدي به قلم فاطمه عودباشي منتشر شد، آمده است:عقبه تكيهكلامهايي كه از طريق سريالهاي نمايشي در جامعه رايج شد، به سريال «آيينه عبرت» و نقش آتقي برميگردد و در ادامه به سريال «آرايشگاه زيبا» رسيد كه تكيهكلام جخت يا جخد از سوي زندهياد مرتضي احمدي و زندهياد حسين كسبيان و تكيهكلام« آدم بايد منطق داشته باشد» هم از سوي محمود بصيري ورد زبان مردم شد.
سريال «بازم مدرسهام دير شد» با وجود اينكه نام يك سريال بود كه اكبر عبدي در آن نقش پسربچه بازيگوشي به نام محسن را بازي ميكرد، اما بعدها به تكيهكلامي فراگير تبديل شد كه معمولاً پدران، مادران و معلمان در مواجهه با بچههاي خوشخواب و تنبل از آن استفاده ميكردند.
اين ادبيات به اصلاح عاميانه ادامه داشت تا اينكه از سال 1377 و با پخش «جُنگ 77» تكيهكلام سريالهاي بيشتري بين مردم باب شد و تاكنون ادامه يافته است. البته تكيهكلامهايي كه از طريق سريالهاي طنز بين مردم رواج پيدا ميكند بيشتر از سريالهاي جدي است. در اين ميان بايد مهران مديري و سريالهاي طنز او را ميداندار ترويج عبارتهاي خاص بين مردم دانست.او با ساخت سريالهايي مانند پاورچين و شبهاي برره، تكيهكلامهايي را به جامعه تزريق كرد كه برخي از آنها مثل پاچهخواري، اي كه وگويي يني چه و... هنوز هم كاربرد دارد. تكيهكلامهاي آمپاس، به ضرس قاطع، بار خورده، اي بابا، ناراحت شدي، مگه ميشه، مگه داريم و نقي نهار نخورديم هم جديدترين كلامهايي است كه بين مردم رواج دارد .برخي از اين تكيهكلامها عمري طولاني دارند و برخي خيلي زود و با پايان يك سريال به فراموشي سپرده ميشوند.
اما واقعيت اين است كه اغلب اين تكيهكلامها در همه توليدات رسانهاي يك ويژگي مشترك و مهم دارند و آن القاي ادبيات عاميانه و كوچهبازاري است. افراد مختلف درباره تكيهكلامهايي كه از طريق سريالها و برنامههاي تلويزيوني بين مردم رايج ميشود، نظرات مختلفي دارند.برخي آن را مخرب فرهنگ و زبان ايراني ميدانند و گروهي با آن راحتتر برخورد ميكنند و آن را موجي ميدانند كه زود به پايان ميرسد و نبايد آن را جدي گرفت.
ريشه كلمه خفن كجاست؟!
نصرالله حدادي، پژوهشگر و كارشناس فرهنگ عامه معتقد است زبان ما در شرايط كنوني زايش ندارد و نميتواند زادآوري كند. ما به دليل هجوم وحشتناك و مغولآساي وسايل ارتباطجمعي دچار نوعي تنبلي فكري شدهايم و كلماتي كه مبنا و ريشه درستي ندارند به ادبيات عمومي ما وارد شدهاند. مثلا يك زماني به برخي آدمها چه زن و چه مرد ار«نعوت» ميگفتند. ريشه اين كلمه برميگشت به كلمه آرناوود. اين واژه براي افرادي استفاده ميشد كه در منطقه سردسير قفقاز زندگي ميكردند و اكثر آنها افراد قويهيكل بودند. آنها وقتي اواخر قاجار با شكل و شمايل قزاقها وارد ايران شدند، خيلي خشن بودند و در آن زمان براي آدمهاي خشن و نخراشيده از كلمه آرناوود استفاده ميشد كه كمكم در فرهنگ عامه به ارنعوت تبديل شد. به نظر اين كارشناس فرهنگ عامه، تكيهكلامهايي امروزه وارد ادبياتمان ميشود كه ريشه ندارند و اين در حالي است كه در فرهنگ عامه نبايد دنبال كلمهاي بگرديم كه ريشه ندارد. به عنوان مثال نميدانم كلمه خفن از كجا آمده؟ چه ريشهاي دارد؟ و معادل چه چيزي در زبان فارسي است؟ اما متاسفانه ميبينيم در سريالهاي تلويزيون از اين تكيهكلام بيمفهوم بسيار استفاده ميشود .
حدادي با اشاره به تكيهكلامي كه زندهياد حسين كسبيان و مرتضي احمدي در سريال آرايشگاه زيبا استفاده ميكردند، ميگويد: هر دوي اين دو هنرمند بر فرهنگ عامه بسيار مسلط بودند و از آنجا كه ريشه در تئاتر داشتند و خاستگاه تئاتر، جنوب شهر تهران بود، تمام تكيهكلامهايي كه در بازيهايشان به كار ميبردند، برگرفته از ادبيات مردم قديم تهران بود و از آنها بهجا استفاده ميكردند. مثلاً كلمه جخت ياجخد را در سريال آرايشگاه زيبا استفاده ميكردند كه درست بود.
اگر به مشاغل آن روزگار هم نگاه كنيم، متوجه خواهيم شد كه هر كدام از اين مشاغل براي خودشان تكيهكلام، ضربالمثل، طعنه، كنايه و استعاره داشتند.
از تكيهكلام تا ضرب المثل
مردم امروز زماني كه كسي اذيتشان ميكند خطاب به او ميگويند كه دست از سر كچل من بردار. ريشه اين تكيهكلام كه به مرور تبديل به ضربالمثل شد هم به آن روزگاران برميگردد كه بيماري كچلي رايج بود و براي درمان، اين افراد را به حمام ميبردند و چون در آنجا هر كس نظري درباره سر كچل فرد ميداد و او از شنيدن اين حرفها ناراحت ميشد، خطاب به ديگران ميگفت كه دست از سر كچل من بردار و همين تكيهكلام در ميان مردم رايج شد و در فرهنگ عامه ما جاافتاد.
از ديدگاه اين كارشناس فرهنگ عامه امروزه زبان ما زايش ندارد و عقيم است و بندرت كلمات تازه و بامعنا و مفهوم كه ريشه و اصالت داشته باشد به عنوان تكيهكلام وارد ادبيات و زبان ما ميشود و خيلي نميتوان چنين كلماتي را مشاهده كرد. يكي از اين كلمات را ميتوان در 35 سال پيش پيدا كرد كه كلمه دوزاري افتادن يا دوزاري نيفتادن باب شد. ماجراي اين كلمه هم به تلفنهاي دو ريالي برميگشت كه اگر طرف تلفن را برميداشت، ارتباط برقرار ميشد در واقع دوزاري را ميگرفت و در غير اين صورت دو ريالي را پس ميداد.
حدادي تاكيد ميكند كه متاسفانه برخي از تكيهكلامها كه امروز توسط نويسندگان و از طريق سريالهاي نمايشي به ادبيات ما وارد ميشود، نهتنها به فرهنگ عامه لطمه ميزند، بلكه تكرار آن منجر به دلزدگي ميشود. حال اينكه در گذشته نهچندان دور اينطور نبود. دليلش اين است كه ادبيات ما پويا و زنده بود و مردم با ادبيات زندگي ميكردند، اما اكنون كتاب قصهاي نداريم كه مردم با داستانهاي آن زندگي كنند.
در آن روزگار مردم با داستانهاي عاميانه از جمله امير ارسلان و در سطح بالاتر با شاهنامه فردوسي، حافظ و سعدي زندگي ميكردند، اما ميبينيم شاعران روزگار ما نميتوانند حتي يك كلمه يا جملهاي را در ادبيات ما جا بيندازند. البته برخي از ابيات زندهياد سهراب سپهري مانند آب را گل نكنيم يا هوا بس ناجوانمردانه سرد است، مرحوم اخوان تا حدودي در فرهنگ ما جا افتاد، اما نتواست تاثير كلامي مثل حافظ و سعدي بر مردم داشته باشد. از سوي ديگر وسايل ارتباطجمعي از جمله اينترنت و فضاهايي همچون وايبر، واتساپ بشدت تاثير مخربي در ترويج تكيهكلامهاي بيمعنا و بيمفهوم بيم مردم گذاشته كه ريشهاي هم ندارند.
اين كارشناس معتقد است برخي برنامهها بر اساس روابط توليد ميشود و بازيگران تكيهكلامهايي را به تهيهكننده و كارگردان تحميل ميكنند. به نظر حدادي زماني اين اتفاق بايد بيفتد كه فرد بازيگر نسبت به فرهنگ عامه، تكيهكلامها، كنايات، استعارات و ضربالمثلها تسلط لازم را داشته باشد. به عنوان نمونه داريوش ارجمند در سريال ستايش از تكيهكلامي با عنوان «زكي» استفاده كرد. اين كلمه از «زكيسه»ميآيد كه مردم در محاوره ميگفتند و ريشهدار است. تكيهكلامها، ضربالمثل، كنايه و استعارهها ظرافت، برش و تيزي و برندگي زبان فارسي را نشان ميدهد، اما در شرايط فعلي از آنها كمتر استفاده ميشود و من مقصر اصلي را نظام آموزشي ميبينم كه همه چيز سطحي در نظر گرفته ميشود. به همين دليل حلاوتي در نوشتار ما وجود ندارد.
فرهنگسازي رفتاري
تكيهكلام جزو مهارتهاي زباني به شمار ميآيد. اين عبارتهاي عادتي ـ گفتاري نهتنها معنا و مفهوم يك موضوع را به طور كلي بيان ميكند، بلكه در عباراتي كوتاه، خلاصه و بعضاً متفاوت يك مفهومي را در بهترين شكل خود بيان ميكنند.
بنابراين از همين ظرفيت ميتوان به بهترين شكل جهت ترويج، تبليغ، مدح، ذم و رفتارهاي اجتماعي استفاده كرد، اما به اين شرط كه ريشه هم در فرهنگ عامه داشته باشد. زيرا به واسطه قدرت تاثيرگذاري تكيهكلام و تبديل شدن آنها به مدل گفتوگوي اجتماعي ميتوان از آنها به منظور فرهنگسازي رفتاري استفاده كرد و به رسالت خود كه همانا تربيت و تكامل فردي، خانوادگي، اجتماعي، انساني و اسلامي است، پرداخت.
ضمن اينكه مبدعان تكيهكلامها در آثار نمايشي و غيرنمايشي قبل از آن كه به فكر ابداع تكيهكلامي باشند، بايد مطالعه كرده تا تكيهكلامهايي متناسب با فرهنگ اصيل ايراني اسلامي طراحي كنند و به طنازي و شيرين شدن كار كمك كنند. بنابراين بايد تلاش داشته باشند تا تكيهكلامهايي تاثيرگذار و ارزشي را جايگزين كنند و الگوي مناسبي به مردم و بويژه جوانان ارائه دهند.
قلاب جذب مخاطب
مهدي مظلومي، نويسنده و كارگردان سريالهاي طنز است و در آثاري كه ميسازد از تكيهكلام استفاده ميكند. او معتقد است تكيهكلامها بداهه است و از قبل درباره آن فكر نميشود و ريشه ابداع اين تكيهكلامها به شرايط ساخت آثار نمايشي در زمان خودش برميگردد. اين شرايط شامل اجتماع و جمع دوستانه است كه تكيهكلامهايي ميانشان رد و بدل ميشود. اگر تكيهكلامها هوشمندانه انتخاب شود، مفيد خواهد بود و در غير اين صورت بار منفي خواهد داشت و تاثير بدي هم بر ادبيات عمومي جامعه ميگذارد.
او عنوان ميكند تكيهكلامها بدون مطالعه فرهنگي در آثار نمايشي گذاشته ميشود و ابداع نويسندگان و كارگردانان نيست، بلكه بازيگران بداهه تكيهكلامها را مطرح ميكنند .وقتي بازيگر تكيهكلامي را استفاده ميكند، كارگردان آن را تائيد يا رد ميكند.
وي درباره اينكه چرا برخي كارگردانان تكيهكلامهاي بيمحتوا را تائيد ميكنند و در كارشان استفاده ميكنند؟ توضيح ميدهد: اين مساله كاملا به دانش كارگردانان برميگردد كه بايد بدانند تحت تاثير جذابيتهاي لحظهاي تكيهكلام قرار نگيرند و گذاشتن هر تكيهكلامي را در كارشان قبول نكنند. به نظر من استفاده از تكيهكلام چيز بدي نيست.
تكيهكلام قلاب خوبي براي جذب مخاطب است و اگر خوب باشد استفاده از آن ايرادي ندارد. چون به جذابيتهاي كار اضافه ميكند. من هم در كارهايي كه ساختم سعي كردم درست از تكيهكلام استفاده كنم. البته منظورم اين نيست كه هيچ وقت خطا نكردم، اما تلاش كردم تا با ورود تكيهكلامهايي كه بار محتوايي منفي دارند، مقابله كنم.
منبع: روزنامه جام جم
**گروه اطلاع رساني**9165**9131
تهران- ايرنا- روزنامه جام جم در صفحه رسانه نوشت: استفاده از تكيهكلام در ادبيات روزانه ما رايج است. گستره تكيهكلامها شامل دامنه وسيعي ميشود كه همه گونه واژه را در خود جاي ميدهد. عموماً استفاده از تكيهكلامها بيشتر در بين جوانان و نوجوانان ديده ميشود كه اغلب آنها برگرفته از برنامهها و سريالهاي تلويزيوني است و مردم معمولا براي شادكردن فضاي خانواده يا دوستان اين تكيهكلامها را تكرار ميكنند.
سرخط اخبار پژوهش
-
مناطق آزاد تجاری، گلوگاهی برای بسترهای پولشویی در جهان
تهران- ایرنا- جدیدترین نتایج مرتبط با پژوهشهای علمی تئوریک و تحقیقات…
-
پهلوی از زبان پهلوی (۱۵)/ فلیکس آقایان: شاه به بهاییها میدان داد چون کودتا نمیکردند
تهران- ایرنا- سناتور دوره پهلوی درباره دلیل اتکای محمدرضا پهلوی به…
-
همه معاونان پارلمانی در یک نگاه
تهران- ایرنا- معاونت امور مجلس ریاست جمهوری را میتوان در زمره جایگاههای…
-
فرودگاههایی که با هزینه زیاد، هفتهای یک پرواز هم ندارند
تهران- ایرنا- عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی…