۹ مرداد ۱۳۸۳، ۰:۰۱
کد خبر: 5359299
T T
۰ نفر
# تهران، خبرگزاری جمهوری اسلامی 09/05/83 داخلی.فرهنگی.دانشگاه.تشکل ها. "حاتم قادری" که استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس تهران است، می گوید : خانواده های ایرانی برغم همدلی با جنبش دانشجویی نسبت به فعالیت سیاسی فرزندان شان در این جنبش محافظه کار و به عبارتی مخالف هستند. به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ایرنا، قادری عصر پنجشنبه در سخنانی با عنوان "جنبش دانشجویی در افسون امامت و شهادت" در جشنواره فرهنگی- سیاسی دانشگاه امیرکبیر گفت : جنبش دانشجویی در کلیت خود از یک فضای سنتی و دینی برخاسته است که بیشتر ذهن، حس و پیش زمینه های او آکنده از مفاهیم امامت و شهادت است. "این جنبش از نوعی حس قهرمان گرایی، رهبری و ماجراجویی برخوردار است و بااین تفسیر چون بر خود متکی نیست،در خدمت گروه های سیاسی قرار می گیرد".
وی درباره جایگاه و خاستگاه طبقاتی جنبش دانشجویی می گوید: خانواه های طبقات شهرنشین (خرده بورژوا، بورژوا و کلان بورژوا )در جامعه ما دارای یک چارچوب مادی هستند و به سمت این چارچوب ها سوگیری می کنند. وی دراین زمینه به نظریه "رونالد اینگلهارت" استاد دانشگاه میشیگان آمریکا که بر اساس آن، جامعه اروپایی پس از جنک جهانی به گروه های مادی و فرامادی تقسیم می شود، اشاره کرد. به گفته قادری ، در نظریه اینگلهارت، گروه های مادی چارچوب های مشخصی را انتخاب کرده و به آن ها اصالت بخشیده و براساس آن چارچوب ها، زندگی خود را پیش می برند. "از سوی دیگر گروه های فرامادی به دنبال تجربه های جدیدی هستند و آنان محافظه کار نیستند و نسبت به دنیا به نوعی محدودیت شکن اند." این استاد دانشگاه تربیت مدرس با استدلال به این نظریه تصریح کرد: جامعه ایران به سمت نوعی چارچوب مادی حرکت می کند و این سبب شده افراد به جای آن که نسبت به این امور بازتر باشند، هر روز چارچوب های خود را محدودتر می ـ کنند. وی با تاکید براینکه جامعه ما اکنون با وضع تناقض آمیزی روبه رو شده است،می گوید: در ایران طبقات متوسط به شدت حالت انضمامی دارند. فردگرایی در آن ها تقویت شده و مادی و منفعت جو هستند. آن ها منتقد حاکمیت اند، اما این انتقاد بطور کلی حالت انفعالی دارد. وی افزود: جوانان و دانشجویان در این طبقه دو صفت برجسته دارند. آن ها برخلاف بزرگترها و نهاد خانواده شان، بین مادی و فرامادی بودن در نوسان اند.
"آنان از سویی طالب شغل و مزایای اجتماعی بوده و نوعی حالت محافظه کارانه دارند. از سویی دیگر خواستار نوعی آزادی های بدون چارچوب هستند". قادری ادامه داد: این قشر همچنین بین آنارشیست و احترام و قداست نسبت به قدرت نوسان دارند. آن ها از طرفی می خواهند مرکزگریز باشند و از طرفی دیگر نوعی جاذبه نسبت به قدرت دارند و برای آن تا حدی قداست قائلند. وی در تحلیل جنبش دانشجویی کشور گفت:این جنبش در واقع باید نمایندگی سه محور شامل شعارهای عام و کلی با سویه کلی، شعارهای جزئی با سویه جزئی و وضعیت صنفی دانشجویان را برعهده داشته باشد. قادری افزود : جنبش دانشجویی از سویی می خواهد شعارهای کلان و عام مانند دمکراسی و حمایت از حقوق بشر را هدایت کند، اما گاهی این شعارها وقتی با خرده فرهنک های موجود ارزیابی می شود،نوعی نامانوسی از دل آن بیرون می آید.
وی در زمینه سنخیت این مفاهیم با لایه های اجتماعی گفت : دمکراسی با تمام لایه های اجتماعی سنخیت ندارد و در مواردی دمکراسی حتی می تواند "آفت زا" باشد، بنا براین شعارهای عمومی نباید تنها با گفتن چند لفظ و مفهوم خلاصه شود. وی خطاب به دانشجویان حاضر در این جشنواره گفت : آیا جنبش دانشجویی می ـ تواند پاسخ دهد، که دمکراسی برای کدام لایه های اجتماعی ما مناسب است و آیا این لایه، همان لایه ای است که خود از آن برخاسته است ؟، به طور کلی جنبش دانشجویی چه تحلیلی از جامعه دارد و فکر می کند محرک کدام لایه اجتماع است ؟" وی همچنین افزود : جنبش دانشجویی باید از نوعی آمادگی نظری، رفتاری و ادراکی برخوردار باشد که وقایع جزئی را به صورت عام بیان کند و در این زمینه وضعیت خود را از صرف بیان شعارهای کلی ارتقا بخشد. قادری درباره پیگیری مطالبات صنفی دانشجویی در این جنبش تاکید کرد : این جنبش در کشور ما، گاه به گونه ای خود را نشان می دهد که گویی اعضای آن هیچ منفعت فردی، صنفی و گروهی ندارند در حالی که باید آمادگی تعریف منافع صنفی خود را پیدا کند. این پژوهشگر اجتماعی افزود:دانشجو در حال حاضر کسی است که هزینه تحصیلی و مشکل امرارمعاش دارد و دائم درگیر این فکر است که چگونه خود را از این وضع بیرون بکشد. وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: دانشجویان معمولا با ساختار آموزشی و استادانی سروکار دارند که تمرکزگرا و محافظه کار هستند و افراد را به سمت همان چارچوب مادی و محافظه کاری سوق می دهند. گرایش عمومی استادان جامعه ما بنابر تعبیر اینگلهارت کاملا مادی و چارچوب گرا است. قادری در تحلیل خود، حاشیه نشینان و جوانان "لومپن" خیابانی را از گروه دانشجویان جدا کرد و گفت: حاشیه نشین ها و جوانان خیابانی که به سختی دیپلم گرفته یا نگرفته اند، محرومیت های اجتماعی و اقتصادی زیادی دارند. "این عده بیشتر پتانسیل آشوب دارند و جنبش دانشجویی به لحاظ شان و ماهیت اجتماعی نمی تواند با این گروه سازگار باشد". وی در ادامه جنبش دانشجویی فعلی ایران را با جنبش مه1968 فرانسه مقایسه کرد و یادآور شد:در جنبش مه 1968 که ابتدا در برخی از دانشگاه های فرانسه جرقه زده شد و سپس کل نظام را در معرض سقوط قرار داد، دانشجویان عموما متمکن بودند و به دنبال آن نبودند که تحصیلات را به عنوان نردبان اجتماعی خود در نظر بگیرند. " عموم آن ها جسور و گستاخ بودند، خواسته های صنفی و فردی مشخصی داشتند و حتی این امکان را داشتند که دولت را زیر سوال ببرند.درسال 1968 دانشجویان علوم انسانی بویژه رشته هایی مانند جامعه شناسی بسیار فعال بودند،اما در ایران معمولا دانشجویان علوم انسانی محافظه کارتر و دانشجویان فنی فعال ترند که بی تردید این عده از دانش تئوریک لازم برخوردار نیستند." وی تاکید کرد:جنبش دانشجویی درکشور ما به مراتب کار و مسوولیتی سخت تراز جنبش های دانشجویی فرانسه و آمریکا دارد. اما باید خود را از توهم دانستن رها کرده و در کنار آن اعتماد به نفس اش را تقویت کند. جنبش دانشجویی در مرحله گذار و دگردیسی باید تبدیل به نیروی مدرنی شود که در شرایط مادی جامعه ، گروهی فرامادی باشد. جشنواره فرهنگی- سیاسی دانشگاه امیرکبیر که از سوم مرداد ماه در قالب کلاس ها، سمینارها و سخنرانی ها، جلسات گفت و گو و نمایش فیلم در دانشگاه صنعتی امیرکبیر شروع شده، به مدت یک ماه ادامه خواهد داشت. فراهنک 2305 - 2308/ 1917
۰ نفر