۲۸ بهمن ۱۳۹۹، ۱۲:۲۳
کد خبرنگار: 2564
کد خبر: 84229632
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

نداشتن پشتوانه اقتصادی زنان را از ورود به عرصه سیاست باز می دارد

تهران-ایرنا-الهه کولایی در ریشه یابی موانع مشارکت سیاسی زنان به ویژه در حوزه تصمیم گیری های کلان به زمینه های اقتصادی این موضوع پرداخت و گفت: زنان دچار یک نابرابری تاریخی برای ورود به حوزه سیاست هستند که ارتباط مستقیم با قدرت و پشتوانه اقتصادی هم دارد تا بتواند آن ها را در عرصه سیاسی توانمند سازد.

در حالی که پژوهش ها و بررسی های تاریخی نشان می دهد عمدتا قدرت سیاسی تابعی از قدرت اقتصادی است و بازیگران عرصه سیاست معمولا باید از پشتوانه ها و حمایت های اقتصادی هم برخوردار باشند، استاد دانشگاه تهران نیز با تایید این واقعیت تاریخی گفت: زنان از پشتوانه های اقتصادی برخوردار نیستند و به نوعی نقش تبعی در مقایسه با مردان که در عمل اقتصاد و مدیریت اقتصادی کشور را در اختیار گرفتند، دارند و از استقلال عمل و پشتوانه لازم برای فعالیت سیاسی برخوردار نیستند.

نماینده ادوار پیشین مجلس افزود: اگرچه این مساله  فراتر از موضوع جنسیتی است و در مورد همه شهروندان ایرانی کم و بیش صدق می کند اما در مورد زنان ما شاهد تشدید این عامل هستیم. زنان به دلیل سهم اندک از منابع قدرت اقتصادی، در این زمینه هم با موانع بیشتری روبه رو هستند.

کولایی همچنین به جنبه دیگری از ارتباط مشارکت سیاسی زنان و مسائل اقتصادی پرداخت و افزود: نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که در برخی از ادوار و مناطق  کشور شاهد اقبال به انتخاب و حضور زنان در عرصه­ های تصمیم ­گیری، به دلیل وجود یک تلقی مبتنی بر "فسادستیزی" و "حق­گرا" بودن زنان و وارد نشدن آنان به بازی ها و زدوبندهای سیاسی است.

استاد دانشگاه تهران گفت: این برآورد منطبق با تجارب جهانی است که نشان می ­دهد هر جا زنان حضور دارند فساد کمتر است. بنا به هر دلیل و ملاحظه ­ای مانند قانونگرا بودن یا محتاط بودن، زنان با احتیاط بیشتری با این مساله برخورد می­ کنند. این باور وجود دارد که برای مبارزه با فساد باید شمار زنان را در عرصه­ های قدرت افزایش داد.

او متذکر می شود: بدون این که بخواهیم بگوییم که زنان در کل از فساد مبرا هستند و هیچ زنی وارد فعالیت فسادآلوده در حوزه سیاست و اقتصاد نمی ­شود، ولی تجارب جهانی نشان داده است که زنان در عرصه سیاست به جای پرداختن به مسائل سطح بالای قدرت، که بیشتر مورد توجه مردان است، اغلب به مسائل رفاهی، اجتماعی، خانواده و به طور کل مسائل روزمره مردم توجه می ­کنند.

پژوهشگر ارشد مشارکت سیاسی تصریح کرد: به همین دلیل در بسیاری از کشورهای جهان برای اصلاح و بهبود و برای ارتقای سطح مادی و معنوی جامعه به این باور رسیده­ اند که رهبران زن توانایی بیشتری در تامین مطالبات جاری مردم دارند.

به اعتقاد وی «زنان به ­دلیل ویژگی ­های زنانگی و حس مادرانگی که برخوردار هستند، در مورد مسائل سیاسی هم با یک رویکرد انسانی و کمتر آلوده به ملاحظات قدرت رفتار می­ کنند. البته در منطقه ­ای که  ما زندگی می­ کنیم اساس قدرت بر پایه موازنه، رقابت و توزیع قدرت به هر شیوه و شکلی و با هر ابزاری است، روشن است که زنان در این عرصه ها امکان ورود، به کارگیری و دخالت­شان خیلی فراهم نیست.»

کولایی اضافه کرد: در کشور ما هم که به ­ویژه نظام اقتصادی کاملا تحت کنترل دولت است، باز به­ دلیل نبود اراده سیاسی،  غیبت زنان در عرصه­ های تصمیم­ گیری بالای اقتصادی و در هیات­ های مدیره شرکت­ های دولتی کاملا مشهود است. در حالی­ که بنا به باور جهانی در دنیا هرجا که زنان هستند فساد کمتری وجود دارد و بده بستان های اقتصادی و سیاسی دچار اختلال و مشکل می ­شود.

این فعال سیاسی در تبیین محدودیت های اجتماعی و فرهنگی گفت: در فرهنگ حاکم بر جامعه ما که قرن ها نظام های پدرسالار را تجربه کرده، زنان هم در حوزه خصوصی و عمومی( سیاست و اقتصاد)  نقش تبعی داشته و در واقع شهروندان درجه دوم بوده اند. در حوزه خصوصی و در درون خانه ­ها، نقش درجه دوم و در خدمت مردان به زنان داده شده، که هنوز هم به طور بسیار گسترده و همه جانبه، آثار آن در نظام حقوقی ما ساری و جاری است.

وی یادآور شد: انقلاب اسلامی چشم­ اندازی برای تغییر این روابط عرضه کرد. مجموعه سخنرانی­ های امام خمینی(ره) در این زمینه فضای بسیار روشنی را برای دگرگون شدن موقعیت زنان در ساختار قدرت ارائه کرد. اما تاکنون مجالی برای تحقق یافتن آن فراهم نشده است، چرا که پدیده­ های تاریخی به سرعت تغییر نمی­ کنند.

او با  تاکید مجدد بر این که در جامعه ما عرصه قدرت سیاسی همچنان بسیار مردانه است، ادامه داد: اگرچه در سطح جهان هم شاهد این وضعیت هستیم، ولی بعضی از کشورها توانسته­ اند با برپایی نظام ­های سهمیه­ ای و ایجاد تبعیض های مثبت به سود زنان، تعادلی در این زمینه ایجاد کنند.

کولایی همچنین تصریح کرد: اما به ­طور کلی در بیشتر کشورهای جهان، امور سیاسی کم و بیش بر مبنای همین قاعده است، یعنی مردان عرصه سیاست را اداره می­ کنند و برای زنان فرصت­ هایی به شکل موقعیت­ های دستکاری شده و مدیریت شده به ­وجود آمده است. در همسایگی ما و در کشورهای عراق و افغانستان این روند کاملا مشهود است.

مقایسه حضور سیاسی زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی

این نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی معتقد است: تحول در موقعیت، نقش و جایگاه زنان در پیش ازانقلاب و در دوره پهلوی بر اساس یک مدل نوسازی غربی بود که الگوهای آن از جوامع دیگر وارد شده و بدون در نظر گرفتن مبانی ارزشی، هنجاری و اقتضاهای داخلی اجرا شد و البته با مقاومت­ های بسیار شدید هم روبه رو شد.

وی تاکید کرد: من با تحلیل­گرانی که پاسخ نهایی مردم به مدل نوسازی وارداتی شاه را انقلاب اسلامی می ­دانند، موافقم. در واقع یکی از عوامل شکل­ گیری انقلاب اسلامی، پاسخ جامعه سنتی به این فرآیند تحمیلی نوسازی بر اساس مدل­ های غربی بود. اتفاقی که بعد از انقلاب اسلامی افتاد، در واقع رهاسازی زنان از بندهایی بود که آزادی زنان را به­ نام دین به اسارت کشیده بود.

کولایی یادآور می شود: سخنرانی­ ها و مباحث گوناگونی که امام خمینی(ره) در جامعه ارائه کردند و بارها از نقش، کرامت و جایگاه زنان سخن گفتند، تجلیل­ها از مقام حضرت زهرا (س) و نامیدن روز میلاد ایشان به عنوان روز زن، سبب شد فضای جدیدی در جامعه ایجاد شود. برای نخستین بار یک مرجع دینی مشارکت سیاسی زنان را  الزام کرد. ایشان به عنوان یک رهبر مذهبی با بسیاری از احکام و دستورهای دینی و متناسب با قرآن، سنت نبوی و ائمه، دیدگاه­های خودشان را مطرح کردند که بسیار راهگشا بود.

وی با مهم دانستن این تحول در جایگاه زنان تصریح کرد: قبل از انقلاب سنت گرا ها و بسیاری از مومنین به نام دین مانع آزادی فعالیت دختران و زنان می­شدند. به نام دین آن­ها را در خانه ها نگه می داشتند و اجازه تحصیل و اشتغال و چه برسد به فعالیت سیاسی نمی­دادند. ولی بعد از انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) به نام دین این راه را برای زنان گشودند و مجوز حضور زنان را برای حضور در جامعه و تصمیم گیری و حتی جنگ دادند.

استاد علوم سیاسی همچنین به دوران جنگ تحمیلی نیز اشاره کرد و گفت: لازم به ذکر است که جنگ هشت ساله تحول بسیار اساسی در جامعه ما و همچنین دگرگونی اساسی در نقش زنان ایرانی همراه داشت. این تحولات همراه با آگاهی ­های زنان ایرانی و متناسب با تحولات بین ­المللی و دستاوردهای جنبش زنان در سطح جهانی بود و زنان ایرانی را در مسیر ارتقا خواسته­ ها و مطالبات­شان کمک کرد. هر چند این مسیر، متاثر از تحولات سیاسی در جامعه با فراز و نشیب­ هایی همراه بود. از این رو ما در دوره­ های مختلف شاهد قبض و بسط در مورد تقاضاها، حقوق و موقعیت زنان، دسترسی آنان به قدرت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بودیم.

نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی گفت: تحولات بعد از انقلاب اسلامی را باید به عنوان یک مدل درونزای توسعه مورد توجه قرار بدهیم که بر اساس مبانی ارزشی و دینی و هنجارهای داخلی ایجاد و تداوم یافت. زنان ایرانی با درک محدودیت­ ها برای حفظ موقعیت خود تلاش کردند و در برابر تنگناها و موانع عقب ننشستند. از جمله این موانع اعمال تبعیض­ های بسیار ناروا در نیمه دوم دهۀ ۱۳۸۰ و آغاز دهۀ ۱۳۹۰، از اعمال سهمیه بندی­ های جنسیتی تا رد صلاحیت ­ها زنان توسط شورای نگهبان است البته در مواقعی فقط به زنان ختم نمی­ شد و مردان را هم دربر می گرفت.

کولایی متذکر شد: تداوم این محدودیت ­ها و قبض و بسط ها برای جامعه در حال گذار و برای خروج از شرایط ناهنجار پیشین و رسیدن به یک مرحله مطلوب که رضایت و مطالبات مردم در آن تامین شده باشد، گریزناپذیر است. اما مهم باور زنان است که در جامعه ما توانایی­ های خود را پذیرفتند به آنها ایمان آوردند و برای تحقق آنها تلاش می­ کنند.آن­ها مانع سازی ­های سنت­ گراها و سدهایی را که در یک جامعه سنتی وجود دارد، نمی­ پذیرند و به ارتقا توانایی­ های خود می­ پردازند.

این فعال سیاسی با بیان این که ما شاهد این تلاش ها در دهه ­های اخیر بودیم و بدون تردید تداوم خواهند یافت، ابراز امیدواری کرد: زنان ایرانی نشان دادند هیچ قدرتی قادر به متوقف و ناامید کردن­ آن­ها از دسترسی به حقوقشان نیست. ولی می ­دانیم که در این منطقه از جهان، تحقق این حقوق برای زنان و رفع تبعیض­ ها علیه آنان کار بسیار دشواری است، چرا که یک تاریخ طولانی ظلم و تبعیض علیه آنان وجود دارد. ولی با روند توانمند شدن و افزایش آگاهی آنان، می­ توان امیدوار بود که این موانع روز به روز کاهش پیدا کند.

سرخط اخبار پژوهش

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha