در آستانه روز ملی سینما

ستاره های قدیمی را دریابیم

۱۳ شهریور ۱۳۹۸، ۹:۰۳
کد خبر: 83463762
ستاره های قدیمی را دریابیم

تهران- ایرنا- بازیگران قدیمی و هنرپیشه های پیشکسوت سینما را می توان به سان ستاره هایی در آسمان هنر دید که بعضا بی توجهی، فروغ آنان را کم سو ساخته است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، آرش (فتح‌الله) تاج تهرانی (متولد۱۳۱۸) یکی از بازیگران قدیمی سینما و تلویزیون است. وی در سال ۱۳۴۳ به دانشکده هنرهای دراماتیک راه یافت و در سال ۴۷–۴۸ در دو رشته بازیگری و کارگردانی فارغ‌التحصیل شد و فعالیت تلویزیونی و سینمایی را آغاز نمود.

نخستین سریال وی با نام «پهلوانان» و نخستین تجربه بازیگری وی در یک فیلم سینمایی در فیلم «زیر پوست شب» به ترتیب در سال های ۱۳۴۸ و ۱۳۵۳ رقم خورد.

سریال های: کوچک جنگلی (۱۳۶۳)، به سوی افتخار (۱۳۷۷)، همسفران (۱۳۸۲)، پیله های پرواز (۱۳۸۴)، در چشم باد (۱۳۸۸)، عمارت پدری (۱۳۸۹)، سارق روح (۱۳۶۶) و برادر جان  (۱۳۹۷) و فیلم های سینمایی: نفس بریده (۱۳۵۷)، دست شیطان (۱۳۶۰)، حسرت دیدار (۱۳۷۳)، مردی از جنس بلور (۱۳۷۷)، شور زندگی (۱۳۷۷)، دیوانه ای از قفس پرید (۱۳۸۱)، امشب شب مهتابه (۱۳۸۷) و سن پترزبورگ (۱۳۸۸) از جمله آثار تاج تهرانی در عرصه سینما و تلویزیون است.

آنچه در ادامه می آید گفت وگوی پژوهشگر ایرنا با این بازیگر پیشکسوت است.

گلایه هایی از یک عمر حضور

تاج تهرانی در ابتدا ضمن گلایه از فضای محفلی که در سینما در جریان است و نقش ها براساس روابط توزیع می شود، بیان داشت: امروز آدم هایی که جزو گروه هایی خاص و مشخص هستند، کار می کنند و مزد و حقوق خوبی هم دریافت می کنند و به قول معروف زندگی لاکچری ای دارند؛ عده ای که مانند من اهل این زد و بند ها نیستند، بعد از ۵۰ سال سابقه کاری و لیسانس و فوق لیسانی در دو رشته، بیکار در خانه نشسته ام و یک حقوق بازنشستگی از آموزش و پرورش می گیرم و یک زندگی معمولی دارم. این وضع سینمای ما در این کشور است که کسانی که پول و ارتباطات دارند، می توانند خیلی خوب کار کنند و خیلی خوب پول دربیاورند و کسانی که ارتباطی آنچنانی با گروه و دسته ای ندارند و نه عضو باندی هستند و نه پولی برای سرمایه گذاری و ... دارند، طرد می شوند.

«متاسفم که بگویم که بازیگرانی که دهه ۶۰ به تدریج از صحنه روزگار محو شدند، هرگز جایگزینی برایشان پیدا نشده است».

وی در پاسخ به این سوال که این روابط از چه زمانی در سینما باب شد، تصریح کرد: این مافیا به تدریج بعد از انقلاب شکل گرفت، کمااینکه در برخی  از ارگان های ما هم این مافیا حضور دارد؛ از تجهیزاتی که از خارج وارد می شود و اجناسی که در داخل تولید می شوند، گرفته تا در سینما و تئاتر و... در همه چیز این مافیا هست. علت آن از هم گسیختگی امور و عدم مدیریت سالم در سینما است؛ مثلا امروز هستند کسانی که در عرض یک ماه یا ۵۰ روز یک فیلم را آماده می کنند و ۲۰ روز بعد هم این فیلم اکران می شود. ولی خود من دو سال پیش فیلمی به نام «گنج سرخ» را کار کرده ام که هنوز اجازه اکران نگرفته و پولی هم بابت آن دریافت نکرده ام. وقتی کسی به عنوان تهیه کننده و کارگردان به وزارت ارشاد مراجعه می کند، مراجع باید نسبت به آن فرد شناخت داشته باشند که بدانند از عهده کار بر می آید، یا خیر؛ یعنی آیا کار تمام شده به ارشاد می رسد و پول عوامل داده می شود؟ اگر این شناخت و تایید وجود داشت، بعد مجوز بگیرد.   در حالی که این شناخت بعضا وجود ندارد.

«۲ سال پیش با تهیه کننده ای به اسفراین رفتم و فیلمی را کار کردیم؛ ۲۱ روز در کویر بودیم و کف سر من سوخت و پوست انداخت؛ نه تنها پول من را نداد که مثلا اسبی که آنجا کرایه کرده بود پولش را نداده و صاحب آن با من تماس گرفته، از بقالی نسیه گرفته به من زنگ زده اند و بقیه عوامل فیلم با من تماس می گیرند که پول ما را نداده است؛ چه کسی به این خانم مجوز تهیه کنندگی داده است؟ به چه استنادی به او اجازه تهیه فیلم داده اند آن هم در صورتی که شناختی راجع به کار سینما نداشته و پولی هم نداشته است. حتی ۲۰ میلیون از یکی از عوامل فیلم به صورت دستی قرض گرفته است. و امثال اینها زیاد هستند».

وقتی کار می کنیم هیچ تضمینی برای دریافت پولمان وجود ندارد. مگر این که تهیه کننده را بشناسیم و او خوش سابقه و آدم حسابی باشد و پول ما را به موقع  بدهد؛ اما هستند بسیاری که ما روی آنها شناخت نداریم و جالب اینجاست خود وزارت ارشاد هم روی آنها شناخت ندارد. در نتیجه می شود این که دو فیلمی که من در اسفراین و تربت حیدریه کار کرده ام هیچ کدام پولی نداده اند و اکران هم نشده اند. اکثرا یا پول بچه ها را می خورند یا کار نیمه کاره مانده و تعطیل می شود و مدام به سمت ارشاد می روند که وام بگیرند و ارشاد هم سقفی دارد.

ناگفته های سینما

تاج تهرانی در ادامه بیان داشت: ما امروز به ژانر کمدی زیاد نیاز داریم، چراکه همه مردم افسرده هستند و همه دلشان تفریح می خواهد. ژانر اخلاقی فروش نمی کند چنانچه ژانر مستند و سایر ژانرها فروش ندارد. عده ای هم هستند که سینما امروز روی شاخ و سبیلشان می گردد و حقشان هم هست چون کارشان را بلدند و با هنرپیشه هایی کار می کنند که می دانند سرمایه شان باز می گردد. به سراغ من ۷۵ ساله نمی آیند و سراغ بازیگران خوش چهره و جوان می روند که فیلمشان رنگ و لعابی داشته باشد؛ و این عدم مدیریت صحیح در سینما است؛ تئاتر هم همین است و تجارت و ارز و طول و ... ما هم گوشه ای نشسته ایم و روز به روز بیشتر حسرت و افسوس می خوریم و افسرده تر می شویم و دق مرگ می شویم که درس این رشته را خوانده ایم و سابقه ۵ دهه فعالیت در این سینما را داریم. و چرا من باید گوشه خانه باشم و لنگ اجاره خانه ام؟ آن هم در شرایطی که فیلم ها میلیاردی می فروشد.

«فیلمی به اسم «گنج سرخ» در پشت اکران خوابیده است که من در آن کار کرده ام. این فیلم مربوط به زعفران این مملکت است که اگر به آن برسند ما نیاز به نفت نداریم. پیازهای زعفران دست افغانستانی ها افتاده است و آنها به جای تریاک می کارند، برداشت می کنند و فله ای به اسپانیا می فرستند و اسپانیا آن را به اسم زعفران ایران، بسته بندی و در دنیا پخش می کند. این درحالی است که زعفران کاران خود ما در مشهد و قائنات کار ندارند و بیکارند. گنج سرخ (۱۳۹۶) روایتی است از یک خانواده زعفران کار که به دلیل بدهی زمین خود را گرو گذاشته است؛ و حالا منتظر است تا زعفرانش را برداشت کند، بفروشد و زمینش را پس بگیرد که در این بین حوادثی پیش می آید. «امید عشقی» کارگردان این فیلم لیسانس  و فوق لیسانش را در ایران گرفته، سپس به آمریکا رفته و یک فوق لیسانس دیگر و دکتری گرفته و برگشته است؛ گنج سرخ اولین کار این کارگردان بود که دلش برای زعفران و زعفران کاران ما می سوزد».

وی در توضیح عدم اکران این فیلم افزود: کمک هایی قرار بود به او (عشقی) برسد که نرسید و فیلم به زمستان افتاد و مدت قرارداد و دستمزد بازیگران طولانی شد و فصل کار گذشت و سرانجام به جشنواره نرسید. بعد از جشنواره اعلام شد که تصحیح رنگ و صداگذاری و موزیک فیلم ایراد داشته که باید حل می شده است؛ اما چون فیلم و کارگردان کمکی که باید را نگرفت، دو سال است که فیلم دست تهیه کننده مانده است؛ البته یک مقداری کاهلی و تنبلی تهیه کننده هم بوده که زمان فیلم از دست رفته و در نتیجه مجوز اکران نگرفته است.

سینما؛ مشتی نمونه خروار

این بازیگر در توضیح شرایط شغلی خویش، تصریح کرد: آخرین کار من در سینما دو سال پیش و فیلم بارکد بود که نقش پدر بهرام رادان را بازی می کردم. در تلویزیون هم آخرین کارم سال گذشته و سریال برادر جان بود و در حال حاضر برای کاری قرارداد بسته ام که ان شالله از ۱۵ شهریور شروع می شود و یک سریال خانگی است.

«بعد از ۵۰ سال کار و این همه نامهربانی که دیده ام، دیگر نه کاری بدهند ذوق می کنم و نه کاری ندهند اشک می ریزم».

 این مشکلات  باید حل شوند؛  وقتی می خواهند پولی را به کسی بدهند، باید قبلش سناریو او به تصویب عده ای برسد که این کاره باشند و نه این که بر اساس ظاهر و خوشامد به کسی مجوز بدهند؛ یعنی عده ای سناریو را بخوانند و ببینید که فیلم از نظر جامعه شناختی، اخلاقی و تفریحی چه ظرفیت هایی دارد، بعد مجوز بدهند؛ و وقتی مجوز دادند کمکش کنند؛ یعنی کمکی در حد متناسب نه این که مثلا پول زیادی بدهند و طرف بخورد و در برود و بعد بگوید نشد؛ یا انقدر پول ناچیزی بدهند که کار در نیمه های خود مختل شده و بی سرانجام رها شود؛ در این صورت است که سینما می تواند رشد کند.

سینما باید از ریشه اصلاح شود یعنی کسانی که در راس کار قرار گیرند، از این کار و روند آن آگاه باشند؛ یعنی از خواندن سناریو گرفته تا تصویب آن و تایید تهیه کننده و تهیه وامی که می خواهند به تهیه کننده بدهند تا برآورد هزینه تولید فیلم، همه را بداننند و بشناسند.

سرخط اخبار پژوهش

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha