دولتها متاسفانه بعد از هر انتخاباتي اعلام ميكنند كه ما دولت فراجناحي هستيم. آيا منظور از دولت فراجناحي، دولتي است كه لزوماً كابينهاش از چند جناح و گروه سياسي باشد؟ در يك نظام دموكراتيك هيچ فردي بدون تكيه بر يك جناح و يا حزب با مرزهاي شفاف و معين نميتواند مدعي بهدست گرفتن قدرت باشد. اما چه اتفاقي رخ ميدهد كه در يك نظام سياسي و تفكر سياسي يك ملت جناحي بودن به يك ضدارزش تبديل ميشود؟ اين امر چه آسيبهايي را متوجه جامعه ميكند و خود جناحها و احزاب در به وجود آمدن چنين تفكري تا چه اندازه مقصر هستند؟
مهدي مطهرنيا، استاد دانشگاه و فعال سياسي دراينباره به «ابتكار» گفت: ادبيات سياسي در ايران يك ادبيات بحرانزده است و در لايههاي گوناگون خود دچار بحرانهاي متعدد است. در اين صورت است كه مفاهيم از هويت خود تهي ميشوند و در غالب برداشتهاي شخصي و گويشهاي فردي و قبيلگي قرار ميگيرد. اينجا است كه هركس بنا به ادراك خود در تعريف مفاهيم به بيان موضع ميپردازد. بايد توجه داشت كه همين بحران مفاهيم، بحران گفتماني را به وجود ميآورد. در ادامه اين بحران گفتمان، بحرانهاي متعدد اجتماعي و سياسي و به موازات آنها حتي بحرانهاي اقتصادي، سيستمي، ارزشي، انساني و حتي حقوقي به وجود ميآيد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به آسيبهاي چنين تفكري در جامعه سياسي، خاطرنشان كرد: ادبيات سياسي در ايران ايدئولوژيده شده است. جناح داشتن به معناي حوزه معنادار و تعريفپذير انديشگي و فرهنگ حاكم بر رفتار فردي و كنش اجتماعي در غالب اين مرز مشخص انديشگي است. هيچكس نميتواند خود را در يك زيستبوم فكري معين با معناي مشخص و تعريف علمي از اين معنا در قالب شاخصگذاري و ابعادشناسي جبهه فكري خود وارد رفتار و كنش شود. اگر اينگونه باشد به بيريشگي ميانجامد كه اين بيريشگي به اندكسالاري و اوليگارشي ختم ميشود. درنهايت نتيجه اين اندكسالاري براي حفظ قدرت، دزدسالاري است لذا نميتوان بدون جبهه و جناح بود.
**مسئولان در نقش پذيرفتهشده فراجناحي هستند
اين فعال سياسي در ادامه افزود: بايد توجه داشت كه در كنار اين جبهه و جناح، مسئله نقش پيش ميآيد. نقش به اين معنا كه زماني كه كانديداي رياستجمهوري از يك جناح خاص به قدرت رسيد، بايد مرزهاي انديشگي آن جناح، هدفگذاريها و شعارهايي كه در غالب آن جناح مطرح كرده است مورد توجه قرار دهد و ديگر جناحهاي سياسي به حرمت راي مردم به او، در يك نظام دموكراتيك، آن نظام انديشگي را در يك زمان معين غالب بداند. هيچ مسئولي در يك نظام دموكراتيك بدون تكيه بر يك جناح و يا حزب نميتواند مدعي بهدست گرفتن قدرت باشد.
مطهرنيا تاكيد كرد: بايد توجه داشت كه مسئولان كشور در عين حال در پاسخگويي به تمام جناحها در غالب نقش پذيرفتهشده در نظام دموكراتيك، مسئولان فراجناحي هستند. پس فراجناحي بودن يك امر پسنديده در جاي خود به عنوان پاسخگو بودن به تمامي مردم در قبال نقشي است كه از طريق پيوند با يك جناح پذيرا شده است. بدين ترتيب آنچه كه در فرضيه اول مطرح شد، يعني عدم تعارض بين مفاهيم جناحي و فراجناحي، اينجا در ادبيات سياسي مشخص ميشود. پس چون ادبيات سياسي ما يك ادبيات سياسي بحرانزده است و در عين حال در جهتگيريهاي منفعتمحورانه قرار ميگيرد، متاسفانه در رفتارها و كنشها در حوزههاي گوناگون نتايج غيرشايستهاي را بهبار ميآورد. هيچ مسئولي در يك نظام دموكراتيك بدون تكيه بر يك جناح و يا حزب با مرزهاي شفاف و معين نميتواند مدعي بهدست گرفتن قدرت باشد آن هم در دنياي امروز كه افراد كاريزماتيك به تاريخ پيوستهاند. دنياي امروز، دنياي دانايي ملتهاست و تورم برگزيدگان در ميان ملتها، اجازه فردگراييهاي كاذب را نميدهد. اين در حالي است كه شخصيتپردازيهاي سابق را ارج خواهد نهاد.
مهدي مطهرنيا، در پاسخ به اين سوال كه خود احزاب و جناحهاي سياسي در ايجاد چنين فضا و رويكردي تا چه اندازه تاثيرگذار هستند، گفت: همان طوري كه ادبيات سياسي دچار نوعي بحران واژگان است، پيوستهاي ادبيات سياسي ازجمله حزب نيز دچار همين معنا هستند. بسيار سخت است كه بپذيريم آنچه به عنوان احزاب شكل گرفته است باوجود تكثرهاي گوناگون از اصالت سياسي در غالب مفهوم حزب برخوردار باشد. حزب خانه قدرت سياسي است كه به دست آوردن قدرت سياسي را با اتكا به نمايندگي از طبقات اجتماعي مردم و در يك نظام فكري مشخص با جبهه معين در جامعه دنبال بكند.
وقتي فراجناحي و يا فراحزبي بودن در يك جامعه ارزش محسوب ميشود و عضو حزب و يا يك جناح مشخص بودن يك ضدارزش سياسي و ديني تلقي ميشود بايد گفت كه جامعه از منظر تفكر سياسي و سپهر ادبيات سياسي دچار بيماري شده است. اينجا بايد گفت احزاب در ايران در اكثر مواقع تاريخي ناقصالخلقه بودند. بايد اين نقص را مرتفع كنيم. احزاب نمايندگي طبقات اجتماعي هستند. نميتوان در كاخ قدرت نشست و تنها نماينده يك طبقه از طبقات اجتماع بود. فراجناحي بودن يعني رعايت اصل توانمندي سياسي به همراه توانمندي در ارائه برنامههاي كارآمد.
منبع: روزنامه ابتكار؛ 1397،11،15
گروه اطلاع رساني**2059**2002
تهران- ايرنا- دولت فراجناحي عبارتي است كه مدتهاست در ادبيات سياسي كشور وارد شده و درواقع بين گروههاي سياسي كشور فراجناحي بودن تبديل به موضوعي چالشبرانگيز شده است.
سرخط اخبار پژوهش
-
روند افزایشی مصرف ماریجوانا در میان آمریکاییها
تهران- ایرنا- مقایسه یافتههای نظرسنجیهای سالانه در مورد تعداد آمریکاییها…
-
تلاطم در بازار نوشیدنیها؛ نقش مردم ایران در کاهش جهانی قیمت چای
تهران- ایرنا- بانک جهانی در گزارشی با بررسی شاخص قیمت نوشیدنیها و…
-
ایران دو بار در سال میزبان پرندگان مهاجر
تهران- ایرنا- بررسیها نشان میدهد با وجود افزایش بیسابقه سرعت و…
-
«نشخوار فکری» که به اتاق عمل ختم میشود: من زشتم؟
تهران- ایرنا- تصویر بدنی منفی یکی از پیشایندهای افراد جهت گرایش به…