به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا ، مومنی در خصوص علل ناكارآمدی نظریات اقتصادی در ایران گفت: منافع در جهتگیری سیاستها نقش قویتری از هر بنیان اندیشهای دارند. در اقتصاد سیاسی ایران، توزیع ثروت و اطلاعات نابرابر است ، واقعیتها دستكاری شده است و وجوهی از واقعیت به طرز غیرمتعارفی نمایش داده میشود.
چهارمین سخنرانی از سلسله مباحث اقتصاد ایران در دوران دفاع مقدس در موسسه مطالعات دین و اقتصاد بدون حضور عباس شاكری سخنران این نشست برگزار شد .
از این رو مومنی ، به بررسی مقاله عباس شاكری خطاب به مسعود نیلی از مشاوران رئیس جمهوری پرداخت.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه دستكاری نرخ ارز و صدور مجوز بانكهای خصوصی را جدیترین عوامل رشد نقدینگی دانست .
وی سخنان خود را به بیان ضرورت شكلگیری مباحثه و گفت و گو میان اصحاب دانشگاه آغاز كرد و گفت: نظام آموزش حوزه علمیه - كه به عنوان نظامی سنتی شناخته میشود-از جهاتی از نظام مدرن كارآمدتر است. شاید یكی از رموز موفقیت آنها، سنت مباحثه باشد. این سنت توان آموزش گیرندگان و آموزش دهندگان را ارتقا میدهد.
وی در ادامه با اشاره به تلاش خود برای برنامه ریزی جهت فراهم كردن زمینه مباحثه با دیدگاههای رقیب گفت: برای اینكه دیالوگ امروز، دستاوردهای ارزشمندی داشته باشد، نیازمند حركت به سمت شفافیت در مفاهیم بحث هستیم. از طرف دیگر طرفین بحث بایستی مسئولانه بحث كنند.
مومنی یادآور شد: برای اینكه گفت وگو ادامه پیدا كند، وقوف طرفین به روش شناختی و نقص اطلاعات انسانهاست؛ باید پذیرفت رقابت در نظریهها، بر سر حق و باطل نیست؛ بلكه رقابت بر سر حدود توانایی آنها در دستیابی به واقعیت است.
این استاد اقتصاد گفت: در نظام آموزش علم اقتصاد در ایران به موضوعات روش شناختی اهمیت داده نمیشود لذا تمایزات بین ایدئولوژی و تئوری مورد توجه قرار نمیگیرد.
«تئوری بخشی از بدنه علم است و همه علم نیست و هیچ تئوری تاكنون نتوانسته این ادعا را داشته باشد كه كل واقعیت در موضوع پژوهش را پوشش میدهد. به همین دلیل اگر معادل انگلیسی رویكرد را مد نظر قرار دهیم به معنای نزدیك شدن، میرسیم اما در صورتی كه انتظارات ایدئولوژی زده از تئوری داشته باشیم، انگیزه كمتری برای گفت و گو خواهیم داشت.»
** هیچ بنیان اندیشهای، به اندازه تعدیل ساختاری نیست
مومنی در خصوص نسبت نظریههای اقتصادی با برون رفت از چالشهای كنونی گفت: اگر بخواهیم از چالشهای حوزه اقتصاد بیرون بیاییم؛ باید بنیانهای اندیشهای شكلگیری وضع موجود را خوب بشناسیم.
وی افزود: در سه دهه گذشته هیچ بنیان اندیشهای، به اندازه تعدیل ساختاری در دستور مدیریت اقتصادی كشوری موثر نبوده است. تعدیل ساختاری پایههای نظری و خاستگاه و ابزارهای سیاستی اجرایی مشخصی دارد.
مومنی در ادامه یادآور شد، سیاستهای تعدیل ساختار چند بعدی است و در كل بسته سیاست تعدیل ساختاری به طور همزمان و همه جانبه اجرا نشده اما درسه دهه گذشته، حداقل نیمی از این برنامه در دستور كار مدیریت اقتصادی كشور بوده است. بنابراین نسبت دادن وضعیت كنونی، به تعدیل ساختاری دور از منطق نیست.
این استاد دانشگاه یادآور شد، در گام بعد باید بنیانهای نظری وضعیت مطلوب نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
وی ادامه داد : در كتاب «اقتصاد سیاسی توسعه در ایران امروز» توضیح دادهام كه در سه دهه گذشته ایران، شاهد اتحاد سه گانه ضد توسعهای هستیم و در این اتحاد رویكردهای مربوط به بازارگرایی به عنوان ابزاری برای تامین منافع رانتی عمل كردهاند و البته بخشهای از دانشگاهیان با این روند همراهی میكنند.
مومنی با اشاره به مقاله اخیر شاكری گفت: تلاطم چند ماهه بازار ارز، نیروی محركه اضطراب و آشفتگی عمومی شد. در این میان مسعود نیلی در مطلب اخیر خود، مساله نقدینگی را تهدیدی جدی دانست و از نظر او جهشهای چند برابری قیمت باعث تحریك اقشار متوسط و محروم برای حفظ و ترمیم درآمد از دست رفتهشان می شود.
نیلی میگوید، این وضعیت كشور را در معرض خطر مارپیچ تورمی قرار میدهد. گویی همه رانتها و اضافه ثروتهای ناشی از این جهش قیمتها مباح بوده و كسانی كه جز دستمزد چیزی برای اداره معیشت خود ندارند، باید تذكر بگیرند.
** دستكاری قیمت ارز
این استاد اقتصاد در ادامه گفت: مساله رشد غیرمتعارف نقدینگی در ایران جدی است اما اینكه عامل اصلی جهشهای بیسابقه نقدینگی در اقتصاد ایران چه بوده است، مسالهای حیاتیتر است! در مسیر توضیح عوامل اصلی رشد نقدینگی، شاكری، بدون آنكه عوامل سنتی رشد نقدینگی را نفی كند، پنج مساله را برجسته كردهاست.
مومنی در ادامه شوكهای بزرگ و كوچك به قیمت ارز در دوره بعد از جنگ و بانكهای خصوصی را به عنوان عوامل برجسته رشد نقدینگی در سه دهه اخیر دانست و خطاب به بازارگرایان به عنوان دیدگاه رقیب نهادگرایی گفت: كسانی كه موافق افزایش نرخ ارز بودند، همواره مزیت خود را در مدل سازی می دانستند، حالا باید دید این ادعاها در مقام عمل چطور ظاهر شده است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با اشاره به تجربه اقتصاد دوره جنگ از نگاه شاكری گفت: در دوره پنج ساله بعد از جنگ معجزهآسا بودن دستكاری نرخ ارز را رواج دادند؛ اما در همان سالها فاصله نرخ پیشبینی شده رشد نقدینگی با آنچه كه عملا اتفاق افتاد، به طرز غیرمتعارفی زیاد بود، همین موضوع ادعای آنها را به چالش كشید.
وی در توضیح اظهارات خود به ذكر مثالی پرداخت و گفت : به عنوان نمونه در یكی از سالها، فاصله بین پیشبینی و آنچه اتفاق افتاده بود، یك به بیست بود؛ یعنی حدود 1900 درصد تفاوت ارزیابی مشاهده شد. در برنامه دوم، اصلاحاتی صورت گرفت اما بازهم بین ارقام معین در برنامه در خصوص نقدینگی، با واقعیت فاصله زیادی دیده شد.
**وام خارجی و رشد نقدینگی
مومنی با اشاره به خطای وامگیری خارجی در شرایط نوسانی قیمت ارز گفت: عواقب وامگیری خارجی در شرایط دستكاری نرخ ارز در متون كلاسیك اقتصاد هم بیان شده است. چرا كه نرخ ارز در زمان وام گیری خارجی، با نرخ ارز در زمان پرداخت اقساط وامهای خارجی تفاوت زیادی پیدا كرده بود.
«به همین ترتیب برای چهار میلیارد دلار بدهی سررسید شده در سال 1372، ناگزیر حدود 672 میلیارد تومان به پایه پولی اضافه شد كه فقط در اثر این اتفاق حدود 1794 میلیارد تومان در سال 1372 به حجم نقدینگی اضافه شد».
مومنی یادآور شد: توجه داشته باشید مدیریت اقتصادی كشور در دوران جنگ، با وجود گذر از هشت سال اقتصاد جنگ، كل نقدینگی كشور درسال 1368 حدود 1568 میلیارد تومان بود. اما فقط برای سهلانگاری ناشی از زمان نابجای وامگیری خارجی و بازپرداخت آن، میزان نقدینگی كشور از كل نقدینگی دوران جنگ بیشتر میشود. تا جایی كه طی 10 ساله برنامه اول و دوم در بعد از جنگ، مقدار نقدینگی در ایران 12 برابر میشود.
این استاد اقتصاد با اشاره به تاثیر دستكاری نرخ ارز در منطق بازارگرایان گفت: وقتی نرخ ارز از 7 تومان به 100 تومان افزایش پیدا كرد؛ ادعا میكردند نرخ ارز تعادلی نزول خواهد كرد و به حدود 20 تومان خواهد رسید؛ اما امروز شاهد نتیجه ادعای آنها هستیم.
**بانكهای خصوصی یعنی امتیاز خلق پول از هیچ
مومنی در خصوص تاثیر ظهور بانكهای در ایجاد نقدینگی گفت: برنامه سوم مشوق بانكهای خصوصی بود. نظام اقتصادی ایران از تاسیس این بانكها آسیب دید و از نظر ضربه به اركان جامعه ایران، قابل مقایسه با هیچ تمهید دیگری نیست.
به ادعای شاكری شاهد بی سابقهترین سطوح تجربه شده رشد نقدینگی، همراه با تخریب كیفیت نقدینگی به واسطه رشد این بانكها هستیم.
وی این رابطه ادامه داد: با تاسیس این بانكها، امتیاز خلق پول از هیچ، به مثابه بزرگترین رانت قابل تصور، به كانونهایی از قدرت و ثروت داده شد اما این ماجرا به نام بخش خصوصی زده شد.
همین جریانها جهشهای قیمتی را رقم زدند و به طور مشخص 1378 بانك مركزی با این بانكها برخوردی همدلانه كرد و پولهای خلق شده از هیچ را تامین مالی كرد.
شاكری میگوید: با این تمهید گروهی جریانسازی شدند اما ایران همیشه بعد از شكلگیری بانك خصوصی با پدیده پول داغ روبرو بوده است.
**ضرورت اصلاح ساختارهای معیوب
مومنی گفت: واقعی سازی قیمتها نیازمند مقدماتی است؛ حتی برای دستكاری ارز باید ساختارهای ناكارآمد اصلاح گردد. اصلاح این ساختارها به قدری موثر است كه حتی ممكن است پس از آن، ساختار انگیزشی دستكاری قیمتها منتفی شود. اما این حرفها توسط مسئولین شنیده نمیشود.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به تعبیری در نامه نیلی مبنی بر غیرتعمدی بودن تغییرات نوسانات ارز در ماههای اخیر گفت: نیلی در متن عنوان میكند، تغییر قمیت ارز اقتضای اقتصاد كلان است اما در بخش دیگری از نامه مینویسد، جزو موافقان تغییر نرخ ارز از 7 تومان به صدتومان نبوده است!
وی در ادامه با اشاره به فصل هفتم كتاب اقتصاد ایران، نوشته نیلی گفت: درسال 1376 هیچ اشارهای به اینكه با تغییر نرخ ارز از 7 به 100تومان نكردهاست ، وی حتی در این فصل از كتاب، دفاع میكند كه بایستی نرخ ارز افزایش پیدا كند.
مومنی در ادامه گفت: اشكالی نداشت اگر آقای نیلی میگفتند در سال 76 این طور فكر میكردم اما چون الان به آثار آن پی بردم، نظرم تغییركرده است و اكنون موافق دستكاری نرخ ارز نیستم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با یادآوری نطق نیلی در سال 1390 گفت: ایشان به صراحت خطاب به دولت احمدی نژاد گفتهاند افزایش قیمت حاملهای انرژی به تنهایی نخواهد توانست دولت وقت را به اهداف خود برساند بلكه باید به طور همزمان شوك نرخ ارز را نیز در دستور كار خود قرار دهد.
مومنی سپس با قرائت بخشی از نامه نیلی گفت: اما ایشان در نامه اخیر خود دستكاری نرخ ارز را عاملی برای برهم زدن اقتصاد كلان و تحمیل عدم قطعیت به اقتصاد میدانند.
**مولفههای سطح توسعه را نباید نادیده گرفت
این استاد دانشگاه یادآور شد، از نظر تحلیلی در علم اقتصاد ما با سه سطح روبرو هستیم؛ سطح اقتصاد كلان، خرد و سطح توسعه، حتی برخی از تقدم مسائل توسعه نسبت به سطح كلان حرف میزنند.
وی در همین راستا به نیلی توصیه كرد تا كتاب «چرا ملتها شكست میخورند» را نگاه كند و گفت : در این كتاب آمده، قدرت پیشبینی و تبیین متغیرهای كلان، تابعی است از زیر ذرهبین گذاشتن متغییرهای سطح توسعه. در بین متغیرهای سطح توسعه هیچ عنصری به اندازه رابطه عنصر مردم و حكومت تعیین كننده نیست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: علم اقتصاد تا قبل از 2008 تمام متغییرهای كلان را با ثبات و امیدوار كننده میدانست اما تجربه بحران سال 2008 نشان داد، در زیر این خاكستر آتشی بزرگ است. مولفههای مهم دقیقا مولفههای سطح توسعه بودند.لذا اگر بخواهیم توصیههای موثری در اقتصاد داشته باشیم حتما باید به متغییرهای اقتصاد سیاسی و جامعهشناسی ایران توجه داشته باشیم.
وی در ادامه یادآور شد: اولین لایجه بودجه دولت روحانی درست بعد از شكست سیاست فاجعه آمیز افزایش حاملهای انرژی دوره احمدی نژاد بود، جریانی در همین زمان به دنبال افزایش 53 درصدی قیمت حاملهای انرژی را در سال 1393 بودند. آقای نیلی همان زمان میگفتند، ما می فهمیم وقتی اقتصاد با ركود تورمی روبرو است نباید سراغ حاملهای انرژی رفت. اما گفتند چون ما به آلودگی هوا حساس هستیم قیمتها را بالا میبریم تا تقاضا كاهش پیدا كند.
مومنی در نقد این نگرش گفت: اما تجربه دوره احمدی نژاد نشان داده بود، صرفا با افزایش قیمت مساله آلودگی هوا حل نمیشود.
وی گفت: نیلی در همان زمان میگوید، دولت با طریق افزایش حاملهای انرژی، انگیزه درآمدی دارد این ادعا نشان میدهد تغییرات قیمتها غیرارادی نیست.
«من همان زمان خطاب به بازارگرایان گفتم، صفحات 34-74 گزارش اقتصادی سال 1373 را مطالعه كنند؛ در این گزارش تصریح شده وقتی دولت با هدف افزایش درآمد قیمتها را بالا میبرد به ازای هر واحد افزایش، شاخص ضمنی هزینههای مصرفی دولت رشد 3.5 برابری را تجربه میكند. دولت بزرگترین مصرف كننده این اقتصاد است. »
«اینكه دولت اكنون با بحران حاد در ساختار مالی است ناظر بر همین است كه آنها گفتند قمیت انرژی و ارز را به قصد افزایش درآمدها بالا می بریم.»
مومنی ادامه داد: در همین گزارش تاكید شد، عامل تعیین كننده افزایش هزینههای دولت، افزایش نرخ ارز بوده است؛ این واقعیت در اسناد رسمی انعكاس پیدا كرده است. به همین ترتیب شاهدیم كه در یك دوره پنج ساله برنامه اول، واردات كالای لوكس افزایش داشته اما سرانه دسترسی به گوشت 44 كیلو كاهش پیدا میكند.
این استاد دانشگاه درادامه یادآور شد: درك این پیچیدگیهای اقتصاد تنها با درك سطح تحلیل سطح توسعه امكان پذیر است.
**مدافعان بازارگرایی، آبروی تئوری بازارگرایی را بردهاند
مومنی در ادامه با نقد رویكرد بازارگرایی این جریان گفت: این جریان آبروی بازارگرایی در ایران را برده است؛ چرا كه الزامات اصلی تئوری بازارگرایی را رعایت نمیكنند و همه چیز را به اجرای بد نسبت میدهند. اینها تصور میكنند فقط یك بازار وجود دارد. در حالی كه بر اساس كیفیت نهادهای پشتیبان بازار، با بازارهای متعددی روبرو هستیم و برخی از بازارها میتوانند فاجعهآفرینی كنند.
وی تصریح كرد: هر بازار حداقل بر حسب ویژگیهای چهارگروه از نهادهای پشتیبان بازار میتوانند كاركردهای متفاوتی داشته باشد. ما در مقام دفاع از ایده بازارگرایی این جریان را خطاب قرار میدهیم اما آنها با مافیای رسانهای خود مدعی میشوند كه ما به بازار قائل نیستیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به بنیانهای نهادی بازار گفت: اینكه كیفیت نهادهای خالق بازار چگونه باشد با طرز عمل متفاوتی از بازار مواجه خواهیم شد. اساسا با عملكرد نهادهای تنظیم كننده، ثبات بخش، مشروعیت بخش به بازار با بازارهای مختلفی روبرو هستیم.
مومنی با یادآوری تذكر كینز (جان مینارد كینز ، اقتصاددان برجسته قرن بیستم ) در اقتصاد گفت: كینز تذكر میدهد كه حكومتگر باید از سیاستهای تورمزا حذر داشته باشد؛ سیاستهای تورمزا فضای جامعه را شبیه قمارخانه میكند، در قمار همه بازنده هستند. از نظر كینز سیاستهای تورمزا قواعد اجتماعی را متزلزل میكند.
ب.ل **1601**
تهران - ایرنا - استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت : شاهد اتحاد سه گانه ضد توسعهای هستیم و در این اتحاد رویكردهای مربوط به بازارگرایی به عنوان ابزاری برای تامین منافع رانتی عمل كردهاند و البته بخشهای از دانشگاهیان با این روند همراهی میكنند.