۱۳ آبان ۱۳۹۶، ۱۶:۲۳
کد خبر: 82719382
T T
۰ نفر

عمليات رواني رسانه اي؛ مشروع يا معمول؟

۱۳ آبان ۱۳۹۶، ۱۶:۲۳
کد خبر: 82719382
عمليات رواني رسانه اي؛ مشروع يا معمول؟

تهران- ايرنا- عمليات يا جنگ رواني در رسانه ها، مقوله اي است كه با وجود نبود مشروعيت حرفه اي، به امري معمول و فراگير در سپهر فعاليت رسانه اي تبديل شده است. در اين شرايط، بي شك كشورها براي در امان ماندن از هجمه رسانه هاي قدرتمند جهان نمي توانند منفعل باقي بمانند.

به گزارش گروه پژوهش و تحليل خبري ايرنا، روزانه ميليون ها خبر و واژه از سوي رسانه هاي سراسر جهان، با اهدافي از پيش تعيين شده و براي جهت دهي افكار عمومي جوامع به سوي مخاطبان شليك مي شود. اين اخبار اگرچه ممكن است از پشتوانه حرفه اي و اخلاقي برخوردار نباشند اما از آنجا كه براي تاثيرگذاري بر ذهن مخاطبان طراحي شده اند از پشتوانه روانشناختي و جامعه شناختي قوي برخوردارند.
تاثيرگذاري اين گونه بر ذهن مخاطب در اصطلاح عمليات رواني يا جنگ رواني رسانه ها نام مي گيرد و بي شك نمي تواند از عملكردهاي مثبت رسانه محسوب شود. در اين مدل از اطلاع رساني، كه بيشتر از سوي نهادهاي خبري وابسته به قدرت اعم از قدرت سياسي يا اقتصادي انجام مي شود، فرض بر منفعل، ناآگاه و تاثيرپذير بودن گسترده مخاطب است؛ مخاطبي كه رسانه مي تواند ذهن او را به آساني در هر جهتي كه مي خواهد سوق دهد.
دروغ پردازي، سياه نمايي، كوچك يا بزرگ نشان دادن رخدادها، تخريب، ايجاد ترديد در افكار عمومي و دامن زدن به جهل جوامع، از جمله تكنيك هاي عمليات رواني در رسانه ها است كه مي تواند له يا عليه يك كشور يا دولت به كار رود و بر ناخودآگاه مخاطبان تاثير بگذارد.
بديهي است، در چنين شرايطي مخاطبان بايد بر آگاهي خود بيافزايند و در برابر هجمه رواني رسانه ها مانند كنشگري فعال و انتخابگر و نه مخاطبي منفعل و از پيش باخته، ظاهر شوند.
«محمدمهدي فرقاني» رييس دانشكده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي و «علي ‌اكبر قاضي‌ زاده» روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه رسانه و ارتباطات، در گفت وگو با گروه پژوهش و تحليل خبري ايرنا، به تبيين موضوع عمليات رواني در رسانه ها پرداختند. به گفته اين دو كارشناس، جنگ رواني از كاركردهاي علمي و تعريف شده براي رسانه ها به شمار نمي رود اما درعمل شاهد تلاش رسانه هاي جهان براي تاثيرگذاري بر مخاطبان از طريق هجمه هاي رواني هستيم. فرقاني و قاضي زاده در مورد ماهيت عمليات رواني يا سلطه رواني رسانه بر مخاطب اما نظرات متفاوتي دارند.

** فرقاني: عمليات رواني جزوكاركردهاي مشروع رسانه نيست
عمليات رواني توسط رسانه ها، جزو كاركردهاي مشروع و علمي رسانه ها محسوب نمي شود. در هيچ منبعي كه در حوزه ارتباطات رسانه اي و روزنامه نگاري وجود دارد از عمليات رواني به عنوان يكي از كاركردهاي رسانه ياد نشده است. از اين رو جنگ رواني در رسانه ها هرگز به رسميت شناخته نشده است.
با اين وجود بيشتر رسانه هاي جهان با استفاده از كاركرد اقناع و ترغيب خود، سعي در ايجاد عمليات رواني و شستشوي مغزي مخاطبان دارند. رسانه ها از اين طريق ذهن فرد يا جامعه را متوجه سمت وسوي خاصي كه خود مي خواهند كرده و مخاطب يا جامعه را به گونه اي هدايت مي كنند كه مورد نظر دست اندركاران عمليات رواني يا شستشوي مغزي است. مثلا در جريان جنگ ها، پروپاگاندا يا تبليغاتي كه قبل، حين يا بعد از جنگ از سوي رسانه ها صورت مي گيرد، با هدف تاثيرگذاري روي اذهان عمومي صورت مي گيرد. رسانه ها بدين ترتيب كاري مي كنند كه مردم آنگونه كه آنها مي خواهند درباره جنگ فكر كنند.

** فرقاني: عمليات رواني، كاركرد رسانه هاي نزديك به قدرت است
شستشوي مغزي و عمليات رواني روي مخاطبان، بيشتر از سوي رسانه هايي صورت مي گيرد كه به نهادهاي قدرت از جمله قدرت سياسي و قدرت اقتصادي نزديك هستند.
به معناي ديگر، نهادهاي قدرت در جهان همواره تلاش مي كنند با تاثيرگذاري بر مخاطبان از طريق رسانه ها، افكار عمومي را با خود همراه كنند. رسانه ها در اين مسير به دنبال پاك كردن افكار موجود در ذهن مخاطب و جايگزين كردن افكاري هستند كه با خواست و منافع منابع قدرت و ثروت سازگاري بيشتري دارد.
رسانه هايي كه با قدرت هاي سياسي و اقتصادي سروكار دارند و ميان آنها با قدرت سياسي و دولت مناسبات متقابلي وجود دارد، امروز چه در جهان سرمايه داري و چه در جهان غير سرمايه داري كم نيستند. اين رسانه ها بيشتر اوقات به عنوان يك اهرم براي قدرت سياسي عمل مي كنند به اين معنا كه حاضرند براي امري كه الزاما مشروع نيست، مشروعيت سازي كرده و از امري كه مشروع است، مشروعيت زدايي كنند و در نتيجه ذهنيت عمومي را به سمت و سويي كه مي خواهند سوق دهند.
در عمليات رواني رسانه ها هيچ نكته مثبتي مستتر نيست زيرا اين امر مخاطب را از فكر تهي مي كند، اصالت تفكر را از او مي گيرد و تفكري را جايگزين تفكر درست مي كند كه با منافع قدرت سازگارتر است.
تلاش رسانه ها براي راه انداختن جنگ رواني با توجيهاتي چون حفظ امنيت ملي هم موضوعي قابل بحث است. بعيد مي دانم كه امنيت ملي كشورها الزاما در گرو شستشوي مغزي مخاطبان يا جنگ رواني باشد. تلاش براي نشان دادن ارتباط ميان امنيت ملي و عمليات رواني رسانه ها، تلاشي از سوي اصحاب قدرت است و نمي تواند از اصالت برخوردار باشد.

** قاضي زاده: براي غلبه بر سلطه رسانه هاي قدرتمند بايد رسانه هايي قوي داشته باشيم
اين روزها نظام جهاني، نظامي پر از هرج و مرج و بي قانوني است. در اين نظام هر كشوري كه از قدرت بيشتري برخوردار باشد و رسانه هاي قوي تري در اختيار داشته باشد، مي تواند سلطه بيشتري را بر افكار عمومي جهان به دست آورد.
اگرچه در متون علمي روزنامه نگاري، موضوع عمليات يا جنگ رواني رسانه ها، مشروع نيست اما روزنامه نگاري در دنياي واقعي، عملكردي جدا از متون و آموزش هاي آكادميك دارد. امروزه كشورها در عمل، از رسانه به عنوان نيروي تهاجمي و پشتوانه تبليغاتيِ امور سياسي، اقتصادي و بين االمللي خود بهره مي برند؛ امري كه اگرچه مشروع نيست ولي معمول است.
وقتي كشوري به سيستم هاي اطلاع رساني و اطلاع گيري در زمين و آسمان مجهز است و ماهواره ها، خبرگزاري ها، سايت هاي خبري و نشريات قدرتمندي را در اختيار دارد، به راحتي مي تواند بر افكار عمومي اثر بگذارد. همين قدرت رسانه اي مي تواند پشتيبان انديشه سياسي و نظامي آن كشور باشد.
فارغ از اخلاقي بودن يا نبودن سلطه رسانه اي، در نظام كنوني جهان، كشوري كه از قدرت رسانه اي مسلط برخوردار است، مي تواند با تسلط بر افكار عمومي هر چه را كه مي خواهد وارونه نشان دهد و در ذهن مخاطبان درباره تجاوزها، زورگويي ها، كشتارها و حمله ها به نفع خود برداشت غلط ايجاد كند. امروزه هر كشوري كه قدرت و توانايي رسانه اي بالايي برخوردار است، مي تواند بر افكار عمومي جهان مسلط شود و اوضاع را به نفع خود تغيير دهد.
براي منفعل نبودن در اين فضا بايد با تقويت خبرگزاري ها و ماهواره هاي خبري، قدرت رسانه اي خود را بالا ببريم و نيروي انتشارمان را زياد كنيم.
اگرچه بهره برداري از رسانه جهت عمليات رواني همواره تقبيح مي شود اما در شرايط سياسي و بين المللي جهان امروز، استفاده از رسانه را به عنوان ابزاري جهت تسلط رواني بد نمي دانم؛ چراكه در شرايطي كه رسانه هاي قدرتمند جهان مي كوشند همواره به عمليات رواني بپردازند، نمي توان خنثي و منفعل عمل كرد.
ما بايد كاري كنيم كه رسانه هايمان قدرت پيشروي و تاثيرگذاري بيشتري در جهان پيدا كنند. در حال حاضر كشورهايي چون افغانستان، پرو، تانزانيا، چاد و سومالي كه از قدرت سياسي و رسانه اي بالايي برخوردار نيستند بناچار قرباني هجمه هاي رسانه هاي قدرتمند جهان مي شوند.
سال 67 هواپيماي ايرباس ما را روي خليج فارس زدند اما رسانه هاي دنيا هيچ واكنشي به اين رخداد نشان ندادند. قبل تر، عراقي ها حلبچه را با بمباران شيميايي به سنگستان تبديل كردند و جهان رسانه باز هم تقريبا واكنشي نشان نداد و بعضا احتمالات ديگري را نيز مطرح كردند. مثلا گفتند ايراني ها خودشان از سلاح شيميايي استفاده كردند تا مظلوم نمايي كنند. اگر قدرت رسانه اي به اندازه كافي وجود داشته باشد، مي توان در برابر اين رويكردهاي نادرست موضعي درست و خنثي كننده اتخاذ كرد و توفيق رسانه اي به دست آورد.
عمليات رواني يا جنگ رواني در رسانه ها مقوله اي است كه اگرچه بسياري آن را دور از معيارهاي اخلاقي و حرفه اي مي دانند، اما در رسانه هاي امروز به امري فراگير تبديل شده است.
برخي رسانه ها با استفاده از جنگ گسترده رواني سعي در ايجاد سلطه بر افكار عمومي جهان دارند. در برابر اين گونه هجمه ها اما كشورهاي مختلف بي شك نمي توانند منفعل عمل كنند و بايد واكنشي درخور از خود نشان دهند؛ واكنشي كه نيازمند تقويت قدرت رسانه اي است. افزايش قدرت و تاثيرگذاري رسانه اي اما الزاما به معناي زير پا گذاشتن اخلاق حرفه اي و تلاش براي ناديده گرفتن افكار عمومي نيست.

پژوهشم**9282**1601**خبرنگار:مهتاب افشين نسب**انتشار: شهناز حسني
ايرنا پژوهش، كانالي براي انعكاس تازه ترين تحليل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشي ايران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شويد.
۰ نفر

سرخط اخبار فرهنگ