۱۴ آبان ۱۳۹۵، ۹:۲۹
کد خبر: 82293936
T T
۰ نفر
جنگ هنوز برای خانواده شهدا تمام نشده است

تهران- ایرنا- ندا كوهی بازیگر جوان نقش ملیحه در نمایش «سردار » معتقد است: جنگ هنوز برای خانواده شهدا تمام نشده است.

به گزارش روز جمعه ایرنا، علاقه‌اش به بازیگری به رویاهای كودكانه‌اش بازمی‌گردد؛ آنجا كه در حوالی سال‌های 1365 در دیار خراسان دیده به جهان گشود.
ندا كوهی بازیگر جوان تئاتر، تلویزیون و سینما در خانواده‌ای هنرمند رشد یافت و فعالیت هنری‌اش را در مدرسه و زادگاهش مشهد آغاز كرد. به دلیل هوش زیادش، والدینش رویای دكتر یا مهندس شدن او را در سر می‌پروراندند اما كوهی همچنان كه درس می‌خواند در ذهن خود حضور در پرده نقره‌ای را می‌دید.
دانشگاه فیروزكوه مقصد تحصیلات عالیه او شد و كامپیوتر خواند. اما همچنان بازی‌اش محدود به تئاترهای مدرسه بود و تلاش برای تحقق رویای كودكی. حالا فرسنگ‌ها دورتر از زادگاهش و در پایتخت بعد از بازی در چندین فیلم كوتاه، بلند و نمایش، در جدیدترین فعالیت هنری خود با بزرگان بازیگری ایران از جمله حسین پاكدل، میرطاهرمظلومی، هدایت هاشمی و بسیاری دیگر، در تئاتر «سردار» به كارگردانی نادر برهانی مرند همبازی شده است.
در ادامه می خوانید آنچه با ندا كوهی درباره تجربه حضور در نمایش سردار و بسیاری سوالات دیگر كه گفتیم و شنیدیم.

**ایرنا: خانم كوهی برای شروع، كمی درباره فعالیت های هنری كه تا به حال انجام داده‌اید برایمان بگویید؟
- كوهی: سال 87 نخستین تجربه حضورم در جلوی دوربین و بازی در فیلم «به كبودی یاس» ساخته جواد اردكانی بود. پس از آن در آثاری چون فیلم سینمایی «آسمان هشتم»، تله فیلم های «كویر»، «كبوتر با كبوتر»، «فرشته»، «شهری كه نمی خوابد» و سریال‌های «تلخ و شیرین»، «شبهای روشن» و «سیگنال» كار كردم. با وجود حضور در این فیلم ها اما هر زمان احساس می كردم نیازم به آموختن بیشتر است در كلاس‌ها و ورك شاپ‌های هنرمندانی چون آتیلا پسیانی، اصغر همت، محمد چرمشیر، ناصر حسینی مهر شركت می كردم.

**ایرنا: حضور شما در تئاتر چگونه بود و چقدر این مدیوم را دوست دارید؟
- كوهی: ابتدای حضورم در نمایش، با تئاتر شروع شد و در مشهد. بازی درنمایش «تار شیشه‌ای» و شركت در بخش مسابقه مرور جشنواره فجر كه كاندیدای بازیگری در این بخش را برایم به ارمغان آورد. در همان سال در مشهد در بخش برترین های خراسان مورد تقدیر قرار گرفتم. بعد كه به تهران آمدم به مدت 2 سال تقریبا نتوانستم در تئاتر تهران فعالیت كنم كه طبیعی بود ،چون كسی من را نمی شناخت. البته دوستان تئاتری زیادی داشتم اما اینجور مواقع معمولا نباید از كسی انتظار داشت و روی قول های افراد حساب كرد فقط باید امید و ایمان به خودت را از دست ندهی. تا اینكه پس از 2 سال توانستم در نمایش «آوای آب» به كارگردانی آتیه جاوید بازی كنم.

**ایرنا: درباره نحوه آشنایی و پیوستن به نمایش «سردار» توضیح می دهید؟
- كوهی: ابتدا توسط یك دوست مشهدی به خانم نسیم ادبی معرفی شدم و از طریق خانم ادبی هم با نادر برهانی مرند كارگردان سردار صحبت كردم و پس از آن حضورم در «سردار» قطعی شد.

**ایرنا: مهمترین دلیلی كه توانستی در «سردار» بازی كنی چه بود؟
تئاتر «سردار» اولین كار حرفه‌ای و جدی من در تهران به حساب می‌آید بنابراین برایم بسیار حایز اهمیت است. اما معتقدم به دنبال ایمان و امید و داشتن هدف و رویایی كه من داشتم، این اتفاق افتاد. برای گرفتن این نقش در كاری كه تمام بازیگران با سابقه و خیلی بزرگتر از من هستند نه پول لازم بود و نه پارتی بلكه عشق، ایمان، امید و سپاسگزاری می تواند انسان را به هدفش برساند. بازی در سردار برای من تجربه بسیار مهمی بود كه هیچ وقت فراموش نمی كنم. بازی دركنار هنرمندانی كه سال‌ها روی صحنه ها و در قاب‌ها درخشیده اند جای ترس و نگرانی داشت اما با لطف و مهری كه این عزیزان به من داشتند و همینطور مدیریت خوب كارگردان تمام ترس ها و نگرانی ها به اتفاقات و لحظات خوب بازی بدل شد و البته تجربه اندوزی ، مهمترین دست آورد روزهای تمرین برایم بود.

**ایرنا: «ملیحه» نقشی كه در «سردار» بازی می كنید به لحاظ سنی از شما خیلی بزرگتر است. این مسئله باعث سخت شدن بازی شما نشد؟
- كوهی: همانطور كه شما گفتید ملیحه زنی است حدودا 50 ساله یعنی 20 سال بزرگتر از سن من. قطعا همین كه قرار بود مقابل بزرگان سینما بازی كنم سختی خاص خودش را داشت حالا این سن و سال بالا را هم به آن اضافه كنید. اما خوشبختانه با راهنمایی های آقای برهانی مرند و تحقیقاتی كه خودم برای نقش انجام دادم فكر می كنم توانستم ازعهده آن برآیم. همزمان با بازی در این نمایش، نقش یك پژوهشگر را در مستندی درباره زندگی شهید مدق بازی می كردم. ارتباط من با همسر این شهید در مصاحبه هایی كه با وی در ساخت مستند داشتم، خیلی در نزدیك شدنم به عقاید زنان جنگ و خانواده های شهدا و رزمندگان كمك كرد. این هم از شانس های من بود.

**ایرنا: درباره تجربه شخصیتان پس از بازی در این نقش بگویید؟
- كوهی: ببینید زندگی ملیحه، همسر سردار تبدیل شده به یك صندلی بالای یك تخت در بیمارستان و مقاومتی كه او برای نگاه داشتن همسر انجام می دهد. واقعا اینها انسان‌های عجیبی هستند. زنانی كه در زمان جنگ آنطور با وحشت از بازنگشتن همسرزندگی كردند و حالا بعد از جنگ نیز با این مشكلات. انگار جنگ برای آنها تمامی ندارد. واقعا درباره این افراد حرف زدن
كار ساده ای نیست.

**ایرنا: این اولین تجربه شما برای بازی در نقش های با مضمون دفاع مقدس است؟
- كوهی: نه قبلا هم در نمایش‌ها و فیلم‌هایی با مضمون جنگ بازی كردم و عمیقا به این موضوع اعتقاد و ایمان دارم. امیدوارم اجرای نمایش هایی مثل سردار بیشتر روی صحنه برود. معتقدم جنگ هنوز تمام نشده است. چون همانطور كه گفتم در تحقیقاتم درباره زندگی شهید مدق متوجه شدم نوه 2 ساله ایشان نیز شیمیایی است. این، یعنی جنگ هرگز برای آنها تمام نشده است.

**ایرنا: آینده كارتان را چطور پیش بینی می كنید؟
- كوهی: می دانم راه سختی پیش رو دارم و برای رسیدن به هدفی كه نهایتی ندارد باید همیشه تلاش كنم.

**ایرنا: فكر می‌كنید در راهی كه قدم گذاشته‌اید و دارید پله پله بالا می‌روید برایتان اتفاقات بزرگ و مهمی خواهد افتاد؟
- كوهی: من خواب دیده‌ام، من خواب یك ستاره قرمز را وقتی كه خواب نبودم دیده‌ام...
فراهنگ**9246**1446 **خبرنگار: علیرضا مرادی ** انتشار دهنده : حمیدی
۰ نفر