در ادامه اين گزارش كه در شماره پنجشنبه 15 مهر 1395 خورشيدي به قلم ارمغان زمان فشمي منتشر شد، مي خوانيم: پس از آن كه پدر شيشهاي از بازگشت همسرش قطع اميد كرد، روزي به خانه پدر همسرش رفت و درمقابل چشمان مادربزرگ باربد، يك شيشه بنزين بر روي او ريخت و باربد را آتش زد.
طفل معصوم با كمك همسايگان به بيمارستان منتقل شد، در حالي كه تمامي پوستش سوخته بود.در روزهاي بعدي داروها و موادغذايي از طريق بيني به بدن او منتقل ميشد.
باربد در برابر درد صبور و مقاوم بود و با وجود اين كه درجه سوختگياش از همه بيشتر بود، اما كمتر از كودكان ديگر ناله و فرياد ميكرد.
متأسفانه باربد كوچولو در برابر حجم بالاي سوختگي 70 درصد كم آورد و همه تلاشها براي بازگرداندنش به زندگي با قطع اميد پزشكان، ناكام ماند. مادر باربد پس از 5ماه نديدن پسرش، با بدن سوخته او در بيمارستان مواجه شد و ضجه ميزد كه ميدانسته كودكش در شرايط بدي قرار دارد و بارها براي گرفتن حضانت او شكايت كرده، اما قانون، حضانت باربد را به او نداده است.
** زشتي ها و زيبايي هاي زندگي
اين تنها مورد كودك آزاري نيست كه در رسانهها درباره اش خوانده ايم. دردناك است كه كودكان، اين فرشتگان نحيف و ظريف، پيش از آن كه زيباييهاي زندگي را درك كنند، خشونت و نفرت ببينند و دردناك تر، وضعيت كودكاني مانند باربد است كه با يك مشت خاطره دردناك و زشت از دنيا ميروند، در حالي كه هرگز ندانستهاند زندگي روي ديگري هم دارد و كساني وجود دارند كه به فكر دردهاي آنها باشند و تلاش كنند تا درماني بر اين دردها شوند.
پويش«بدسرپرست تنهاتر است»، يكي از انجمنهاي مردم نهادي است كه با هدف احقاق حقوق از دست رفته كودكان تلاش ميكند و آن طور كه از اسمش پيداست، تمركز خود را بر بهبود وضعيت كودكاني گذاشته است كه در اصطلاح «بد سرپرست» ناميده ميشوند.
شهرام گيل آبادي ـ رئيس شوراي سياست گذاري اين پويش، در تعريف كودك بدسرپرست ميگويد: بخشي از كودكان بدسرپرست، كودكان كار
هستند كه آنها را سرچهارراهها ميبينيم و از امكانات اوليه مانند ادامه تحصيل و بهداشت محروم اند. بخش ديگري از آنها در شرايطي قرار دارند كه به دليل مشكلات اجتماعي و خانوادگي، نميتوانند به خوبي رشد كنند.
بخش ديگري از كودكان هم هستند كه اتفاقا در خانوادههاي متمول زندگي ميكنند، اما ممكن است نحوه رفتار با آنها درست نباشد.
با اين تعاريف، بدسرپرست بودن لزوما به اين معنا نيست كه كودكي سرپرست ندارد و يا سرپرست اش، از توانايي اداره او از نظر مالي و اجتماعي عاجز است، بلكه برخي از خانوادهها توانمندي مالي و جايگاه اجتماعي خوبي دارند، اما از نظر فكري و معرفتي از توانايي تربيت و اداره كودك شان محرومند.
** استقبال نخبگان و هنرمندان
شهرام گيل آبادي درباره چگونگي تشكيل پويش «بدسرپرست تنهاتر است» ميگويد: 12-10 سال قبل، اين پويش توانست در جشنواره كودكان كار و خيابان در حوزه سينما، هنرمندان بسياري را دور هم جمع كند. 400 نفر از اين حركت حمايت و اعلام كردند اكنون نوبت اين معضل است كه ميتوان به واسطه حركتهاي اجتماعي، با آن مقابله كرد.
اين هنرمندان از طريق سازمانهاي مردم نهاد ديگري كه در زمينه حقوق كودكان فعاليت ميكنند، دور هم جمع شدند و در تعاملي دوسويه به اين نتيجه رسيدند كه شرايط اجتماعي بايد براي كودكان به گونه اي باشد كه آنان در آرامش و فضايي خوب، به دور از مشكلات و پيچيدگيهاي اجتماعي، حمايت شوند. در نهايت نتيجه گرفتيم كه قوانين بايد اصلاح شود تا فضاي حمايتي بهتري به وجود بيايد و كودكان بيشتر در برنامه ريزيها ديده شوند. زيرا فقط در اين صورت است كه آنها ميتوانند بهتر رشد كنند و آينده مناسبتري داشته باشند.
رئيس شوراي سياست گذاري «بدسرپرست تنهاتر است» با اشاره به اين كه اين پويش، يك اقدام كمكي است، ميافزايد: ما قصد داريم با استفاده از قدرت اجتماعي نخبگان و هنرمندان، توجه مسئولان و مردم را به مسأله كودكان بدسرپرست جلب كنيم.
در همين زمينه، نامهاي توسط گروهي از استادان علوم ارتباطات و حقوقدانان، نويسندگان و اهالي رسانه، ورزشكاران و هنرمندان، تهيه، امضا و به مسئولان مربوطه ارسال شده است كه در آن با اشاره به كاستيهاي قانوني موجود، از مسئولان براي رفع اين مشكلات درخواست كمك كرده اند. البته برخي مشكلات و موانع ممكن است قانوني نباشد، بلكه جنبه فرهنگي دارد.
** ايجاد تحرك عمومي
به گفته آقاي گيل آبادي، نسخههايي از اين نامه در ماه مبارك رمضان امسال به شوراي شهر، وزيران، سران سه قوه و مراكز متعدد ديگر ارسال شده است و بسياري از آنها راجع به مسأله حساسيت نشان داده اند. او ميگويد: قرار شد معاونت پيشگيري قوه قضاييه تحقيقات مفصلي در اين مورد انجام بدهد و كميته خاصي براي مرور موارد و معضلات موجود در نظر بگيرد كه يكي از معاونان وزير دادگستري، در حال انجام آن است.
رئيس شوراي سياست گذاري پويش «بدسرپرست تنهاتر است» تأكيد ميكند: كميسيون حقوقي مجلس شوراي اسلامي هم روي موضوع حساس شده و مشغول كار است به كمك صداوسيما وشهرداري، تحرك عمومي در اين مورد زياد و فضايي اميدبخش ايجاد شده است. در اين ميان بسياري از هنرمندان نيز توجيه و به ما وصل شده اند؛ مثلا خانم مهناز افشار، كمكهاي جمعآوري شده توسط پويش و خودش را به مدرسه كودكان كار ميبرد.
همچنين جشنهايي براي رفع معضلات زندگي اين بچهها برگزار ميشود كه مورد استقبال و حمايت هنرمندان و ديگر اقشار مردم قرار ميگيرد. مجموع اين فعاليتها در كنار پيگيري امور قانوني، ميتواند موثر واقع شود.
** موانع اجراي قانونهاي حمايت از كودكان
مونيكا نادي ـ مشاور حقوقي پويش«بدسرپرست تنهاتر است»، ميگويد: از نظر قانوني، كودك بدسرپرست، به كودكي اطلاق ميشود كه والدين او فاقد صلاحيتهاي لازم براي نگهداري اش هستند و مراقبتهاي لازم را از او به عمل نميآورند، به طوري كه سلامت جسم و روح او به خطر ميافتد. براي اثبات بدسرپرست بودن، مصاديقي هم تعيين شده است، اما به طور كلي تعيين بدسرپرست بودن كودك، به شكل موردي و با نظر قاضي انجام ميگيرد.
براي اجراي قوانين حمايتي از اين كودكان، ضمانت هاي اجرايي مقرر شده است، مانند آن كه شخصي از ميان اعضاي خانواده، فاميل يا حتي دادستاني انتخاب شود تا بر نحوه رفتار با كودك در خانواده نظارت كند. در مواردي كه بدسرپرست بودن كودك ثابت ميشود، مثلا وقتي والدين معتاد هستند يا بارها كودك را به شدت كتك زده اند، دادگاه ميتواند از والدين او سلب صلاحيت كند و كودك را به بهزيستي بسپارد. البته هميشه اين نگاه وجود دارد كه به طور كلي زندگي در كانون خانوادگي براي كودكان بهتر است.
وي ميافزايد: بنابراين ميبينيم كه در ايران، قوانين در حوزه كودك وجود دارد و سير تحول آنها نيز طي چند سال اخير، مثبت و به سمت حمايت بيشتر از كودكان بوده است، اما اين قوانين هنوز جامعيت و مانعيت كامل ندارند. به عنوان مثال، قانون حمايت از كودكان و نوجوانان مصوب سال 1392 ميگويد علاوه بر كودكان بي سرپرست، ميتوان كودكان بدسرپرست ساكن در بهزيستي را نيز به خانوادههاي باصلاحيت متقاضي فرزند سپرد.
اين تحول به نفع بچههاست، اما موانعي براي اجرايي شدن دارد، زيرا با توجه به اين كه اگر والدين اصلي پس از مدتي برگردند و صلاحيت خود را به دادگاه ثابت كنند، ميتوانند فرزندشان را پس بگيرند، از اين رو خانوادهها تمايلي براي به سرپرستي گرفتن اين كودكان ندارند و درواقع قانون به كار نميآيد.
مونيكا نادي تأكيد ميكند: قانون گذار پيش بيني كرده است كه هرگونه آزار جسمي، جنسي و رواني كودكان جرم به حساب بيايد كه ممانعت از تحصيل كودكان، يكي از اين موارد است. همچنين اگرچه تنبيه در حد متعارف به منظور تأديب يا حفاظت از كودك، تا حدي پذيرفته شده است اما در اينجا هم سوالاتي ايجاد ميشود، مانند اين كه حد شرعي تنبيه چقدر است و چگونه مشخص ميشود؟
** مجازات بايد پيشگيرانه باشد
به گفته مشاور حقوقي پويش«بدسرپرست تنهاتر است»، جرايم عليه كودكان، جرايم عمومي به شمار ميآيند، يعني هر شخصي ميتواند مواردي را كه مصداق كودك آزاري و خشونت عليه كودكان به حساب ميآيد، اطلاع بدهد و دادگاه، حتي بدون وجود شاكي خصوصي، ملزم به پيگيري آن است. پس قوانين در حوزه كودكان وجود دارد، ولي از ضمانت اجراي كافي برخوردار نيست.
مونيكا نادي ميافزايد: قوانين موجود چندان جنبه پيشگيرانه هم ندارد؛ مثلا اگر كسي از تحصيل فرزندش ممانعت كند، مجازات او مطابق قانون، يك تا 3 ماه حبس تعيين شده است كه آن هم ميتواند تبديل به جزاي نقدي شود. همچنين مجازات كودك آزاري، حداكثر 6 ماه حبس است كه آن هم ممكن است عملي نشود. البته اگر كودك آزاري منجر به صدمات جسمي و رواني شود، قانون براي آن ديه تعيين ميكند، اما در حالت عادي مجازات پيشگيرانهاي وجود ندارد.
او تأكيد ميكند: ما درخواست افزايش مجازاتها را نداريم، بلكه ميخواهيم مجازات به شكلي متفاوت اعمال شود كه جنبه پيشگيرانه داشته باشد. البته يك لايحه حمايتي مطرح شده كه به جز افزايش ضمانتهاي اجرايي قوانين مربوط به كودكان، به مجازات در اين حوزه نيز به شكل متفاوتي نگاه كرده، اما سالهاست تصويب نشده است.
از جمله بندهاي اين لايحه آن است كه به حرفهاي خود كودك اعتبار داده شود و سازمانهاي مردم نهاد را نيز محق دانسته است كه بتوانند به مسايلي كه ميان كودك و خانواده اش وجود دارد، به آساني ورود پيدا كنند. همچنين با پرهيز از كلي گويي، جرايم عليه كودكان را به دقت طبقه بندي و نقش سازمان بهزيستي و نقشهاي مددكاري و پيشگيرانه را پررنگ كرده است. يكي از درخواستهاي فعلي ما تصويب اين لايحه است كه در سال 1387 به وسيله قوه قضاييه تدوين شده، اما 3 سال در دولت معطل مانده و در نهايت در سال 1390 به مجلس رفته است، اما هنوز خبري از تصويب آن نيست؛ در حالي كه رئيس كميسيون قضايي در مجلس قبل، تا آخرين روزهاي آن دوره حرف از تصويب اش ميزد.
** شناسايي كودكان بدسرپرست
مونيكا نادي، يكي ديگر از مشكلات فراروي اجرايي شدن قوانين حمايت از كودكان را در اين ميداند كه سازوكارهاي قانوني مناسبي براي شناسايي كودكان بدسرپرست پيش بيني نشده است. او ميگويد: بچههايي وجود دارند كه ما از بدسرپرست بودن شان مطلع هستيم، ولي راهي براي اثبات آن وجود ندارد. اگر هم سازمانهايي بتوانند در اين زمينه همكاري داشته باشند، چندان به وظايف قانوني شان عمل نميكنند. تأكيد كمپين يا پويش «بدسرپرست تنهاتر است»، توجه بيشتر به اين مسأله است، به طوري كه قوانين مربوط به كودكان هرچه سريعتر اصلاح شود. اين كه حساسيت بيشتري درباره كودكان و مسايلشان داشته باشيم، باعث ميشود دست كم قوانين موجود را بهتر اجرا كنند.
اين مشاور حقوقي ميافزايد: ايران در سال 1372 به پيمان نامه جهاني حقوق كودك پيوسته است كه عاليترين سند دفاعي از حقوق كودكان به شمار ميآيد. بنابراين مشكل ما در ايران اين نيست كه قانوني مرتبط با كودكان نداريم، بلكه اغلب قوانين موجود، علاوه بر ضعف هايي كه دارد، درست اجرا نميشود؛ چون اجراي برخي از آنها توجه به زيرشاخههاي فرهنگي و اجتماعي را ميطلبد.
بايد توجه داشت كه حتي قوانين مترقي نيز در كشورهاي مترقي بهتر اجرا ميشود. ما در اين زمينه ضعف آموزش داريم، بچهها از حقوق خود آگاه نيستند و خانوادهها هم اطلاع چنداني در اين مورد ندارند، بنابراين بايد حقوق كودكان به طور رسمي آموزش داده شود. وي تأكيد ميكند: بيش از همه اين پويش و پويشهاي مشابه بايد حساس سازي كنند، يعني نگاه متفاوتي راجع به اين حوزه در افراد به وجود بياورند تا آنها مطالبات خود را افزايش دهند.
خوشبختانه پويش «بدسرپرست تنهاتر است» تا حد زيادي اين دغدغه را در ميان مردم و مسئولان ايجاد كرده است.
** كودكي كه به زندگي بازگشت
در تابستان امسال، اولين گردهمايي حاميان پويش«بدسرپرست تنهاتر است»، به شكرانه سلامت علي، نوزاد6 ماههاي كه مورد آزار جسمي پدر معتادش قرار گرفته و به كما رفته، اما به سلامت از آن خارج شده بود، برگزار شد. مهناز افشار سخنگوي پويش، شهرام گيل آبادي رئيس شوراي سياستگذاري پويش، زيبا بروفه، گيتي معيني، محمد مسلمي و رامين پرچمي، از جمله مسئولان و هنرمنداني بودند كه در اين مراسم حضور داشتند.
مهناز افشار، بازيگر و سخنگوي كمپين، در بخشي از مراسم ياد شده پس از آوردن كودك آزار ديده بر روي سن، گفت: نميخواهيم كام كسي تلخ شود، اما با والدين عهد ميبنديم كه ما مالك فرزندان خود نيستيم و نبايد از مهر و عاطفه برايشان كم بگذاريم.
اين هنرمند با بيان آن كه پدر و مادر بودن، فقط به معناي بزرگ كردن فرزندان نيست، ادامه داد: متاسفانه اين روزها ويدئوهاي تنبيه و كودك آزاري زيادي در فضاي مجازي منتشر ميشود و بسياري از كودكان دچار فقر عاطفي هستند. در اين ميان علي يك نماد بود كه توانست رسانهاي شود، اما كودكان بسياري مانند او هستند كه در شرايط سختي به سر ميبرند و ما از وضعيتشان خبر نداريم.
همه كساني كه در اين جمع حضور دارند، علي را كه نماد كودكان بدسرپرست است، فرزند خود ميدانند، چرا كه درغير اين صورت اصلا در اين جشن شركت نميكردند. شايد اگر خود من امروز يك مادر نبودم، نميتوانستم چنين حرفهايي بزنم، اما حالا كه خودم صاحب فرزندم، به حرفهايم باور دارم.افشار در پايان از مردم خواست تا در صورت اطلاع از وضعيت كودكان آسيب ديده در محيط پيرامون خود، گزارش آن را به كمپين «بدسرپرست تنهاتر است» ارائه كنند.
*منبع: روزنامه اطلاعات
**گروه اطلاع رساني**9117**1755**انتشاردهنده: پونه پورقاسمي
تهران- ايرنا- روزنامه اطلاعات درباره حمايت از حقوق كودكان بدسرپرست در صفحه گزارش مي نويسد: «باربد»، پسربچه 3 ساله معصوم و دوست داشتني بود كه فقط يك اسم زيبا از محبت والدينش به يادگار داشت. پدرش چندسال پيش ورشكست شده بود و وقتي طلبكاران دار و ندارش را ضبط كردند، به اعتياد روي آورد. اين وضعيت زندگي خانوادگي اش را نيز از هم پاشيد و باعث جدايي او از مادر باربد شد.
سرخط اخبار پژوهش
-
داروی قاتل؛ «متادون» و سالی حدود سه هزار قربانی
تهران- ایرنا- بیشترین آمار مرگومیر ناشی از سوءمصرف متادون در سالهای…
-
انقراض گونههای زیستی در کشور شایع و نیازمند تغییر است
تهران- ایرنا- نتایج پژوهش «فرداد احمدی» نشان میدهد؛ انقراض گونههای…
-
جمعیت سالمندان جهان تا ۲۵ سال دیگر دو برابر میشود
تهران-ایرنا- نتایج برخی مطالعات نشان میدهد: جمعیت سالمندان جهان تا…
-
زخمهای کودکی؛ بادی که میکاریم و طوفانی که درو میکنیم
تهران- ایرنا- تنبیه بدنی هر چند امروزه در نظامهای تربیتی به عنوان…