اين سرمقاله در ادامه اورده است:مجموع نتايج بهدستآمده در هر يك از ٥٠ ايالت، تعيين ميكند چه كسي پيروز انتخابات فدرال است؛ يكي از ويژگيهايش اين است كه انتخابات فدرال، به وسيله دولت فدرال يا يك نهاد مركزي برگزار و مديريت نميشود، بلكه دولتهاي ايالتي هر يك با شرايط و معيارهاي خاص خود، انتخابات را برگزار ميكنند. درنتيجه، حزب يا فردي كه ميخواهد در انتخابات فدرال نامزد شود، بايد در تمام ٥٠ ايالت آمريكا «واجد شرايط» باشد. در اصطلاح فني ميگويند آن حزب يا فرد بايد بتواند در هريك از ٥٠ ايالت «دسترسي به برگه رأي» (Ballot access) داشته باشد. اما در چند دهه گذشته، دو حزب اصلي دموكرات و جمهوريخواه با قانونگذاري در سطح ايالتي، چنان كلاف سردرگم و سيستم پيچيدهاي در نظام انتخاباتي تنيدهاند كه در عمل هيچ حزب سومي مجال و فرصت حضور در تمام ايالتها را نمييابد؛ بهنحويكه امروز از ميان صدواندي حزبي كه در آمريكا فعاليت ميكنند، فقط همين دو حزب در هر ٥٠ ايالت «واجد شرايط» هستند. بهواقع در هريك از ايالتها شرايط ثبتنام، روند «احراز صلاحيت» و تعريف قانونيِ «حزب» متفاوت و ضربالاجلهاي ثبتنام نيز در تاريخهاي مختلف است.
براي مثال، براي اينكه واجد شرايطِ حضور در انتخابات در يك ايالت خاص شويد، بايد تشكلي را كه ثبت كردهايد، با تمام معيارهايي كه قانون آن ايالت تعيين كرده، منطبق شود تا تشكل شما تعريف «حزب» بيابد. سپس بايد 15 امضا از معتمدان شوراهاي شهرهاي آن ايالت جمعآوري كنيد تا اسم نامزد حزبتان روي برگه رأي قرار بگيرد، ضمن اينكه قبل از 15 ژانويه هم بايد فُرمهاي ثبتنام را ارسال و تمام هزينههاي مربوطه را پرداخت كنيد. درعينحال، در ايالت مجاور، تشكلي كه ثبت ميكنيد بايد معيارها و شرايط ديگري را كسب كند تا «حزب» محسوب شود؛ نيازمند جمعآوري 25 هزار امضا از مجموع شهروندان بالاي 18 سال هستيد و بايد قبل از ضربالاجلِ 5 سپتامبر سال قبل، فُرمهاي مربوطه را ارسال و مراحل قانوني را طي كرده باشيد. حال همين وضعيت را به ٥٠ ايالت تعميم دهيد! به عبارت ديگر، اگر خواهان شركت در انتخابات فدرال هستيد، بايد بتوانيد از مجاري پرپيچوخم و گاه متناقضِ ٥٠ نظام حقوقي مختلف عبور كنيد تا اسم شما روي برگههاي تمام ايالتها در روز انتخابات سراسري ثبت شود. تازه اگر موفق به اين كار شويد و از پس هزينههاي سرسامآور اين پروسه نيز برآمديد، چند روز مانده به انتخابات، يكي از دو حزب اصلي در دادگاه يك يا چند ايالت از شما شكايت خواهد كرد، با اين اتهام كه مثلا از ميان 25 هزار امضايي كه جمعآوري كردهايد پنج هزار امضا «اصالت» ندارد و باز شما هستيد كه بايد با صرف چند ميليون دلار هزينه وكيل و كارشناس، خود را از اين اتهام و اتهامات متعاقب و تمامنشدني تبرئه كنيد. اينگونه است كه در سيستم انتخاباتي آمريكا، فقط تشكيلات و افرادي ميتوانند در انتخابات سراسري شركت كنند كه امكانات مالي، نيروي انساني و زيرساخت كافي در هريك از ٥٠ ايالت داشته باشند. تا به امروز هم غير از حزب دموكرات و جمهوريخواه، هيچ حزب ديگري موفق به كسب اين موقعيت نشده است.
حتي رلف نيدر (Ralph Nader) از حزب سبز نيز كه در سال 2000 رقيب جورج بوش و الگور بود، نهايتا توانسته بود در روز انتخابات فقط در 44 ايالت نامزد شود! (در انتخابات دوره بعد، اين عدد به 27 رسيد). چنين سيستمي قطعا با پايهايترين موازين دموكراسي مغايرت دارد و مانع رشد و توسعه دگرانديشان و نيروهاي سازندهتر ميشود، اما از طرف ديگر، حُسن آن اين است كه در كشوري مثل آمريكا كه ضمن داشتن بزرگترين زرادخانه هستهاي، بهترين بستر براي پوپوليسم، افراطپروري و عوامفريبي نيز هست، دو حزب اصلي و حاميانشان ميتوانند بر روند سعود جريانهاي افراطي نوعي «مديريت» را اِعمال كنند و نگذارند جنبشهاي فاشيستي و شبهنازي كاخ سفيد را از طريق رأي تصرف كنند، اما نكته مهم اينجاست كه پديده «دونالد ترامپ» قادر است اين توازن (ولو غيردموكراتيك) را بشكند! اگر او – آنطور كه نظرسنجيها پيشبيني ميكنند - نامزد رسمي حزب جمهوريخواه در انتخابات 2016 شود، قطعا اين حزب را به نحو خطرناكي راديكال كرده و از تمام امكانات آن براي ايجاد و رشد يك جريان نژادپرست و فاشيست استفاده خواهد كرد.
اگر به هر دليل، عقلاي حزب از نامزدي او جلوگيري كنند، او به پشتوانه ميلياردها دلار سرمايه شخصي و چند دهه فعاليت تجاري و پايگاهسازي در تمام ايالتهاي آمريكا، زيرساخت و امكانات كافي براي تشكيل يك حزب سوم و بهچالشكشيدن دو حزب اصلي را دارد و بعيد نيست دست به چنين اقدامي بزند.
ترامپ يا حزب جمهوريخواه را استحاله و به سمت افراطگري و فاشيسم سوق خواهد داد يا يك جريان و حزب دائمي ايجاد خواهد كرد كه هر دو گزينه براي جهان خطرناك است. هرچند حضور او به مثابه يك «جريان سوم» ممكن است در سالهاي اوليه موجب ريزش در حزب جمهوريخواه و بهقدرترسيدن پيدرپي حزب دموكرات در انتخابات آمريكا شود، اما نميتوان انكار كرد كه در درازمدت حضور يك حزب فاشيست و افراطي در اين كشور هم فضا و گفتمان سياسي را بهشدت راديكال خواهد كرد و هم مستعد اين است كه با اوجگيري احساسات و هيجانات ناسيوناليستي در پي حوادثي از قبيل حملات تروريستي، بسيار آسانتر از آنچه تصور ميشود، كاخ سفيد را تصاحب كند. بيتفاوتي نسبي و حتي استقبال بخش چشمگيري از مردم آمريكا از پيشنهاد اخير او مبني بر ايجاد يك پايگاه اطلاعاتي از مسلمانان و همچنين استقبال ضمني افكار عمومي از اظهارات افراطي و جنجالي او پس از حوادث اخير پاريس، همگي مؤيد اين ادعاست.
*منبع: روزنامه شرق 3 آذر 1394
**گروه اطلاع رساني** 1893**9131
تهران- ايرنا- روزنامه شرق در شماره سه شنبه سوم آذر در سر مقاله اي به قلم رضا نصري حقوقدان مؤسسه عالي مطالعات بينالمللي ژنو مي نويسد: سيستم انتخاباتي آمريكا از بسياري جهات، استثنايي است.
سرخط اخبار پژوهش
-
سراج؛ خدمات رایگان سلامت روان در مناطق کم برخوردار
تهران- ایرنا- شاید بسیاری خبر ندارند که در سالهای اخیر، خدمات سلامت…
-
سیاست خارجی شهید رئیسی؛ انقلابی و عملگرا
تهران- ایرنا- سیاست خارجی دولت شهید رئیسی اجزا و عناصر معنادار درهمتنیدها…
-
کارشناسان روابط بینالملل: سیاست همسایگی دولت سیزدهم به بار نشسته است
تهران- ایرنا- دو تن از کارشناسان روابط بینالملل میگویند: شرکت سران…
-
منوچهر محمدی: رئیسی از ارکان تغییر نظم جهانی بود
تهران- ایرنا- مهمترین دستاورد دولت شهید رئیسی از دید «منوچهر محمدی»…