تهران- ایرنا- فعالان دانشجویی مهمترین خط قرمز مجلس دوازدهم را کوچک شدن سفره مردم دانستند و با بیان اینکه مجلس جای آزمون و خطا نیست، نسبت به خطر گعده‌های انتخاباتی تشکلهای خلق‌الساعه و احزاب کاغذی که هیچ طرح و ایده‌ای برای رفع مشکل مردم ندارند هشدار دادند.

به گزارش ایرنا، مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی جمعه آینده برگزار می‌شود، از این رو خبرگزاری جمهوری اسلامی نشستی با حضور فعالان دانشجویی برگزار کرد تا دیدگاه‌ها و نظرات آن‌ها را درباره مجلس آینده جویا شود.

«محمدحسین صبوری» و «محمد اسکندری» دبیران سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی و همچنین «مهیار رحیمی» مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی و «علیرضا صفری» مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در این گفت‌وگو با انتقاد از نگاه حداکثری جامعه درباره اثرگذاری سیاسی جنبش دانشجویی این قشر را بخشی از نیروهای اجتماعی (نه همه آن) توصیف کردند و ورود رقبایی چون فناوری‌های نوین ارتباطی و رسانه‌های اجتماعی در مقام مطالبه‌گر و جریان‌ساز را از دلایل ضعف این جنبش به نسبت دهه هفتاد برشمردند که در ادامه می‌خوانید.

ایرنا: عملکرد تشکل‌های دانشجویی در یک سال گذشته را چگونه ارزیابی می کنید؟ با توجه به اینکه رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان انتقادی هم به انفعال تشکل‌هایی دانشجویی وارد کردند! به نظر شما تشکل‌ها و فعالان دانشجویی به چه اندازه توانستند فضای دانشگاه و جامعه را با توجه به مسئولیتی که دارند، برای انتخابات آماده کنند؟ و علت انفعال بدنه و جنبش دانشجویی چه بود که این تذکر را از رهبری گرفتند؟ تذکری مبنی بر اینکه توقعی که از تشکل‌ها داشتم به آن شکل برآورده نشد.

صبوری: ناظر به خود دانشگاه بود و ربطی به انتخابات نداشت. نمی‌توانم گزارش تشکل را بدهم؛ الان عضو تشکل نیستم. ادوار هستم. می‌توانم کلا درباره فضای دانشجویی بگویم.

وظیفه‌ای که جریان دانشجویی چه در ایام انتخابات و چه در کل آن ۴ سالی که ترکیب نمایندگان مجلس شورای اسلامی مشخص می‌شود، می‌تواند داشته باشد، به نظرم بیشتر از آنکه در ساختمان بهارستان معجزه کند، می‌تواند بیرون از ساختمان بهارستان و در میدان بهارستان معجزه کند. به این معنی که آن مسائل و انتقاداتی که معمولا در ایام انتخابات یعنی یک هفته منتج به انتخابات که ایام تبلیغات است، در فضای گفت‌وگو و صحبت در رابطه با کاندیداها و هم نهاد مجلس مقداری پررنگ‌تر است، آن مسائل را در چهار سال آینده که ترکیب مشخص شده همچنان دنبال کند تا دغدغه‌ها پیگیری شود. به نظرم جریان دانشجویی، در ایام انتخابات تا حدی تلاش‌های قابل قبولی برای بحث مشارکت و تبیین اینکه نهاد مجلس، می‌تواند چقدر تاثیرگذار باشد و چه اهمیتی دارد، داشت. حالا اینکه تا چه میزان موفق شد و چه میزان موفق نشد و اینکه بیشتر از این انتظار می‌رفت یا نمی‌رفت بحث دیگری است.

به نظرم تلاش، انگیزه و انرژی، جریان دانشجویی که در کف میدان و خیابان کار تبیینی می کرد، باید در ادامه پررنگ شود. مثلا ۴ سال بیکاری جریان دانشجویی را در رابطه با مجلس و در نسبت با مجلس نبینیم. آن کاری که در خصوص مجلس جریان دانشجویی می‌توانست انجام بدهد همین بود.

ایرنا: با این اوصاف، آقای صبوری به عنوان دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی معتقد هستید جنبش دانشجویی در عرصه سیاسی و تشکیلاتی انفعالی نداشت!؟

صبوری: این انتظارات فردی است کم و زیاد دارد. من حرفم این است که در موضوعات و مسائلی که جریان دانشجویی انفعال نداشت وارد میدان شد و مطالبه کرد؛ آنجایی که مطالبه و حرفش استمرار داشت در آنجا موفق شد. مثلا در برخی از موضوعات کارگری، برخی از اعتراضات کارگری، مباحث مرتبط با بحث خصوصی‌سازی، جریان دانشجویی به آنها ورود کرد.

ایرنا: آقای صبوری! این موارد که برشمردید، برای گذشته است. در حال حاضر جنبش دانشجویی چه کارنامه ای از خود ارائه داده است؟

صبوری: مجلس آینده؟

ایرنا: حال حاضر را می‌گویم این موارد برای قبل از سال ۱۴۰۲ است. در مقطع فعلی، رویکرد فعالی از جنبش دانشجویی مشاهده نمی کنیم. چرا؟

صبوری: به نسبت انتظاری که وجود دارد و در گذشته هم بوده خیلی کمتر شده. عرض کردم چون سلیقه‌ای است. ممکن است بگویم آن پویایی که باید داشته باشد را نداشته، اما می‌توانست فعال‌تر باشد و به خیلی از موضوعات ورود جدی‌تر داشته باشد. به طور خاص آن معیارهایی که برای شاخص انتخاب اصلح یا صالح برای مجلس وجود داشت می‌توانست پیش از این دنبال شود. یعنی منتظر شب انتخابات نباشیم تا تازه به این مسأله فکر کنیم که چه کسی را انتخاب کنیم.

ما در جریان دانشجویی هم راحت‌طلبی ۴ ساله شب جمعه انتخاباتی را داشتیم و هم نه!

بله ـ ما در جریان دانشجویی هم راحت‌طلبی ۴ ساله شب جمعه انتخاباتی را داشتیم و هم نه! از آن طرف مصادیق یا مواردی در برخی از شهرستان‌ها داشتیم؛ فعالیت‌هایی داشتیم که نتیجه اش را در همین انتخابات اخیر گرفتند.

ایرنا: آقای اسکندری به عنوان دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی نظر خود را بفرمایید.

اسکندری: یک نکته را باید در نظر بگیریم، ما بعضاً وقتی جزئی مسائل را نگاه می‌کنیم، انتظار تغییر و تحول را هم روی همان جزء می‌بریم. در صورتی که در داخل جامعه نیروهای متعددی وجود دارد، یکی از آنها جنبش دانشجویی است. از این رو اولا: باید این نکته را در نظر بگیریم که مسئولیت صحنه یعنی هر اتفاقی که رقم می‌خورد، یک بخش آن برعهده جنبش دانشجویی است، نه همه آن. پس نمی‌توانیم از جنبش دانشجویی همه انتظارات را داشته باشیم.

نکته دوم اینکه ما باید ببینیم پتانسیل‌ها و توانایی‌های همان جزء چقدر است؟ یعنی از هر کسی متناسب با ظرف وجودی، توانایی‌ها و امکاناتی که در اختیارش قرار گرفته باید انتظار داشته باشیم. یعنی اولا جنبش دانشجویی یک جزئی از نیروهاست و مسئولیت همه صحنه با جنبش دانشجویی نیست و باید عملکرد بقیه را هم بررسی کرد. نکته دوم اینکه همانی هم که یک جزئی از نیروهای داخل جامعه بوده، چه اتفاقی برایش افتاده است؟ یعنی آیا توانایی‌ها و امکاناتش گسترش پیدا کرده است و یا به دلایلی روز به روز مهجورتر و کمررنگ‌تر شده و به همان میزان هم در داخل آن فضا، اثرگذاریش کمررنگ‌تر می‌شود.

شما دهه هشتاد را در نظر بگیرید خیلی‌ از خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها به این شکلی که امروز در داخل جامعه هست، وجود نداشت؛ آن موقع اثرات جنبش دانشجویی زیاد بود، اما امروز رقبای جنبش دانشجویی بسیار زیاد شدند. به همان میزان اثرگذاری جنبش دانشجویی هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

در دهه ۸۰ خیلی‌ از خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها به این شکل نبودند، از این رو آن موقع اثرات جنبش دانشجویی زیاد بود، اما امروز رقبای جنبش دانشجویی بسیار زیاد شدند؛ به همان میزان اثرگذاری جنبش دانشجویی هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد.


ایرنا: رقبایش چه کسانی هستند؟

اسکندری: یک نمونه‌ آن، فضای مجازی و فضای رسانه‌ای است. یعنی اثرگذاری بر اذهان، سه چهار مورد بود اما امروز به شدت گسترش پیدا کرده است.

ایرنا: یعنی از جنبش دانشجویی عبور کردند؟

اسکندری: نه، از جنبش دانشجویی بالاتر بیایید.

ایرنا: آقای اسکندری! این موارد برای جنبش دانشجویی می‌تواند وسیله باشد.

اسکندری: نه رقیب است. در گذشته این رسانه‌ها را نداشتید، اما امروز دارید. فضای مجازی جامعه را دچار تغییر کرده و در عین حال تهدیدات و مزیت‌هایی به همراه دارد. این وزنه به سمتی رفت که جنبش دانشجویی را تضعیف کرده و چیز بدی هم نیست. نمی‌خواهم در توجیه کار نکردن بگویم. می‌خواهم بگویم اما انتظارات به نحو طبیعی تعدیل می‌شود.

ایرنا: راهبرد می‌تواند نسبت به این شرایط تغییر پیدا کند.

اسکندری: انتظارات بیرونی هم متناسب با شرایط جدید باید تغییر پیدا کند. این خیلی طبیعی است.

ایرنا: منافاتی با هم ندارند؟

اسکندری: یک جایی با هم به تعارض می‌خورد. کجا به تعارض می‌خورد؟ شما! انتظار جنبش دانشجویی سال ۷۶ را از دانشجوی سال ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دارید. می‌گویم این انتظار بالا، ریشه‌اش فقط در ضعیف بودن جنبش دانشجویی نیست. من هم «سابقین» جنبش دانشجویی و هم بچه‌های فعلی جنبش دانشجویی را می‌بینم. اتفاقا به لحاظ تحلیلی و وزنی، بچه‌ها به شدت آدم‌های قوی‌تری نسبت به گذشتگان خودشان هستند. اما میزان اثرگذاری آنها نسبت به گذشته کمتر است. پس صرفا ریشه در جنبش دانشجویی ندارد. بله، یک جاهایی می‌شود انفعال، اما در یک نگاه کلان‌تر انتظارات هم باید تعدیل شود. می‌گویید چرا مشارکت پایین بود و چرا مشارکت ۸۰ درصدی نشد؟ چون جنبش دانشجویی میدان نیامد! این گزاره اشتباه است. هزاران اتفاق دیگری هم فارغ از جنبش دانشجویی افتاده که بسیار اثرگذارتر بود که باید آنها را ببینیم. حالا سهم جنبش دانشجویی متناسب با وزن، سهم، توانمندی‌هایش و اتفاقاتی که برای آن افتاد، به همراه سایر عوامل دیگر باید بررسی کرد. این موارد را به صورت روشی بیان کردم. اما خروجیش نباید این باشد.

ایرنا: ما عملکرد جنبش دانشجویی را مدنظر داشتیم.

اسکندری: عملکرد جنبش دانشجویی متناسب با امکانات و توانمندی‌ها و ... که داشت، به نظرم نسبت به جاهای دیگر به شدت مثبت‌تر بود. چون تنها جایی که مسأله واقعی‌اش افزایش مشارکت مردم است، جنبش دانشجویی است. ما در داخل کشور ساختارهای متولی داریم، حضرت آقا سال ۹۵، سیاست‌های کلی انتخابات را ابلاغ کردند، سیاست‌های کلی انتخابات را هر آدم منصفی نگاه کند می‌گوید این بسط جمهوریت در داخل جامعه است. شما نگاه می‌کنید در پی این ۵، ۶ سال تنها کسی که پای کار سیاست‌های کلی انتخابات آمده و مطالبه کرده و کارهای دیگری بابت آن انجام داده تا بشود، ظرفیت‌ها را به میدان آورد و اتفاقاً ساختارهای رسمی که متولی اجرای آن بودند پای کار نیامدند، جنبش دانشجویی بود. می‌خواهم بگویم که اگر کم‌کاری‌های سایرین را ببینیم اتفاقا عملکرد جنبش دانشجویی هم اینقدر هم بد نیست. عملکرد سایر دستگاه‌ها که متولی مستقیم این ماجرا هستند به مراتب افتضاح‌تر از جنبش دانشجویی است.

ایرنا: آقای رحیمی به عنوان مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی نظر شما چیست؟

رحیمی: برای اینکه بحث بهتر پیش برود فرمایشات آقای اسکندری را ادامه می‌دهم چون حس می‌کنم مقدمه خوبی بود که به آن پرداخته شد.

یک مسأله و چالش دیگری هم قبل از ورود به ارزیابی جنبش دانشجویی، این است که وقتی سراغ سنجیدن موضوعات می‌رویم، آنها را منقطع می‌بینیم. یعنی می‌گوییم جنبش دانشجویی در انتخابات چه کرد؟ قبل از انتخاباتی وجود ندارد، بعد از انتخاباتی هم وجود ندارد. صرفا درباره انتخابات پرسش داریم و قبل و بعدش هم دائما به انفعال و کم‌کاری و ... متهم می‌شود.

مشارکت، اصلی‌ترین مسأله انتخابات بود و همچنان هم هست، مطالبات خود حضرت آقا هم بوده و تشخیص خود جنبش دانشجویی هم است، در این مسأله آنچه که از جنبش دانشجویی توقع می‌رود، این است که کف خیابان حاضر شود. یک مدتی با مردم مکالمه مستقیم داشته باشد و دعوت به مشارکت کند، تشکلی که این کار را کند به نظر ما خیلی تشکل خوبی است و کارش را به نحو احسن انجام می‌دهد؛ نمی‌گویم کار اشتباه است، اتفاقا باید انجام شود. اما قبل از آن، در نقطه‌ای که تشکل دانشجویی خواسته به اصل امر مشارکت بپردازد و آنجا که دانشجو خواسته این حرف را بزند که امروز انتخابات ما نه تنها امر نمایندگی را برآورده نمی‌کند و به سرانجام هم نمی‌رساند، حتی به عنوان یک سازوکارهای نظرسنجی هم در آن چالش‌های جدی وجود دارد. جنبش دانشجویی اینجا نباید ورود کند. در نقطه و خروجی مشارکت همه گلایه و شکایت می‌کنند که چرا مثلا جنبش دانشجویی آنطور که باید و شاید به وظیفه خود عمل نکرد که ما به اینجا رسیده‌ایم!

به ابتدای بحثم بر می‌گردم. اصلا این مساله محدود به انتخابات نیست. شما یک جایی قرار می‌گیرید، تعبیر من این است که صراحت را می‌خواهید از جنبش دانشجویی بگیرید! تا می‌آییم یک گلایه‌ای از سازوکارهای انتخابات بیان کنیم، می‌گویند که شما خودتان چه کرده‌اید؟ یک پرسشی را جنبش دانشجویی مطرح می‌کند پاسخش یک پرسش دیگری از جنبش دانشجویی است. آیا صحنه این شکلی پیش می‌رود؟ به نظرم اتفاق خاصی نمی‌افتد. نمی‌گویم تشکل‌های دانشجویی بی‌نقص هستند و تشکل‌های دانشجویی همه به وظایفشان عمل می‌کنند و در بهترین نقطه خودشان قرار دارند. اما وقتی در مورد صحنه سیاست صحبت می‌کنیم، یک جنس از صحبت‌ها، صحبت‌های درون تشکیلاتی است. شاید این جنس صحبت‌ها برای آنجا مناسب باشد، اما وقتی در مورد یک امر سیاسی ـ اجتماعی صحبت می‌کنیم، دوباره انگشتمان در این فضای درون تشکلی را بر روی جنبش دانشجویی می‌گذاریم. مشخص است که پاسخ‌هایی هم که دریافت می‌کنیم نسبتی با صحنه ندارد.

ایرنا: آقای صفری به عنوان مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نظرتان درباره مباحث مطرح شده چیست؟

صفری: یک صورت‌بندی از ماجرا عرض می‌کنم. اول اینکه به نظرم این جلسه، اگر بخواهد نقد جنبش دانشجویی باشد، اتفاقا موضوع خوبی است. می‌توانیم در موردش صحبت کنیم، میزگرد بگذاریم. بله ـ رهبر انقلاب نسبت به طیفی از فعالیت‌ها، نوع نگاه ما، نوع تمرکزی که اساسا در این چند سال داشتیم، قطعا نقدهایی دارند. طبعا ما هم یک آسیب‌شناسی از این موضوع داریم. موضوعاتی که می‌خواهیم تبدیل به یک سری عبارات و لقلقه‌های زبانی نشود که چرا جنبش دانشجویی نمی‌رود در دانشگاه کار کند؟ در دانشگاه کار کردن قطعا اولویت است، اما با چه مختصاتی و با چه نگاهی؟

رهبر انقلاب در دهه هفتاد می‌گویند خدا لعنت کند دست‌هایی را که می‌خواهند دانشگاه را غیرسیاسی کنند. ایشان همان ولی فقیه هستند. حضرت آقا که الان حرف می‌زنند و اگر گفتند دانشگاه را جدی بگیرید در همان دیدار گفتند نظر من روی عدالت همان نظری است که دهه ۸۰ مطرح کردم و چه بسا اصرارم هم در پیگیری آن مسأله بیشتر شده است. می‌خواهم بگویم مختصاتی که از آقا تصویر می‌کنیم و مختصاتی که از جنبش دانشجویی می‌خواهیم تصویر کنیم، واقعی باشد. مادامی که این مختصات واقعی نباشد، به نظرم به نتیجه رسیدن و به راهکار رسیدن هم، دچار چالش می‌شود.

انتخابات مجلسی که پشت سر گذاشتیم شاید می‌شود گفت یکی از بدون گفتمان‌ترین انتخابات‌ بود. همه ما تقریبا یاد گرفتیم که مشارکت را تکرار کنیم اما مشارکت حول چه موضوعی؟ مشارکت با چه جهت‌گیری؟ مشارکت حول چه مسأله‌ای؟ اینها سوالاتی است که باید نسبت به این موضوع مطرح کنیم.

می‌گویم ابتذال امر سیاسی را داریم. این ابتذال به چه معناست؟ ابتذال امر سیاسی یعنی گعده‌های ۲۰ روز قبل از انتخابات توسط نخبگان سیاسی کشور! یعنی لیست‌هایی که سه روز قبل از انتخابات به کلی جابجا می‌شود. اساساً بریدن بدنه سیاسی و نخبگانی به معنای کسانی که کنش سیاسی انجام می‌دهند و مسئولیت برعهده دارند، از بطن جامعه. ببینید بعید می‌دانم که داوطلبان انتخابات احساس نیاز کنند که بدنه مردمی را مخاطب قرار دهند و با آن صحبت کنند. ‌ برای داوطلبان انتخابات این مهم است که در جلسه دکتر فلانی شرکت کند و به یک لیستی برسند و این نشان می دهند ما به نقطه مطلوب فاصله داریم.

در انتخابات ۱۴۰۲ یک برگ سند از جریان های سیاسی منتشر نشد که از ایده‌های خود در حوزه‌های مختلف سخن بگویند؛ افراد کنار هم در یک لیست جمع شدند. حول چه موضوعی!؟

نکته دیگر در انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ این بود که شما یک برگ سند از جریان‌های سیاسی نمی‌بینید که بگویند که ایده ما در اقتصاد و حوزه سیاست خارجی چیست؟ اساسا شما این موارد را نمی‌بینید و بعد افراد کنار هم در یک لیستی جمع می‌شوند. حول چه موضوعی؟ حول «منفعت»! من به نقطه اشتراک جدی‌تری نرسیدم. مثلا بگویم این بزرگوارانی که در لیست فلان تشکل جمع شدند نگاهشان به برجام این است! بالاخره افراد یک سبقه‌ای دارند. یک زمانی یک نفر در همان لیست دائم درباره این موضوع نقد می‌کرد که درست هم همین بود و در همان لیست فردی بود که از ظریف تجلیل می‌کرد. شما با چه محور و موضوعی و با چه اشتراکی آنها را در یک لیست قرار دادید؟

ایرنا: وارد مطالبات دانشجویان از مجلس شورای اسلامی شویم. آقای صبوری! انتظارات و مطالبات شما از مجلس دوازدهم چیست؟

صبوری: در انتخابات ۱۴۰۲، افراد جوان و گزینه‌هایی که اصطلاحاً پاجوش‌ معرفی شدند به مجلس راه یافتند و فضای جامعه و احتمالا مخاطبان را خیلی امیدوار کرد. اگر بخواهیم بدبینانه نگاه کنیم، ابتدای مجلس قبلی هم همین بود. مجلس قبلی هم یک عده‌ای جوان رفتند، دور اولی‌ها بودند و می‌خواستند همان ابتدا خیلی محکم جلوی برخی بایستند و به دنبال این بودند که اعتبارنامه یک نفر را برای اولین بار رد کنند. نتیجه‌اش چه شد؟ بعد از یک مدتی ـ شاید کمتر از یک سال ـ با یک مجلس مانند مجالس گذشته مواجه شدیم که آسیب‌ها و نقدهایی مثل امتیازات اتومبیل، مسکن و... داشت. یک جا باید حرف زده شود، سکوت می‌کنند. یک جا باید حمایت کنند به خاطر همین کشمکش‌ها و رقابت‌های سیاسی، حمایت که نمی‌شود هیچ، ‌ با دولت به چالش می‌خورند.

آن چیزی که می‌تواند این انگیزه و آن انتظاری که الان وجود دارد، آن امیدی که از این مجلس و برخی از نمایندگان مجلس آینده وجود دارد حفظ کند، آن پای کار بودن و آن چشم تیزبین و ناظری است که باید همچنان وجود داشته باشد. یعنی اینکه فلانی رفت داخل مجلس، ایشان مثلا پاجوش بوده الان هم برود، سابقه‌اش این بوده که یقه مسئولان را می‌گرفته، پای حقش محکم می‌ایستاده؛ در قضیه برجام، پای مسائل مفاسد اقتصادی و امثالهم، هم سبک شخصی‌اش هم مواضع‌اش تا یک حدی معلوم است. آیا ایشان به تنهایی می‌تواند تصمیماتی که شخصاً به آن اعتقاد دارد را محقق کند یا نه، چک سفید امضایی هست که تا آخرین مواضع داشته باشد، یا نه بالاخره آنجا فراکسیونی هست که باید نظرات آنها را هم جلب بکند. تحولات سیاسی هست، انتخابات بعدی وجود دارد ...

به نظرم بیشتر از اینکه انتظار داشته باشیم باید مراقب این مجلس باشیم. این حرف نه فقط برای مجلس، برای کل عرصه‌ها و نهادهای حاکمیتی است به طور خاص که این مجلس یک ظرفیت و یک امید زیادی به آن وجود دارد.

ایرنا: یعنی مطالبه‌ای از مجلس فعلی ندارید؟

صبوری: مثلا نگاهی که مجلس گذشته داشت در تصمیمات اقتصادی، بیشتر از اینکه ناظر به پیوست عدالتش باشد، ناظر به ارزیابی‌های راست‌گرایانه از اقتصاد است. تصمیمی که گرفته شد در مجلس قبلی در حذف ارز ترجیحی، ‌تصمیمی که همین اواخر دولت در بحث حقوق و دستمزد کارگران می‌گیرد. که مجلس می‌تواند خیلی فعالانه‌تر یا برخورد جدی داشته باشد با وزیر کار یا مصوبه‌ای داشته باشد برای ورود به این موضوع. اینها اتفاقاتی بود که در مجلس گذشته خیلی به آن توجه نمی‌شود یعنی آن امری که حضرت آقا به آن تاکید کردند، به پیوست عدالت در تصمیمات به آن توجهی نمی‌شد.

ایرنا: آقای اسکندری در خدمت شما هستیم.

اسکندری: مجلس یک شان قانونگذاری و یک شان نظارتی. من اول سراغ قانونگذاری می‌روم. بحث قانونگذاری چیست؟ n تا موضوعات در کشور وجود دارد و قرار است نظام در رابطه با آنها تصمیم بگیرد. از طریق قانونگذاری این تصمیمات را می‌گیرد. تصمیم‌گیری هم دو جنس است؛ شما حتی وقتی تصمیم هم نمی‌گیرید در اصل دارید تصمیم می‌گیرید.

مهم‌ترین خط قرمز مجلس دوازدهم کوچک شدن سفره مردم باشد

چه تصمیماتی نباید گرفته شود؟ یعنی صحبت آقای صبوری هم تصمیمات اشتباهی بود که مجلس قبل گرفت و مجلس آتی باید حواسش باشد و آن تصمیمات را نگیرد. به نظرم مجلس نیازمند خط قرمز مشخص است. به نظرم با توجه به شرایط کلی کشور به لحاظ شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... مهمترین خط قرمز مجلس شورای اسلامی، باید سفره مردم باشد. یعنی هر زمانی که هر سیاست، هر قانون و هر تصمیمی که در داخل کشور گرفته می‌شود که سفره مردم را کوچکتر می‌کند باید جلوی این تصمیم بایستد. به نظرم مهمترین خط قرمز مجلس آینده کوچک شدن سفره مردم است. این نکته اول، یعنی چه تصمیماتی نگیریم؟ شاخصش این است که آیا سفره مردم را کوچک می‌کند یا نمی‌کند؟

به نظرم بازخوانی سیاست‌های قبلی هم مهم است. یعنی شما خیلی از سیاست‌ها در کشور سیاست‌های تکراری هستند، بروند ببینند از قبل این سیاست انجام شده؟ اثراتش چه بوده؟ مردم راضی بودند یا نبودند؟ سفره مردم را کوچک کرده یا نکرده؟ که ببینند که الان دوباره همان سیاست را بخواهند اجرا بکنند که زمزمه‌هایش هم هست، دوباره همان تبعات احتمالا مترتب هست.

چه تصمیماتی باید بگیرند؟ به نظرم در نگاه کلان، ‌ ما یک چیزی به نام قانون اساسی داریم. ساختار اداری کشور و نظام تصمیم‌گیری کشور هست تا اصول قانون اساسی را محقق بکند که به آن اهدافی که رفع تبعیض و رفع نابرابری و استقرار عدالت و کرامت انسانی هست و ... ولی باز همان قانون اساسی هم اهم و مهم دارد. ما وقتی می‌گوییم قانون اساسی برگردد، می‌شود یک سری اصول کلی که وجود دارد. به نظرم باید آنجا هم یک نظام اولویت‌بندی داشته باشیم.

من راجع به دو اصل قانون اساسی می‌توانم صحبت بکنم که به نظر می‌آید باید در مقام تحقق باشد. به عنوان اصولی که من نماینده باید نگاه بکنم که من در طی ۴ سال نمایندگی برای اصل ۴۳ و اصل ۶ قانون اساسی چکار کردم؟ آیا در سیاست‌هایی که گذاشتم کلیه فعالیت‌هایم در راستای تحقق این دو اصول بوده یا نبوده؟ به نظرم اگر بخواهیم اهم و مهم کنیم، دو تا اصل قانون اساسی بخش مهمی از مسائل کشور هم لنگ این دو اصل است یکی اصل ۴۳ قانون اساسی است که اولین اصل حوزه اقتصادی است و فصل چهارم و با توجه به تاکیدات چند ساله حضرت آقا به مسئله اقتصاد، به نظرم یک اولویت بسیار زیادی دارد.

بند سه اصل ۴۳ می‌گویدکه تنظیم برنامه اقتصادی به صورت شکل، محتوا و ساعت کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت کافی و توان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی، اجتماعی و شرکت فعال در اداره کشور داشته باشد. ادبیاتش را نگاه کنید!

یا در اصل ۹ می‌گوید تأکید بر افزایش تولیدات کشور تا کشور به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند که مساله‌اش در اصل استقلال اقتصادی است.

یا اصل ۶ قانون اساسی که می‌گوید: تصمیمات کشور باید متکی به آرای عمومی باشد. چه همه‌پرسی باشد چه نحوه برگزاری انتخابات. الان با انتخاباتی روبرو هستیم تحت عنوان انتخابات ۴۲ درصدی. اصلا میزان مشارکت مردم رضایتبخش نیست.

لذا به نظرم نمایندگان مجلس باید طوری برنامه‌ریزی کنند، یعنی در اهدافشان بعد از دوره ۴ ساله بگویند که طوری برنامه‌ریزی کردیم به این هدف رسیدیم یا نرسیدیم.

مجلس در اصل ۳ شأن نظارتی خیلی مهم دارد فارغ از استیضاح، پرسش و پاسخ، یک کمیسیون اصل ۹۰ مجلس است که این دوره کارهای خوبی در آن صورت گرفت و این کمیسیون باید توسعه پیدا کند. در کمیسیون اصل ۹۰ شما می‌توانید نسبت به رویه‌هایی که در قوه مجریه، قضائیه و مقننه وجود دارد شکایت بکنید و آنجا پیگیری می‌شود. به نظرم ابزار نظارتی بسیار قوی است و سری قبل احیا شد و الان باید با توسعه بیشتری به کارش ادامه بدهد.

مسأله بعدی، مسأله تحقیق و تفحص است؛ یکی از ابزارهای نمایندگان است که به نظرم این حتما باید در این دوره فعال بشود.

اتفاق مهم دیگری که افتاد، عملیات ۷ اکتبر بود که خیزش واقعی مستضعفان علیه مستکبرین در زمان حال حاضر بود. انتظار اولیه این بود که بتواند خیلی از جهت‌گیری‌های داخل کشور را تغییر دهد. در برخی از نهادها مثل نیروهای نظامی و وزارت امور خارجه به طور طبیعی رخ داد؛ ولی به ساختارهای دیگر تسری پیدا نکرد. ما در داخل کشور خیلی از ساختارها، چهره‌ها، نیروها و جریانات در داخل کشور داریم که می‌توانستند فعال شوند اما نشدند که یکی از آنها مجلس شورای اسلامی است.

ما در برهه‌ای بودیم که نظر بین‌المللی نیاز داشتیم همه نیروهایمان را فعال کنیم. اما خیلی از مجموعه‌ها نسبت به این موضوع بی‌تفاوت بودند. تصور می‌کنم مجلس باید متوجه چنین موضوعی باشد که در عرصه جهانی یک اتفاقی برای کشور ما منطقه افتاده است که نیازمند اصلاح رویکرد است.

مسأله پیگیری دیپلماسی عمومی نیازمند ریل گذاری و قانونگذاری است. این عملیات یک امیدی را در دل کشورهای اسلامی و کشورهای مستضعف و حتی ضد امپریالیستی روشن کرد که عملیاتی که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی انجام داد، امید و انگیزه مضاعفی را به موضوع فلسطین داد.

مجلس باید موضوع دیپلماسی عمومی را پیگیری کند و درصورت وجود موانع، آنها را بردارد و اگر کج‌کاری هست، از بازوی نظارتی خود استفاده کند.

همچنین هیأت رئیسه مجلس به خوبی می‌توانست از ظرفیت همکاری با مجالس کشورهای اسلامی استفاده کرده و آن را پای کار بیاورد و فقط بر دوش دولت و نیروهای نظامی نباشد اگر مغفول واقع شد.

ایرنا: آقای رحیمی، به نظر شما چه مطالباتی از مجلس دوازدهم در اولویت است؟

رحیمی: بحث مطالبه‌گری و پیگیری که در مجلس بعدی رقم می‌خورد، بی‌نسبت با مشارکت نیست. نیاز داریم پیش از اینکه خیلی سریع و خیلی بدون مقدمه برویم سراغ مطالبه‌گری یک قانون و یک آیین‌نامه و یک تغییر؛ قبل از آن فکر می‌کنم بحث اساسی‌تری نیاز داریم، یعنی حداقل نمایندگان مجلس بعدی خیلی باید این مسأله برایشان پررنگ باشد، خود بحث احیای مجلس است.

واقعا چه نسبتی می‌شود برقرار کرد که مجلس از نقطه صرفا تمشیت امور، یعنی در دو شان نظارت و در قانونگذاری ما در هر دو مورد صرفا در مقام اداره هستیم؛ یعنی نظارت را در حدی مجلس انجام می‌دهد که صرفا انجام داده است شاید یک نمود بیرونی داشته باشد. قانونگذاری هم که آنجا باید قانونگذاری بکند و آنجا باید اساسا تصمیم بگیرد، خلاء دارد، صرفا ما در این مجلس بر مبنای اولویت اساسی یعنی سفره مردم، تعبیر عام‌تری مطرح می‌کنم و می‌گویم عدالت اجتماعی. مجلس باید این را باید محور قرار بدهد و تصمیم بگیرد. قطعا اگر این اتفاق بیفتد ما در مجلس بعدی دیگر شاهد اتفاقاتی مثل این تصویب قانون سن بازنشستگی نخواهیم بود. چون آنجا دیگر مجلس مشخص کرده نسبتش را هم با خودش و هم با بیرون خودش که چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد.

یک چالش اساسی دیگری هم در مسیر احیای مجلس وجود دارد، نهادهای موازی است. همین حرفی که مجلس در راس امور است، مادامی که نهاد موازی دیگری که شاید مهمترین‌شان همین شوراهای عالی باشند در راس امور قرار بگیرند، دیگر ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که مجلس کاری فراتر از لابی قدرت انجام بدهند. یعنی نماینده مجلس در بدو ورود پیش از آنکه نمایندگی کند، دارد نسبت خودش را در بازی‌های قدرت مشخص می‌کند. چرا؟ چون اساساً در این چیزی که موجود است نمایندگی ممکن نیست و آنجایی که اثرگذاری را برای نمایندگی محقق می‌کند، حضور در آن لابی‌های قدرت است.

ایرنا: آقای صفری؛ مطالبه شما از مجلس دوازدهم چیست؟

صفری: نکته خیلی مهمی که وجود دارد این است که مجلس دوازدهم نقطه‌ای برای آزمون و خطا و به جمع‌بندی رسیدن نیست. مجلس جای آزمون و خطا نیست

یعنی این نیست که ما تازه در نقطه‌ای که روی صندلی سبز بهارستان تکیه می‌زنیم بخواهیم در مورد یک سری از موضوعات فکر و به جمع‌بندی برسیم. این یک آسیب‌شناسی دارد؛ وقتی دعوا و مباحثه حول محور مسأله شکل می‌گیرد طبعاً در عرصه قانونگذاری، نظارت، ‌ سیاستگذاری یا تصمیم‌سازی دچار چالش می‌شویم. نسبت رئیس مجلس با نمایندگان طولی نیست

نکته‌ای که هست این است که مجلس نباید در دام مسائل کارشناسی که جهت‌گیری ندارد و سیاسی نیست، بیفتد. خیلی دعوای سطح پایینی است که ما در نقطه اول کل جریانات حاضر در مجلسمان مدعی این باشند که ما می‌توانیم هیات رئیسه و رئیس مجلس باشیم. اینکه ما نظم سیاسی مجلس را از رئیس محوری از هیات رئیسه محوری بهم بزنیم این بحث درستی است. یعنی در موارد متعددی هم در این ۴ سال مجلس یازدهم، ما با محوریت رئیس مواجه بودیم که این رئیس طبعاً نقشش با بقیه نمایندگی‌ها طولی نیست؛ یعنی از تضارب آرا نمایندگی کند.

لذا وقتی ما حول مسأله مردم دعوایی شکل نمی‌دهیم، در یک سری هیاهوها و جنجال‌های رسانه‌ای می‌افتیم. این جنجال‌های رسانه‌ای بیش از هر چیز مطالبات و معیشت مردم در آن مغفول است. یعنی شما اصلا دغدغه سفره مردم، دغدغه عدالت و زندگی مردم را در این دعواها نمی‌بینید. گویی حلقه مفقوده همه این رفت و برگشت‌ها این موضوع است.

مجلس باید دست روی انحصارزدایی بگذارد

یکی از مهمترین نقاطی که مجلس دوازدهم باید رویش دست بگذارد بحث انحصارزدایی است؛ انحصارزدایی از همه ساحت‌ها، اقتصاد، سیاست و فرهنگ. نقطه‌ای که انحصار ایجاد می‌شود اساساً نقطه‌ای است که جمهور مردم از امر سیاسی می‌برد و جدا می‌شود. لذا شما می‌بینید که امر اقتصاد به یک سری محافل اقتصادی ترجمه می‌شود. یعنی دیگر آن جمهور مردم، آن تعاونی‌های اقتصادی که باید بیایند جلودار و پیشران باشند، اساسا دیگر محل بحث نیست. در عرصه سیاسی شما با یک سری حزب‌های کاغذی مواجه می‌شوید که خودشان را قیم و جلودار تصمیمات مردم می‌دانند. در عرصه فرهنگ شما همه چیز را می‌گیرید و می‌خواهید در تصدی نهادهای دولتی و شبه دولتی قرار بدهید. یک سری حزب‌های کاغذی هستند که خودشان را قیم و جلودار مردم می‌دانند

از یک طرف یک ملاحظه‌ای داریم که مجلس و نمایندگان مجلس در انتصابات دخالت نکنند. مطالبات محلی‌شان را تبدیل به مسأله ملی نکنند. وارد گروکشی‌های سیاسی نشوند، ولی از آن طرف نماینده مجلس، اولاً که طبق قانون اساسی نماینده همه مردم است. یعنی تنها نماینده حوزه انتخابیه‌ای که از آنجا رأی گرفته نیست. نماینده مجلس نباید دچار لکنت، دچار تعارف با اولا دولت به معنای عام کلمه‌اش و ثانیا به معنای خاص در نسبت با وزارتخانه‌ها باشد. این خیلی مسأله مهمی است. یعنی اینکه من از تریبون مجلس استفاده نکنم که دعوا نشود به نظرم خیلی ملاحظه‌کارانه و منفعت‌طلبانه است. شما نمایندگی مجلس را برعهده دارد، اصل تفکیک قوا دلالت بر همین موضوع دارد که ناظر و مطالبه‌گر از دولت باشید. نمایندگان مطالبات محلی‌شان را تبدیل به مسأله ملی نکنند

بحث سوم اینکه، مسأله دانشگاه که این باز به نظرم اینجاست که مطالبه آقاست، مسأله دانشگاه در مملکت خیلی بدون متولی و بدون طرح است و برنامه‌ای برای اداره نهاد علم و دانشگاه نداریم. یعنی آن چیزی هم که داریم یک سری تغییرات و یک سری گزاره‌های کلی و فرمی است. نهاد دانشگاه و نهاد علم به نظرم خیلی مغفول مانده است. به طریق اولی، نهاد آموزش ابتدایی و آموزش و پرورش. ایده ما به عنوان مجلس نسبت به این موضوع چیست؟ ما تا کی می‌خواهیم دچار مقاله‌محوری باشیم؟ تا کی می‌خواهیم مسائل اصلی کشور را از یک سری دالان‌های اندیشکده‌ای و نهادهای حاکمیتی و شبهه حاکمیتی بیرون بیاوریم؟ نقش دانشگاه در این فرآیند کجاست؟ نقش دانشگاه در این گفتمان‌سازی کجاست؟ و اساساً مجلس نسبتش با این موضوع چیست؟ حسی که من دارم، مجلس یک جاهایی اینقدر درگیر روزمرگی‌ها و درگیر سیاست‌ورزی‌های کوتاه‌مدت و متلاطم و روزانه‌ای می‌شود، اساسا از سیاستگذاری‌ها و قانونگذاری‌های اصلی جا می‌ماند. این به نظرم نقطه‌ای است که باید به شدت به آن توجه کرد.

بحث آخرم که می‌خواهم روی آن تاکید ویژه‌ای داشته باشم، بحث بازگشت به مردم است که این خیلی با آن بحث انحصارزدایی قرابت دارد. ما تا زمانی که به مردم برنگردیم و مردم را عامل پیش‌برنده امر سیاست و اقتصاد و فرهنگ ندانیم، این انتظار زیادی است که یک ماه قبل از انتخابات به مردم بگوییم که بیایید حماسه‌ای رقم بزنید و پای صندوق‌های رای حاضر بشوید. این مردم همیشه پای صندوق‌ رای حاضر هستند ولی آن قوت و آن پیش‌برندگی و آن تحقق آرمانی که اساسا انقلاب اسلامی موجودیتش را با آن پیدا کرد، به این است که جمهور مردم عامل صحنه باشد نه به یک سری گزاره‌های کلی و شعاری تقلیل پیدا بکنند.

ایرنا: می‌خواهم نظرتان را در مورد اسامی زیر بدانم.

ایرنا: مجلس یازدهم؟

صبوری: هیأت رئیسه همه کاره

ایرنا: نهاد رهبری در دانشگاه‌ها؟

صبوری: این نهاد بیشتر از دانشجو با دانشگاه ارتباط داشت و نماینده دانشگاه بود.

ایرنا: کرسی‌های آزاداندیشی؟

اسکندری: تریبون دادن به مخالفان فکری

ایرنا: ائتلاف‌های انتخاباتی و احزاب؟

صفری: بریده از مردم

ایرنا: شفافیت آرا؟

صفری: شوخی مجلس یازدهم