۲۳ دی ۱۳۹۷، ۸:۲۰
کد خبر: 83168296
T T
۰ نفر

چگونه پمپئو را مأیوس كنیم؟

۲۳ دی ۱۳۹۷، ۸:۲۰
کد خبر: 83168296
چگونه پمپئو را مأیوس كنیم؟

تهران- ایرنا- سخنرانی وزیر امور خارجه امریكا در قاهره، عقبگردی از سیاست‌های واقع‌بینانه‌تر دولت پیشین امریكا در مواجهه با مسأله ایران بود. محور تلاش‌های پمپئو، تشویق كشورهای عربی به كنار گذاشتن اختلافات و اتحاد در برابر ایران و شاید تسریع در برپایی ناتوی عربی است.

دیاكو حسینی مدیر برنامه مطالعات جهانی مركز بررسی‌های استراتژیك در یادداشتی در روزنامه ایران، نوشت: امریكا تلویحاً از كشورهای عربی می‌خواهد بهای تهدیدی را بپردازند كه ایران در وهله اول برای اسرائیل ایجاد كرده است. بعید است كه كشورهای عرب بخواهند خود را قربانی اسرائیل كنند.

آنها دلایل بیشتری نیز در دست دارند كه چرا نباید به اتحاد مطلوب پمپئو علیه ایران ملحق شوند. به رغم همه تبلیغات ضد ایرانی كه سعی در بازنمایی ایران به صورت هیولایی داشته كه قصد بلعیدن همسایگانش را دارد، كشورهای عربی همچنان به یك اندازه ایران را تهدیدی علیه خود نمی‌دانند. اتحادی كه این واقعیت را نادیده بگیرد، در معرض این خطر است كه نه قدرت و وحدت بلكه ضعف و تشتت میان آنها را نمایندگی كند. كشورهای عربی از این موضوع نیز واهمه دارند كه با تشكیل چنین اتحادی، بیش از امروز در سایه عربستان سعودی قرار بگیرند و سرنوشت‌شان را به دلایل غیرضروری به تصمیمات ریاض پیوند بزنند. آخرین باری كه آنها مركزیت عربستان را در این تصمیم‌گیری‌ها پذیرفتند، از دست رفتن اعتبار آنها در ائتلاف علیه دولت سوریه و جنگ یمن را به همراه داشت.

همچنین آنها نگرانند كه با وارد شدن به این اتحاد، دشمنی ایران را علیه خود تحریك كرده و محیط امنیتی بدتری را خلق كنند. كشورهای عربی كوچك‌تر باید نگران برخورد نظامی ایران و عربستان و كشیده شدن ناخواسته به میدان جنگ این دو قدرت بزرگ هم باشند. در چنین جنگ احتمالی، كشورهای كوچك‌تر نخستین قربانیان آن خواهند بود. در طرف دیگر این كشورهای ضعیف‌تر نمی‌توانند مطمئن باشند كه در صورت وقوع جنگ با ایران از سوی سایر كشورهای عضو اتحاد، به حال خود رها نخواهند شد. قدرت‌های بزرگ‌تر عربی نمی‌توانند از این نگرانی هم چشمپوشی كنند كه با وارد شدن در اتحاد نظامی علیه ایران، موجب سوء محاسبه برای كشورهای كوچك‌تر شده و با ایجاد اعتماد كاذب به حمایت متحدان قوی‌تر، ریسك برخورد نظامی آنها با ایران را افزایش دهند.

آخرین دلیل، نگرانی كشورهای كوچك‌تر عربی از اطمینان امریكا به ترتیبات امنیتی منطقه پس از تشكیل ناتوی عربی و تصمیم به خروج تدریجی از خلیج فارس است. این كشورها به امریكا برای كمك به موازنه ایران و عربستان و همین طور جلوگیری از تسلط عربستان نیاز دارند؛ بنابراین آنها آخرین كشورهایی خواهند بود كه از خروج یا حتی كاهش تمركز نظامی امریكا بر منطقه موسوم به خاورمیانه استقبال می‌كنند. اگر ناتوی عربی، آن گونه كه ایالات متحده آرزو دارد، سد نفوذ ناپذیری در برابر ایران و ایمن كردن اسرائیل باشد، چرا باید رهبران واشنگتن در میان مدت برای كاستن تمركز نظامی از منطقه‌ای كه در حال خارج شدن از لیست اولویت‌های امریكاست، تعلل كنند؟

اما این استدلال نباید خیال ایران را برای همیشه راحت كند. یك اتفاق می‌تواند این وضعیت را به نفع تشكیل فوری ناتوی عربی تغییر دهد: افزایش محسوس تهدید ایران برای كشورهای عربی تا جایی كه مزایای وارد شدن به یك اتحاد، بیش از معایب آن باشد. به عبارت دیگر، راز جلوگیری از تشكیل ناتوی عربی و هرگونه اتحادی علیه ایران، همكاری مداوم ایران با كشورهای كوچك‌تر عربی است؛ به طوری كه آنها همان مقدار تهدیدی را احساس نكنند كه قدرت‌های بزرگ‌تر مانند عربستان سعودی از جانب ایران تصور می‌كنند. ایران نباید گمان كند كه بر زبان جاری كردن كلمات محبت‌آمیز، اعتماد كشورهای عربی را جلب خواهد كرد. ما به سیاست‌هایی نیاز داریم كه در عمل اثبات كنند، ایران به دنبال تسلط بر كشورهای آسیب پذیر كوچك‌تر یا مداخله در امور داخلی آنها نیست. عقد «پیمان منع تجاوز متقابل» كه می‌تواند جزییاتی درباره ممنوعیت استفاده قدرت‌های خارجی از خاك كشورها برای تعدی تا تضمین عدم مداخله در امور داخلی یكدیگر را دربر بگیرد، یكی از این روش‌هاست؛ هرچند به معنای راه حل نهایی و ایده‌آل نیست.

چون دولت‌ها می‌توانند پیمان‌ها را نقض كنند و به راه و روش سابق بازگردند. با وجود این، پیمان منع تجاوز متقابل، یك گام در میان همه گام‌هایی است كه ایران باید برای منصرف كردن كشورهای عربی در تشكیل اتحادهای نظامی بردارد. از دیدگاه رهبران این كشورها، در دنیایی كه بی اعتمادی حكمفرمایی می‌كند، تضمینی وجود ندارد كه روزی ایران با خروج غافلگیر كننده از این پیمان، مزیت تهاجمی بهتری علیه آنها به دست آورد. بنابراین ارائه این پیشنهاد از سوی ایران، بدان معنا نیست كه كشورهای عربی با ذوق زدگی آن را خواهند پذیرفت.

اما در هر صورت، ارائه چنین پیشنهادی از سوی ایران مفید است. اگر آنها این پیشنهاد را بپذیرند، می‌تواند سنگ بنای درستی برای ساختن اعتماد بیشتر میان ایران و همسایگان كوچك‌تر باشد و اگر از پذیرش آن خودداری كنند، حداقل نشان دهنده نیات صادقانه ایران برای اجتناب از تشدید اختلافات و سوء ظن‌های متقابل است. لازم نیست ایران این ابتكار عمل را با كشورهایی آزمایش كند كه روابط بدتری با ایران دارند. عراق، عمان، قطر و كویت بیشتر محتمل است كه نخستین نامزدهای عقد پیمان منع تجاوز متقابل با ایران باشند. با پیشگامی این كشورها، بتدریج سایرین با مشاهده مزایایی كه نصیب آنها شده، وسوسه خواهند شد كه در این تجربه مشاركت كنند.

حتی اگر این سیاست موفق شود، ما را از تنش‌زدایی با قدرت‌های بزرگ‌تر در جهان عرب شامل مصر و عربستان سعودی بی نیاز نمی‌كند. محیط استراتژیك پایدار برای ایران تنها زمانی محقق خواهد شد كه قادر باشیم مناسبات عادی با این كشورها را بازسازی كنیم. نظم منطقه‌ای در دوران زوال نفوذ و قدرت امریكا، مستلزم رضایت همه كشورها از توزیع و موازنه قدرت است. در غیراین صورت، همیشه انگیزه‌هایی برای برهم زدن ثبات و مختل كردن امنیت تا بازگشت دوباره توازن، وجود خواهد داشت. ایران هرگز تا بدین اندازه تحت فشار و بدخواهی امریكا قرار نداشته اما همینطور هرگز تا بدین اندازه، فرصتی برای مأیوس كردن امریكا نیز نداشته است. ناامید شدن ایالات متحده به قدم‌هایی بستگی دارد كه می‌باید از امروز برداریم.

*منبع: روزنامه ایران،1397،10،23
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131
۰ نفر

سرخط اخبار پژوهش