۳۰ تیر ۱۳۹۷، ۸:۵۶
کد خبر: 82976717
T T
۰ نفر

قربانيان نا آگاه و جرم هاي تكراري

۳۰ تیر ۱۳۹۷، ۸:۵۶
کد خبر: 82976717
قربانيان نا آگاه و جرم هاي تكراري

روزانه ميليون‌ها عمل خلاف قانون در سراسر دنيا رخ مي‌دهد و براساس قوانين براي آن حكم‌هايي صادر مي‌شود. با نگاهي به آماري كه از زندانيان منتشر مي‌شود، اين زندان‌ها پر شده است از مجرمان با جرم‌هاي تكراري و احكام تكراري!

رسانه‌ها روزانه خبرهاي بسياري از دستگيري متهمان را اعلام مي‌كنند؛ نسبت به اين جرم‌ها و شيوه‌ها ارتكاب آن جرم اطلاع‌رساني مي‌كنند و به نحوي سعي در آگاه‌سازي مردم دارند. به راستي چرا هنوز برخي از مردم طعمه كلاهبرداران، متجاوزان و خلافكاران مي‌شوند؟ اين در حالي است كه هم نسبت به آن جرم و هم نسبت به قوانين آگاهي نسبي دارند. كلاهبرداري مالي، تجاوزها به شيوه پيشنهاد ازدواج، لو رفتن رمز كارت بانكي و بسياري ديگر از جمله خبرهايي است كه روزانه مطرح مي‌شود و همه مردم از وقوع آن آگاه هستند اما همچنان اين چرخه پابرجاست. بازتوليد جرم در اين بين گريبان آن‌ها را گرفته است و يا عدم مطالعه رسانه‌ها و نداشتن اطلاعات كافي؟ و شايد هم هر دو!

بارها در اخبار حوادث ديده‌ايم كه خانمي سوار بر خودرويي شده و راننده او را مورد آزار و اذيت قرار داده است. در گفته‌هاي اين افراد مطرح مي‌شود كه خودرو مورد نظر مشكوك بوده؛ در عين حال سوار شده‌اند و سرانجام كار آزار و اذيت بوده است. در مورد ديگر مي‌توان به ماجراي سوءاستفاده‌هاي شبكه‌هاي مجازي پرداخت، تهديد به انتشار عكس خصوصي و مواردي از اين دست، در چند سال اخير افزايش داشته است.

حال اينكه باز مشاهده مي‌شود كه روزانه پرونده ‏هاي بسياري در پليس فتا شكل مي‌گيرد! اغفال، كلاهبرداري، دزدي، تجاوز، همه و همه جرايمي تكراري هستند كه حتي شيوه ارتكاب به آنها نيز در بيشتر موارد يك نوع است. در كنار اين اخبار كه روزانه در خبرگزاري ها، روزنامه‌ها و حتي در شبكه‌هاي مجازي به طور مداوم عنوان مي‌شود، همچنان بر شمار مردمي كه از اين جرايم ضربه مي‌بينند، افزوده مي‌شود.

داوود صفايي، عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي رشته روزنامه‌نگاري در گفت‌وگو با روزنامه «ابتكار» در اين باره مي‌گويد:«اولين موضوع اين است كه تعداد و تيراژ رسانه‌ها در ايران كم است و اين كم بودن در مقايسه با جمعيت كشورمان است. نبايد اين موضوع را فراموش كنيم كه بخش زيادي از مردم نيز اصلا مطالعه رسانه‌اي ندارند. از همين منظر در جريان آموزش‌ها و اطلاع‌رساني‌هاي مربوط به جرايم و ساير اخبار قرار نمي‌گيرند.»

صفايي ادامه مي‌دهد: «اين در حالي است كه همان بخش كوچكي از مردم كه به مطالعه رسانه‌ها مي‌پردازند نيز خودشان گرفتار افراد سودجو مي‌شوند. چرايي اين موضوع نيز به پديده‌اي مربوط است كه در جامعه وجود دارد. اگر يك دزد دستگير مي ‌شود در كنار آن دزد ديگري متولد خواهد شد. به عنوان نمونه اگر يك خانم توسط راننده يك خودرو ربوده شود و مورد اذيت و آزار قرار گيرد، مطمئناً خودرو ديگري نيز وجود دارد كه به همين شيوه عمل كند؛ به عبارت ديگر پديده‌ سرقت، تجاوز و ... در جامعه‌ وجود دارد. در نتيجه نمي‌توان تنها با آگاهي دادن مردم را ايمن كرد. در هرصورت قربانياني وجود خواهند داشت تا زماني كه آن جرم زدوده نشود.»

اين كارشناس ارتباطات مي‌افزايد: «تا زماني كه آن جرم وجود دارد، قربانياني نيز وجود خواهند داشت؛ كلاهبرداران مال مردم را خواهند دزديد و متجاوزان نيز به اذيت و آزار خواهند پرداخت. جرم روزانه بازتوليد مي‌شود؛ در نتيجه پديده‌ جرم‌زايي بايد متوقف شود.»

صفايي بامقايسه تيراژ رسانه‌ها و جرايم در كشور ژاپن ادامه مي‌دهد: «در كشور ژاپن با جمعيتي حدود 140 ميليون، 60 ميليون تيراژ رسانه‌اي وجود دارد در حالي كه در ايران براي جمعيت 80 ميليوني از يك درصد تيراژ مطبوعات ژاپني برخوردار نيست. دقيقا همين موضوع جرايم را به مسائلي چون بيماري نيز مي‌توان بسط داد؛ زماني كه آگاهي رسانه‌اي فراگير نباشد مردم آموزش نخواهند ديد و برشمار بيمارها نيز افزوده مي‌شود. نبايد فراموش كنيم كه رسانه‌ها مي‌توانند مانند يك مدرسه و يا دانشگاه آموزش دهند.»

در شرايطي كه سرانه مطالعه در كشور ما بسيار پايين است و بخش اعظم مطالعه مربوط به شبكه‌هاي مجازي مي‌شود و نه كتاب‌ها و رسانه‌ها،ذهن افراد براي مواجهه با بزه آماده نيست. همين موضوع را صفايي اينگونه شرح مي‌دهد: «اگر 100 نفر در كشور خودرو داشته باشند و 10 نفر از آن‌ها از جرايمي كه رخ مي‌دهد از طريق مطالعه رسانه‌ها باخبر شوند، فقط همان 10 نفر هستند كه در مواجهه با جرايم عكس‌العمل مناسبي انجام مي‌دهند؛ حال اينكه همان 10 نفر نيز به طور صددرصدي ايمن نيستند و ممكن است به دام بيفتند. به عنوان نمونه همه ما در ارتباط با برق‌گرفتگي مطالعاتي انجام داده ايم و از بايدها و نبايد‌هاي مربوط به مسائل برقي آگاهيم، حال اينكه روزانه مي‌شنويم افرادي دچار برق‌گرفتگي مي‌شوند. مطالعه در ارتباط با يك خبر مي‌تواند در آمادگي ذهني افراد موثر باشد اما مانع از وقوع آن نخواهد شد.»

وي در پايان مي‌گويد: «شايد به همين دليل است كه بسياري از بزرگان بر اين باورند كه براي توسعه يك جامعه، مردم آن بايد از روزنامه‌خواني حمايت كنند. اين دقيقا به اين معني است كه آگاهي مردم نسبت به مسائل مختلف بالا مي‌رود؛ هرچقدر هم كم باشد.»

جرم وجود دارد. زندگي زشت است، هر لحظه بايد مراقب بود كه اتفاقي برايمان نيفتد. شدني است؟ اينكه هر لحظه مراقب اطرافمان باشيم؟ به خودرويي كه سوار آن مي‌شويم اعتماد نكنيم؟ پاي قراردادي را امضا نكنيم حتي اگر طرف قرارداد را مي‌شناسيم؟ عكسي براي كسي نفرستيم؟

ما، حداقل در ايران و با وضعيت اجتماعي و اقتصادي كه درگير آن هستيم، هميشه در معرض جرايم قرار داريم؛ گويا در نقطه نقطه زيرپايمان دام گسترده شده است و بايدقدم‌هايي كه برمي‌داريم هميشه آگاهانه باشد. با كمي مطالعه در زمينه جرايم و چگونگي وقوع آن و داشتن حواسي جمع در جامعه به سادگي خواهيم توانست از پس اين دام‌ها برآييم؛ به اين شرط كه در مراقبت و احتياط حساسيت به خرج ندهيم كه تبديل به بدبيني نسبت به تمام افراد جامعه شود.

منبع: روزنامه ابتكار؛ 1397.4.30
**گروه اطلاع رساني**9370**2002
۰ نفر

سرخط اخبار پژوهش