۲۹ خرداد ۱۳۹۷، ۹:۵۶
کد خبر: 82946345
T T
۰ نفر
مقابله با بحران آب با بهبود زيرساخت ها

تهران- ايرنا- كمبود آب به عنوان يك نگراني و چالش جدي فراروي همگان قرار گرفته است كه اين مهم باعث به وجود آمدن مشكل هايي در زمينه تامين غذا، فقر، بيكاري و ... خواهد شد. از اين رو بايد با بهبود وضعيت زيرساخت‌هاي توزيع اين ماده حياتي از هدر رفتن آن جلوگيري كرد.

به گزارش گروه اطلاع رساني ايرنا؛ «سامان بخشي به منابع براي گذر از بحران آب؛ علي شريعتي؛ معلم انقلاب و جذب توريسم با سرمايه گذاري در زمينه زيرساخت هاي گردشگري» از جمله مهمترين موضوعاتي است كه در مطبوعات امروز (سه شنبه) برجسته شده است.

**سامان بخشي به منابع براي گذر از بحران آب
مشكل آب كشور موضوعي تاريخي به شمار مي رود كه عواملي همچون استفاده بي رويه و بدون جامع نگري از منابع آبي، نبود سياست گذاري علمي، ايجاد سازه هاي آبي چون سدها و حفر بدون برنامه ريزي چاه ها موجب ناپايداري منابع آبي شده و هر چند برداشت هاي نامعقول و غيرعلمي در سال هاي اخير نيز اين مهم را به حالت بحراني رسانده است. از اين رو سامان بخشي به منابع آبي مي تواند تا حدودي از بروز مشكل هاي ناشي از كم آبي در كشور جلوگيري كند.

روزنامه «شرق» در يادداشتي با عنوان «ضرورت كاهش وابستگي به آب» به قلم اميد بزرگ‌حداد و سعيد اسماعيل‌زاده مي نويسد: تنش‌هاي موجود در رابطه با آب، باعث پيوند آب با موضوعات امنيت و سياست مي‌شود. اين تنش‌ها ممكن است در سطوح محلي، ملي، منطقه‌اي يا حتي بين‌المللي باشند؛ به‌طورمثال اعتراضات در رابطه با نحوه توزيع يا انتقال آب بين‌حوضه‌اي از جمله اين تنش‌ها هستند. از طرفي مسائل مربوط به نحوه توزيع، بهره‌برداري و مديريت آب‌هاي مرزي از جمله مهم‌ترين موضوعات در زمينه امنيت در سطوح ملي و بين‌المللي هستند كه نيازمند وجود درك كامل و جامعي از مسائل سياسي به‌عنوان يكي از اصول پايه‌اي در زمينه مديريت منابع آب است. به‌طورمثال ايران و افغانستان از حدود سال 1870 م (1248 ش) داراي اختلافاتي در رابطه با نحوه بهره‌برداري از رودخانه هيرمند بوده‌اند و در اين راستا توافق‌نامه‌هاي مختلفي بين اين دو كشور مبادله شده است، اما در سال‌هاي اخير پروژه دولت‌سازي آمريكا در افغانستان باعث شد تا كشاورزي در افغانستان با سرمايه‌گذاري‌هاي بين‌المللي به‌شدت افزايش يابد.

در ادامه اين يادداشت آمده است: يكي از پيش‌نيازها براي پيش‌بردن موفق ديپلماسي آب، درك كامل مسائل سياسي موجود و داشتن قدرت و استقلال آبي بيشتر و كمتركردن نقاط ضعف و وابستگي به آب است، زيرا كاهش وابستگي به آب مي‌تواند قدرت كشور را در مباحثات ديپلماسي و چانه‌زني بر سر آب افزايش دهد و دست بيگانگان را از باج‌خواهي بر سر آب كوتاه كند. بنابراين، بديهي است عدم توجه به جنبه‌ها و موضوعات مختلف در زمينه آب و محيط زيست در سياست‌گذاري‌ها، مي‌تواند آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري به كشور وارد كند.

روزنامه «ابتكار» در گزارشي با عنوان «آب هاي پوشيدني عليه آب هاي نوشيدني» نوشت: ما در جايي زندگي مي‌كنيم كه آب با باران از آسمان فرو مي‌ريزد، اقيانوس‌ها تقريبا سه چهارم سطح اين كره خاكي را پوشش مي‌دهند و كوه‌هاي يخ و يخچال‌هاي كوهستاني آن را محاصره كرده‌اند. اينها تنها منابع حيات روي زمين هستند. منابعي كه اگر به دنبال فراتر از آن باشيم بايد به سراغ سياره‌هاي ديگري مثل مريخ برويم و به دنبال آب روي سطح آن باشيم. اتفاقي كه وقتي براي اولين بار رخ‌داد و بشر اولين نشانه‌هاي زندگي را در مريخ يافت هيجان زده شد. با اين حال آب مسئله كليدي محيط زيست قرن است. مسئله‌اي كه مي‌تواند زمين را نابود كند و انسان‌ها را به نزاع بكشاند.

در ادامه آمده است: بزرگترين منبع آب روي زمين درياها هستند كه 97 درصد از آب‏هاي زمين را تشكيل مي‌دهند اما نتايج تحقيقات مي‌گويند كه اين آبها در معرض خطر ناپديد شدن هستند. اين گزاره شايد اين سوال را در ذهن شما ايجاد كند كه چرا آن‌ها را براي نوشيدن مهار نكنيم؟ اساسي‌ترين تكنولوژي براي انجام اين كار شامل تقطير، فرآيند جوشيدن آب و جذب بخار و تبديل شدن آن به مايع مي‌شود. كاري كه در مقادير كم به راحتي امكان پذير است تا آب را از ساير ناخالصي‌ها و نمك پاك كند و براي آشاميدن مناسب شود اما در مقياس وسيع مثل تامين آب آشاميدني يك شهر اين فرآيند بسيار و صرف هزينه زياد روبه‌رو است. حتي روش‌هاي مدرن مانند مخازن كم فشار براي كاهش نقطه جوش نيز نمي تواند به اين روند سرعت بيشتري ببخشد. ضمن اينكه با پسماندهايي كه بايد به محيط زيست برگردد مواجه است.

روزنامه «صبح نو» در مطلبي با عنوان «مشكلات‌مان با آبخيزداري حل مي‌شود» در گفت وگو با علي سلاجقه استاد دانشگاه و كارشناس منابع طبيعي آورده است: آبخيزداري يعني مديريت منابع خاك و آب يك كشور و استفاده از اين روش‌ها صرفاً روش‌هاي پيشرفته نيستند و بومي سازگار با اقليم آن منطقه است. استفاده از پوشش گياهي مناسب آن منطقه است. شعار آبخيزداري اين است كه اگر يك قطره باران در منطقه‌اي مي‌بارد، همان يك قطره هم بايد در آن منطقه ذخيره شود. علم آبخيزداري در كشورهاي پيشرفته شكل گرفت اما ريشه آن در كشور ما وجود داشت. فن قنات به‌عنوان يكي از تكنولوژي‌هاي روز دنيا در مناطق خشك و نيمه‌خشك در كشور ما انجام مي‌شده است.

در ادامه مي خوانيم: آبخيزداري با كمترين هزينه، حداكثر دستاورد را براي طبيعت دارد. علمي است كه با طبيعت هارموني دارد و سعي مي‌كند كه با كمترين هزينه، حداكثر دستاورد را داشته باشد. در سيلاب چند روز پيش در شمال كشور، اگر كار آبخيزداري انجام مي‌شد سيل ديگر اتفاق نمي‌افتاد. آب را كه يك نعمت خدادادي است تبديل به يك بحران نمي‌كرديم ولي چون عمليات آبخيزداري در كشور انجام نشده بود هم خسارات مالي و هم خسارت جاني را به وجود آورد.

**علي شريعتي؛ معلم انقلاب
علي شريعتي مزيناني نويسنده و جامعه شناس، پژوهشگر ديني، از مبارزان و فعالان مذهبي و سياسي و از نظريه‌پردازان انقلاب اسلامي ايران بود. او نگرشي نوين به تاريخ و جامعه‌شناسي اسلام داشت و بازگشت به تشيع حقيقي و انقلابي را نيرويي براي تحقق عدالت اجتماعي قلمداد مي‌كرد. شريعتي به‌ دليل كارنامه فعاليت‌هايش براي احياي مذهب و سنت در جامعه و بيدارگري درباره سلطنت وقت نيز شهرت داشته‌ است. از اين رو وي را به حق بايد معلم انقلاب دانست كه با ديدگاه هاي خود باعث شور و شوق انقلابي در ميان مردم به ويژه قشر جوان جامعه شد.

روزنامه «ايران» در يادداشتي با عنوان «جاي شريعتي در عالم سياست» به قلم عباس منوچهري استاد علوم‌سياسي دانشگاه تربيت‌ مدرس نوشت: امروزه در مطالعات انديشه‌شناسي در فرآيند شكل‌گيري يك انديشه، چهار مؤلفه را مدنظر قرار مي‌دهند: «مؤلف»، «زمينه و زمانه»، «متن» و «مفسر». با توجه به اين امر، روشي كه براي فهم و تفسير آراي شريعتي به كار گرفته‌ام، روش «كنش گفتاري اسكينر» (برحاس فردريك اسكينر؛ روانشناس امريكايي) است؛ در اين روش، «معناي آنچه كه متفكر گفته، در منظور وي از آنچه گفته، نهفته است.» منتهي آنچه متفكر گفته يا نوشته را عموماً بايد در مجموعه‌اي از دلالت‌ها و در رابطه آنها با يكديگر ديد و سنجيد.با توجه به اين روش تحليل، در مورد شريعتي مي‌توان گفت او با به چالش كشيدن قدرت‌هاي مسلط و گفتارهاي موجود در فضاي بحراني زمانه خود سعي مي‌كند تفسير متفاوتي از دين در مقابل گفتارهاي متحجرانه و ماترياليستي ارائه كند.

در ادامه آمده است: شريعتي تكامل‌گرا است منتهي نه تكامل‌گراي دارويني و هگلي بلكه تكامل‌گرايي از نوع خاص خودش. قائل به يك سير ديالكتيكي تاريخي است اما نه ديالكتيك كور. در اينجا است كه اتفاقاً نوعي از دموكراسي در انديشه شريعتي ديده مي‌شود، شريعتي براي اين مسير، تاريخ دوسويه قائل است؛ يك طرف، خلافت غصب، زورگويي و سلطه و در طرف ديگر مردم. و شريعتي دقيقاً در طرف مردم و آنان كه درد مردم را دارند، مي‌ايستد. بر اين اساس، شريعتي قائل به نوعي «دموكراسي نمايندگي» است كه نماينده آن روشنفكران هستند و در مرحله بعد قائل به نوعي «دموكراسي راديكال» است، نظريه نظام و حكومت شريعتي «دموكراسي راديكال شورايي» است.

روزنامه «خراسان» در گزارشي با عنوان «ميراث ماناي شريعتي» نوشت: شريعتي كه به سياست هاي فرهنگي غرب گرايانه رژيم پهلوي وقوف داشت، نخست كوشيد در آثار كلامي و قلمي اش، پرده از نقش غربيان در عقب مانده نگه داشتن كشورهاي جهان سوم بردارد. تلاش شريعتي در اين مسير، كاملا قرين توفيق بود، زيرا در نيمه اول قرن بيستم، موج مبارزه با استعمارگران غربي، اقصي نقاط عالم، از آمريكاي لاتين تا خاورميانه را فراگرفته بود و استقلال طلبي در جميع شئون فرهنگي، اقتصادي، سياسي و ... خواسته بسياري از ملت ها به شمار مي رفت. شريعتي در گام بعدي، بر خيانت هاي غربزدگان متمركز شد و با ارائه نمونه هاي تاريخي ،نشان داد كه غرب گرايان تحت لواي ضرورت پيشرفت، مطامع و منافع شخصي يا گروهي خود را در مراوده با قدرت هاي غربي پي مي گيرند.

در ادامه مي خوانيم: مانند هر انديشمند ديگري، كارنامه فكري دكتر شريعتي، قطعا از نقصان و كاستي خالي نيست اما با درنظر گرفتن شرايط اجتماعي – فرهنگي دوران فعاليت او كه اين نوشتار كوشيد بخشي از آن را به تصوير كشد، بايد اذعان كرد كه او نقشي كاملا موثر در علاقه مند كردن جوانان به اسلام و نهضت اسلامي داشته و در حد بضاعت علمي خود، فصلي نوين را در عرصه دين پژوهي گشوده است؛ فصلي كه اگر اجل به او مجال بيشتري مي داد، به اصلاح و تكميل آن همت مي گماشت.

روزنامه «شرق» در مطلبي با عنوان «شريعتي؛ متفكر دوران گذار» در گفت وگو با داوود فيرحي استاد دانشگاه تهران نوشت: شريعتي متفكر دوره انتقال بود. متفكران دوره انتقال سه كار مي‌كنند؛ يك، وضعيت موجود را نقد مي‌كنند. دو، راهي را براي انتقال به يك شرايط خاص يا مطلوب دنبال مي‌كنند و سه، كليات آن نظام يا وضعيت [پيش‌رو] را توضيح مي‌دهند، آنها هيچ‌وقت وارد جزئيات نمي‌شوند. متفكران دوره انتقال طرح‌هاي خيلي دقيق و روشني ندارند. شما خود ماركس را نگاه كنيد. او هم همين‌طور است. مرحوم شريعتي نقدي به وضع موجود داشت و احساس مي‌كرد كه با تكيه بر ادبيات شيعي، به‌‌ويژه تاريخ و شخصيت‌هاي شيعه مي‌تواند نيرو يا گفتماني فراهم كند كه وضع موجود را تغيير دهد.

در ادامه اين گفت وگو آمده است: معتقدم شريعتي متفكر مربوط به دوران گذار است. متفكران دوران گذار، در دوران گذار نقش خود را ايفا مي‌كنند كه مهم است؛ يعني اينكه چطور از يك نظام سلطنتي استبدادي عبور كنيم به يك نظام جديد. فرض او اين بود كه نظام جديد هرچه باشد، بهتر از قبلي خواهد بود اما راجع به جزئيات آن اصلا توضيح نمي‌دهد. يوتوپيايي كه شريعتي مي‌سازد در حد كليات باقي مي‌ماند و هيچ‌گاه طرح روشني براي اداره آن نداشت، اصلا شريعتي فرصتي براي اين كار نداشت.

**جذب توريسم با سرمايه گذاري در زمينه زيرساخت هاي گردشگري
توسعه گردشگردي در دنياي كنوني از مهم ترين عواملي محسوب مي شود كه دولت ها براي روند پيشرفت اقتصادي جامعه خود به آن توجه بسياري مي كنند. ايران با تمدني چندهزار ساله و تاريخي سرشار از آداب و رسوم انساني و متنوع كه همگي ريشه در فرهنگ غني اين سرزمين دارد، به‌صورت بالقوه ظرفيت بسيار بالايي براي استفاده از اين مقوله دارد و سرمايه گذاري در اين حوزه مي تواند به شكل مطلوبي باعث جذب توريسم و توسعه گردشگري شود.

روزنامه «ايران» در گزارشي با عنوان «جاذبه‌هاي گردشگري خطه شريعتي را دريابيم» مي نويسد: جذابيت نام مشاهير برجسته مي‌تواند فرصت‌هاي زيادي نظير تمايل گردشگران داخلي وخارجي براي بازديد از محل زادگاه افراد بزرگ و مشهور و در نتيجه درآمدزايي و اشتغال آفريني براي مردم محلي در حوزه صنعت گردشگري را به همراه داشته باشد. اين امر زماني براي مردم روستاهاي كويري مزينان و كاهك ميسر مي‌شود كه نام خود را در كنار نام پرآوازه دكتر شريعتي قرار دهند و با برگزاري مراسم و همايش‌ها در جهت بزرگداشت و معرفي بيشتر اين متفكر به نسل‌هاي جديد زمينه را براي رشد و رونق گردشگري خود فراهم كنند.

در ادامه مي خوانيم: ‌امروز سهم روستاي مزينان از جذب گردشگر، حضور نه چندان پر رنگ استادان و متفكران شريعتي دوست، به همراه شاگردان و مريدانشان به زادگاه اين انديشمند است تا شبي را در كوير شريعتي بگذرانند و كويريات بخوانند و كمي از ديد او به آسمان پر ستاره‌اش خيره شوند.

روزنامه «دنياي اقتصاد» در گزارشي با عنوان «وعده تسهيل سرمايه گذاري گردشگري در تهران» آورده است: بسياري از سرمايه‌گذاران گردشگري يكي از اصلي‌ترين مشكلات خود را عدم هماهنگي ميان دستگاه‌هاي ذي‌ربط براي اعطاي مجوز به پروژه‌ها مي‌دانند كه حالا دلاور‌بزرگ‌نيا گفته در اين‌خصوص رايزني‌هايي با استاندار تهران و معاونان استاندار انجام شده تا با ايجاد پنجره واحد سرمايه‌گذاري در استان تهران، مسير سرمايه‌گذاري كوتاه شود و سرمايه‌گذار به‌جاي مراجعه به 17 دستگاه، از طريق پنجره واحد سرمايه‌گذاري موضوعات خود را پيگيري كند. او كه در اولين نشست خبري خود با خبرنگاران سخن مي‌گفت، توريسم سلامت، گردشگري مذهبي، گردشگري رويدادمحور و ارتقاي بوم‌گردي با محوريت روستاها را به عنوان چهار محور توسعه گردشگري تهران برشمرد و گفت: «يكي از جاذبه‌هاي تهران، محور فرهنگي و داشته‌هاي بناها و محوطه‌هاي تاريخي تهران است و بايد اين بناها شناسايي و آماده معرفي به مردم شوند.»

در ادامه مي خوانيم: مديركل ميراث فرهنگي استان تهران با بيان اينكه رويدادهاي گردشگري از ديگر محورهاي توسعه گردشگري استان خواهد بود، ادامه داد: «از رويدادهاي مهم و بين‌المللي در تهران كمتر استفاده شده است، از جمله رويداد فيلم فجر كه مي‌توانيم با بهره‌گيري از آن همانند جشنواره كن برنامه‌هاي گردشگري با خروجي محصول گردشگري حول آن ايجاد كنيم.»

روزنامه «قانون» در گزارشي با عنوان «نظارت، حلقه مفقوده توريسم شكار» نوشت: پناهگاه حيات وحش در حالي اين روزها پاتوق شكارچيان خارجي شده است كه شكار غيرمجاز گونه‌هاي جانوري باعث كاهش شديد بسياري از گونه‌ها شده يا حتي برخي از آن‌ها را در معرض انقراض قرار داده است. اما گويا ارزآوري توريسم شكار مهم‌تر از ساير موارد يعني نجات جان گونه‌هاي جانوري بوده ‌است زيرا با وجود مشكلات بسيار حاكم بر محيط زيست و گونه‌هاي جانوري اما سازمان حفاظت از محيط زيست از اوايل خرداد ماه سال جاري اقدام به صدور پروانه شكار براي اتباع خارجي براي برخي گونه‌هاي جانوري كرده است.

اين در حالي است كه سال‌هاست كارشناسان هشدارهاي زيادي مبني بر كاهش و خطر انقراض اغلب گونه‌ها را مطرح كرده‌اند.محمدحسين رمضاني قوام‌آبادي حقوقداندر پاسخ به اين سوال كه آيا بر اتباعي كه تحت عنوان توريسم شكار وارد كشور مي شوند نظارتي صورت مي‌گيرد، تصريح كرد: معمولا در پروانه‌هاي شكار نام منطقه، مدت زمان شكار يا نوع گونه ذكر مي‌شود و ممكن است محيط‌باني براي نظارت بر شكار همراه آن‌ها باشد اما نكته قابل توجه اين است افرادي كه براي شكار به منطقه‌اي مي‌روند ممكن است چند شبانه‌روز در آن اتراق كنند. حال اگر محيط باني هم براي نظارت همراه آن‌ها باشد شبانه‌روز كه نمي‌تواند آن‌ها را همراهي كند.

در ادامه آمده است: بايد گفت اين مساله كه گردشگري شكار چگونه مي‌تواند نقش مثبتي در حفظ محيط زيست داشته باشد، حائز اهميت است. كشورهاي داراي زيستگاه‌هاي گسترده از چند راه مي‌توانند تهديد شكار را به يك فرصت تبديل كنند. با وضع قوانين مدون در زمينه شكار و نيز مشخص كردن مناطق مجاز براي اين امر، به كسب درآمد از محل صدور پروانه شكار و خدمات گردشگري بپردازند كه اين كار موجب بهره‌مند شدن جامعه محلي شده و در نتيجه نيز انگيزه‌هاي حفاظتي در آن‌ها بالاتر رفته و خود به محيط‌بانان طبيعي اين زيستگاه‌ها بدل مي‌شوند.

پژوهشم**9370**2002**9131
۰ نفر

سرخط اخبار پژوهش