۲۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۳:۵۷
کد خبر: 81505634
T T
۰ نفر

ائتلاف ناكام

۲۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۳:۵۷
کد خبر: 81505634
ائتلاف ناكام

تهران-ایرنا-ائتلاف بین المللی علیه داعش گرچه در ابتدای شكل گیری پر سر و صدا ظاهر شد و از عزم و توان جدی اش برای غلبه بر این گروه تروریستی-تكفیری گفت اما گذشت زمان بیشتر ناتوانی این مجموعه را به اثبات رساند.

حملات تازه داعش به شهر «البغدادی» و پایگاه «الاسد» در استان «الانبار» عراق بار دیگر این گروه تروریستی را در كانون توجه قرار داد.

هر چند ارتش عراق این اقدام داعش را كه بیست و سوم بهمن ماه از حمله به شهرك البغدادی آغاز شد و صبح روز بعد به یورش به پایگاه هوایی الاسد انجامید، دفع كرد، اما به نظر می رسد داعش با وجود ادعای آمریكا درباره موفقیت نیروهای ائتلاف (همایه) در سركوب این گروه تروریستی، همچنان از توان رزمی و تهاجمی بالایی برخوردار است.

به عبارت دیگر، این حمله نشان داد دستكم گرفتن داعش می تواند حوادثی مانند تصرف شهر موصل را به دنبال داشته باشد.

سیزدهم شهریورماه بود كه «باراك اوباما» رییس جمهوری آمریكا، برای نخستین بار به طور رسمی بحث تشكیل ائتلاف (همایه) مبارزه علیه داعش را در پایان 2 روز نشست كشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیك شمالی (ناتو) در «نیوپورت» انگلیس پیشنهاد كرد.

طرح تشكیل چنین ائتلافی پس از پیشروی گروه داعش به سوی مناطق كردنشین عراق به ویژه شهر «سنجار» و منطقه نفتخیز «اربیل» مطرح شد.

تا پیش از آن، با وجود اینكه داعش شهر «موصل» را تصرف كرده بود و به سوی «بغداد» پیش می رفت، اما آمریكا و دیگر كشورهای غربی با این ادعا كه شكلگیری داعش پیامد سیاست های «نوری المالكی» نخست وزیر وقت عراق، است، از كمك به دولت عراق خودداری كردند.

اكنون بیش از پنج ماه از تشكیل ائتلاف مبارزه علیه داعش می گذرد و بر پایه ادعای مقام های آمریكایی، این مجموعه بیش از 2 هزار حمله هوایی علیه مواضع داعش در عراق و سوریه انجام داده و توانسته است مواضع این گروه در بسیاری از مناطق اشغال شده را هدف قرار دهد.

با وجود ارایه چنین آمارهایی از موفقیت عملیات نیروهای ائتلاف علیه داعش، در صحنه میدانی عراق و سوریه خلاف این گفته ها را می بینیم.

از جنبه میدانی، داعش همچنان بخش زیادی از خاك عراق و سوریه را در كنترل دارد و فعالانه به عضوگیری از گوشه و كنار جهان می پردازد. بر پایه آمارهای موجود، بیش از 20 هزار خارجی برای داعش می جنگند كه نزدیك به 3400 نفر از آنان شهروندان كشورهای غربی هستند. این افراد بسیار بیشتر از شماری است كه طی 20 سال گذشته در عراق، افغانستان، سومالی و یمن به عضویت القاعده در آمده اند.

همچنین گروه های تكفیری-تروریستی بسیاری در دیگر كشورهای عربی و آفریقایی با داعش بیعت كرده اند. «انصار بیت المقدس» در مصر، «جندالخلافه» در الجزایر، شاخه داعش در لیبی و برخی نیروهای جدا شده از طالبان افغانستان با نام «ولایت خراسان» با «ابوبكر البغدادی» خلیفه خودخوانده داعش، همپیمان شده اند.

از سوی دیگر، میان كشورهای عضو ائتلاف نیز درباره اهداف و عملكرد این سازوكار اختلاف های بسیاری دیده می شود؛ به گونه ای كه امارات عربی متحده میانه بهمن ماه به دلیل همین اختلاف ها از ائتلاف بیرون آمد (هر چند پس از اقدام داعش در سوزاندن خلبان اردنی، امارات بار دیگر به ائتلاف علیه داعش پیوست). هفته گذشته نیز كمیته دفاعی مجلس انگلیس از دولت این كشور به دلیل فقدان برنامه و راهبرد روشن برای مبارزه با داعش به شدت انتقاد كرد.

پرسشی كه به ذهن می رسد این است كه دلیل ناكارآمدی ائتلاف مبارزه علیه داعش در دستیابی به اهداف اعلام شده چیست و به عنوان پرسش تكمیلی، برای مبارزه با داعش باید چه راهكاری را در پیش گرفت؟



*** دلایل ناكامی ائتلاف در مبارزه با داعش

در بررسی دلایل ناكارآمدی ائتلاف مبارزه علیه داعش باید به چند نكته بنیادین توجه داشت تا به علت ناكامی این گروه در دستیابی به اهداف خود رسید.

نخستین نكته، تلاش كشورها برای شانه خالی كردن از زیر بار هزینه های مبارزه با داعش است. كشورها در نظام بین الملل نگاهی منفعت محور به مسائل دارند و تا جایی كه امكان داشته باشد كم كردن هزینه و افزایش سود را دنبال می كنند. در مسائل كلان بین المللی كه با امنیت جهانی گره خورده است این امر خود را بیشتر نمایان می كند و كشورها می خواهند به رایگان از حریف سواری بگیرند. بر این پایه، هر كشوری دوست دارد هزینه تامین نظم بر دوش رقبا بیفتد.

در مبارزه با داعش این مساله را به خوبی می بینیم. تشكیل ائتلافی علیه داعش را می توان از راهبردهای كلیدی آمریكا برای كم كردن هزینه خود و درگیر كردن دیگر كشورها در پرداخت چنین هزینه هایی به شمار آورد. به همین دلیل است كه برخی كشورهای اروپایی با این شرط در همایه شركت كرده اند كه عملیات آنها به عراق محدود باشد و به سوریه وارد نشوند (در این زمینه می توان به كشورهای انگلیس، دانمارك و بلژیك اشاره داشت). از سوی دیگر، شمار كشورهای شركت كننده در ائتلاف از 60 كشور به 20 كشور رسیده است؛ امری كه در نشست دوم بهمن ماه لندن به خوبی نمایان بود.

نكته دیگر، بحث تفاوت راهبردی كشورهای شركت كننده در ائتلاف است. این اختلاف ها را می توان هم میان كشورهای غربی با كشورهای عربی دید، و هم میان خودِ كشورهای غربی.

توضیح اینكه كشورهای عربی منطقه همزمان با مبارزه علیه داعش خواهان این هستند كه نظام سوریه نیز سرنگون شود. به باور آنها، شكست داعش و بقای نظام سیاسی سوریه به معنای افزایش قدرت منطقه ای ایران خواهد بود بنابراین ائتلاف باید همزمان هم شكست داعش و هم سرنگونی دولت سوریه را در دستور كار داشته باشد.

در برابر، غرب به این نتیجه رسیده است كه سرنگونی نظام سیاسی سوریه به ایجاد گردابی از خشونت گروه های تروریستی منجر می شود. بنابراین از دید غرب، بقای نظام سیاسی سوریه به برتری تروریست ها اولویت دارد.

كشورهای غربی نیز هر كدام اهداف ویژه خود از مبارزه با داعش را دنبال می كنند و از سوی دیگر، نمی خواهند زیر سلطه آمریكا درآیند و چشم بسته از راهبردهای این كشور پیروی كنند. به همین دلیل است كه این مساله ذهن مردم و تحلیلگران را به خود مشغول كرده كه ائتلاف مبارزه علیه داعش بیشتر به یك تبلیغ رسانه ای شبیه است تا اراده واقعی كشورهای غربی برای شكست داعش.

نكته سوم، بحث نبود اراده ای واقعی به ویژه میان كشورهای اروپایی برای مبارزه با داعش است. همكاری برخی كشورهای اروپایی با ائتلاف بیش از آنكه با هدف مبارزه با داعش باشد، از فشار افكار عمومی ناشی می شود كه از اقدام های خشونت طلبانه داعش به خشم آمده و همكاری همه كشورها برای مبارزه با این بربریت مدرن را خواهانند. اقدام داعش در بریدن سر برخی شهروندان غربی و انتشار فیلم و تصاویر آن در فضای اینترنت، موجی از خشم شهروندان غربی را پدید آورده و به تقاضای آنان از دولت برای مبارزه با این گروه تروریستی منجر شده است.

از مجموع این مسائل می توان به این نتیجه رسید كه ائتلاف از نقص هایی بنیادین در رنج بوده و همین امر از اقدام تاثیرگذار این گروه در مبارزه با داعش جلوگیری كرده است. به همین دلیل بسیاری بر این باورند كه مبارزه با داعش راهكاری فراتر از تشكیل یك ائتلاف می طلبد.



*** مبارزه با داعش در گروِ راهكاری ملی- منطقه ای

در بررسی راهكارهای مبارزه با داعش باید این نكته را در نظر گرفت كه این مساله در مرحله نخست راه حلی ملی و درون كشوری دارد و در مرحله بعد باید به ظرفیت های منطقه ای برای حل این بحران تكیه داشت.

بر این پایه، حل بحران های كنونی در خاورمیانه بیش از آنكه به دخالت كشورهای فرامنطقه ای نیاز داشته باشد، به بهره گیری از ظرفیت های درونی منطقه نیازمند است. به همین دلیل است كه دخالت غرب در مسائل سوریه و عراق پیش از آنكه به راه حلی برسد، به تشدید بحران منجر شده است.

بنابراین می توان به این نتیجه رسید كه مبارزه با داعش راهكاری ملی-منطقه ای می طلبد. چنین رویكردی باید 2 مساله را به صورت همزمان دربرداشته باشد:

از یك سو باید داعش در سوریه و عراق را با یك نگاه دید و مبارزه در هر 2 میدان را همزمان در دستور كار قرار داد زیرا یكی از چالش های مبارزه با داعش این است كه این گروه به راحتی در مرزهای عراق و سوریه رفت و آمد می كند و با هر ضربه ای در عراق، به سوریه می رود و در سوریه نیز به همین شكل عمل می كند.

در اینجا بحث نوع نگاه به بحران سوریه مطرح می شود. در مساله سوریه برخلاف آنچه تاكنون غرب و برخی كشورهای منطقه به دنبال آن بوده اند و نتایج فاجعه باری نیز به دنبال داشته است، باید رویكردی سیاسی با مشاركت همه گروه های سوری را در پیش گرفت. طرح روسیه– كه دربرگیرنده همه طرف های سوری است- در این زمینه می تواند بسیار كمك كند.

از سوی دیگر، با توجه به اینكه مبارزه هوایی نمی تواند به حذف داعش از مناطق اشغال شده بینجامد، بنابراین به نیروی زمینی برای رویارویی با این گروه نیازی بنیادین است. به همین دلیل، در این زمینه تقویت ارتش عراق و سوریه باید در دستور كار قرار گیرد. به نظر می رسد آمریكا در عراق به این نتیجه رسیده و طرح حمله نظامی نیروهای مردمی و ارتش عراق برای بازپس گیری موصل مورد توجه واشنگتن قرار گرفته است. اما در سوریه خلاف این را می بینیم و آمریكا به نام پشتیبانی از گروه موسوم به «ارتش آزاد سوریه» همچنان از گروه های تروریستی هواداری می كند.

در یك جمع بندی كلی می توان گفت ائتلاف مبارزه علیه داعش در شرایطی می تواند به هدف دست یابد كه با رویكرد حل مساله به بحران داعش نگاه كند و تكیه بنیادینی بر ظرفیت های ملی و منطقه ای (با شركت همه كشورهای تاثیرگذار منطقه) داشته باشد.

* از:مهدی جوكار (گروه پژوهش و تحلیل خبری)

پژوهشم**9347**1961**2054

سرخط اخبار سیاست خارجی