علیرضا پویا روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: بسیاری از علّت ها، معلول اتفاق دیگری هستند و باید این موضوع در سطح کلان نگریسته شود و در قالب تفکر سیستمی قابل ارزیابی است.
وی تصریح کرد: بسیاری از مسائل اقتصادی هستند که ریشه در سیاست دارند و یا بسیاری از علل آموزشی اثرات خود را در سایر زیرسیستمهای جامعه نشان میدهند، عدم توجه به فاصله مکانی بین علّت و معلول، هنگامی رخ میدهد که علّت یک مساله یا پدیده از نظر مکانی با آن معلول فاصله داشته باشد، برای پاسخ به این تحلیل ها هوش مصنوعی نقشآفرین است.
استاد گروه مدیریت دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه از دو جنبه میتوان به ارتباط بین حوزه تفکر سیستمی و هوش مصنوعی پرداخت، بیان کرد: این دو جنبه شامل اثراتی است که هوش مصنوعی بر تفکر سیستمی دارد و بهرهگیری هوش مصنوعی از تفکر سیستمی است.
وی تاکید کرد: یکی از مهمترین اصول تفکر سیستمی در نظر گرفتن روابط بین اجزا است و دانشی که در هوش مصنوعی تولید میشود، به کمک در نظر گرفتن روابط بین اجزا، دادهها و موضوعات گوناگون است.
پویا افزود: در این میان هوش مصنوعی میتواند بسیار کمک کننده باشد تا با نگاه سیستمی، تحلیل بهتری از روابط بین متغیرها و موضوعات گوناگون فراهم شود. درواقع هوش مصنوعی میتواند با تحلیلهایی که انجام میدهد روابط علت و معلولی بین متغیرهای مختلف و اجزای گوناگونی که در سیستمها وجود دارد را استخراج نماید.
وی با اشاره به اینکه تفکر سیستمی به دنیای پیرامون نگاه کلنگر دارد، ادامه داد: این تفکر با در نظر گرفتن تصویر بزرگ (Big Picture) کمک میکند تا با توجه به پیچیدگیهای سیستمها و سازمانهای مختلف، ارتباط بین متغیرها، مسائل و موضوعات مختلف درون و بیرون از سازمان بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ در هنگام تغییرات به اثرات آنها و اثرات جانبیشان توجه شود. بهعبارت دیگر به جای تحلیل محلی و جزیرهای، هنگام تحلیل مسائل، نگاهی کلنگرانه به آن داشت.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: باید این قابلیت در هوش مصنوعی در نظر گرفته شود که کنار هم قرار گرفتن اجزا میتواند منجر به ایجاد ویژگیهای جدیدی در سیستم با عنوان ظهوریافتگی شود، عدم توجه به این ویژگیها و تمرکز صرف بر اجزا میتواند تحلیلهای اشتباهی را ایجاد و دانش نامناسبی را تولید کند.